فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 وطنم ، راه دفاع از تو تداوم دارد...
📽 لحظاتی از نبرد تانک و نفر در عملیات عاشورایی کربلای پنج
👆روزگاری نهچندان دور برای دفاع از مرز و بوم کشورمان مقابل انبوهی از تانک ها و نیروهای دشمن سینه سپر کردیم و الان هم همچون آن روزها در میدان هستیم و در مقابل هر بدخواه و دشمن قسم خورده انقلاب اسلامی و ایران زمین خواهیم ایستاد و با نثار جان خود از حریم مقدس جمهوری اسلامی و خون پاک شهدای والامقام دفاع خواهیم نمود.
🎙باز یاد از شهدا ، باز دلم تنگ شده
بازهم مرثیه با اشک هماهنگ شده
اگر این عزت و آرامش امروز به جاست
بی گمان یکسره مدیون امام و شهداست
جنگ هرچند نکوهیده و نارس باشد
بزم رزم است ، دفاعی که مقدس باشد
جبهه را تک تک دل ها همه طالب بودند
بچه ها از همه ادیان و مذاهب بودند
ما که جامانده و از غم متلاطم هستیم
کوه دردیم ولی سخت مقاوم هستیم
دشمنت در همه جا گرچه تهاجم دارد
وطنم ، راه دفاع از تو تداوم دارد...
#دفاع_مقدس
#زن_عفت_افتخار
#مرد_غیرت_اقتدار
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 #مزدوران_کومله
📽 سخنان شنیدنی و اعترافات علنی مزدوران وطن فروش گروهک تجزیه طلب #کومله درباره نقشآفرینی در اغتشاشات اخیر کشور
🔹🔸اذعان سه عضو گروه تروریستی کومله حاضر در پایگاههای شمال عراق در گفتگو با العربیه درباره اقدامات این گروه در اغتشاشات ایران:
♦️«کاکو علییار» عضو كميته مركزی کومله: مردم را برای تظاهرات و آمدن به خیابانها در عصر روز اعتصاب دعوت کردیم.
♦️«روژین علی محمود» عضو نیروهای پیشمرگه: طی این مدت از طریق گروهکهای داخلی خود در ایران برای کمک به مردم عملیاتهایی را اجرا کردیم.
♦️«میما محمدی» از فرماندهان پیشمرگه: نیروهای ما در داخل ایران نقش بسزایی در برنامهریزی و اداره تظاهرات ایفا کردند.
#ایران_مقتدر
#زن_عفت_افتخار
#مرد_غیرت_اقتدار
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 تا حسین تنها نماند
📽 زمان آن زمان است که نباید بگذاریم حسین (ه) زمان در هجوم فتنه ها تنها بماند و مداح باصفای جبهه ها #حاج_صادق_آهنگران چه زیبا و شنیدنی این تکلیف را در قالب نوحه ای بیاد ماندنی گوشزد می نماید .
👆فیلم مربوط به مراحل اعزام و آغاز عملیات غرورآفرین #والفجر_چهار می باشد که در آبان ماه ۱۳۶۲ در منطقه عملیاتی پنجوین عراق انجام گردید.
🎙 تا حسین تنها نماند ، تا ستم بر جانماند ، عزم میدان کن برادر
ده تدوام ماه خون را ، تا عدو برپا نماند ،
عزم میدان کن برادر....
🌺 یاد باد آن روزگاران یاد باد
#ایران_مقتدر
#زن_عفت_افتخار
#مرد_غیرت_اقتدار
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
#تنها_میان_داعش
#قسمت_دوم
💠 در تاریکی و تنهایی اتاق، خشکم زده و خیره به نام عدنان، هرآنچه از او در خاطرم مانده بود، روی سرم خراب شد.
حدود یک ماه پیش، در همین باغ، در همین خانه برای نخستین بار بود که او را میدیدم.
💠 وقتی از همین اتاق قدم به ایوان گذاشتم تا برای میهمان عمو چای ببرم که نگاه ناپاکش چشمانم را پُر کرد، طوری که نگاهم از #خجالت پشت پلکهایم پنهان شد.
کنار عمو ایستاده و پول پیش خرید بار انگور را حساب میکرد.
عمو همیشه از روستاهای اطراف #آمِرلی مشتری داشت و مرتب در باغ رفت و آمد میکردند اما این جوان را تا آن روز ندیده بودم.
💠 مردی لاغر و قدبلند، با صورتی بهشدت سبزه که زیر خط باریکی از ریش و سبیل، تیرهتر به نظر میرسید.
از #شرمی که همه وجودم را پوشانده بود، چند قدمی عقبتر ایستادم و سینی را جلو بردم تا عمو از دستم بگیرد.
سرم همچنان پایین بود، اما سنگینی حضورش آزارم میداد که هنوز عمو سینی را از دستم نگرفته، از تله نگاه ش گریختم.
💠 از چهارسالگی که پدر و مادرم به جرم #تشیّع و به اتهام شرکت در تظاهراتی علیه #صدام اعدام شدند، من و برادرم عباس در این خانه بزرگ شده و عمو و زنعمو برایمان عین پدر و مادر بودند.
روی همین حساب بود که تا به اتاق برگشتم، زنعمو مادرانه نگاهم کرد و حرف دلم را خواند :«چیه نور چشمم؟ چرا رنگت پریده؟»
رنگ صورتم را نمیدیدم اما از پنجه چشمانی که لحظاتی پیش پرده صورتم را پاره کرده بود، خوب میفهمیدم حالم به هم ریخته است.
زن عمو همچنان منتظر پاسخی نگاهم میکرد که چند قدمی جلوتر رفتم. کنارش نشستم و با صدایی گرفته اعتراض کردم :«این کیه امروز اومده؟»
💠 زنعمو همانطورکه به پشتی تکیه زده بود، گردن کشید تا از پنجرههای قدی اتاق، داخل حیاط را ببیند و همزمان پاسخ داد:
«پسر ابوسیفِ، مث اینکه باباش مریض شده این میاد واسه حساب کتاب.»
و فهمید علت حال خرابم در همین پاسخ پنهان شده که با هوشمندی پیشنهاد داد :
«نهار رو خودم براشون میبرم عزیزم!»
خجالت میکشیدم اعتراف کنم که در سکوتم فرو رفتم اما خوب میدانستم زیبایی این دختر #ترکمن شیعه، افسار چشمانش را آن هم مقابل عمویم، اینچنین پاره کرده است.
💠 تلخی نگاه تندش تا شب با من بود تا چند روز بعد که دوباره به سراغم آمد.
صبح زود برای جمع کردن لباسها به حیاط پشتی رفتم،
در وزش شدید باد و گرد و خاکی که تقریباً چشمم را بسته بود، لباسها را در بغلم گرفتم و بهسرعت به سمت ساختمان برگشتم که مقابلم ظاهر شد.
لب پله ایوان به ظاهر به انتظار عمو نشسته بود و تا مرا دید با نگاهی که نمیتوانست کنترلش کند، بلند شد.
شال کوچکم سر و صورتم را به درستی نمیپوشاند که من اصلاً انتظار دیدن #نامحرمی را در این صبح زود در حیاطمان نداشتم.
💠 دستانی که پر از لباس بود، بادی که شالم را بیشتر به هم می زد
سلام کرد و من فقط به دنبال حفظ #حیا و #حجابم بودم که با یک دست تلاش میکردم خودم را پشت لباسهای در آغوشم پنهان کنم و با دست دیگر شالم را از هر طرف میکشیدم تا سر و صورتم را بیشتر بپوشاند.
💠 آشکارا مقابل پله ایوان ایستاده بود تا راهم را سد کرده و معطلم کند.
نه میتوانستم کنارش بزنم نه رویش را داشتم که صدایم را بلند کنم.
دیگر چارهای نداشتم، به سرعت چرخیدم و با قدمهایی که از هم پیشی میگرفتند تا حیاط پشتی تقریباً دویدم و باورم نمیشد دنبالم بیاید!
💠 دسته لباسها را روی طناب ریختم و همانطور که پشتم به صورت نحسش بود، خودم را با بند رخت و لباسها مشغول کردم بلکه دست از سرم بردارد،
اما دستبردار نبود که صدای چندشآورش را شنیدم :
«من عدنان هستم، پسر ابوسیف. تو دختر ابوعلی هستی؟»
دلم میخواست با همین دستانم که از عصبانیت گُر گرفته بود، آتشش بزنم و نمیتوانستم که همه خشمم را با مچاله کردن لباسهای روی طناب خالی میکردم و او همچنان زبان میریخت :
«امروز که داشتم میومدم اینجا، همش تو فکرت بودم!
💠 شدت طپش قلبم را دیگر نه در قفسه سینه که در همه بدنم احساس میکردم و این کابوس تمامی نداشت که با نجاستی که از چاه دهانش بیرون میریخت، حالم رابهم زد...
#ادامه_دارد
#مادرانگی❤️
نظافتچی ساختمان یک زن جوان است که هر هفته همراه دخترک پنج سالهش میآید.
امروز درست جلوی واحد ما صدای تی کشیدنش قاطی شده بود با گپ زدنش با بچه.
پاورچین، بیصدا، کاملا فضول رفتم پشت چشمیِ در، بچه را نشانده بود روی یک تکه موکت روی اولین پله.
بچه گفت: بعد از اینجا کجا میریم؟
مامان: امروز دیگه هیچجا. شنبهها روز خالهبازیه...
کمی بعد بچه میپرسد: فردا کجا میریم؟
مامان با ذوق جواب میدهد: فردا صبح میریم اونجا که یه بار من رو پلههاش سُر خوردم...
بچه از خنده ریسه میرود.
مامان میگوید: دیدی یهو ولو شدم؟
بچه: دستتو نگرفته بودی به نرده میفتادیا...
مامان همانطور که تی میکشد و نفسنفس میزند میگوید: خب من قویام.
بچه: اوهوم، یه روز بریم ساختمون بستنی...
مامان میگوید که این هفته نوبت ساختمون بستنی نیست.
نمیدانم ساختمان بستنی چیست، ولی در ادامه از ساختمان پاستیل و چوبشور هم حرف میزنند.
بعد بچه یک مورچه پیدا میکند، دوتایی مورچه را هدایت میکنند روی یک تکه کاغذ و توی یک گلدان توی راهپله پیادهاش میکنند که بره پیش بچههاش بگه منو یه دختر مهربون نجات داد تا زیر پا نمونم.
نظافت طبقه ما تمام میشود...
دست هم راه میگیرند و همینطور که میروند طبقه پایین درباره آندفعه حرف میزنند که توی آسانسور ساختمان بادامزمینی گیر افتاده بودند.
مزهی این مادرانگی کامم را شیرین میکند، مادرانگیای که به زاییدن و سیر کردن و پوشاندن خلاصه نشده، مادر بودنی که مهدکودک دو زبانه، لباس مارک، کتاب ضدآب و برشتوکِ عسل و بادام نیست.
ساختن دنیای زیبا وسط سختیها از مادر، مادر میسازد.
استاد عاشوری
🌻🍃🌻🍃🌻🍃🌻🍃🌻🍃🌻🍃🌻
🔴 #خواهرزن_نامحرم 🔴
❓آیا دست دادن به خواهرزن و نگاه به #موهای او جایز است؟
💥 روایت: احمد بن ابی نصر بزنطی (که از اصحاب عالیقدر امام رضا -علیه السلام - است) می گوید ازحضرت امام رضا علیه السلام سؤال کردم آیا برای مرد جایز است که به موی خواهر زنش نگاه کند؟
💥 فرمود: «خیر.»
گفتم پس خواهر زن و بیگانه یکی است؟
💥 فرمود «بله.» (وسائل جلد 3، صفحه 25)
🔷 پاسخ: 👇👇
✅ خواهر زن با داماد نامحرم است و حکم سایر افراد نامحرم را دارد.
خواهر زن به داماد نامحرم است ولی چون خواهر او را براى خود عقد کرده است(دائم یا موقت)، تا وقتى که آن زن در عقد اوست نمىتواند با خواهر آن زن ازدواج نماید.[1]
✅ از آنجایی که خواهر زن به داماد نامحرم است، نگاه کردن جاهایی از بدن او که واجب است پوشانده شود، چه با قصد لذت و چه بدون آن حرام است.[2]
✅ نکته: در اسلام چیزی به نام نامحرم و نامحرم تر وجود ندارد و اشخاص یا محرمند یا نامحرم و رابطه خویشاوندی سبب کم شدن نامحرمی نیست.
📚پی نوشت:
[1] توضیح المسائل (المحشی للامام الخمینی)، ج2، ص 465، م 2390؛ بهجت، محمد تقی،جامع المسائل، ج 3، ص 454.
[2] توضیح المسائل (المحشى للإمام الخمینی)، ج2، ص: 485، مسأله 2433.
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
✅ سخن چین هیزم کش!
در زندگی زناشویی عمل افراد سخن چین که عموما موجب تفرقه و آشوب می گردد، از نظر پیشوایان بزرگوار اسلام بسیار زشت و ضدانسانی است و علاوه بر این که عملی خلاف اخلاق است در خانواده ها اختلاف و فتنه به وجود می آورد و خود سخن چین را از دایره ایمان و اخلاق خارج می کند.
🌷میان دوکس، جنگ چون آتش است🌷
🌷سخن چین بدبخت، هیزم کش است🌷
سعدی
📕امام علی(علیه السلام) فرمود:
سخن چینی شیوه کسی است که از دایره اسلام و اخلاق بیرون رفته است.
📚غررالحکم،ج۷،ص۳۷۹
#ازدواج #خانواده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آرتین : بابام خاک شده
دایی آرتین : بابات رفته پیش خدا
آرتین : مریم میگه بابات خاک شده ، کی برمیگرده ؟
دایی آرتین : ان شاءالله به زودی برمیگرده...
🎴 اخبار #بخش_خبری_2030 👇
http://eitaa.com/joinchat/2853175299Cb2c5125cdc
هر صبح ڪہ سلامت میدهم
و یادم می افتد که صاحبی
چون تو دارم:
کریم، مهربان، دلسوز، رفیق،
دعاگو، نزدیک...
و چھ احساسِ نابِ آرامش بخش
و پر امیدی است داشتنِ تـو...🌱
سلام ا؎ نور خدا در تاریڪی ها؎ زمین...
💫🌹 الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج🌹💫
آ مثل آقا...
ایده معلم ولایی کلاس اول...
کار فرهنگی تمیز
#لبیک_یا_خامنه_ای
💠 به کانال توییتر ایرانی بپیوندید :
@TweetIran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠موزیک ویدئوی جدید حامد زمانی به نام "آزادی"
دامِ اگه پیشِ پرنده دونه میریزن
گل میخرن تا که نفهمی اهل پائیزن
🇮🇷 به #قرارگاه_سایبری بپیوندید↙️
https://eitaa.com/joinchat/3604348939C1433b6e45c
🔴زن، زندگی، آزادی از نظر غربی ها یعنی همین☝️ که میبینید..
🇮🇷 در تمام دنیا فقط ایرانه که ارزش واقعی زن رو حفظ کرده...
#اما معنی ارزش برای همه یکسان نیست؛ بخاطر همین است که این حُسن را نمی بینند.
🤷♀ آزادیِ همجنس بازیِ غربیِ بزرگترین خیانت و جنایت غرب در حق زنان است.
💥مسیر درست با قطب نما💥
https://eitaa.com/joinchat/2703622273C7c9991951b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نماهنگ " #اسمم_آمریکاست "
⛔️⛔️⛔️🇺🇲🇺🇲⛔️⛔️⛔️
خواننده و شاعر #سیدصادق_آتشی
معرفی آمریکا از زبان خودش به مناسبت #سیزده_آبان
انتشار بدید تا جایی که میشه شنیده بشه
لینک آپارات hd
https://www.aparat.com/v/2oT1y
@sadeghatashi7
202030_210437944.mp3
14.07M
🌷🍃🌷
🍃🌷
🌷
#کارگاه_خویشتن_داری ۱۶
✍️ ماجرای زندگی ما، ماجرای دانهی سیبی است که به زیر خاک رفته، تا آرام آرام مواد مورد نیازش را جذب کند، و در نهایت به یک میوهی سیب، تبدیل شود.
✦ خویشتن داری یعنی: تو غذای روحت را به موقع مصرف کن، حتماً میوه خواهی داد!
میوهای در نهایتِ شباهت به خدا،
میوهای به نام انسان.
#هدف_خلقت
#تغذیه_معنوی
#دنیا_طلبی
🌷🍃🌷