eitaa logo
بانوان فرهیخته ی فلارد🇮🇷🏴
138 دنبال‌کننده
11هزار عکس
11.2هزار ویدیو
404 فایل
ارتباط با مدیر کانال https://eitaa.com/hosseini12345
مشاهده در ایتا
دانلود
زن بی حجابی از یک زن چادری پرسید : چرا چادر می پوشی؟؟ زن محجبه در جواب گفت : این چادرم به خاطر توست. ⛔️به خاطر تو که شوهرت نسبت به تو سرد نشود و محبت تو در دلش باقی بماند آری این است فلسفه حجاب........🤚
💠 در تاریکی و تنهایی اتاق، خشکم زده و خیره به نام عدنان، هرآنچه از او در خاطرم مانده بود، روی سرم خراب شد. حدود یک ماه پیش، در همین باغ، در همین خانه برای نخستین بار بود که او را می‌دیدم. 💠 وقتی از همین اتاق قدم به ایوان گذاشتم تا برای میهمان عمو چای ببرم که نگاه ناپاکش چشمانم را پُر کرد، طوری که نگاهم از پشت پلک‌هایم پنهان شد. کنار عمو ایستاده و پول پیش خرید بار انگور را حساب می‌کرد. عمو همیشه از روستاهای اطراف مشتری داشت و مرتب در باغ رفت و آمد می‌کردند اما این جوان را تا آن روز ندیده بودم. 💠 مردی لاغر و قدبلند، با صورتی به‌شدت سبزه که زیر خط باریکی از ریش و سبیل، تیره‌تر به نظر می‌رسید. از که همه وجودم را پوشانده بود، چند قدمی عقب‌تر ایستادم و سینی را جلو بردم تا عمو از دستم بگیرد. سرم همچنان پایین بود، اما سنگینی حضورش آزارم می‌داد که هنوز عمو سینی را از دستم نگرفته، از تله نگاه ش گریختم. 💠 از چهارسالگی که پدر و مادرم به جرم و به اتهام شرکت در تظاهراتی علیه اعدام شدند، من و برادرم عباس در این خانه بزرگ شده و عمو و زن‌عمو برایمان عین پدر و مادر بودند. روی همین حساب بود که تا به اتاق برگشتم، زن‌عمو مادرانه نگاهم کرد و حرف دلم را خواند :«چیه نور چشمم؟ چرا رنگت پریده؟» رنگ صورتم را نمی‌دیدم اما از پنجه چشمانی که لحظاتی پیش پرده صورتم را پاره کرده بود، خوب می‌فهمیدم حالم به هم ریخته است. زن عمو همچنان منتظر پاسخی نگاهم می‌کرد که چند قدمی جلوتر رفتم. کنارش نشستم و با صدایی گرفته اعتراض کردم :«این کیه امروز اومده؟» 💠 زن‌عمو همانطورکه به پشتی تکیه زده بود، گردن کشید تا از پنجره‌های قدی اتاق، داخل حیاط را ببیند و همزمان پاسخ داد: «پسر ابوسیفِ، مث اینکه باباش مریض شده این میاد واسه حساب کتاب.» و فهمید علت حال خرابم در همین پاسخ پنهان شده که با هوشمندی پیشنهاد داد : «نهار رو خودم براشون می‌برم عزیزم!» خجالت می‌کشیدم اعتراف کنم که در سکوتم فرو رفتم اما خوب می‌دانستم زیبایی این دختر شیعه، افسار چشمانش را آن هم مقابل عمویم، اینچنین پاره کرده است. 💠 تلخی نگاه تندش تا شب با من بود تا چند روز بعد که دوباره به سراغم آمد. صبح زود برای جمع کردن لباس‌ها به حیاط پشتی رفتم، در وزش شدید باد و گرد و خاکی که تقریباً چشمم را بسته بود، لباس‌ها را در بغلم گرفتم و به‌سرعت به سمت ساختمان برگشتم که مقابلم ظاهر شد. لب پله ایوان به ظاهر به انتظار عمو نشسته بود و تا مرا دید با نگاهی که نمی‌توانست کنترلش کند، بلند شد. شال کوچکم سر و صورتم را به درستی نمی‌پوشاند که من اصلاً انتظار دیدن را در این صبح زود در حیاط‌مان نداشتم. 💠 دستانی که پر از لباس بود، بادی که شالم را بیشتر به هم می زد سلام کرد و من فقط به دنبال حفظ و بودم که با یک دست تلاش می‌کردم خودم را پشت لباس‌های در آغوشم پنهان کنم و با دست دیگر شالم را از هر طرف می‌کشیدم تا سر و صورتم را بیشتر بپوشاند. 💠 آشکارا مقابل پله ایوان ایستاده بود تا راهم را سد کرده و معطلم کند. نه می‌توانستم کنارش بزنم نه رویش را داشتم که صدایم را بلند کنم. دیگر چاره‌ای نداشتم، به سرعت چرخیدم و با قدم‌هایی که از هم پیشی می‌گرفتند تا حیاط پشتی تقریباً دویدم و باورم نمی‌شد دنبالم بیاید! 💠 دسته لباس‌ها را روی طناب ریختم و همانطور که پشتم به صورت نحسش بود، خودم را با بند رخت و لباس‌ها مشغول کردم بلکه دست از سرم بردارد، اما دست‌بردار نبود که صدای چندش‌آورش را شنیدم : «من عدنان هستم، پسر ابوسیف. تو دختر ابوعلی هستی؟» دلم می‌خواست با همین دستانم که از عصبانیت گُر گرفته بود، آتشش بزنم و نمی‌توانستم که همه خشمم را با مچاله کردن لباس‌های روی طناب خالی می‌کردم و او همچنان زبان می‌ریخت : «امروز که داشتم میومدم اینجا، همش تو فکرت بودم! 💠 شدت طپش قلبم را دیگر نه در قفسه سینه که در همه بدنم احساس می‌کردم و این کابوس تمامی نداشت که با نجاستی که از چاه دهانش بیرون می‌ریخت، حالم رابهم زد...
✨بسم الله الرحمن الرحيم✨ 🌹 آیات107تا109سوره نساء - بخش1 💥 و لَا تُجاَدِلْ عَنِ الَّذِينَ يَخْتَانُونَ أَنْفُسَهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ مَنْ كَانَ خَوَّاناً أَثِيما (107) 💥 يَسْتَخْفُونَ مِنَ النَّاسِ وَلَا يَسْتَخْفُونَ مِنَ اللَّهِ وَهُوَ مَعَهُمْ إِذْ يُبَيِّتُونَ مَا لَا يَرْضَىٰ مِنَ الْقَوْلِ ۚ وَكَانَ اللَّهُ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحِيطًا (108) 💥 هَآ أَنْتُمْ هَٰٓؤُلَآءِ جَادَلْتُمْ عَنْهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فَمَنْ يُجَادِلُ اللَّهَ عَنْهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَمْ مَنْ يَكُونُ عَلَيْهِمْ وَكِيلًا (109) ً : و از كسانى كه به خود خیانت مى ‏ورزند، دفاع نكن زيرا كه خداوند هر خیانتكار گنهكار را دوست نمى دارد. (107) آنان از مردم حیا مى كنند، ولى از خداوند حیا نمی کنند، در حالى كه او آنگاه كه شبانه، سخنان غیر خداپسندانه مى گویند با آنان است و خداوند همواره به آنچه انجام مى دهند، احاطه دارد. (108) هان شما همان هایی هستید كه در زندگى دنیا از ایشان (خائنان) دفاع نابجا كردید، پس چه كسى در روز قیامت در برابر خداوند از آنان دفاع خواهد كرد؟ یا چه كسى وكیل و مدافع آنان خواهد شد؟ (109) 🌷 : مجادله نکن- دفاع نکن 🌷 : خیانت می کنند 🌷 : خودشان 🌷 : دوست نمى دارد 🌷 : کسی که بسیار خیانت می کند 🌷 : کسی که بسیار در گناه فرو می رود. 🌷 : پنهان می کنند در این آیه یعنی ی کنند 🌷 : در وقت شب نقشه می سازند 🌷 : سخن 🌷 : انجام می دهند 🌷 : احاطه کننده، نگهدارنده 🔴 این آیات همانند سایر آیات سوره نساء در مدينه نازل شده است و موضوع اين آیات در ادامه موضوع آیات 105 و 106 سوره نساء مى باشد. نقل شده طايفه «بنى ابيرق» طايفه‌ اى نسبتاً معروف بودند؛ سه برادر از اين طايفه به نام «بشر» و «بشير» و «مبشر» نام داشتند، «بشير» به خانه مسلمانى به نام «رفاعه» دستبرد زد و شمشير و زره و مقدارى از مواد غذايى را به سرقت برد، برادر زاده رفاعه به نام «قتاده» كه از مجاهدان بدر بود جريان را به خدمت پيامبر «صلّى اللّه عليه و آله» عرض كرد. برادران سارق وقتى باخبر شدند جمعى از قبیله خود را به خدمت «صلّى اللّه عليه و آله» فرستادند تا سارق را تبرئه كنند، و قتاده را به تهمت ناروا زدن متّهم کردند. به پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید: وَ لا تُجادِلْ عَنِ الَّذِينَ يَخْتانُونَ أَنْفُسَهُمْ إِنَّ اللّهَ لا يُحِبُّ مَنْ كانَ خَوّاناً أَثِيماً؛ و از کسانی که به خود خیانت می ورزند دفاع نکن زیرا که خداوند هر خیانتکار گنهكار را دوست نمی دارد ظلم و خیانت به مردم، به خود است. زیرا آثار سوء را به دنبال دارد: 👈 سبب از دست دادن روحیّه ‏ى صفا و عدالتخواهى است 👈 عامل محروم كردن مظلومانى است كه فردا به پا خواهند خواست 👈موجب آماده كردن قهر و دوزخ الهى براى خود است و جامعه را آلوده مى‏كند و این آلودگى دامن خود را هم مى‏ گیرد. سپس اين گونه را مورد سرزنش قرار داده و می فرماید: يَسْتَخْفُونَ مِنَ النّاسِ وَ لا يَسْتَخْفُونَ مِنَ اللّهِ؛ آنان از مردم حیا می کنند ولی از خداوند حیا نمی کنند. آنها از اینکه باطن اعمالشان برای مردم آشکار شود و می کنند ولی از خداوندى كه همه جا با آنهاست شرم نمی کنند. وَ هُوَ مَعَهُمْ إِذْ يُبَيِّتُونَ ما لا يَرْضى مِنَ الْقَوْلِ وَ كانَ اللّهُ بِما يَعْمَلُونَ مُحِيطاً؛ در حالی که خداوند آنگاه که شبانه ، سخنان غیر پسندانه می گویند با آنان است و خداوند همواره به آنچه انجام می دهند، احاطه دارد. سپس روى سخن را به طايفه شخص دزد كه از او كردند نموده و می فرماید: ها أَنْتُمْ هؤُلاءِ جادَلْتُمْ عَنْهُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا فَمَنْ يُجادِلُ اللّهَ عَنْهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَمْ مَنْ يَكُونُ عَلَيْهِمْ وَكِيلاً؛ شما همان هایی هستید که در زندگی دنیا از این خائنان دفاع نابجا کردید، پس چه کسی در روز قیامت در برابر خداوند از آنان دفاع خواهد کرد؟ یا چه کسی وکیل و مدافع آنان خواهد شد؟ بنابراين دفاع شما از آنها بسيار كم‌اثر است، زيرا در زندگى جاويدان آن هم در برابر ، هيچ گونه مدافعى براى آنها نيست. در حقيقت در سه آيه فوق، نخست به اسلام «صلّى اللّه عليه و آله» و همه قاضيان به حقّ توصيه شده كه كاملاً مراقب باشند، افرادى با صحنه‌ سازى و شاهدهاى دروغين ديگران را پايمال نكنند. سپس به افراد خيانتكار، و بعد به مدافعان آنها هشدار داده شده كه مراقب نتايج سوء اعمال خود در اين جهان و جهان ديگر باشند. ✍تهیه و تنظیم : استاد عاشوری
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 آیه ۶ سوره مائده - بخش۲ 💥يا أَيُّهَا الَّذِينَ ءامَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ ۚ وَإِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُوا ۚ وَإِنْ كُنْتُمْ مَرْضَىٰٓ أَوْ عَلَىٰ سَفَرٍ أَوْ جَآءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنَ الْغَآئِطِ أَوْ لَامَسْتُمُ النِّسَآءَ فَلَمْ تَجِدُوا مَآءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيدًا طَيِّبًا فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ وَأَيْدِيكُمْ مِنْهُ ۚ مَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ وَلَٰكِنْ يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمْ وَلِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ : ای کسانی که ایمان آورده اید! هنگامی كه به نماز برخاستید، پس صورت و دست‌هایتان را تا آرنج بشویید و بخشی از سر و روی پاهایتان را تا برآمدگی پشت پا مسح كنید و اگر جُنُب بودید، پس طهارت كنید و اگر بیمار یا در سفر بودید یا یكی از شما از قضای حاجت [دستشویی‌] آمده، یا با زنان آمیزش انجام دادید و آبی [برای وضو یا غسل‌] نیافتید، با خاکی پاک تیمم كنید، و با آن خاک بخشی از صورت و دست‌هایتان را مسح نمایید. خدا نمی‌خواهد [با احكامش‌] بر شما مشقّت قرار دهد، بلكه می‌خواهد شما را [از آلودگی‌ها] پاک كند و نعمتش را بر شما تمام نماید، تا باشد که شکر گزار باشید. 🔹 پيام های آیه ۶ سوره مائده 🔹 ✅ و ، لازمه ى ایمان است. ✅ ، شرط نماز است. ✅ همچنان كه تماس با مخصوص پاكان است، ارتباط با خدا هم نیاز به طهارت دارد. ✅ ، مانع قرب به خداست. ✅ اصل در كلام، رعایت و عفّت و ادب است، خصوصا ًدر مسایل زناشویى. ✅ شرایط و مقدّمات ، تخفیف بردار هست، ولى تعطیل بردار نیست. ✅ براى پیدا كردن آبِ وضو و غسل باید تلاش كرد، اگر پیدا نشد آنگاه نوبت به مى رسد. ✅ با یا آلوده، نمى توان با خداى پاک، ارتباط برقرار كرد. ✅ در احكام ، دشوارى نیست. ✅ هدف از و و تیمم، طهارت معنوى و آمادگى براى ارتباط با خداوند است. ✅ تكالیف الهى، براى نعمت است. ✅ ، یكى از مصادیق شكر خداست. ✍تهیه و تنظیم : استاد عاشوری
🔴دختر خیابان انقلاب کاش بودی و میدیدی ایستادگی، را؛ 🔹همان‌ها که یک هفته بدون آب زیر آتش مستقیم عراق، مردانه ایستادند و به قول حاج سعید قاسمی، همت با یک واسطه از امام به آنها گفته بود، خط را نگه دارید و تا نگفتم برنگردید! به اینجای قصه که میرسید صدایش را بلند میکرد، که هنوز که هنوزه برنگشته‌اند! ↩️دختر خیابان انقلاب! ، خودشان که هیچ، پیکرشان که هیچ، پلاکشان که هیچ، استخوان هایشان هم برنگشته است!  همان‌ها که وصیت کردند، سیاهی چادر شما از سرخی خون ما برنده تر است! ↩️! تا به حال  دیده‌ای؟  همان پیرزن قد خمیده ای که سی سال در معراج شهدا لای استخوان‌ها به دنبال جوان رعنایش میگشت و التماس میکرد، فقط یک بند انگشت، به یک بند انگشتش هم راضی‌ام؟ همان که سی سال است از خانه که بیرون میرود، کلید را به همسایه میدهد که اگر جوانش آمد، پشت در نماند! ↩️دختر خیابان انقلاب! 🔸🔸🔸کاش بودی و میدیدی، آخرین لحظات ، که پشت خط به حاج ابراهیم همت میگفت: {بعثی ها دارند می آیند، باید کد بیسیم را تغییر دهم، به امام بگویید: غم به دل راه ندهد که ما تا آخرین لحظه عاشورایی جنگیدیم!} ↩️دختر خیابان انقلاب! کاش بودی و میشنیدی، هق هق های پشت بیسیم خمینی حاج ابراهیم همت، که چگونه میسوخت و آب میشد از پر پر شدن یارانش ! ↩️دختر خیابان انقلاب! کاش بودی و میدیدی، ، را که چگونه مین فسفری، که هر چیزی را در خود ذوب میکند، در آغوش گرفته بود تا نورش عملیات را لو ندهد و جسمش در بیابان شب میسوزد و دلش میرفت تا پشت دیوار مدینه! ↩️دختر خیابان انقلاب! کاش بودی آن لحظه که بلدوزرهای کفر خاک صحرا بر صورت ، و می‌شنیدی صدای تکبیرهایی که از زیر خاک تا افلاک میرفت و حسین حسین گفتن‌هایی که پیوند میزد کارون را به علقمه، والفجر را به عاشورا! 🌹دختر خیابان انقلاب! کاش بودی و میدیدی! تو را به خون همین شهدای گردان کمیل و حنظله، فقط حجابت را رعایت کن. همین. یاعلی🌹     📢 ➖➖➖➖➖➖➖➖ 👥💬🗣 رسانه باشید و این مطلب را از به جهت آگاهی جامعه با دوستان و آشنایان و همکاران و خانواده خود به اشتراک بگذارید.
11.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 با حجاب برای اولین بار از قدم زدن در خیابان لذت بردم✨ ❇️ صحبتهای جالب «رُزالی» بانوی تازه مسلمان بریتانیایی که روزگاری بازیگر هالیوود بوده و اکنون علاوه بر فعالیت تبلیغی برای اسلام در شبکه های اجتماعی، به فیلم‌سازی برای معرفی اسلام به غیر مسلمانان می پردازد. گروه قرارگاه سایبری عمار عضوشوید🇮🇷 👇👇👇 🇮🇷گروه قرارگاه سایبری عمَّار💯 https://eitaa.com/joinchat/3594191136C4451efaed6