eitaa logo
کانال بزرگ احکام بانوان
1هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
2.5هزار ویدیو
21 فایل
فعالیت ما در این کانال: ۱. احکام شرعی ۲. احکام متفرقه فقهی ۳- بارگذاری‌ قرآن، ذکر، دعا و زیارات ۳- مسائل اخلاقی و سیاسی ۴- پاسخ به سؤالات شرعی مدیر @banihashemi توجه (۱) ارسال سؤال احکام شرعی با ذکر نام مرجع تقلید (۲) از تبلیغ کانال‌ها و تبادل معذوریم
مشاهده در ایتا
دانلود
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم الـسَّلاَمُ عَـلَى مَـهْدِيِّ الْأُمَـمِ وَ جَـامِـعِ الْـكَـلِم وَٱلسَّلَامُ عَلی عِبادِالله - یجب علی کلّ مکلّف فی عباداته و معاملاته أن یکون مجتهداً أو مقلّداً أو محتاطاً. واجب است بر هر مکلّف، در عبادات و معاملات خود اینکه مجتهد باشد یا مقلد باشد یا عمل به احتیاط کند. الأقوی جواز العمل بالاحتیاط، مجتهداً کان أو لا، لکن یجب أن یکون عارفاً بکیفیّة الاحتیاط، بالاجتهاد أو بالتقلید. أقوی جواز عمل به احتیاط است مجتهد باشد یا نباشد، لاکن واجب است عارف باشد به کیفیت احتیاط ، از روی اجتهاد یا تقلید. - قد یکون الاحتیاط فی الفعل، کما إذا احتمل کون الفعل واجباً و کان قاطعاً بعدم حرمته؛ و قد یکون فی الترک، کما إذا احتمل حرمة فعل و کان قاطعاً بعدم وجوبه؛ و قد یکون فی الجمع بین أمرین مع التکرار، کما إذا لم یعلم أنّ وظیفته القصر أو التمام. گاهی احتیاط در بجا آوردن فعل است مثل آن که احتمال دهد وجوب آن فعل را و قاطع هم باشد به عدم حرمت آن، و گاهی احتیاط در ترک فعل است مثل آن که احتمال دهد حرمت آن فعل را و قاطع هم باشد به عدم وجوب آن و گاهی احتیاط در جمع بین دو امر است با تکرار مثل آن که نمی داند وظیفه اش قصر است یا تمام. - الأقوی جواز الاحتیاط و لو کان مستلزماً للتکرار و أمکن الاجتهاد أو التقلید. أقوی جواز عمل به احتیاط است مطلقاً اگر چه مستلزم تکرار باشد و امکان إجتهاد یا تقلید هم باشد. - فی مسألة جواز الاحتیاط یلزم أن یکون مجتهداً أو مقلّداً، لأنّ المسألة خلافیّة. در مسأله جواز احتیاط، لازم است که شخص مجتهد یا مقلّد باشد، زیرا این مسأله اختلافی است. - فی الضروریّات لا حاجة إلی التقلید، کوجوب الصلاة و الصوم و نحوهما، و کذا فی الیقینیّات إذا حصل له الیقین؛ و فی غیرهما یجب التقلید إن لم یکن مجتهداً إذا لم یکن الاحتیاط، و إن أمکن تخیّر بینه و بین التقلید. در امور ضروریه، نیازی به تقلید نیست، مانند واجب بودن نماز و روزه و امثال آن، و همچنین در مسائل یقینیه اگر شخص یقین داشته باشد؛ و در غیر این موارد {ضروریه و یقینیه}، تقلید برای کسی که مجتهد نیست واجب است اگر احتیاط ممکن نباشد، و اگر ممکن باشد، باید بین احتیاط و تقلید اختیار کند. - عمل العامی بلا تقلید و لا احتیاط باطل. عمل عامیانه بدون تقلید و احتیاط باطل است. این عبارت به این معناست که عملی که بدون پیروی از مراجع تقلید یا بدون رعایت احتیاط‌ انجام شود، نادرست و باطل است. - التقلید هو الالتزام بالعمل بقول مجتهد معیّن و إن لم یعمل بعدُ، بل ولو لم یأخذ فتواه؛ فإذا أخذ رسالته و التزم بالعمل بما فیها، کفی فی تحقّق التقلید. تقلید یعنی التزام به عمل بر اساس نظر یک مجتهد معین، حتی اگر هنوز عمل نکرده باشد، بلکه حتی اگر فتوا نگرفته باشد؛ چون اگر رساله او را گرفته و به عمل کردن مطابق آن ملتزم شود، این برای تحقق تقلید کافی است. - الأقوی جواز البقاء علی تقلید المیّت، و لا یجوز تقلید المیّت ابتداءً. اقوی‌ این است که بقا بر تقلید از میّت جایز است، اما تقلید ابتدایى از میّت جایز نیست. إذا عدل عن الميّت إلى الحيّ، لا يجوز له  العود إلى الميّت. اگر از میّت به شخص زنده عدول کند، دیگر جایز نیست که به میّت باز گردد. لايجوز العدول عن الحيّ إلى الحيّ، إلّا إذا كان الثاني أعلم. عدول از یک مجتهد زنده به مجتهد زنده دیگر جایز نیست، مگر اینکه دومی اعلم باشد. - يجب تقليد الأعلم مع الإمكان على الأحوط و يجب الفحص عنه. با وجود امکان، احتیاطاً باید از اعلم تقلید کرد و باید درباره او تحقیق نمود. العروةالوثقی مبحث تقلیدالعروة 🌸🌸🌸🌸🌸🌸ـ لطفاً کانال را به دوستان و مــؤمنان به عنوان جهاد تبیین احکام و معارف دین مــعرفی بفرمایید. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸ـ کانال بزرگ احکام بانوان اَللّهُمَ صَلَّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم وَ اَهلِک وَ الْعَنْ أعْدائَهُم أجْمَعِین
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم الـسَّلاَمُ عَـلَى مَـهْدِيِّ الْأُمَـمِ وَ جَـامِـعِ الْـكَـلِم وَٱلسَّلَامُ عَلی عِبادِالله - إذا كان هناك مجتهدان متساويان في الفضيلة، يتخيّر بينهما، إلّا إذا كان أحدهما أورع، فيختار الأورع. اگر دو مجتهد در فضیلت برابر باشند، انسان می‌تواند یکی از آن‌ها را انتخاب کند، مگر اینکه یکی از آن دو با تقواتر باشد، که در این صورت باید فرد باتقواتر را انتخاب کند. - إذا لم يكن للأعلم فتوى في مسألة من المسائل، يجوز في تلك المسألة الأخذ من غير الأعلم وإن أمكن الاحتياط. اگر مجتهد اعلم در مسئله‌ای فتوایی نداشته باشد، در آن مسئله جایز است از غیر اعلم تقلید کرد، حتی اگر احتیاط ممکن باشد. - إذا  قلّد مجتهداً  كان يجوّز البقاء على تقليد الميّت، فمات ذلك المجتهد، لا يجوز البقاء على تقليده في هذه المسألة، بل يجب الرجوع إلى الحيّ الأعلم في جواز البقاء وعدمه. اگر کسی از مجتهدی تقلید کند که قائل به جواز بقاء بر تقلید میّت بوده، و آن مجتهد از دنیا برود، در این صورت باقی ماندن بر تقلید او در این مسئله جایز نیست، بلکه باید در جواز یا عدم جواز بقاء، به مجتهد زنده و اعلم رجوع شود. عمل الجاهل المقصّر الملتفت باطل وإن كان مطابقاَ للواقع. وأمّا الجاهل القاصر أو المقصّر الذي كان غافلاً حين العمل وحصل منه قصد القربة،  فإن كان مطابقاً  لفتوى المجتهد الذي قلّده بعد ذلك،  كان صحيحاً، والأحوط مع ذلك مطابقته لفتوى المجتهد الذي كان يجب عليه تقليده حين العمل. عمل شخص جاهل مقصر که آگاهانه انجام می‌دهد، باطل است حتی اگر با واقعیت مطابق باشد. اما اگر شخص جاهل قاصر یا مقصر بوده و در حین عمل غافل بوده و قصد قربت داشته باشد، اگر عملش مطابق با فتوای مجتهدی باشد که بعداً او را تقلید کرده است، صحیح است. با این حال، احتیاط آن است که عمل مطابق با فتوای مجتهدی باشد که باید در آن زمان از او تقلید می‌کرده است. - المراد من الأعلم من يكون أعرف بالقواعد والمدارك للمسألة، وأكثر اطّلاعاً لنظائرها وللأخبار، وأجود فهماً  للأخبار؛  والحاصل أن يكون أجود استنباطاً والمرجع في تعيينه أهل الخُبرة والاستنباط. مراد از «اعلم» کسی است که آگاه‌تر به قواعد و مبانی مسأله باشد، بیشتر با مشابهات و اخبار آشنا باشد و فهم بهتری از اخبار داشته باشد. در نهایت، به معنای کسی است که بهترین استنباط را انجام می‌دهد. تعیین او به عهده اهل خبره و استنباط است. - الأحوط عدم تقليد المفضول حتّى في المسألة التي توافق فتواه فتوى الأفضل. احتیاط این است که حتی در مسأله‌ای که فتواي مفضول با فتواي افضل تطابق دارد، از مفضول تقلید نشود. - لايجوز تقليد غير المجتهد وإن كان من أهل العلم، كما أنّه يجب على غير المجتهد التقليد وإن كان من أهل العلم. تقلید از غیر مجتهد جایز نیست، هرچند از اهل علم باشد؛ همان‌طور که بر غیر مجتهد، تقلید واجب است، هرچند او نیز از اهل علم باشد. - يُعرف اجتهاد المجتهد بالعلم الوجداني، كما إذا كان المقلّد من أهل الخُبرة وعلم باجتهاد شخص، وكذا يُعرف بشهادة عدلين من أهل الخُبرة إذا لم تكن معارضة بشهادة آخرين من أهل الخُبرة ينفيان عنه الاجتهاد؛ وكذا يُعرف بالشياع المفيد للعلم. وكذا الأعلميّة تُعرف بالعلم أو البيّنة غير المعارضة أو الشياع المفيد للعلم. اجتهادِ مجتهد با علم وجدانی شناخته می‌شود، مانند اینکه مقلِّد خود از اهل خبره باشد و به اجتهاد شخصی علم پیدا کند؛ همچنین با گواهی دو عادل از اهل خبره، اگر با گواهی گروه دیگری از اهل خبره که اجتهاد او را نفی می‌کنند معارض نباشد؛ و نیز با شیاعی (گستردگی گفتار مردم) که موجب علم شود. همچنین اعلمیت نیز با علم، یا بیّنه غیر معارض، یا شیاعی که موجب علم شود، شناخته می‌شود. العروةالوثقی مبحث تقلیدالعروة 🌸🌸🌸🌸🌸🌸ـ لطفاً کانال را به دوستان و مــؤمنان به عنوان جهاد تبیین احکام و معارف دین مــعرفی بفرمایید. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸ـ کانال بزرگ احکام بانوان اَللّهُمَ صَلَّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم وَ اَهلِک وَ الْعَنْ أعْدائَهُم أجْمَعِین
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم الـسَّلاَمُ عَـلَى مَـهْدِيِّ الْأُمَـمِ وَ جَـامِـعِ الْـكَـلِم وَٱلسَّلَامُ عَلی عِبادِالله - إذا كان مجتهدان لا يمكن تحصيل العلم بأعلميّة أحدهما ولا البيّنة، فإن حصل الظنّ بأعلميّة أحدهما تعيّن تقليده، بل لو كان في أحدهما احتمال الأعلميّة يقدّم، كما إذا علم أنّهما إمّا متساويان أو هذا المعيّن أعلم ولا يحتمل أعلميّة الآخر، فالأحوط تقديم من يحتمل أعلميتّه. اگر دو مجتهد وجود داشته باشند و نتوان به علم به آگاهی یکی از آنها دست یافت یا دلیل قطعی وجود نداشته باشد، در صورتی که احتمال داده شود که یکی از آنها آگاه‌تر است، لازم است که او را تقلید کرد. بلکه حتی اگر در یکی از آنها احتمال آگاه‌تر بودن وجود داشته باشد، باید او را مقدم داشت. به عنوان مثال، اگر دانسته شود که آنها یا برابرند یا این مجتهد خاص آگاه‌تر است و احتمال آگاهی مجتهد دیگر وجود ندارد، احتیاط آن است که مجتهدی که احتمال آگاه‌تر بودنش وجود دارد، مقدم شود. يشترط في المجتهد أمورٌ:  البلوغ، والعقل، والإيمان، والعدالة، والرجوليّة، والحرّيّة على قول، وكونه مجتهداً مطلقاً، فلا يجوز تقليد المتجزّي؛ والحياة، فلا يجوز تقليد الميّت ابتداءً؛ نعم يجوز البقاء كما مرّ؛ وأن يكون أعلم، فلا يجوز على الأحوط تقليد المفضول مع التمكنّ من الأفضل؛ وأن لا يكون متولّداً من الزنا، وأن لا يكون مُقبلاً على الدنيا وطالباً لها مُكبّاً عليها مُجدّاً في تحصيلها؛ ففي الخبر: «مَن كانَ مِنَ الفُقَهاءِ صائِناً لِنَفسِهِ،حافِظاً لِدِينهِ، مُخالِفاً لِهَواهُ، مُطيعاً لِأمرِ مَولاهُ، فَللعَوامِ أن يُقَلِّدُوهُ». در مجتهد، أموری شرط است: ، ، ، ، بودن، بودن (بر اساس قولی)، و اینکه مجتهد باشد، بنابراین تقلید از مجتهد جزئی جایز نیست؛ بودن، پس تقلید از مرده از ابتدا جایز نیست؛ البته بقا بر تقلید از او جایز است همانطور که قبلاً گفته شد؛ باید مجتهدترین باشد، بنابراین بر طبق احتیاط جایز نیست تقلید از فرد کمتر از مجتهد در صورتی که امکان تقلید از مجتهدتر وجود داشته باشد؛ باید از نسل نباشد، و نباید به توجه و تمایل داشته باشد و در پی کسب آن کوشیده و جدیت به خرج دهد؛ در حدیث آمده است: «هر کسی از فقها که خود را حفظ کرده، دینش را مراقبت کند، با هوای نفس خود مخالفت کند، و از فرمان پروردگارش اطاعت کند، مردم می‌توانند از او تقلید کنند.» العدالة عبارة عن ملكة إتيان الواجبات وترك المحرّمات، وتُعرف بحسن الظاهر الكاشف عنها علماً أو ظنّاً، وتثبت بشهادة العدلين، وبالشياع المفيد للعلم. عدالت به معنای انجام واجبات و ترک محرمات است، و از طریق ظاهر نیکو که به طور علمی یا ظنی بر آن دلالت می‌کند شناخته می‌شود. عدالت با شهادت دو شاهد عادل و نیز با شایع شدن مطلبی که موجب علم شود ثابت می‌گردد. إذا عرض للمجتهد ما يوجب فقده للشرائط، يجب على المقلّد العدول إلى غيره. اگر برای مجتهد چیزی پیش آید که باعث از دست دادن شرایط اجتهاد شود، بر مقلّد واجب است که از او عدول کرده و به مجتهد دیگری رجوع کند. - إذا قلّد من لم يكن جامعاً ومضى عليه بُرهة من الزمان، كان كمن لم يقلّد أصلاً، فحاله حال الجاهل القاصر أو المقصّر. اگر کسی از فردی تقلید کند که واجد شرایط اجتهاد نبوده، و مدتی بر این تقلید بگذرد، گویی اصلاً تقلید نکرده است؛ پس حکم او، حکمِ جاهل قاصر یا جاهل مقصر خواهد بود. فرق بین جاهل قاصر و مقصر: : کسی که واقعاً دسترسی به علم و شناخت نداشته و تقصیری متوجه او نیست. : کسی که می‌توانسته حقیقت را بفهمد اما سهل‌انگاری کرده و تحقیق نکرده. - إذا قلّد من يحرّم البقاء على تقليد الميّت فمات، وقلّد من يجوّز البقاء، له أن يبقى على تقليد الأوّل في جميع المسائل إلّا مسألة حرمة البقاء. اگر از کسی که ادامه دادن به تقلید از مرده را حرام می‌داند، تقلید کند و بمیرد، و از کسی که ادامه تقلید از مرده را جایز می‌داند تقلید کند، می‌تواند در تمام مسائل به تقلید از اولی بپردازد، به جز مسأله تحریم ادامه تقلید. العروةالوثقی مبحث تقلیدالعروة 🌸🌸🌸🌸🌸🌸ـ لطفاً کانال را به دوستان و مــؤمنان به عنوان جهاد تبیین احکام و معارف دین مــعرفی بفرمایید. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸ـ کانال بزرگ احکام بانوان اَللّهُمَ صَلَّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم وَ اَهلِک وَ الْعَنْ أعْدائَهُم أجْمَعِین
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم الـسَّلاَمُ عَـلَى مَـهْدِيِّ الْأُمَـمِ وَ جَـامِـعِ الْـكَـلِم وَٱلسَّلَامُ عَلی عِبادِالله - يجب على المكلّف العلم بأجزاء العبادات وشرائطها وموانعها ومقدّماتها؛ ولو لم يعلمها لكن علم إجمالاً أنّ عمله واجد لجميع الأجزاء والشرائط وفاقد للموانع صحّ وإن لم يعلمها تفصيلاً. بر مکلّف واجب است که از اجزاء عبادات، شرایط آن، موانع و مقدمات آن آگاهی داشته باشد؛ اما اگر به تفصیل آنها را ندانست و فقط به طور اجمالی دانست که عملش دارای تمامی اجزاء و شرایط است و موانع را ندارد، عبادت او صحیح است حتی اگر جزئیات را به طور تفصیل {دقیق} نداند. - يجب تعلّم مسائل الشكّ والسهو بالمقدار الذي هو محلّ الابتلاء غالباً، نعم، لو اطمأنّ من نفسه أنّه لا يبتلي بالشكّ والسهو، صحّ عمله وإن لم يحصّل العلم بأحكامها. واجب است که مسائل شک و سهو را به مقداری که معمولاً محل ابتلاء است، یاد بگیرد. بله، اگر اطمینان دارد که دچار شک یا سهو نمی‌شود، عمل او صحیح است حتی اگر احکام آن را ندانسته باشد. كمايجب التقليد في الواجبات والمحرّمات، يجب في المستحبات والمكروهات و المباحات، بل يجب تعلّم حكم كلّ فعل يصدر منه؛ سواء كان من العبادات أو المعاملات أو العاديّات. همان‌طور که باید در واجبات و محرمات تقلید کرد، در مستحبات و مکروهات و مباحات نیز باید تقلید کرد، بلکه لازم است حکم هر عملی که از انسان سر می‌زند آموخته شود؛ خواه آن عمل از عبادات باشد یا معاملات یا امور عادی. إذا علم أنّ الفعل الفلاني ليس حراماً، ولم يعلم أنّه واجب أو مباح أو مستحبّ أو مكروه يجوز له أن يأتي به لاحتمال كونه مطلوباً وبرجاء الثواب، وإذا علم أنّه ليس بواجب ولم يعلم أنّه حرام أو مكروه أو مباح، له أن يتركه لاحتمال كونه مبغوضاً. اگر دانست که فلان عمل حرام نیست، و نمی‌داند که آن واجب است یا مباح یا مستحب یا مکروه، می‌تواند آن را انجام دهد به احتمال اینکه مطلوب باشد و امیدوار به پاداش. و اگر دانست که واجب نیست و نمی‌داند که حرام است یا مکروه یا مباح، می‌تواند آن را ترک کند به احتمال اینکه مکروه باشد. - إذا تبدّل رأي المجتهد لايجوز للمقلّد البقاء على رأيه الأوّل. اگر نظر مجتهد تغییر کند، برای مقلد جایز نیست که بر نظر اول خود باقی بماند. إذا عدل المجتهد عن الفتوى إلى التوقّف والتردّد، يجب على المقلّد الاحتياط أو العدول إلى الأعلم بعد ذلك المجتهد. اگر مجتهد از فتوا دادن به توقف و تردید روی آورد، بر مقلّد واجب است که احتیاط کند یا به مجتهد آگاه‌تری رجوع کند. إذا كان هناك مجتهدان متساويان في العلم كان للمقلّد تقليد أيّهما شاء، ويجوز التبعيض في المسائل؛ وإذا كان أحدهما أرجح من الآخر في العدالة أو الورع أو نحو ذلك فالأولى بل الأحوط اختياره. اگر دو مجتهد در علم مساوی باشند، مقلّد می‌تواند از هرکدام که بخواهد تقلید کند و تبعیض در مسائل نیز جایز است. اما اگر یکی از آنها در عدالت، ورع یا ویژگی‌های مشابه بر دیگری برتری داشته باشد، انتخاب آن مجتهد برتر اولی است و حتی احتیاطی‌تر خواهد بود. إذا قلّد من يقول بحرمة العدول حتّى إلى الأعلم ثم وجد أعلم من ذلك المجتهد، فالأحوط العدول إلى ذلك الأعلم وإن قال الأوّل بعدم جوازه. اگر کسی از مجتهدی که می‌گوید تغییر فتوا حتی به مجتهد آگاه‌تر جایز نیست، تقلید کرده باشد و سپس مجتهدی آگاه‌تر از آن مجتهد پیدا کند، احتیاط آن است که به آن مجتهد آگاه‌تر رجوع کند، حتی اگر مجتهد اول گفته باشد که این کار جایز نیست. إذا قلّد شخصاً بتخيّل أنّه زيد فبان عمرواً فإن كانا متساويين في الفضيلة ولم يكن على وجه التقييد، صحّ؛ وإلّا فمشكل. اگر کسی از شخصی تقلید کرده باشد با این تصور که او زید است، اما بعداً معلوم شود که او عمرو بوده است، در صورتی که این دو از نظر فضیلت مساوی باشند و تقلید به‌طور غیرمحدود (بدون قید خاص) انجام شده باشد، تقلید صحیح است. در غیر این صورت، مسأله مشکل خواهد بود. العروةالوثقی مبحث تقلیدالعروة 🌸🌸🌸🌸🌸🌸ـ لطفاً کانال را به دوستان و مــؤمنان به عنوان جهاد تبیین احکام و معارف دین مــعرفی بفرمایید. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸ـ کانال بزرگ احکام بانوان اَللّهُمَ صَلَّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم وَ اَهلِک وَ الْعَنْ أعْدائَهُم أجْمَعِین
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم الـسَّلاَمُ عَـلَى مَـهْدِيِّ الْأُمَـمِ وَ جَـامِـعِ الْـكَـلِم وَٱلسَّلَامُ عَلی عِبادِالله - یجب علی کلّ مکلّف فی عباداته و معاملاته أن یکون مجتهداً أو مقلّداً أو محتاطاً. واجب است بر هر مکلّف، در عبادات و معاملات خود اینکه مجتهد باشد یا مقلد باشد یا عمل به احتیاط کند. الأقوی جواز العمل بالاحتیاط، مجتهداً کان أو لا، لکن یجب أن یکون عارفاً بکیفیّة الاحتیاط، بالاجتهاد أو بالتقلید. أقوی جواز عمل به احتیاط است مجتهد باشد یا نباشد، لاکن واجب است عارف باشد به کیفیت احتیاط ، از روی اجتهاد یا تقلید. - قد یکون الاحتیاط فی الفعل، کما إذا احتمل کون الفعل واجباً و کان قاطعاً بعدم حرمته؛ و قد یکون فی الترک، کما إذا احتمل حرمة فعل و کان قاطعاً بعدم وجوبه؛ و قد یکون فی الجمع بین أمرین مع التکرار، کما إذا لم یعلم أنّ وظیفته القصر أو التمام. گاهی احتیاط در بجا آوردن فعل است مثل آن که احتمال دهد وجوب آن فعل را و قاطع هم باشد به عدم حرمت آن، و گاهی احتیاط در ترک فعل است مثل آن که احتمال دهد حرمت آن فعل را و قاطع هم باشد به عدم وجوب آن و گاهی احتیاط در جمع بین دو امر است با تکرار مثل آن که نمی داند وظیفه اش قصر است یا تمام. - الأقوی جواز الاحتیاط و لو کان مستلزماً للتکرار و أمکن الاجتهاد أو التقلید. أقوی جواز عمل به احتیاط است مطلقاً اگر چه مستلزم تکرار باشد و امکان إجتهاد یا تقلید هم باشد. - فی مسألة جواز الاحتیاط یلزم أن یکون مجتهداً أو مقلّداً، لأنّ المسألة خلافیّة. در مسأله جواز احتیاط، لازم است که شخص مجتهد یا مقلّد باشد، زیرا این مسأله اختلافی است. - فی الضروریّات لا حاجة إلی التقلید، کوجوب الصلاة و الصوم و نحوهما، و کذا فی الیقینیّات إذا حصل له الیقین؛ و فی غیرهما یجب التقلید إن لم یکن مجتهداً إذا لم یکن الاحتیاط، و إن أمکن تخیّر بینه و بین التقلید. در امور ضروریه، نیازی به تقلید نیست، مانند واجب بودن نماز و روزه و امثال آن، و همچنین در مسائل یقینیه اگر شخص یقین داشته باشد؛ و در غیر این موارد {ضروریه و یقینیه}، تقلید برای کسی که مجتهد نیست واجب است اگر احتیاط ممکن نباشد، و اگر ممکن باشد، باید بین احتیاط و تقلید اختیار کند. - عمل العامی بلا تقلید و لا احتیاط باطل. عمل عامیانه بدون تقلید و احتیاط باطل است. این عبارت به این معناست که عملی که بدون پیروی از مراجع تقلید یا بدون رعایت احتیاط‌ انجام شود، نادرست و باطل است. - التقلید هو الالتزام بالعمل بقول مجتهد معیّن و إن لم یعمل بعدُ، بل ولو لم یأخذ فتواه؛ فإذا أخذ رسالته و التزم بالعمل بما فیها، کفی فی تحقّق التقلید. تقلید یعنی التزام به عمل بر اساس نظر یک مجتهد معین، حتی اگر هنوز عمل نکرده باشد، بلکه حتی اگر فتوا نگرفته باشد؛ چون اگر رساله او را گرفته و به عمل کردن مطابق آن ملتزم شود، این برای تحقق تقلید کافی است. - الأقوی جواز البقاء علی تقلید المیّت، و لا یجوز تقلید المیّت ابتداءً. اقوی‌ این است که بقا بر تقلید از میّت جایز است، اما تقلید ابتدایى از میّت جایز نیست. إذا عدل عن الميّت إلى الحيّ، لا يجوز له  العود إلى الميّت. اگر از میّت به شخص زنده عدول کند، دیگر جایز نیست که به میّت باز گردد. لايجوز العدول عن الحيّ إلى الحيّ، إلّا إذا كان الثاني أعلم. عدول از یک مجتهد زنده به مجتهد زنده دیگر جایز نیست، مگر اینکه دومی اعلم باشد. - يجب تقليد الأعلم مع الإمكان على الأحوط و يجب الفحص عنه. با وجود امکان، احتیاطاً باید از اعلم تقلید کرد و باید درباره او تحقیق نمود. العروةالوثقی مبحث تقلیدالعروة 🌸🌸🌸🌸🌸🌸ـ لطفاً کانال را به دوستان و مــؤمنان به عنوان جهاد تبیین احکام و معارف دین مــعرفی بفرمایید. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸ـ کانال بزرگ احکام بانوان اَللّهُمَ صَلَّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم وَ اَهلِک وَ الْعَنْ أعْدائَهُم أجْمَعِین
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم الـسَّلاَمُ عَـلَى مَـهْدِيِّ الْأُمَـمِ وَ جَـامِـعِ الْـكَـلِم وَٱلسَّلَامُ عَلی عِبادِالله - إذا كان هناك مجتهدان متساويان في الفضيلة، يتخيّر بينهما، إلّا إذا كان أحدهما أورع، فيختار الأورع. اگر دو مجتهد در فضیلت برابر باشند، انسان می‌تواند یکی از آن‌ها را انتخاب کند، مگر اینکه یکی از آن دو با تقواتر باشد، که در این صورت باید فرد باتقواتر را انتخاب کند. - إذا لم يكن للأعلم فتوى في مسألة من المسائل، يجوز في تلك المسألة الأخذ من غير الأعلم وإن أمكن الاحتياط. اگر مجتهد اعلم در مسئله‌ای فتوایی نداشته باشد، در آن مسئله جایز است از غیر اعلم تقلید کرد، حتی اگر احتیاط ممکن باشد. - إذا  قلّد مجتهداً  كان يجوّز البقاء على تقليد الميّت، فمات ذلك المجتهد، لا يجوز البقاء على تقليده في هذه المسألة، بل يجب الرجوع إلى الحيّ الأعلم في جواز البقاء وعدمه. اگر کسی از مجتهدی تقلید کند که قائل به جواز بقاء بر تقلید میّت بوده، و آن مجتهد از دنیا برود، در این صورت باقی ماندن بر تقلید او در این مسئله جایز نیست، بلکه باید در جواز یا عدم جواز بقاء، به مجتهد زنده و اعلم رجوع شود. عمل الجاهل المقصّر الملتفت باطل وإن كان مطابقاَ للواقع. وأمّا الجاهل القاصر أو المقصّر الذي كان غافلاً حين العمل وحصل منه قصد القربة،  فإن كان مطابقاً  لفتوى المجتهد الذي قلّده بعد ذلك،  كان صحيحاً، والأحوط مع ذلك مطابقته لفتوى المجتهد الذي كان يجب عليه تقليده حين العمل. عمل شخص جاهل مقصر که آگاهانه انجام می‌دهد، باطل است حتی اگر با واقعیت مطابق باشد. اما اگر شخص جاهل قاصر یا مقصر بوده و در حین عمل غافل بوده و قصد قربت داشته باشد، اگر عملش مطابق با فتوای مجتهدی باشد که بعداً او را تقلید کرده است، صحیح است. با این حال، احتیاط آن است که عمل مطابق با فتوای مجتهدی باشد که باید در آن زمان از او تقلید می‌کرده است. - المراد من الأعلم من يكون أعرف بالقواعد والمدارك للمسألة، وأكثر اطّلاعاً لنظائرها وللأخبار، وأجود فهماً  للأخبار؛  والحاصل أن يكون أجود استنباطاً والمرجع في تعيينه أهل الخُبرة والاستنباط. مراد از «اعلم» کسی است که آگاه‌تر به قواعد و مبانی مسأله باشد، بیشتر با مشابهات و اخبار آشنا باشد و فهم بهتری از اخبار داشته باشد. در نهایت، به معنای کسی است که بهترین استنباط را انجام می‌دهد. تعیین او به عهده اهل خبره و استنباط است. - الأحوط عدم تقليد المفضول حتّى في المسألة التي توافق فتواه فتوى الأفضل. احتیاط این است که حتی در مسأله‌ای که فتواي مفضول با فتواي افضل تطابق دارد، از مفضول تقلید نشود. - لايجوز تقليد غير المجتهد وإن كان من أهل العلم، كما أنّه يجب على غير المجتهد التقليد وإن كان من أهل العلم. تقلید از غیر مجتهد جایز نیست، هرچند از اهل علم باشد؛ همان‌طور که بر غیر مجتهد، تقلید واجب است، هرچند او نیز از اهل علم باشد. - يُعرف اجتهاد المجتهد بالعلم الوجداني، كما إذا كان المقلّد من أهل الخُبرة وعلم باجتهاد شخص، وكذا يُعرف بشهادة عدلين من أهل الخُبرة إذا لم تكن معارضة بشهادة آخرين من أهل الخُبرة ينفيان عنه الاجتهاد؛ وكذا يُعرف بالشياع المفيد للعلم. وكذا الأعلميّة تُعرف بالعلم أو البيّنة غير المعارضة أو الشياع المفيد للعلم. اجتهادِ مجتهد با علم وجدانی شناخته می‌شود، مانند اینکه مقلِّد خود از اهل خبره باشد و به اجتهاد شخصی علم پیدا کند؛ همچنین با گواهی دو عادل از اهل خبره، اگر با گواهی گروه دیگری از اهل خبره که اجتهاد او را نفی می‌کنند معارض نباشد؛ و نیز با شیاعی (گستردگی گفتار مردم) که موجب علم شود. همچنین اعلمیت نیز با علم، یا بیّنه غیر معارض، یا شیاعی که موجب علم شود، شناخته می‌شود. العروةالوثقی مبحث تقلیدالعروة 🌸🌸🌸🌸🌸🌸ـ لطفاً کانال را به دوستان و مــؤمنان به عنوان جهاد تبیین احکام و معارف دین مــعرفی بفرمایید. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸ـ کانال بزرگ احکام بانوان اَللّهُمَ صَلَّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم وَ اَهلِک وَ الْعَنْ أعْدائَهُم أجْمَعِین
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم الـسَّلاَمُ عَـلَى مَـهْدِيِّ الْأُمَـمِ وَ جَـامِـعِ الْـكَـلِم وَٱلسَّلَامُ عَلی عِبادِالله - إذا كان مجتهدان لا يمكن تحصيل العلم بأعلميّة أحدهما ولا البيّنة، فإن حصل الظنّ بأعلميّة أحدهما تعيّن تقليده، بل لو كان في أحدهما احتمال الأعلميّة يقدّم، كما إذا علم أنّهما إمّا متساويان أو هذا المعيّن أعلم ولا يحتمل أعلميّة الآخر، فالأحوط تقديم من يحتمل أعلميتّه. اگر دو مجتهد وجود داشته باشند و نتوان به علم به آگاهی یکی از آنها دست یافت یا دلیل قطعی وجود نداشته باشد، در صورتی که احتمال داده شود که یکی از آنها آگاه‌تر است، لازم است که او را تقلید کرد. بلکه حتی اگر در یکی از آنها احتمال آگاه‌تر بودن وجود داشته باشد، باید او را مقدم داشت. به عنوان مثال، اگر دانسته شود که آنها یا برابرند یا این مجتهد خاص آگاه‌تر است و احتمال آگاهی مجتهد دیگر وجود ندارد، احتیاط آن است که مجتهدی که احتمال آگاه‌تر بودنش وجود دارد، مقدم شود. يشترط في المجتهد أمورٌ:  البلوغ، والعقل، والإيمان، والعدالة، والرجوليّة، والحرّيّة على قول، وكونه مجتهداً مطلقاً، فلا يجوز تقليد المتجزّي؛ والحياة، فلا يجوز تقليد الميّت ابتداءً؛ نعم يجوز البقاء كما مرّ؛ وأن يكون أعلم، فلا يجوز على الأحوط تقليد المفضول مع التمكنّ من الأفضل؛ وأن لا يكون متولّداً من الزنا، وأن لا يكون مُقبلاً على الدنيا وطالباً لها مُكبّاً عليها مُجدّاً في تحصيلها؛ ففي الخبر: «مَن كانَ مِنَ الفُقَهاءِ صائِناً لِنَفسِهِ،حافِظاً لِدِينهِ، مُخالِفاً لِهَواهُ، مُطيعاً لِأمرِ مَولاهُ، فَللعَوامِ أن يُقَلِّدُوهُ». در مجتهد، أموری شرط است: ، ، ، ، بودن، بودن (بر اساس قولی)، و اینکه مجتهد باشد، بنابراین تقلید از مجتهد جزئی جایز نیست؛ بودن، پس تقلید از مرده از ابتدا جایز نیست؛ البته بقا بر تقلید از او جایز است همانطور که قبلاً گفته شد؛ باید مجتهدترین باشد، بنابراین بر طبق احتیاط جایز نیست تقلید از فرد کمتر از مجتهد در صورتی که امکان تقلید از مجتهدتر وجود داشته باشد؛ باید از نسل نباشد، و نباید به توجه و تمایل داشته باشد و در پی کسب آن کوشیده و جدیت به خرج دهد؛ در حدیث آمده است: «هر کسی از فقها که خود را حفظ کرده، دینش را مراقبت کند، با هوای نفس خود مخالفت کند، و از فرمان پروردگارش اطاعت کند، مردم می‌توانند از او تقلید کنند.» العدالة عبارة عن ملكة إتيان الواجبات وترك المحرّمات، وتُعرف بحسن الظاهر الكاشف عنها علماً أو ظنّاً، وتثبت بشهادة العدلين، وبالشياع المفيد للعلم. عدالت به معنای انجام واجبات و ترک محرمات است، و از طریق ظاهر نیکو که به طور علمی یا ظنی بر آن دلالت می‌کند شناخته می‌شود. عدالت با شهادت دو شاهد عادل و نیز با شایع شدن مطلبی که موجب علم شود ثابت می‌گردد. إذا عرض للمجتهد ما يوجب فقده للشرائط، يجب على المقلّد العدول إلى غيره. اگر برای مجتهد چیزی پیش آید که باعث از دست دادن شرایط اجتهاد شود، بر مقلّد واجب است که از او عدول کرده و به مجتهد دیگری رجوع کند. - إذا قلّد من لم يكن جامعاً ومضى عليه بُرهة من الزمان، كان كمن لم يقلّد أصلاً، فحاله حال الجاهل القاصر أو المقصّر. اگر کسی از فردی تقلید کند که واجد شرایط اجتهاد نبوده، و مدتی بر این تقلید بگذرد، گویی اصلاً تقلید نکرده است؛ پس حکم او، حکمِ جاهل قاصر یا جاهل مقصر خواهد بود. فرق بین جاهل قاصر و مقصر: : کسی که واقعاً دسترسی به علم و شناخت نداشته و تقصیری متوجه او نیست. : کسی که می‌توانسته حقیقت را بفهمد اما سهل‌انگاری کرده و تحقیق نکرده. - إذا قلّد من يحرّم البقاء على تقليد الميّت فمات، وقلّد من يجوّز البقاء، له أن يبقى على تقليد الأوّل في جميع المسائل إلّا مسألة حرمة البقاء. اگر از کسی که ادامه دادن به تقلید از مرده را حرام می‌داند، تقلید کند و بمیرد، و از کسی که ادامه تقلید از مرده را جایز می‌داند تقلید کند، می‌تواند در تمام مسائل به تقلید از اولی بپردازد، به جز مسأله تحریم ادامه تقلید. العروةالوثقی مبحث تقلیدالعروة 🌸🌸🌸🌸🌸🌸ـ لطفاً کانال را به دوستان و مــؤمنان به عنوان جهاد تبیین احکام و معارف دین مــعرفی بفرمایید. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸ـ کانال بزرگ احکام بانوان اَللّهُمَ صَلَّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم وَ اَهلِک وَ الْعَنْ أعْدائَهُم أجْمَعِین
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم الـسَّلاَمُ عَـلَى مَـهْدِيِّ الْأُمَـمِ وَ جَـامِـعِ الْـكَـلِم وَٱلسَّلَامُ عَلی عِبادِالله - يجب على المكلّف العلم بأجزاء العبادات وشرائطها وموانعها ومقدّماتها؛ ولو لم يعلمها لكن علم إجمالاً أنّ عمله واجد لجميع الأجزاء والشرائط وفاقد للموانع صحّ وإن لم يعلمها تفصيلاً. بر مکلّف واجب است که از اجزاء عبادات، شرایط آن، موانع و مقدمات آن آگاهی داشته باشد؛ اما اگر به تفصیل آنها را ندانست و فقط به طور اجمالی دانست که عملش دارای تمامی اجزاء و شرایط است و موانع را ندارد، عبادت او صحیح است حتی اگر جزئیات را به طور تفصیل {دقیق} نداند. - يجب تعلّم مسائل الشكّ والسهو بالمقدار الذي هو محلّ الابتلاء غالباً، نعم، لو اطمأنّ من نفسه أنّه لا يبتلي بالشكّ والسهو، صحّ عمله وإن لم يحصّل العلم بأحكامها. واجب است که مسائل شک و سهو را به مقداری که معمولاً محل ابتلاء است، یاد بگیرد. بله، اگر اطمینان دارد که دچار شک یا سهو نمی‌شود، عمل او صحیح است حتی اگر احکام آن را ندانسته باشد. كمايجب التقليد في الواجبات والمحرّمات، يجب في المستحبات والمكروهات و المباحات، بل يجب تعلّم حكم كلّ فعل يصدر منه؛ سواء كان من العبادات أو المعاملات أو العاديّات. همان‌طور که باید در واجبات و محرمات تقلید کرد، در مستحبات و مکروهات و مباحات نیز باید تقلید کرد، بلکه لازم است حکم هر عملی که از انسان سر می‌زند آموخته شود؛ خواه آن عمل از عبادات باشد یا معاملات یا امور عادی. إذا علم أنّ الفعل الفلاني ليس حراماً، ولم يعلم أنّه واجب أو مباح أو مستحبّ أو مكروه يجوز له أن يأتي به لاحتمال كونه مطلوباً وبرجاء الثواب، وإذا علم أنّه ليس بواجب ولم يعلم أنّه حرام أو مكروه أو مباح، له أن يتركه لاحتمال كونه مبغوضاً. اگر دانست که فلان عمل حرام نیست، و نمی‌داند که آن واجب است یا مباح یا مستحب یا مکروه، می‌تواند آن را انجام دهد به احتمال اینکه مطلوب باشد و امیدوار به پاداش. و اگر دانست که واجب نیست و نمی‌داند که حرام است یا مکروه یا مباح، می‌تواند آن را ترک کند به احتمال اینکه مکروه باشد. - إذا تبدّل رأي المجتهد لايجوز للمقلّد البقاء على رأيه الأوّل. اگر نظر مجتهد تغییر کند، برای مقلد جایز نیست که بر نظر اول خود باقی بماند. إذا عدل المجتهد عن الفتوى إلى التوقّف والتردّد، يجب على المقلّد الاحتياط أو العدول إلى الأعلم بعد ذلك المجتهد. اگر مجتهد از فتوا دادن به توقف و تردید روی آورد، بر مقلّد واجب است که احتیاط کند یا به مجتهد آگاه‌تری رجوع کند. إذا كان هناك مجتهدان متساويان في العلم كان للمقلّد تقليد أيّهما شاء، ويجوز التبعيض في المسائل؛ وإذا كان أحدهما أرجح من الآخر في العدالة أو الورع أو نحو ذلك فالأولى بل الأحوط اختياره. اگر دو مجتهد در علم مساوی باشند، مقلّد می‌تواند از هرکدام که بخواهد تقلید کند و تبعیض در مسائل نیز جایز است. اما اگر یکی از آنها در عدالت، ورع یا ویژگی‌های مشابه بر دیگری برتری داشته باشد، انتخاب آن مجتهد برتر اولی است و حتی احتیاطی‌تر خواهد بود. إذا قلّد من يقول بحرمة العدول حتّى إلى الأعلم ثم وجد أعلم من ذلك المجتهد، فالأحوط العدول إلى ذلك الأعلم وإن قال الأوّل بعدم جوازه. اگر کسی از مجتهدی که می‌گوید تغییر فتوا حتی به مجتهد آگاه‌تر جایز نیست، تقلید کرده باشد و سپس مجتهدی آگاه‌تر از آن مجتهد پیدا کند، احتیاط آن است که به آن مجتهد آگاه‌تر رجوع کند، حتی اگر مجتهد اول گفته باشد که این کار جایز نیست. إذا قلّد شخصاً بتخيّل أنّه زيد فبان عمرواً فإن كانا متساويين في الفضيلة ولم يكن على وجه التقييد، صحّ؛ وإلّا فمشكل. اگر کسی از شخصی تقلید کرده باشد با این تصور که او زید است، اما بعداً معلوم شود که او عمرو بوده است، در صورتی که این دو از نظر فضیلت مساوی باشند و تقلید به‌طور غیرمحدود (بدون قید خاص) انجام شده باشد، تقلید صحیح است. در غیر این صورت، مسأله مشکل خواهد بود. العروةالوثقی مبحث تقلیدالعروة 🌸🌸🌸🌸🌸🌸ـ لطفاً کانال را به دوستان و مــؤمنان به عنوان جهاد تبیین احکام و معارف دین مــعرفی بفرمایید. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸ـ کانال بزرگ احکام بانوان اَللّهُمَ صَلَّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم وَ اَهلِک وَ الْعَنْ أعْدائَهُم أجْمَعِین