🔸️شعر بستنی
🌸یه بستنی تو یخچال
🌱از صبح نشسته تنها
🌸خیلی دلش میخواد که
🌱بیاد به خونهی ما
🌸میرم به اون مغازه
🌱تا کاش اونو ببینم
🌸سر میزنم دوباره
🌱به دوست نازنینم
🌸سردش شده، میلرزه
🌱برفک زده رو پوستش
🌸فکر میکنه که دیگه
🌱هیچکس نمیشه دوستش
🌸وقتی منو میبینه
🌱یه هو دلش وا میشه
🌸روی لب قهوهایش
🌱یه خنده پیدا میشه
#واحد_کار_مواد_غذایی #تابستان
🌷کانال بانک شعر کودک زیر نظر مهد قرآن خانم نوری
https://eitaa.com/joinchat/3880648897C03e36f6737
🔸️شعر قاشق سحرآمیز
🌸تو دست خاله ریزه
🌱قاشقی سحرآمیزه
🌸به که چه برقی داره
🌱وای که چهقدر تمیزه
🌸این از طلاست یا نقره؟
🌱صاحب اون چه غولیست؟
🌸نه از طلا، نه نقرهست
🌱هیچ غولی صاحبش نیست
🌸رسیده از قدیما
🌱به دست خاله ریزه
🌸قاشقی یادگاریست
🌱برای او عزیزه
#وسیله_ها
🌷کانال بانک شعر کودک زیر نظر مهد قرآن خانم نوری
https://eitaa.com/joinchat/3880648897C03e36f6737
🔸️شعر درسخوندن
🌸خالهریزه شاد و خندون
🌱بیرون میاد از خونه
🌸کجا میره؟ به نهضت
🌱میخواد که درس بخونه
🌸کیف و کتابش کجاست؟
🌱تو زنبیل میوههاش
🌸بوی انار گرفته
🌱دفتر سبز انشاش
🌼این شعر برای آموزش مفهوم کودکانه حدیث علیک بالعلم مناسبه
🌼این شعر کمکتون میکنه در مورد نهضت سواد آموزی و سواد یادگرفتن افراد مسن هم برای بچهها صحبت کنید
#آیات_احادیث
🌷کانال بانک شعر کودک زیر نظر مهد قرآن خانم نوری
https://eitaa.com/joinchat/3880648897C03e36f6737
🔸️شعر خاله ریزه اسبابکشی داشت
🌸تموم روز صبح تا غروب
🌱خاله ریزه اسبابکشی داشت
🌸با اینکه خیلی ریزه بود
🌱اَسباب گُنده برمیداشت
🌸جعبههای کوچیک بزرگ
🌱بسته به بسته خُرده ریز
🌸صندوقای کهنه و نو
🌱تخته و چوب، کمد با میز
🌸تموم این اسبابا رو
🌱تنهایی جا به جا میکرد
🌸وقتی که زور کم میآورد
🌱خدا رو زود صدا میکرد
🌸خاله ریزه رفت از اون محل
🌱به جایی تازه پا گذاشت
🌸تموم آسباباشو برد
🌱اما دلش رو جا گذاشت
🌼این شعر برای آموزش مفهوم کودکانه آیات و احادیث تلاش کردن مناسبه
#آیات_احادیث
🌷کانال بانک شعر کودک زیر نظر مهد قرآن خانم نوری
https://eitaa.com/joinchat/3880648897C03e36f6737
🔸️شعر مرد مهربان
🌸میرفت رو به مسجد
🌱یک مرد توی کوچه
🌸خوشعطر میشد از او
🌱انگار بوی کوچه
🌸بودند گرم بازی
🌱در کوچه چند کودک
🌸با خنده میدویدند
🌱آن بچههای کوچک
🌸نزدیک بچهها شد
🌱در کوچه وقتی آن مرد
🌸او یک سلام شیرین
🌱بر جمع کودکان کرد
🌸آن بچهها به سویش
🌱شادیکنان دویدند
🌸هر یک عبای او را
🌱با دست خود کشیدند
🌸میرفت با محبت
🌱او پا به پای آنها
🌸آن بچهها گرفتند
🌱آرام دست او را
🌸با هر کدام یک یک
🌱آن مرد دست میداد
🌸آن مرد مهربان بود
🌱بودند بچهها شاد
#حضرت_محمد_ص
🌷کانال بانک شعر کودک زیر نظر مهد قرآن خانم نوری
https://eitaa.com/joinchat/3880648897C03e36f6737
🔸️شعر شیرینی
🌸شیر شیر شیرینی
🌱رفت توی فر با سینی
🌸از پشت شیشهی فر
🌱نگام میکرد بر و بر
🌸باید درم بیاری
🌱رو میزتون بذاری
🌸دیر بکنی میسوزم
🌱سیاه میشه بلوزم
🌸با آتیشا داغ شد
🌱قد کشید و چاق شد
🌸صدا میزد با بوهاش
🌱آهای مواظبم باش
#واحد_کار_مواد_غذایی
🌷کانال بانک شعر کودک زیر نظر مهد قرآن خانم نوری
https://eitaa.com/joinchat/3880648897C03e36f6737