eitaa logo
بانوی آب
5.6هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2.6هزار ویدیو
165 فایل
به آینده امیدواریم! 🦋 آینده بهشتی، در گرو مجاهدت شبانه روزی است مادرانه این جهاد را زیبا کنیم؛ مادرها انسان سازند... @bdayyani
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از بانوی مجاهد
50.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 ببینیم | کلیپ در میان خاک و خون دویدم تا رسیدم به آن دستان کوچک...🇵🇸 🏅منتخبین رویداد رسانه‌ای مادران مقاومت | گروه یارا ✿══ بانــوی مجاهد ══✿
شهیده آیة حمدان و دختر شهیدش فاطمة که در بمباران ضاحیة بیروت توسط رژیم سفاک اسراییل به شهادت رسیدند...❤️‍🩹 ✿══ بــانوی آب ══✿
هدایت شده از بانوی مجاهد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 صلابت زنان مقاومت بعد از ترور گسترده‌ی اسرائیل در لبنان 🔹️چقدر زنان مقاومت می‌توانند تصمیمات بزرگ بگیرند؛ بزرگوارانه برای مقاومت فداکاری کنند و با شکوه و عظمت بینی دشمن را به خاک بمالند. تصمیمات زنانه در میانه‌ی میدان جنگ بسیار عاقلانه عمل می‌کند.. ◀️ نگاه کنید ؛ همسرش روز قبل مصاحبه مجروح شده است ؛ این زن در میانه‌ی جنگ جز زییایی چیزی ندید و ما هم در این زن جز زییایی چیزی نمی‌بینیم. ✍عالیه سادات ✿══ بانــوی مجاهد ══✿
خبر آمد خبری در راه است 🤝حیّ علی المواسات 📣بشتابید! 🇱🇧به سوی یاری مظلوم بشتابیم. برای محو رژیم جنایتکار صهیونیسم بشتابیم. 💍ما مادران و بانوان با اهدای طلاها و پول‌های خود به میدان یاری مردم لبنان و حزب الله لبنان می‌آییم. 💞قرار همدلی جمعی ما شنبه ۲۱ مهر از ساعت ۱۴ فاطمیه بزرگ تهران واقع در تقاطع کارگر و فاطمی 💚با حضور ارزشمند برادر مجاهد سردار حاج حسین یکتا https://eitaa.com/bpishroo ✿══ بــانوی آب ══✿
هدایت شده از بانوی مجاهد
ربنا تقبل منا هذا القربان (خدایا این قربانی را از ما بپذیر) زنی را دیدم که کودک خردسال خود را کفن پیچ در آغوش گرفته و فریاد میزند ربنا تقبل منا هذا القربان آنها شیرزنان محور مقاومتند! آنها آمده اند تا حجت را بر همه تمام کنند. "آی آدمهاااا!! که برساحل نشسته، شاد و خندانید یک نفر در آب، دارد میسپارد جان !" ✿══ بانــوی مجاهد ══✿
🔹️زنی که دو رهبر بزرگ دنیا تحسینش کردند 🔸️مقام معظم رهبری به او گفتند: خانم سادات، ۷۵ درصد اجر سیدرضی برای شماست. سیدحسن نصرالله هم برایش پیام فرستاد: ما را حلال کنید. شما سیدرضی را وقف مقاومت کرده‌اید. 🔹️فقط سه روز از شهادت سیدحسن نصرالله گذشته بود که ایران انتقامش را گرفت. شب وعده صادق ۲. مهناز سادات آن شب از ذوق خوابش نبرد. به دخترش می‌گفت: «ای کاش پدرت هم بود واین شب را می‌دید.» لیلا سادات با این جمله مادر به یاد خواب دو هفته پیشش افتاد. 🔸️یک شب که لیلا سادات خیلی دلتنگ پدرش شده بود، به قدری گریه کرده بود که خوابش برد. پدرش را در خواب دید. با لباس بسیار زیبا و آراسته با عجله می‌رود. لیلا سادات بلند پدر را صدا کرد. بابا من لیلا هستم. پدرش گفت: بابا جان من کار دارم. لیلا سادات پرسید: چیکار دارید بابا؟ سیدرضی جواب داد: امام زمان یک انگشتر به من داده‌اند و فرمودند این را ببر بده به حضرت آقا و بگو یک دانه مشابه همین را هم قبلا به شما داده ام. مراقب مادرتان باشید. جای من خوبه. من خیلی کار دارم. لیلا سادات خوابش تعبیر شد. 🔹️آن شب دل همه مسلمانان غزه، لبنان، عراق و ایران و دیگر کشورها شاد شد و اقتدار خودشان را به رخ دنیا کشیدند. ولی همه می‌دانستند که دست شهدا هم در کار است. حاج قاسم، سید رضی، تهرانی مقدم، سیدحسن و بقیه شهدایی که زندگیشان را برای مقاومت گذاشتند، هنوز هم پشتیبان حزب الله هستند و می‌مانند. حتی اگر جسمشان در این دنیا نباشد. ✿══ بــانوی آب ══✿
🇵🇸 ✍️ یادگار مادر نه و ربعِ صبح بود و ده دقیقه‌ای می‌شد که توی کوچه منتظر اسنپ بودم. ساعت نه‌ونیم قرار مصاحبه داشتم. خیر سرم می‌خواستم ده دقیقه‌ای زودتر از سوژه برسم سرقرار. از شانس بدم برنامه اسنپ دچار مشکل شده بود و راننده آدرسم را پیدا نمی‌کرد. تا راننده بیاید بیست دقیقه‌ای طول کشید. فکر اینکه دیرتر از سوژه برسم، قلبم را می‌آورد توی دهانم. برای دیدنش، قلبم آرام و قرار نداشت. داستانش را از یکی از همکارها شنیده بودم. توی راهپیماییِ روز قدس دیده بودش و شماره‌اش را گرفته بود. تا شماره‌اش به دستم رسید، سریع تماس گرفتم. وسط مکالمه، نوه‌‌ی کوچکش گوشی را می‌گرفت و فرار می‌کرد؛ خودش هم مدام می‌گفت: «من که کار مهمی نکردم.» و رضایت به مصاحبه نمی‌داد. به هر بدبختی بود قرار مصاحبه را جور کردم. خانه‌اش گویم (روستای چسبیده به شیراز) بود و می‌خواست با اتوبوس بیاید. قرار را گذاشتیم قصرالدشت (یکی از محلات شیراز) تا راهش برای برگشت به خانه دور نشود.  با پنج دقیقه تاخیر بالاخره رسیدم سرِ چهارراه. تماس گرفتم ببینم کجا ایستاده. نشانی را که داد، قامتِ ظریفش را پیچیده توی چادر دیدم. جلو رفتم و سلام کردم. نگاه خندانش را از چشمانم گرفت و پایین انداخت. آن‌قدر آرام سلام و احوالپرسی کرد که صدایش میان بوق و گاز ماشین‌ها گم شد. بهش نمی‌خورد مادربزرگ باشد، کم سن و سالتر از این حرف‌ها می‌زد. رفتیم سمتِ پارک کوچکی که آن‌جا بود. همه‌جا را آفتابِ اردیبهشت‌ماه گرفته بود و جایی برای نشستن نبود. ناچار رفتیم تویِ یکی از گلخانه‌ها که جای نشستن داشت. کنار قفس بزرگِ پرنده‌ها زیر درخت، چند نیمکت چوبی بود. روی یکی نشستیم. نیم ساعتی سوال پرسیدم تا موتورش داغ شد و از جواب‌های تک کلمه‌ای شروع کرد به گفتنِ خاطره:  - از همان بچگی مادرم از فلسطین برایمان می‌گفت. از اینکه اسرائیل به‌زور می‌خواهد خاکشان را غصب کند. همیشه سر نماز برایشان دعا می‌کرد. از وقتی یادم می‌آید هر وقت راهپیمایی روز قدس بود، ما هم می‌رفتیم و شعار می‌دادیم. فرمان امام بود و ما هم روی چشم می‌گذاشتیم. روزی که آن کودک بی‌گناه، محمدالدوره، را توی بغل پدرش کشتند، هیچوقت از یادم نمی‌رود. آن صحنه را توی اخبار دیدم و تصویرش تا مدت‌ها توی ذهنم ماند. دلم می‌خواست می‌توانستم کاری برایشان بکنم. از این که دستم کوتاه بود پیش خودم خجالت می‌کشیدم و ناراحت بودم. تنها کاری که می‌توانستم بکنم شرکت توی راهپیمایی‌ها بود. گاهی هم در حد توانم پولی کمک می‌کردم. هیچ‌کدام اما دلم را آرام نمی‌کرد.  چند وقت پیش مادرم به سختی مریض شد. توی بیمارستان که بود، النگوهای روی دستش را نشانمان داد و گفت: «اگر مُردم، هر کدامتان یکی را به یادگار بردارید.» وقتی که رفت، یکی از النگوها هم به من رسید. دلم نمی‌آمد آن را توی دستم بیندازم، بوی مادرم را می‌داد. قبل از آن هم طلای خاصی نداشتم که بخواهم بپوشم.  امسال که می‌خواستم بروم راهپیمایی قدس، فکری توی سرم افتاد. رفتم النگو را از کمد برداشتم و توی کیفم گذاشتم. از خانه که زدم بیرون، قدم‌هایم را بلندتر برمی‌داشتم تا زودتر به راهپیمایی برسم. تا رسیدم، رفتم سراغ غرفه‌ی اهدای کمک‌های مردمی. النگو را از کیفم درآوردم و دادم به خانمی که آنجا بود. النگو را از من گرفت و دورش را چسب زد. آقایی از آن‌طرف صدا زد: «صبر کن عکسش را بگیریم.» لبخندی زدم و چرخیدم: «لازم نیست، من که کاری نکردم.» چهره‌ی خندان مادرم توی ذهنم آمد، شاید اگر او هم بود همین کار را می‌کرد. 🌱 روایتی از مصاحبه با زهراسادات موسوی زیبا گودرزی سه‌شنبه | ۱۷ مهر ۱۴۰۳ | حافظه، حسینیه هنر شیراز 🇮🇷 | روایت مردم ایران ✿══ بــانوی آب ══✿
💠 برنامه تلویزیونی قرارگاه 💠 🔹️حکم جهاد و نقش بانوان و روایت جهاد بانوان در این میدان 🔸️با حضور خانم زینب شریعتمدار و خانم زینب فلاح 🌀 همراه با : 🎨‌ نگارگری خانم هادیان از حضور بانوان مقاومت ⏳چهارشنبه: ۲۵ مهرماه از ساعت ۲۱ تا ۲۲:۳۰ 📽 شبکه قرآن سیما ✿══ بــانوی آب ══✿
گردنبند عاقبت‌بخیر... بوی چای شیرین و پنیر محلی سر سفره صبحانه اشتهایم را می‌جنباند؛ که مامان گوشواره‌هایش را سمت بابا گرفت: -آویزش از من، زنجیرش از تو. عروسی دوستشه، زشته طلا نداشته باشه. هجده ساله شده بودم و مامان فکر می‌کرد باید جلوی مردم، طلای دیگری غیر از گوشواره‌های دوران نوزادی‌ داشته باشم. بابا با دستان زمخت کارگری دست مامان را پس زد: -نگهش دار، خودم براش می‌خرم. بعد ازظهر همان روز برگ طلایی با تراش‌های ظریف و زبر هندی روی سینه‌ام تاب می‌خورد. حس می‌کردم به جرگه‌ دخترهای پولدار و افاده‌ای پیوستم. باید کاری می‌کردم. دستم را روی شیارهای ظریفش کشیدم و زمزمه کردم، لله عَلَیَّ. بیست‌ودو سال بعد، آن سه گرم و بیست‌ودو سوت برگ هنوز در جعبه مخمل زرشکی طلاها مانده بود. بارها انواع دستبندها و النگوها و نیم‌ست‌ها را فروختم و دوباره خریدم؛ اما دلم می‌خواست این یکی همیشه برایم بماند. انگار هر کدام از تراش‌هایش، یکی از چروک‌های صورت بابا بود بعد از سی سال کار کردن پای تنور نانوایی. عکس‌های مراسم اهدای طلا به لبنانی‌ها که بیرون آمد، همه را با دقت بزرگ می‌کنم. دنبال برگ ظریف هندی خودم می‌گردم. دنبال زبری دست‌های بابا که برای همیشه برایم ماند. ✍ ✿══ بــانوی آب ══✿
شايد لباس دخترش را شسته بود كه فردايش با لباس تميز به مدرسه برود فردايش مدرسه خراب شده بود، معلم هم ديگر در اين دنيا نبود... ✿══ بــانوی آب ══✿
🌹 زنی که سوختن را به برهنه شدن ترجیح داد! ♦️خالده ترکی عمران؛ زن معلمی از اهالی بصره عراق بود. در تاریخ ۳ اپریل ۲۰۱۶ در حالیکه با ماشین شخصی خود روانه محل کارش بود، ماشین نزدیک به وی بر اثر کمین، دچار انفجار و حریق می‌گردد و ماشین وی نیز آتش می‌گیرد. ♦️خانم خالده درحالیکه لباسش آتش گرفته بود از ماشینش پیاده می‌شود اما بعد از اینکه متوجه می‌شود که لباس تنش در حال سوختن است و جسمش عریان خواهد گشت، راضی نمی‌شود تا جسمش در مقابل مردم عریان گردد، دوباره به طرف ماشینش برمی‌گردد و در را باز نموده داخل ماشین می‌نشیند. ♦️یکی از افراد پلیس درحالیکه گریه می‌کرد باصدای بلند فریاد می‌زند که من مانند برادرت هستم، از ماشین پیاده شو تو را با لباس خودم می‌پوشانم؛ اما وی از پایین شدن امتناع می‌ورزد و ترجیح می‌دهد بسوزد تا مبادا کسی جسمش را ببیند. ♦️عراقی‌ها به وی لقب شهیدِ شرف و ناموس داده‌اند و در میدان هوایی بصره اطراف ماشین او حفاظی کشیدند و از آن تندیس ساختند تا یادش جاویدان بماند.  ✿══ بــانوی آب ══✿
30.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻زنان مقاوم مکتب نصراللهمیرجعفری پیام حماسی بانوی لبنانی از بیروت به طهران و جهانیان بانوی مقاوم تمدن سازی که شرایط زمینه سازی ظهور را درک می کند نمی‌ترسد و نمی هراسد بلکه باز هم زینب وار کربلای غزه و لبنان را روایت می‌کند تا مقاومت ریشه دارتر گردد و اگر نبودند این زتان مقاوم در طول این سالها درخت مقاومت خشک گردیده بود اما اکنون به همت این زنان ولایت مدار است که شاهد بانوان پهلوان پروری هستیم کهبا تقدیم بهترین قهرمانها در راه هدف خود استوار تر شده بلکه با شجاعت تمام دیگران را هم دعوت به ادامه این راه می نمایند. 🇮🇷🇱🇧 سلام بر شما برادران و خواهران بزرگ ايران به حضرت حجت ارواحنا فداه قسم به شما می گویم که ما استوارتر شدیم. ✿══ بــانوی آب ══✿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎨 شهادت بانوی نقاش غزه‌ای | آسمانی شدن یکی دیگر از «آنها» که با هنر ایستادگی و آزادگی مردم جهان را شگفت‌زده کرده‌اند... ✿══ بــانوی آب ══✿
✍️ ضرورت فعالیت اجتماعی و سیاسی بانوان در عرصه جهاد 🔸️رهبر معظم انقلاب: جایی که صحبت فعالیت اجتماعی است، صحبت جهاد در راه خداست، صحبت کار فرهنگی است، صحبت حفظ پشت جبهه است، صحبت کارهای سیاسی گوناگون است، آن جا زن برود، آن جا تکلیف اوست، وظیفه اوست، بایستی هرچی هم می تواند اگر چنان چه آن کار کار واجبی هست از کار داخل خانه هم بزند، آن را محدود کند تا این که بتواند به آن کار اجتماعی و سیاسی اش برسد.۶۳/۱۲/۴ ✿══ بــانوی آب ══✿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽‌ استقبال گرم شیرازی ها در فرودگاه از شهیده معصومه کرباسی (اولین شهیده ایرانی راه قدس) ✿══ بــانوی آب ══✿
📌 از بین طلاهام عاشق دوتاشان بودم... این هم داستان طلاهای من که عاقبت به‌خیر شدند! چند روز قبل که حضرت آقا فرمودند بر تمامی مسلمانان فرض است که به لبنان کمک کنند، با همسرم خیلی فکر کردیم که ما چه کاری می‌توانیم انجام بدهیم. وقتی دیدیم جنبش اهدای طلا برای لبنان شکل گرفته، با هم تصمیم گرفتیم حلقه‌هایمان را اهدا کنیم. با مادرم مشورت کردم، ایشان‌ هم‌ یه ربع سکه داشتند که تقدیم کردند. از بین طلاهایم عاشق دوتاشان بودم، پلاکی که اولین هدیه زندگی‌ام بود و انگشتر نامزدی‌ام. آنها را هم اضافه کردم. همسرم گفت سختت نیست؟ گفتم: «اگه اینا توی خونه بمونن و سرقت بره دلم‌ می‌سوزه و در بهترین حالت به وراثم‌ می‌رسه چون خیلی دوستشون دارم و نمی‌فروشمشون. از طرفی حدیث داریم که معصوم (ع) به فردی که خیلی مال اندوزی می‌کرد فرمودند وراث تو دو دسته هستند، یا دوست خدا هستند که خدا به دوستان خودش کمک می‌کنه یا دشمن خدا که اگر اینطور باشن، وای بر تو که به دشمن خدا کمک می‌کنی. دوست دارم اینا عاقبت بخیر بشن و از طرفی بچه‌هامون یاد بگیرن از چیزی که دوست دارند انفاق کنند.» خدا کمک کرد، امروز با بچه‌هایم و پدرم به دفتر امام جمعه شهرمان رفتیم و با عشق به امر ولی‌امر مسلمین امام‌خامنه‌ای، تقدیم به ساحت مولایم صاحب العصر والزمان (عج) کردیم. الهه سلیمانی سه‌شنبه | ۱۷ مهر ۱۴۰۳ | ــــــــــــــــــــــــــــــ 🇮🇷 | روایت مردم ایران ✿══ بــانوی آب ══✿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 ببینیم | امروز به مادران غزه و لبنان افتخار می‌کنیم 🔹️سارا طالبی در گردهمایی زنان و مادران ایران برای اهدای طلای خود به مردم لبنان هم گفت: هدایایی که امروز توسط زنان ایرانی به لبنانی‌ها اهدا می‌شود مورد پذیرش مردم لبنان قرار بگیرد. 🔸️معاون راهبردی امور زنان سازمان تبلیغات اسلامی افزود: ما تلاش می‌کنیم تا به حکم رهبر انقلاب عمل کنیم و قدر شأن آن را بدانیم و این فعالیت را جهاد خود برای کمک به مردم لبنان می‌دانیم. وی تأکید کرد: امروز به مادران غزه و لبنان افتخار می‌کنیم. 📌لینک خبر 🇮🇷🇱🇧🇵🇸 ✿══ بــانوی آب ══✿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋 همسر شهید جهاندیده: اگر رهبرم امر کند طفل ۳ ماهه و کودک ۷ ساله‌ام را هم برای حراست از اسلام و ایران فدا می‌کنم. ✿══ بــانوی آب ══✿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مادر فلسطینی در حال وداع با فرزند شهیدش🥀 ✍️ ماهستیم، منتظرتر از دیروز منتقم تر از هرروز، با خیل زنده شهدا، شهدای غزه، شهدای سوریه، شهدای لبنان، شهدای فتنه، باجوانان هسته های مقاومت، با مادران مقاومت، با حاج قاسم های تازه متولد شده جاءالحق و زهق الباطل ✿══ بــانوی آب ══✿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 حجاب در میانه ویرانی! حفظ عفت در سخت ترین لحظه نشان از اعتقاد قوی این بانوان دارد. تمدن اصیل اسلام این گونه در دلها و باورها درقالب هنجارها تثبیت می گردد. 🔻 تصاویری وایرال شده در میان کاربران عرب از یک بانوی فلسطینی که در پی بمباران و گیر افتادن در آوار منزلش، به حفظ هویت خود پایبند است. این چنین زنانی فرزندان غیوری را در دامن خود می پرورانند که وارث غیرت و همت هستند‌. یاد ایامی افتادم که مادربزرگ‌ها و بانوان ما در هنگام جنگ و زلزله با لباس کامل و پوشیده می خوابیدند تا اگر اتفاقی افتاد حیا و عفتشون حفظ شود. ✿══ بانــوی مجاهد ══✿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 طلایی که در جشن تکلیف نه سالگیم هدیه گرفتم را به عشق رهبرم هدیه می‌دهم خانم بوشهری در جریان خیزش عمومی بانوان بوشهر: هیچ تکلیفی بالاتر از عمل به فرمان رهبری نیست. این یادگاری از جشن تکلیف نه سالگی من بود و هدیه خیلی ناقابلی است که به پویش هدیه می‌کنم. ✿══ بــانوی آب ══✿