🔸️مجموعه #شعرهای_سلام_خدای_مهربون
🔸️این قسمت گاو
🌸سلام خدای مهربون
🌱من یه گاوم که شیر میدم
🌸به آدما ماست و کره
🌱بستنی و پنیر میدم
🌸از صبح تا شب کار میکنم
🌱تا شیر بسازم با علف
🌸شبدر و کاه و یونجه
🌱هی میجوم شلف شلف
🌸خداجونم کاش آدما
🌱که راضین از کار من
🌸به جای مزد، یه بستنی
🌱به بچهی خودم بدن
برای آشنایی با سبک آموزشی شعر دعایی اینجا رو ببینید 👈 https://eitaa.com/mahdeqoranii/24800
#واحد_کار_حیوانات #شعر_دعایی
🌷کانال بانک شعر کودک زیر نظر مهد قرآن خانم نوری
https://eitaa.com/joinchat/3880648897C03e36f6737
🔸️مجموعه #شعرهای_سلام_خدای_مهربون
🔸️این قسمت جوجه
🌸سلام خدای مهربون
🌱من جوجهام، جیجیک جیجیک
🌸الان به دنیا اومدم
🌱از توی این تخم کوچیک
🌸من اولش تو تخم مرغ
🌱سفیده و زرده بودم
🌸خداجونم یادت میاد
🌱تو رو صدا کرده بودم؟
🌸گفتم منو جوجه بکن
🌱بزرگ بشم قد خروس
🌸تو هم به من گفتی باشه
🌱متشکرم هزار تا بوس
برای آشنایی با سبک آموزشی شعر دعایی اینجا رو ببینید 👈 https://eitaa.com/mahdeqoranii/24800
#واحد_کار_حیوانات #شعر_دعایی
🌷کانال بانک شعر کودک زیر نظر مهد قرآن خانم نوری
https://eitaa.com/joinchat/3880648897C03e36f6737
🔸️مجموعه #شعرهای_سلام_خدای_مهربون
🔸️این قسمت قورباغه
🌸سلام خدای مهربون
🌱من قورباغهام قور قور قور
🌸خونهام کنار برکههاست
🌱یه جای دورِ دورِ دور
🌸با زبونِ چسبونکیم
🌱خوب میتونم شکار کنم
🌸خودت یادم دادی باید
🌱با این زبون چی کار کنم
🌸خداجونم غم ندارم
🌱اگه دلم گشنه بشه
🌸پرت می کنم زبونمو
🌱باهاش میگیرم یه پشه
برای آشنایی با سبک آموزشی شعر دعایی اینجا رو ببینید 👈 https://eitaa.com/mahdeqoranii/24800
#واحد_کار_حیوانات #شعر_دعایی
🌷کانال بانک شعر کودک زیر نظر مهد قرآن خانم نوری
https://eitaa.com/joinchat/3880648897C03e36f6737
🔸️شعر چق چق
🌸یک طوطی خیلی قشنگ
🌱داریم توی خانهمان
🌸سبز است رنگ بال او
🌱باهوش و ناز و خوشزبان
🌸او میخورد هی تخمه را
🌱چقچق چچق هنگام شام
🌸وقتی که میگویم سلام
🌱بامزه میگوید سلام
🌸هر بار میپرسم از او
🌱کی خوش زبان کرده تو را
🌸یک دور میچرخد سپس
🌱 با ناز میگوید خدا
#واحد_کار_حیوانات #خداشناسی_کودکانه
🌷کانال بانک شعر کودک زیر نظر مهد قرآن خانم نوری
https://eitaa.com/joinchat/3880648897C03e36f6737
🔸️شعر بستنی
🌸یه بستنی تو یخچال
🌱از صبح نشسته تنها
🌸خیلی دلش میخواد که
🌱بیاد به خونهی ما
🌸میرم به اون مغازه
🌱تا کاش اونو ببینم
🌸سر میزنم دوباره
🌱به دوست نازنینم
🌸سردش شده، میلرزه
🌱برفک زده رو پوستش
🌸فکر میکنه که دیگه
🌱هیچکس نمیشه دوستش
🌸وقتی منو میبینه
🌱یه هو دلش وا میشه
🌸روی لب قهوهایش
🌱یه خنده پیدا میشه
#واحد_کار_مواد_غذایی #تابستان
🌷کانال بانک شعر کودک زیر نظر مهد قرآن خانم نوری
https://eitaa.com/joinchat/3880648897C03e36f6737
🔸️شعر قاشق سحرآمیز
🌸تو دست خاله ریزه
🌱قاشقی سحرآمیزه
🌸به که چه برقی داره
🌱وای که چهقدر تمیزه
🌸این از طلاست یا نقره؟
🌱صاحب اون چه غولیست؟
🌸نه از طلا، نه نقرهست
🌱هیچ غولی صاحبش نیست
🌸رسیده از قدیما
🌱به دست خاله ریزه
🌸قاشقی یادگاریست
🌱برای او عزیزه
#وسیله_ها
🌷کانال بانک شعر کودک زیر نظر مهد قرآن خانم نوری
https://eitaa.com/joinchat/3880648897C03e36f6737
🔸️شعر درسخوندن
🌸خالهریزه شاد و خندون
🌱بیرون میاد از خونه
🌸کجا میره؟ به نهضت
🌱میخواد که درس بخونه
🌸کیف و کتابش کجاست؟
🌱تو زنبیل میوههاش
🌸بوی انار گرفته
🌱دفتر سبز انشاش
🌼این شعر برای آموزش مفهوم کودکانه حدیث علیک بالعلم مناسبه
🌼این شعر کمکتون میکنه در مورد نهضت سواد آموزی و سواد یادگرفتن افراد مسن هم برای بچهها صحبت کنید
#آیات_احادیث
🌷کانال بانک شعر کودک زیر نظر مهد قرآن خانم نوری
https://eitaa.com/joinchat/3880648897C03e36f6737
🔸️شعر خاله ریزه اسبابکشی داشت
🌸تموم روز صبح تا غروب
🌱خاله ریزه اسبابکشی داشت
🌸با اینکه خیلی ریزه بود
🌱اَسباب گُنده برمیداشت
🌸جعبههای کوچیک بزرگ
🌱بسته به بسته خُرده ریز
🌸صندوقای کهنه و نو
🌱تخته و چوب، کمد با میز
🌸تموم این اسبابا رو
🌱تنهایی جا به جا میکرد
🌸وقتی که زور کم میآورد
🌱خدا رو زود صدا میکرد
🌸خاله ریزه رفت از اون محل
🌱به جایی تازه پا گذاشت
🌸تموم آسباباشو برد
🌱اما دلش رو جا گذاشت
🌼این شعر برای آموزش مفهوم کودکانه آیات و احادیث تلاش کردن مناسبه
#آیات_احادیث
🌷کانال بانک شعر کودک زیر نظر مهد قرآن خانم نوری
https://eitaa.com/joinchat/3880648897C03e36f6737
🔸️شعر مرد مهربان
🌸میرفت رو به مسجد
🌱یک مرد توی کوچه
🌸خوشعطر میشد از او
🌱انگار بوی کوچه
🌸بودند گرم بازی
🌱در کوچه چند کودک
🌸با خنده میدویدند
🌱آن بچههای کوچک
🌸نزدیک بچهها شد
🌱در کوچه وقتی آن مرد
🌸او یک سلام شیرین
🌱بر جمع کودکان کرد
🌸آن بچهها به سویش
🌱شادیکنان دویدند
🌸هر یک عبای او را
🌱با دست خود کشیدند
🌸میرفت با محبت
🌱او پا به پای آنها
🌸آن بچهها گرفتند
🌱آرام دست او را
🌸با هر کدام یک یک
🌱آن مرد دست میداد
🌸آن مرد مهربان بود
🌱بودند بچهها شاد
#حضرت_محمد_ص
🌷کانال بانک شعر کودک زیر نظر مهد قرآن خانم نوری
https://eitaa.com/joinchat/3880648897C03e36f6737
🔸️شعر شیرینی
🌸شیر شیر شیرینی
🌱رفت توی فر با سینی
🌸از پشت شیشهی فر
🌱نگام میکرد بر و بر
🌸باید درم بیاری
🌱رو میزتون بذاری
🌸دیر بکنی میسوزم
🌱سیاه میشه بلوزم
🌸با آتیشا داغ شد
🌱قد کشید و چاق شد
🌸صدا میزد با بوهاش
🌱آهای مواظبم باش
#واحد_کار_مواد_غذایی
🌷کانال بانک شعر کودک زیر نظر مهد قرآن خانم نوری
https://eitaa.com/joinchat/3880648897C03e36f6737
🔸️شعر قابلمه و ملاقه
🌸یه قابلمه داریم ما
🌱خیلی بزرگ و چاقه
🌸همیشه دعوا داره
🌱تو خونه با ملاقه
🌸بین اون و ملاقه
🌱همیشه دعوا میشه
🌸کابینت ما درش
🌱یه مرتبه وا میشه
🌸سر به سر هم دیگه
🌱از صبح تا شب میذارن
🌸بابا میگه فکر کنم
🌱از همدیگه بیزارن
🌸بابایی ناراحته
🌱چند روزه غُر میزنه
🌸مامان میگه: قابلمه
🌱سر جهاز منه
🌸ملاقه رو مامانی
🌱بر میداره از اونجا
🌸قابلمه و ملاقه
🌱تنها میشن هر دو تا
#وسیلهها
🌷کانال بانک شعر کودک زیر نظر مهد قرآن خانم نوری
https://eitaa.com/joinchat/3880648897C03e36f6737
🔸️شعر بادکنک
🌸امروز میرم با مامان
🌱یه بادکنک میخرم
🌸اونو برای گردش
🌱توی حیاط میبرم
🌸بادکنکم آبیه
🌱مهربونه، میخنده
🌸مامان میگه چه قشنگه
🌱یه نخ بهش میبنده
🌸توی حیاط، بادکنک
🌱اینور و اونور میره
🌸باد میاد یه دفعه
🌱میخنده بالا میره
🌸خسته میشم من اما
🌱بازم بازی میکنم
🌸تا کم کمک که شب شد
🌱بازیمو تمام میکنم
#وسیلهها
🌷کانال بانک شعر کودک زیر نظر مهد قرآن خانم نوری
https://eitaa.com/joinchat/3880648897C03e36f6737