إِنْ تَجْتَنِبُواْ کَبَآئِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئَاتِکُمْ وَ نُدْخِلْکُمْ مُّدْخَلاً کَرِیماً
اگر از گناهان بزرگى که از آن نهى مى شوید پرهیز کنید، گناهان کوچکتان را بر شما مى پوشانیم و شما را در جایگاهى ارجمند وارد مى کنیم.
آیه (31)سوره نسا
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
از لاک جیغ تا خدا
هرگز نخوری غصه حرف دیگران را :)🌱 چالش داریم ☺️ برامون از خاطرات تون بگید از اینکه چگونه متحول شدی
🌸داستان تحول بسیار آموزنده فرشته خانم 🌸
یکی از اعضای کانال از لاک جیغ تا خدا ________________________________
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام فرشته 27 سالمه متاهل اهل زنجان تو یکی از شهر های تهران سکونت دارم
داستان تحول من از اون جایی شروع شد که یه قالی برا بافتن آوردم که ببافم از بیکاری در بیام، ولی از وقتی که قالی آوردم بیشتر حوصله ام سر میرفت چند نفر پیشنهاد دادن که با آهنگ خودمو سرگرم کنم ولی با آهنگ حال روحیم بد میشدتا اینکه خواهرم گفت تو تلگرام یه کانالی هست به که شرح کتاب آن سوی مرگ رو میزارن، منم که مشتاق بودم بفهمم کسایی که مردن اون دنیا براشون چه اتفاق هایی میفته تصیمیم گرفتم شرح کتاب آن سوی مرگ رو گوش بدم، خیلی هم عالی بود حوصله ام سر نمیرفت ودیدم نصبت به این دنیا و آخرت خیلی تغییر کرد منی که نمازامو یه خط در میون میخوندم و بیشتر وقتا اصلا یادم میرفت که نماز بخونم با گوش کردن به آن سوی مرگ تازه خودمو پیدا کردم، دیگه نماز خوندن برام سخت نبود و نیست الان منتظر میمونم تا اذان بگن برم سر نماز واینکه من چادری بودم ولی با چادر ارایش هم میکردم که به لطف خدا ارایش هم گذاشتم کنار، یادمه یه روز داستان یکی از کسایی بود حق ناس و گناه های دیگه داشت که بخاطرش سخت تو عذاب بودرو گوش میکردم ، گناه هایی ماها این دنیا خیلی کوچک میدونیم و راحت از کنارش رد میشیم که شبش اونقدر از گذشته ی خودم و گناه هایی که که کرده بودم ناراحت بودم که چند ساعت داشتم به حال خودم گریه میکردم که چطور میتونم همشو جبران کنم با گریه و استغفار بخواب رفتم تو خواب دیدم دارم خودمو میشورم با خودم میگفتم باید حسابی خودمو تمیز کنم وقت مردنم تمیز باشم و کسی به زحمت نیافته همین که کیسه میکشیدم چرک های خاکستری وبعد چرک های شیری در میومد در آخر متوجه شدم دیگه بدنم از نوره جسمی وجود نداشت و من خیلی از این بابت خوشحال بودم،
چند وقت پیش رفته بودم شهرستان متأسفانه الان طوری شده که راحت همه غیبت میکنن و از عواقب آخرتش با خبر نیستن، شهرستان خونه هر کی میرفتم برا دیدنشون سفره ی غیبت پهن میکردن منم که نمیتونستم چیزی بگم فقط گوش میکردم وقتی اومدیم خونه خودمون متوجه شدم نمیتونم رو نماز هام تمرکز داشته باشم، خیلی ناراحت بودم بازم اسغفار کردم و تصمیم گرفتم از این به بعد هر کسی خواست غیبت کنه لااقل یه تذکری بهش بدم شبش تو خواب آقا امام زمانو دیدم با یه شال سبز سرش، آقا یه کتاب دستش بود که از جنس نور بود و سفید به صورتم نگاه نکرد کتابو داد دستم گفت این نامه ی عملته ولی نماز هات تو این نیست صبح که از خواب بیدار شدم و خوابمو برا خواهرم تعریف کردم گفت فرشته حتما خوابت خواب صادقه بوده و این خوابت معلوم میکنه باید حواست بیشتر به نمازت باشه. از وقتی که تصمیم گرفتم گذشته رو جبران کنم و سعی خودمو بکنم که گناهی انجام ندم خواب های عجیبی میبنم که همشون مربوط میشه به اعمالم، اینم بگم که از وقتی که اون صوت ها رو گوش کردم دیگه برا خودم هیچ دعایی نمیکنم همه دعا ها و چله هایی رو که بر میدارم میخونم فقط برا ظهور آقا ست اصلا خجالت میکشم برا خودم دعا کنم اون اوایل پیش خودم فکر میکردم اعمالم رضایت آقا رو جلب میکنه و منم میتونم یکی از یارای آقا باشم تو همین فکرا بودم که یه شب خواب دیدم آقا ظهور کرده میگفتن آقا با سرباز هاش رفته جلوتر جنگ کنه، پسرمو سپردم به یکی از آشناها گفتم من میرم جنگ کنم از مرگ هم نمیترسم فقط مواظب محمد یاسینم باش و راهی شدم،من و چند نفر دیگه عقب تر با آدم هایی با شکل های خیلی وحشتناک و قوچ و خوک ها جنگ میکردیم ولی شمشیر من هر چی ضربه میزدم نمی برید، از این خوابم فهمیدم هر کسی لیاقت سربازی آقا رو نداره و باید خیلی بیشتر رو خودم کار کنم، همه ی این خواب هارو مدیون لطف و عنایت خداهستم که منو به حال خودم رها نکرده حتی با خواب هام تلنگر بهم میده.
در ضمن من با نگاه کردن به حرم های امامان مفهمم که روحم کدر شده یا نه، اینطور که اگه چشمم به حرمشون افتاد و چشمام پر از اشک شد میفهمم حال روحم خوبه وگرنه اگه راحت از کنارشون رد شم میفهمم که باید بشینم استغفار بگم.
انشاالله همگی عاقبت بخیر و روسفید بشیم🤲🤲
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
AUD-20210424-WA0016.mp3
6.62M
کاری کردی دیگه هیچکی به چشای خسته من نمیاد❤️
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
بزند شنبه بیایی و
دل جمعهبسوزد...:)
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
🦋↲﷽↳🦋
^^ #تلنگر ^^
بہ خوشگلیت مےنازے ؟!
اون دنیا طرف میگہ چکار ڪنم صورتم قشنگہ
دخترا ولم نمیڪردن بہ گناه افتادم ؛
خدا یوسف و عباس(ع) رو نشونت میده
میگہ از اینا خوشگلتر بودے ؟!
عباسبنعلےاے ڪہ با نقاب راه میرفت؛
میگفت نمیخوام با دیدن من ڪسے بہ #گناه بیفتد !
چشماےِ خوشگلش رو ، بدنش رو ؛
خرج #خدا نڪرد ؟. ..|♥️
#استادرائفےپور
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
17.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ماجرای تحول زهرا خانم گل🌸🌷🌸🌷💐💐💐
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
Part06.mp3
10.39M
🔴 بخش ششم - کتاب صوتی «سه دقیقه در قیامت»
🔺باغ بهشت
🔺حجم فایل : ۹.۹ مگابایت
🔺مدت زمان: ۲۱ دقیقه و ۴۵ ثانیه
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
921125-Panahian-M-Imamsadeq-TanhaMasir2-05-48k.mp3
22.35M
-----------------------------------« ⃟💙»
✔️سلسله جلسات مبارزه با
هــــوای نفس پنهـان
5⃣جلسه پنجم
استاد پناهیان
•
ـ---------------------------------------«💎»
🖇⃟💙¦⇢ استاد_پناهیان
🖇⃟💙¦⇢ هوای_نفس
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
✖️ به دختر خانمها میگیم حجاب !
➖ میگن خب پسرا نگاه نکنن!!!
✖️ به آقا پسرها میگیم نـــــ👀ـــــگاه !
➖ میگن خب دخترا اینجوری نگردن!!!😒
✔️ من میگم:
من اگر برخیزم ...🚶
تو اگر برخیزی ... 🏃
⬅️ همه بر میخیزند 😃
من اگر بنشینم ... 🚼
تو اگر بنشینی ...🙇
🚫 چه کسی برخیزد؟؟؟
┘◀️ تغییر را از خودمان شروع کنیم ➡️
✍ میشه گفت غالب مشکلات حال حاضر جامعه اینه که همگی ما میخواییم از دیگری شروع کنیم و نتیجه ...
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍁ای انسان چه چیز تو را مغرور ساخته دربرابر پروردگار که اصرار بر گناه میکنی😔
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
راهکار #حواس_پرتی در نماز
#آیت_الله_بہجت
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
من غم واندوهم را
#تنــــــــــــــــــــهـــــا
به خــــــدا می گویم
#یوسف86
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#تلنـــــــــــــــــگر
👌برحـــــذر باش ازاینڪہ :
✅نـــــمازبخوانے
✅روزه بـــــگیرے
✅قـــــرآن بخوانے
✅نـــــماز شب بخوانے
✅صـــــدقہ وانفاق ڪنے
✅ڪارهاے مردم را راه بیندازے
❗️اما یڪے دیگہ بیاد با خیال راحٺ
نیڪے ها و حسناٺ تو را بردارد ⁉️
❌غــــــــــیبٺ نــــــــــڪن مومن
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
و او با شماست هر کجا که باشید :)
حتی توی فضای مجازی .........
حواست هست؟؟؟
⛔️⛔️🚫🚫⛔️⛔️
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
18495498377681.mp3
10.95M
🔴 بخش هفتم - کتاب صوتی «سه دقیقه در قیامت»
🔺تشکیل خانواده و صله رحم
🔺حجم فایل : ۱۰.۴ مگابایت
🔺مدت زمان: ۲۲ دقیقه و ۵۵ ثانیه
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
Mahmoud Karimi - Ey Del To Che Mikoni [SevilMusic].mp3
3.67M
ای دل تو چه میکنی؟!
میمانی یا می روی؟!!!
👇
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
از لاک جیغ تا خدا
هرگز نخوری غصه حرف دیگران را :)🌱 چالش داریم ☺️ برامون از خاطرات تون بگید از اینکه چگونه متحول شدی
🌸خداوند در سورة آل عمران ميفرمايد: وَلاَتَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَ َتَا بَلْ أَحْيَآءٌ عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُون اي پيامبر! هرگز گمان مبر كساني كه در راه خدا كشته شدند، مردگانند! بلكه آنان زنده اند و نزد پروردگارشان روزي داده ميشوند.🌸
داستان تحول آموزنده ای فاطمه خانم یکی از اعضای کانال از لاک جیغ تاخدا
____________________________________
بسم الله الرحمن الرحیم فاطمه هستم از کرمان ۱۶سالمه و در ۱۴سالگی متحول شدم
سلام دوستان . خیلی خوشحالم که یه شرایط پیش اومد تا بتونم داستان تحولمو تعریف کنم .امید وارم تاثیر گذار باشه اوایل من مثل بعضی از دخترا عاشق مد و لاک و تیپ و... بی حجاب بودم از چادرها خوشم نمیومد و...بعد پدرومادرم نه خیلی مذهبی و خشکن و نه اینکه کلا بیخیال دینو نمازو روزه و... یعنی حد وسط رو داره. ومن اصلا به شهدا و قیامت و اینکه شهدا حاجت برآورده میکنن اعتقاد نداشتم ... سال ۱۳۹۷ بود که به اسرار یکی از همکلاسی هام باهم به کلاس بسیج میریم . من اصلا از این فضاهای مذهبی خیلی خوشم نمیومد قبلا . فقط بخاطر اینکه دوستامو ببینم میرفتم . تا تابستون همون سال ۹۷ هنوز تغییری درمن ایجاد نشده بود.... توی تابستون باشهدا آشنا شدم توی کلاس بسیجم.گفتم که اعتقادی نداشتم که شهدا حاجات رو برآورده میکنن.تا اینکه توی همین تابستون قرار شد بریم مسافرت ولی مامانم قبول نمیکرد بریم . دیگه من خیلی دلم شکست و ناراحت شدم .ظهر بود ساعت ۲:۳۰ سجاده ام رو پهن کردم روبرو اتاق مامانم اینا و نمازمو خوندم توی سجده آخر نماز عصرم متوسل شدم به همین شهید .ازش خواستم که یجوری مامانم رو راضی کنه و... همینطور تو حالو هوای خودم بودم دیدم یکی داره منو تکون میده بعد سرازسجده برداشتم دیدم داداشمه ازم میپرسید که چی شده ؟ چرا گریه میکنی ؟ و... گفت که به مامان گفتم داری گریه میکنی .. بعدش ساعتای ۴ مامانم اومد بیرون اتاق گفت موافقم بریم . اصلا باورم نمیشدم که یهویی نظرش تغییر کرده باشه .... از اون روز نظرم درمورد شهدا خیلی عوض شد...بعد تا اینکه ۴ یا ۵ ماه قبل از تابستون ۹۸ یه خواب دیدم .... خواب دیدم همجا تاریکه خیلی ترسیده بودم و کمک میخواستم ولی کسی به دادم نمیرسید خیلی حالم بد بود وگریه میکردم بعد یه دفعه یه صدای بلند و وحشتناک از پشت سرم شنیدم. با ترس برگشتم پشت سرم دیدم یه در چوبی قدیمی بزرگ بود که ازم خیلی فاصله داشت . بعد در همینطور که باز میشد از وسط در نور بیرون میومد . وهرچقدر در بیشتر باز میشد نور هم بیشتر میشد
🌸صحفه اول🌸
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
از لاک جیغ تا خدا
🌸خداوند در سورة آل عمران ميفرمايد: وَلاَتَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَ َت
🌸ادامه داستان فاطمه خانم🌸
____________________________________
تا اینکه نور کاملا همه جارو فرا گرفت .بعد دیدم دوتا آقا از همون در دارن به سمتم میان و هردو سبز پوشیده بودن وصورتی نورانی داشتند. اومدن روبروم اون آقایی که سمت راستم بودن خودشونو اینطوری معرفی کردن ... امام هشتم هستم اسمم اینه و با مشخصات کامل متوجه شدم ایشون امام رضا (ع) هستن و اون آقایی که سمت چپم بودن دقیقا مثل امام رضا خودشون رو معرفی کردن .... اسمم حسینه امام سوم هستم و... متوجه شدم که امام حسین (ع) هستند و به من گفتند که ما برای نجات تواومدیم این دنیا تا لحظاتی دیگه نابود خواهد شد .ما موظف هستیم از طرف خدا تا تورو نجات بدیم و من هرچقدر سوال میپرسیدم که کجا قراره و بریم و.... فقط همینرو میگفتن و بس .باهم سمت در راه افتادیم و وقتی از در رد شدیم من یه لحظه پشت سرم برگشتم ببینم چه اتفاقی قراره بیوفته ... یه لحظه ستاره ها خاموش شدن ماه و خورشید همینطور که به دور خودشون میچرخیدن یهو محکم بهم برخورد میکنن و صدای واقعا وحشتناکی داشت .... یه لحظه دیدم امام رضا داره منو صدا میزنه. میگه منتظر چی هستی ؟ بیا دیگه؟ ... منم گفتم الان میام و امام رضا خندیدن وگفتند زود بیا واینجا بود از خواب پریدم . بعد خوابی که دیدم اصلا باورم نمیشد که .... همش میگفتم یعنی قراره چه اتفاقی بیوفته؟ یعنی به واقعیت تبدیل میشه یانه؟
بعد این خوابی که دیدم در تابستون ۱۳۹۸ به واقعیت تبدیل شد .
مرداد ماه رفتیم مشهد . ( قبلش خیلیی دوست داشتم محجبه بشم و تغییر بکنم) توی مشهد به امام رضا قول دادم که محجبه بشم و تا میتونم نمازهام رو بخونم .... ماه بعد شهریور .توی ماه محرم که بیشترین تاثیر رو گذاشت ....
روزای اول پیش نیومد بریم مراسم ۸ محرم بود . رفتیم مراسم ... منی که هیچوقت گریه نمیکردم توی مراسمای امام حسین لحظه ورود هیات به صحن مسجد اشکم در اومد. اون روز حال عجیبی داشتم .انگار یچیزیو گم کردم . حالم دگرگون بود خیلی دنبال اون چیزی بودم که گمشده بودو... مراسم شب خیلی قشنگ بود وقت نوحه سرایی قبل ازاینکه چراغ هارو خاموش کنن کنار جوی آب شمع روشن کردن و به هر ستون چراغ نفتی وصل کردن . خیلیییی فضای خوبی بود .خش خش برگهای درخت چنار . صدای جوی آب. اون صدای گریه های آروم آروم.... بعد مراسم یهو خبر آوردن که میخوان شهید گمنام بیارن پیکر بود ولی اسم نشون نداشت .اون شب توبه کردم و برگشتم
🌸صحفه دوم🌸
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
از لاک جیغ تا خدا
🌸ادامه داستان فاطمه خانم🌸 ____________________________________ تا اینکه نور کاملا همه جارو فرا گرفت
🌸ادامه داستان تحول فاطمه خانم 🌸
__________________________________
و چادری شدنم یک ماه قبل از عید امسال هست .یه روز که توی گوگل برای پروفایلم دنبال عکس بود یه نوشته زیر یه عکس نظرمو جلب کرد . نوشته بود چادر یعنی آرامش سایت... برای ادامه زدم روی عکس . نوشته بود چادر یعنی آرامش سایت داداش رضا . خیلی تعجب کردم مگه میشه یه آقا درمورد چادر نظر بده ؟ چی میدونه مگه ؟ ... بعد گفتم حالا بعدا یه نگاهی ميندازم ببینم چی گفتن . ولی آنقدر که کنجکاو یا به عبارتی فضولیم گل کرده بود که ... دیگه ادامه ندادم اون نوشته ای که دیدم رو سرچ کردم سایت رو آورد. روش کلیک کردم حتی زیر سایتش یه نوشته بود که.... نوشته بود اگه بی حجاب هستی کلیک کن نوشته هاشو خوندم خیلیییی روم تاثیر گذاشت . جوری که دوروز فکر میکردم به حرفاش به اینکه چادری بشم؟
بعد یه چادر عربی خریدم و ازهمون روز سر کردم
واینکه خب بلاخره سختی های خودشو داشت . بعضی وقتا چادر زیر پام گیر میکرد از سرم لیز میخورد..... یادم برای اولین بار که چادر سرکرده بودم یه حس خیلی خوبی بهم دست داده بود . یه حس غرور .اعتماد بنفس مهم تراز اون امنیت . خیالم راحت بود دیگه ترس و استرس نداشتم خیلی حس خوبی بود .اون احترامی که بهم میذاشتن توی جامعه خیلی خوب بود قبلا این حسا رو تجربه نکرده بودم اصلا
امیدوارم حداقل روی یک نفر هم که شده تاثیر بذاره . چون برای همکلاسیهام تعریف که کردم روی یکیشون خیلی اثر گذاشت عصر همون روز بهم پیام داد که چجوری برگردم و توبه کنم و دوره خودسازی بردارم
🌸کلام اخرم🌸
سعی کنیم همیشه در راه راست باشیم.پیرو رهبر و ولایت فقیه باشیم اگه بعضی وقتا کارهامون خیلی خوب پیش نرفت ناامید نشیم و بیشتر تلاش کنیم . همیشه در راه اهل بیت قدم بزاریم وبدونیم هرکار که انجام بدیم اخرش برمیگردیم درخونه اهل بیت
یاعلی
🌸پایان🌸
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
meyoone-sholeha-ah.mp3
7.58M
💔میان شعله ها💔
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
هرگز نخوری غصه حرف دیگران را :)🌱
چالش داریم ☺️
برامون از خاطرات تون بگید
از اینکه چگونه متحول شدید؟
چقدر بخاطر چادر تون اذیت شدید؟
در برابر رفتار های دیگران چیکار کردید؟
با شهدا چگونه آشنا شدید؟👇
@Yazeinab_721
18.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚠️اجتماع پرشور بانوان شهر جهانی در روز جمعه که باعث شد دل امام زمانشون رو شاد کنن.
♦️مطالبه ی پرشور مردم شریف و دیندار یزد
از مسئولان در جهت اهمیت دادن به معروفات و نهی از جلوه گری منکرات در دارالعباده
🥀شهدا دیگر نمی خواهیم شرمنده تان باشیم!💔
#مطالبه_گری
#امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر
🌸ارسالی از اعضا🌸
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━