🔸️داستانهای شعری از زندگی پیامبر ص
🔸️این قسمت: گربهی تشنه
🌸پیامبر عزیز ما
🌱روزی به هنگام وضو
🌸گربهی زیبایی را دید
🌱که ایستاده کنار او
🌸گربه حسابی تشنهبود
🌱شبیه ماهی تاب میخورد
🌸اگر کسی آنجا نبود
🌱میرفت و خیلی آب میخورد
🌸پیامبر عزیز ما
🌱نرفت جلو کنار کشید
🌸گربهی تشنه مثل شیر
🌱کنار ظرف آب پرید
🌸گربهی تشنه سیر شد
🌱چرخی زد و آمد عقب
🌸پیامبر عزیز ما
🌱آمد جلو خنده به لب
#داستان_های_شعری_از_زندگی_پیامبر_ص
#حضرت_محمد_ص
🌷کانال بانک شعر کودک زیر نظر مهد قرآن خانم نوری
https://eitaa.com/joinchat/3880648897C03e36f6737
🔸️داستانهای شعری از زندگی پیامبر ص
🔸️این قسمت: زنگ کاروان
پیامبر عزیز ما
عموی باخدایی داشت
بچه که بود تو خانهاش
روزهای باصفایی داشت
گاهی به سوی شهر شام
بار سفر میبست عمو
پیامبر عزیز ما
سفر میکرد همراه او
چه در خرید، چه در فروش
هر جا عمو کاری میکرد
پیامبر عزیز ما
کمک میکرد یاری میکرد
دلنگ دلنگ، دلنگ دلنگ
صدای زنگ کاروان
نشسته بود روی شتر
کودک ناز و شادمان
پیچیده بود میان دشت
شعر قشنگ ساربان
شکر خدا همراه ماست
ماه قشنگ آسمان
#داستان_های_شعری_از_زندگی_پیامبر_ص
#حضرت_محمد_ص
🌷کانال بانک شعر کودک زیر نظر مهد قرآن خانم نوری
https://eitaa.com/joinchat/3880648897C03e36f6737
🔸️داستانهای شعری از زندگی پیامبر ص
🔸️این قسمت: بنّای کوچک
پیامبر عزیز ما
یک روزی رفت به بنایی
بنا با سنگ دیوار میچید
او سنگ میبرد به تنهایی
سنگهای صاف، سنگهای تیز
سنگ درشت، سنگهای ریز
یکییکی دست میگرفت
کودک پر کار و تمیز
بنای مهربان میگفت
محمد عزیز من
با دستهای قشنگ خود
گِل را حسابی هم بزن
گنجشکها وقتی میدیدند
سنگها را توی مشت او
با هم میگفتند خدایا
زخم نشود انگشت او
#داستان_های_شعری_از_زندگی_پیامبر_ص
#حضرت_محمد_ص
🌷کانال بانک شعر کودک زیر نظر مهد قرآن خانم نوری
https://eitaa.com/joinchat/3880648897C03e36f6737
🔸️داستانهای شعری از زندگی پیامبر ص
🔸️این قسمت: گلهای رنگارنگ
پیامبر عزیز ما
به خیاطی علاقه داشت
با دست تو باغ پارچهها
گلهای رنگارنگ میکاشت
گوشهی خانه مینشست
دست می گرفت سوزن تیز
پارچهها را به هم میدوخت
با کوکهای قشنگ و ریز
خوشا به حال سوزنی
که دست او رسیده بود
خوشا به حال پارچهای
که قیچیاش بریده بود
#داستان_های_شعری_از_زندگی_پیامبر_ص
#حضرت_محمد_ص
🌷کانال بانک شعر کودک زیر نظر مهد قرآن خانم نوری
https://eitaa.com/joinchat/3880648897C03e36f6737
🔸️داستانهای شعری از زندگی پیامبر ص
🔸️این قسمت: نخلستان
پیامبر عزیز ما
تنها میان صحرا بود
کنار او روی زمین
پر از نهال خرما بود
میخواست که آن نهالها را
بکارد آنجا در زمین
تا هر کدام نخلی شود
با خرماهای دلنشین
نهالها را از رو زمین
با شادمانی برمیداشت
یکی یکی، ردیف ردیف
داخل آن زمین میکاشت
چند سال بعد همان زمین
جایی که خشک و خالی بود
با نخلهای قشنگ خود
خرم و سبز و عالی بود
پَر میزدند میان باغ
پروانهها پرندهها
سرود میخواندند همگی
خیلی قشنگ و یک صدا
کی این زمین را کرد آباد؟
یک باغبان مهربان
کی قلب ما را کرده شاد؟
دوست خوب پرندگان
#داستان_های_شعری_از_زندگی_پیامبر_ص
#حضرت_محمد_ص
🌷کانال بانک شعر کودک زیر نظر مهد قرآن خانم نوری
https://eitaa.com/joinchat/3880648897C03e36f6737
🔸️داستانهای شعری از زندگی پیامبر ص
🔸️این قسمت: گل مهربانی
پیامبر عزیز ما
تا به مدینه پا گذاشت
تو باغچهی قلب همه
گلهای مهربانی کاشت
به مردم مدینه گفت
با شاخهی درخت و سنگ
همینجا باهم بسازیم
مسجدی جادار و قشنگ
به زودی گرم کار شدند
هر کسی یک کاری میکرد
پیامبر عزیز ما
با همه همکاری میکرد
شاخه رو شانه میگذاشت
آب میآورد، گل میآورد
یا این که دیواری میچید
تاقچهای را درست میکرد
خسته میشد عرق میریخت
وقتی که گرم کار میشد
از آن همه گلاب ناب
زمین پر از بهار میشد
#داستان_های_شعری_از_زندگی_پیامبر_ص
#حضرت_محمد_ص
🌷کانال بانک شعر کودک زیر نظر مهد قرآن خانم نوری
https://eitaa.com/joinchat/3880648897C03e36f6737