eitaa logo
بانوان فرهیخته ی فلارد
135 دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
9.6هزار ویدیو
382 فایل
ارتباط با مدیر کانال https://eitaa.com/hosseini12345
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸💕 بار آخر بهش گفتم: - تا رکورد صد روز رو نشکنی ظاهراََ قرار نیست برگردی! گفت: +نه، مطمئن باش زیر صد نگهش می‌دارم! این یکی رو زیر قولش نزد. روز نود و نهم برگشت، ولی چه برگشتنی! همون طور که قول داده بود، یکشنبه برگشت. اجازه ندادن بیارمش خونه! وعده دوساعت دیدار شد نیم ساعت.. رو پام بند نبودم برای دیدنش.. از طرفی نمی‌دونستم قراره با چه بدنی روبه رو بشم! می‌گفتن: +برای اینکه از زخمش خون نیاد، بدن رو فریز کردن. اگه گرم بشه، شروع می‌کنه به خونریزی و دوباره باید پیکر رو آب بکشن! ظاهراََ چند ساعتی طول کشیده بود تا پیکر رو برگردونن عقب..! گفتن: +بیا معراج. حاج آقا قول داده بود تنها باشیم. از طرفی نگران بود حالم بد شه..! گفتم: - مگه قرار نبود تنها باشیم؟ شما نگران نباشین، حالم خوبه.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▫️ثواب خرج کردن برای مجالس روضه حجت الاسلام والمسلمین محمدی
🌷 آیت الله حق شناس (ره) : ✍ در مجلس موعظه و روضه شرکت کنید برخورد امام حسین (علیه السلام) با عزادارش ما فوق تصور ماست در بابت رحمت. @Dastan1224
📌درمان انواع بیماری های ویروسی با چند راهکار ساده امّا فوق العاده👌 بسم الله الرحمن الرحیم 🔹۱.قرائت حمد شفا،صدقه و دعای هفتم صحیفه سجادیه 🔸۲.مصرف فوری دسر انجیر فراسودمند(سُگاس) تقویت کننده بسیار فوری سیستم دفاعی و دفع ویروس ها و باکتری های مضر و چند خاصیّت بسیار ویژه برای بدن @sogas2 🔹۳.مصرف چند وعده آش فراسودمند، غذایی خوشمزه، دارای خواص بسیار زیاد و مخصوص بیماران کرونایی و آنفولانزایی و همچنین برای پیشگیری نیز مفید است. @ash_farasoodmand 🔸۴.تا احساس بیماری کردید...؛ یک‌ پیاز را رنده کرده و بینی را نزدیک پیاز رنده شده ببرید و با بینی نفس عمیق بکشید و با دهان برگردانید،طوری که بازدم به پیاز رنده شده برخورد نکند. این کار را چهار مرتبه انجام داده و پیاز را دور بریزید. و مجموع این عمل را در روز اوّل چهار،پنج مرتبه در طول ۲۴ ساعت تکرار کنید. و روز دوّم دو مرتبه در طول روز تکرار کنید و دیگه هم انجام ندید. ‼️(این کار مختص بیماران است و افراد سالم انجام ندهند) بوی پیاز رنده شده به سرعت فعالیّت ویروس ها را از کار می‌اندازد و بیمار همان لحظه احساس آرامش می‌کند. 📖مطالعه کامل دستورالعمل در👇: https://eitaa.com/ali_yavaran/448 🔹۵.پیاز را پوست کنده داخل خورشت یا آب نمک طبیعی پخت کنید و میل کنید. 🔸۶.روزی دو سه مرتبه صورت را با گلاب شستشو دهید. 🔹۷.از ترکیب سه واحد گلاب خوب و یک واحد سرکه انگور طبیعی برای ضدعفونی کردن دست، سطوح،لباس،سبزی، غذا و حتّی دهان خود استفاده کنید.(سِرکافون) این ترکیب دارای مقاله علمی است. @sercafon 🔸۸.یک تکّه گوشت ماهیچه گوسفندی رو در شیشه قرار بدید و یک پیاز پوست کنده داخل شیشه قرار بدید. درب شیشه رو بسته داخل قابلمه پر از آب گذاشته و اجازه دهید چند ساعت بجوشد عرق باقیمانده داخل شیشه فوق العاده قوی و ویروس کُش است. 🔹۹.درمان تب؛ یک پیاز رنده کرده و به کف هر پا دو دقیقه بمالید و این کار را چند مرتبه در روز تکرار کنید. 🔸۱۰.درمان اورژانسی سرفه؛ نشاسته را با به دانه دم کنید و با مقدار کمی نبات سرخ شیرین کنید و میل بفرمایید. 🔹۱۱.درمان اورژانسی سرفه خشک؛ ۷ عدد انجیر را بجوشانید،له‌ کنید،از صافی رد کنید،آب باقیمانده به سرعت سینه را آرام می‌کند. 🔸۱۲.بهترین آبمیوه برای بیماران ویروسی آب سیب روزی یک لیوان است. (دیابتی ها کمتر مصرف کنند.) 🔹۱۳.طبع بیماری کرونا سرد و خشک است؛ پس از مصرف مواد با طبع خشک خودداری کنید. 🔸۱۴.برنامه غذایی جامع و کامل؛ صبحانه ناهار شام به همراه میان وعده مناسب برای همه طبع ها و مزاج ها👇: https://eitaa.com/ali_yavaran/453. 🔺اینها تجربه یک سال و شش ماه بنده است که همه آنها توسط متخصصین طب سنتی و ایرانی اسلامی،مخصوصاً حجت الاسلام طبسی اعلام و هر بیماری که اینها یا بخشی از این موارد رو صحیح انجام داده دوساعته بهبود پیدا کرده‼️ میتونید همین الان امتحان کنید🌹 ✅ موارد زیر را حتما در سبد غذایی تون قرار بدهید؛ نمک طبیعی، شکر سرخ یا قهوه ای، سرکه طبیعی، گلاب، پیاز، سیر 💬 روح الله ثانی خادمِ گروه جهادی علی یاوران @r_sani313
*┅═✧﷽✧═┅* 1️⃣👈 در مورد حق الناس در قيامت توضيحاتي بفرماييد. *"حجت الاسلام عالی"⬇️* ✍️ *سخت ترين و مهمترين موقف در قيامت موقف حق الناس است. زيرا کمتر کسي است که تواسنته باشد تمام حقوق را رعايت کند و هر کسي از جهتي گرفتار حق الناس است بنابراين بايد به حق الناس اهميت بدهيم. در قيامت به موقف حق الناس که در آن به حقوق ديگران رسيدگي مي شود مرصاد مي گويند. در قرآن داريم که خداي تو درکمينگاه است يعني مراقب است و رصد مي کند و اعمال انسان را يکي يکي بررسي مي کند. افرادي که در اين دنيا مراقبت بيشتري داشته اند بررسي اعمال شان کمتر طول مي کشد ولي براي عده اي اين بررسي زياد طول مي کشد. وقتي درقيامت طلبکارها مي خواهند حقشان را بگيرند، در آنجا کار سخت مي شود. در دعاي بيستم صحيفه‌ي سجادیه داريم: خدايا رستگاري، پيروزي در معاد و سلامتي از اين گذرگاه و ايستگاه را از تو درخواست مي کنم* *امام صادق (علیه السلام) مي فرمايد: کسي که ظلمي کرده باشد از اين ايستگاه نمي تواند رد بشود و صلاحيت ورود به بهشت را پيدا بکند. حضرت امير جمله اي را از پروردگار در قيامت نقل مي کند که امروز من بين شما با عدل حکم مي کنم و به هيچ کس ظلم نمي شود.در اينجا حق ضعيف را از طالم مي گيرم. کسي که ظلمي به او شده، خدا حق او را مي گيرد و تلافي مي کند.در قيامت نوع تلافي کردن با سيئات و حسنات است.خوبي هايي که شخص ظالم کرده است به حساب مظلوم مي رود تا مظلوم او را حلال کند. وقتي که حسنات تمام مي شود از گناه ديگران برمي دارند تا آنها راضي بشوند.خدا مي فرمايد: کسي که در قيامت از حقش بگذرد من ثواب زيادي به او مي دهم. ولي آنها مي توانند از حق شان نگذرند* *حضرت مي فرمايد: هيچ کس نمي تواند از اين گذرگاه رد بشود که ديني بر گردن او باشد مگر ظلمي که مورد بخشش قرار گيرد.حق الناس علاوه بر اينکه حق مردم است حق خدا هم هست.حق الله فقط حق خداست مثل نماز ولي حق الناس مثل تلف کردن مال کسي يا آبروي کسي را بردن، حق خدا هم هست زيرا خدا امر کرده است و آن فرد مخلوق خدا است و کسي حق ندارد به مخلوق خدا بي احترامي کند. پس حق الناسي نوعي تمرد از خدا و ضايع کردن حق خدا هم هست. بخاطر همين حق الناس مهمتر است* *پيامبر فرمود: مفلس کسي است که در عرصه‌ي قيامت با اعمال خير مي آيد و در مرصاد (گردنه‌ي قیامت) وقتي مي خواهد طلبکارانش را راضي کند آنها مي گويند که بايد اعمال خير خودت را به ما بدهي. اگر اعمال خير او تمام شد از بدهي هاي طرف بر مي دارند و به دوش او مي گذارند، اين مفلس و ورشکسته‌ي واقعي است. حق الناس علاوه بر قيامت در دنيا هم عقوباتي دارد. بعضي از ظلم ها در دنيا به سرعت پاسخ داده مي شود* *امام صادق(علیه السلام) مي فرمايد: از ظلم کردن به کسي که جز خدا ياوري ندارد بترس زيرا عقوبت آن سريع دامن شما را مي گيرد. عالمي در زمان ناصر الدين شاه نقل مي کند که قحطي شده بود و جوان يهودي به نانوا التماس مي کرد که ناني به او بدهد. نانوا او را کشيد و به طرف تنور برد و مقداري سنگ ريزه هاي داغ را بر پشت گردن او ريخت. جوان سوخت و نفرين کرد و رفت. مدتي بعد خود نانوا فرياد مي زد که سوختم و وقتي او را گرفتند، ديدند که تا پايين گردن او تاول هاي بزرگي زده است. دکتر گفت که جوان يهودي را بياوريد. به او گفتند که هرچقدر پول بخواهي به تو مي دهيم تا تو از نانوا بگذري. جوان گفت: آن حالي که من آن موقع داشتم و نفرين کردم الان ندارم که براي او دعا بکنم تا موثر باشد. چند ساعت بعد نانوا از دنيا رفت. البته تمام ظلمهايي که در دنيا مي شود حتما جزايش در همين دنيا است. اين کليت ندارد. دنيا، دنياي عمل و عکس العمل است. اينجا عالمي است که اگر شما بزنيد، مي خوريد زيرا خدا حسيب است. حسيب بودن خدا به اين معنا است که هيچ عملي رها و مهمل نمي ماند. پس هر عملي، عکس العملي دارد ولي الزما عکس العمل آن در اين دنيا نيست. بخشي ازعالم وجود دنيا است ولي بخش مهمتر عالم وجود، آخرت است. پاداش و کيفر هر عملي همين الان هست ولي زمان آن مشخص نيست و بدست خدا است. ممکن است که بنظر ما عملي کوچک باشد ولي پيش خدا ظلم بزرگي بحساب بيايد. پس استاندارد اين اعمال دست ما نيست. خدا مهلت مي دهد ولي کار را مُهمل نمي گذارد* *حضرت امير مي فرمايد: ممکن است که خدا به ظلم و مظلوم مهلت بدهد ولي خدا اين ظلم را رها نمي گذارد که گم بشود.ما به آخرت اعتقاد داريم. صدام هزاران نفر را کشت و به شهادت رساند.اين عالم فقط ظرفيت يک بار کشتن صدام را داشت. ولي عالم آخرت اين ظرفيت را دارد. مثلا کسي ظلمي مي کند و همان موقع از دنيا مي رود. او در اين دنيا چيزي نمي بيند. در روايت داربم: ظلم کردن باعث بي برکت شدن رزق مي شود. وقتي شما حق کسي را مي خوريد، در عالم وجود رزق، حق شما هم خورده مي شود و رزق شما کم مي شود. پس ممکن است که فردي چند شيفت کار کند ولي در زندگي اش به آرامش نمي رسد و چاله هاي زندگ
ي اش زياد است* *من از حرم امام رضا (علیه السلام) سوار تاکسي شدم. او فردي را سوار کرد و پول زيادتري از او گرفت. طرف متوجه شد ولي به روي خودش نياورد و پياده شد. راننده تاکسي به من گفت که من خيلي کار مي کنم ولي دخلم به خرجم نمي رسد. آيا ذکري هست که من بگويم ؟ من به او گفتم: اگر شما ظلم نکني، روزي ات زياد خواهد شد و نيازي به ذکر نيست. ظلم چاله اي در زندگي انسان درست مي کند که با اشک، رياضت، گريه و توسل پر نمي شود. ما بايد ظلم را جبران کنيم. پيامبر فرمود: اگر کسي چيزي از حقوق برادر مومنش را ضايع بکند خدا برکت رزق را از او مي گيرد مگر اينکه توبه بکند و آنرا جبران بکند. مثلا در غيبت، اگر غيبتي شده است که به گوش او نرسيده است و اگر من به او بگويم، کدورت پيش مي آيد پس لازم نيست که من به او بگويم. حق الناس در مسائل مالي، جاني و آبرويي است. يکي ديگر از آثار دنيايي ظلم کردن و حق الناس اين است که دعاي انسان پذيرفته نمي شود. مانع استجابت دعا، اعمال ما است* *امام صادق (علیه السلام) فرمود: اگر کسي مي خواهد دعايش برآورده بشود کسب حلال داشته باشد و گردنش را از مظالم بيرون آورده باشد.دعاي هيچ عبدي بالا نمي رود در صورتي که مال حرام خورده باشد يا ظلمي به کسي کرده باشد. معصومين روي حق الناس خيلي تاکيد کرده اند. امام حسين (علیه السلام) در روز عاشورا به يارانش گفت که اگر کسي حق الناسي بر گردنش است، از ميان ما برود. پيامبر فرمود: اگر کسي از ما برود و برگردنش ديني باشد با شهادت آن دين جبران نمي شود. امام باقر (علیه السلام) مي فرمايد: اولين قطره ي خون شهيد گناهان او را پاک مي کند مگر دين هاي او*   ‌‌--------------------------------------- ✅ *"نشر این پیام صدقه جاریه است"* 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆شاید بعدا حسرت بخورید که چرا اینو زودتر ندیدین😭 *ما مدیون خون شهدا هستیم😔 ان شاءالله در روز محشر شَفاعتشان شامل حالمان شود🤲
‌ 🔸 پوشیدن ❓ سؤال: برخی افراد از اول تا آخر به احترام عزای امام حسین (علیه‌السلام) لباس مشکی می‌پوشند، آیا این کار با اینکه دو ماه طول می‌کشد باز امر پسندیده‌ای بوده و کراهت ندارد؟ ✅ پوشیدن لباس مشکی در ایام عزاداری خاندان عصمت و طهارت (علیهم‌السلام) به منظور تعظیم و اظهار حزن و اندوه، موجب ترتُّب ثواب الهی است.
اربعینی‌ام کن مولا جان قبه‌یِ حسین را نذرِ دعا برایِ آمدنت کرده‌ام ... یارب فرج امام ما را برسان اللهم عجل لولیک الفرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥دعوت یکی از عشایر خوزستان از رئیس‌جمهور به صرف دوغ محلی... رئیسی: 🔻چه دوغ محلی به ما بدهید چه ندهید من اندیکا می‌آیم...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صلی الله علیک یا اباعبدالله با این روضه جانسوز از همه التماس دعا دارم.
🌹🌹🙏🌹کارهایی که باعث شد شهید یوسف اللهی(شهیدی که سردار دلها وصیت کرده بود پیکرش کنار پیکر این شهید به خاک سپرده شود) در سن کم به درجه عرفانی والا برسد از ۱۹ سالگی تا ۲۴ سالگی که شهید شد تمام سالها بغیر از ۴ روز را روزه بود نماز شب ایشان ۲تا ۳ ساعت طول می کشید دائما ذکر خدا می گفت قبل از جبهه تمام هم و غمش کمک به فقرای محل بود هیچگاه دل کسی را نشکست و بسیار مهربان بود چشمان برزخی ایشان سالهای سال باز شده بود و به هیچکس نمی گفت خبرهای غیبی را فقط به حاج قاسم و برای پیروزی در عملیات ها می گفت روزهای آخر عمرش به بعضی بسیجی ها و پاسدارها عاقبت کارشان را گفته بود خودمان را مقایسه کنیم با اینطور انسان های وارسته ای ما کجا و آنها کجا؟ اینقدر ایمان ها ضعیف شده که برای بعضی از ماها باور کردن این حرف ها سنگین است ان شاالله جز اندکی از اعمال این شهید وارسته را در زندگی خودمان پیاده کنیم و خدا عاقبت ما را ختم بخیر کند
⛔️خبرنگار ساکن که سوژه «گاندو» شد! + فیلم در قسمت ۲۹ سریال گاندو که جمعه شب از شبکه سوم سیما پخش شد؛ کاراکتر نقش «شارلوت والر» افسر سرویس جاسوسی انگلستان، در یکی از خیابانهای تهران به سراغ یک خبرنگار رفته و با وی ارتباط برقرار می‌کند. پیگیری‌ها حاکی از آن است که فردی که در سریال گاندو با نام مستعار «مهران منصوری» معرفی می‌شود؛ یکی از خبرنگاران ( نفوذی )است که ساکن قم بوده و در شبکه‌های اجتماعی حضوری فعال و پُررنگ دارد. در قسمت ۲۹ سریال گاندو صرفا ارتباط گیری شارلوت با مهران منصوری به تصویر کشیده شده است و در قسمت‌های بعدی، افسر اطلاعاتی سرویس جاسوسی انگلستان از طریق این خبرنگار به جمع‌آوری اطلاعات از نهادهای حوزوی و نهادهای انقلابی می‌پردازد. / قم‌نا 📡 کانال آنتی نفوذ قم splus.ir/antinofoozeqom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️ یکی از بهترین مقاماتی را که نصیب دعاکنندگان برای فرج می شود 🔰 کسی که برای مولای ما صاحب الزمان -عجل الله فرجه- و تعجیل فرج و ظهور آن جناب دعا می کند 《محبوب ترین افراد نزد خدای تعالی》 است ⬅️دلیل رسیدن به این مقام 👇 امام صادق -علیه السلام- فرمودند: 💠《خلائق، عیال (روزی خوران) خداوند هستند؛ پس محبوب ترین افراد نزد خداوند کسی است که به عیال خداوند نفع رساند و خاندانی را شاد نماید》 1⃣ دعاکننده برای فرج، به عموم مؤمنین نفع رسانیده است. 💯چرا که تمام اهل عالَم به ظهور امام زمان -عجل الله فرجه- نفع می برند؛ پس دعا برای تعجیل فرج سودرسانی به اهل جهان است. 2⃣ خداوند متعال به برکت دعاکنندگان برای فرج، عقوبت و عذاب را از اهل زمین دور می سازد. 3⃣ سُرور و شادمانی پیغمبر اکرم و امامان -علیهم السلام- به دعا کردن برای حضرت قائم -عجل الله فرجه- امری روشن و واضح است. 📙 تفصیل و توضیح این بحث: مکیال المکارم جلد۱ بخش۵
⚠️ باشیم 👈چند وقته صدا و سیما در یک اقدام بسیار ابتکاری و جالب وسط تبلیغات تلویزیونی بخشی رو به طرح برخی از احکام اختصاص داده . 👈در این بخش در قالب نقاشی و گرافیک با زبانی بسیار ساده اقدام به بیان احکام می شه . این کار صدا و سیما جای تقدیر و تشکر داره 👈 لطفا با 162 تماس بگیرید و یا به صورت پیامکی تشکر کنید. 30000162 200064040 3000025
یک کار تشکیلاتی، یک کار جمعی خصوصیتش این است که فرد باید خودش را در جمع حل کند، گم کند که این گم کردن عین باز یافتن به نحو درست است، چیزی کم نمی شود از آدم، چیزها به او اضافه می شود‌. ۱۳۵۹/۲/۲ @sh_qasemsoleimani قرارگاه‌جهادی‌شهیدحاج‌قاسم‌سلیمانی (وابسته‌به‌مجموعه‌تبیین منظومه‌فکری رهبری)
میگویند: کربلا قسمت نیست، دعوت است!! خدایا … من معنی قسمت و دعوت را نمیدانم! اما تو … معنی طاقت رامیدانی، مگر نه؟ دل من لک زده تا کنج حرم بنویسند مرغکی ناله کنان میل پریدن دارد😔💔
❤️ بہ گناه بے‌شمارم،ز تو سخت شرمسارم خجلم از این ڪہ حتے نمے‌آورے بہ رویم من اگر تو را ندیدم تو بہ من گشاے چشمے چہ شود بہ یڪ نگاهت بدهند شستشویم؟ تو ڪنار من نشستے و من از تو دور ماندم قدمت بہ روے چشمم قدمے بیا بہ سویم من اگر سیاه رویم تو تمام چشم لطفے بہ سیاهے‌ام نبینے ڪہ سفید گشتہ مویم تو بہ من تبسمے ڪن تو ز من بپرس حالے ڪہ تمام عرض حالم شده عقده در گلویم سلام تمام آرامش قلبم✋❤️
🌸💕 خیالم راحت شد، سر به بدن داشت. آرزوش بود مثل اربابش بی سر شهید شه..! پیشونی‌ش مثل یخ بود: - به به! زینت ارباب شدی! خرج ارباب شدی! نوش جونت! حقت بود! اول از همه ابروهاش رو مرتب کردم! دوست داشت، خوشش میومد... وقتی ابروهاش رو نوازش می‌کردم، خوابش می‌برد. دست کشیدم داخل موهاش، همون موهایی که تازه کاشته بود... همون موهایی که وقتی با امیرحسین بازی می‌کرد، می‌خندید: +نکش! می‌دونی بابت هرتار اینا پونصد هزار تومن پول دادم! یک سال هم نشد..! مشمای دور بدنش رو باز کرده بودن، باز ترکردم. دوست داشتم با همون لباس رزم ببینمش. کفن شده بود. ازم پرسیدن: +کربلا و مکه که رفتید، لباس آخرت نخریدید؟‌ گفتم: - اتفاقاََ من چند بار گفتم، ولی قبول نکرد‌‌‌. می‌گفت: +من که شهید می‌شم، شهیدم که نه غسل داره نه کفن! ناراحت بودم که چرا با لباس رزم دفنش نکردن. می‌خواستم بدنش رو خوب ببینم. سالمِ سالم بود. فقط بالای گوشش یک تیر خورده بود. وقتش رسیده بود. همه کارایی که دوست داشت، انجام دادم‌ همون وصیت هایی که موقع بازی هامون می‌گفت. راحت کنارش زانو زدم، امیرحسین رو نشوندم روی سینه‌ش. درست همون طور که خودش می‌خواست. بچه دست انداخت به ریش های بلندش..!
🌸💕 - یا زینب! چیزی جز زیبایی نمی‌بینم! گفته بود: +اگه جنازه ای بود و من رو دیدی، اول از همه بگو نوش جونت! بلند بلند می‌گفتم: - نوش جونت! نوش جونت! می‌بوسیدمش، می‌بوسیدمش، می‌بوسیدمش.... این نیم ساعت رو فقط بوسیدمش! بهش می‌گفتم: - بی بی زینب{س} هم بدن امام رو وقتی میونِ نیزه ها پیدا کرد، در اولین لحظه بوسیدش... سلام منو به ارباب برسون. به شونه هاش دست کشیدم، شونه های همیشه گرمش، سردِ سرد شده بود. چشمش باز شد، حاج آقا اومد، فکر کردم دستم خورده یا وقت بوسیدن و دولا راست شدن باز شده. اون قدر غرق بوسیدنش بودم که متوجه چشم باز کردنش نشدم. حاج آقا دست کشید رو چشمش، اما کامل بسته نشد...! اومدن که: +باید تابوت رو ببریم داخل حسینیه! نمی‌تونستم دل بکنم... بعد از ۹۹ روز دوری، نیم ساعت که چیزی نبود! باز دوباره گفتن: +پیکر باید فریز شه! داشتم دیوونه می‌شدم هی که می‌گفتن: +فریز، فریز ،فریز بلند شدن از بالای سر شهید، قوت زانو می‌خواست که نداشتم. حریف نشدم. تابوت رو بردن تو حسینیه که رفقا و حاج خانوم باهاش وداع کنن. زیر لب گفتم: - یا زینب، باز خداروشکر که جنازه رو می‌برن نه من رو! بعد از معراج، تا خاکسپاری فقط تابوتش رو دیدم. موقع تشعیع خیلی سریع حرکت می‌کردن. پشت تابوتش که‌راه می‌رفتم؛ زمزمه می‌کردم: - ای کاروان، آهسته ران، آرامِ جانم می‌رود! این تک مصرع رو تکرار می‌کردم و نمی‌تونستم به پای جمعیت برسم.
🌸💕 فردا صبح، تو شهرک شهید محلاتی از مسجد نزدیک خونمون، تا مقبره الشهدا تشعیع شد. همون جا کنار شهدا نمازش رو خوندن‌ یاد شب عروسی افتادم، قبل از اینکه از تالار بریم خونه، رفتیم زیارت شهدای گمنام شهرک. مداح داشت روضه حضرت علی اصغر{ع} می‌خوند. نمی‌دونستم اونجا چه خبره!! شروع کرد به لالایی خوندن. بعد هم گفت: +همین دفعه آخر که داشت می‌رفت، به من گفت: +من دارم می‌رم و دیگه بر نمی‌گردم! توی مراسمم برای بچه‌م لالایی بخون. محمدحسین نوحه{رسیدی به کربُبَلا خیره شو/به گنبد به گلدسته ها خیره شو/اگه قطره اشکی چکید از چشات/به بارون این قطره ها خیره شو...} رو خیلی می‌خوند و دوست داشت! نمی‌دونم کی به گوش مداح رسونده بود یا خودش انتخاب کرده بود که بخونتش...! یکی از رفقای محمدحسین که جزء مدافعان حرمم بود، اومد که: +اگه می‌خواین بیاین با آمبولانس همراه تابوت برین بهشت زهرا. خواهر و مادر محمدحسین هم بودن، موقع سوار شدن به من گفت: +محمدحسین خیلی سفارش شمارو پیش من کرده! اونجا باهم عهد کردیم هرکدوم زودتر شهید شد، اون یکی هوای زن و بچه‌ش رو داشته باشه..'
🌸💕 گفتم: - می‌تونین کاری کنین برم تو قبر؟! خیلی همراهی و راهنمایی‌م کرد. آبان ماه بود و خیلی‌سرد... بارون هم نم نم‌ می‌بارید. وقتی رفتم پایین قبر، تمومِ تنم مور مور شد و بدنم به لرزه افتاد! همه روضه هایی رو که برام خونده بود، زمزمه می‌کردم. خاک قبر خیس بود و سرد..! گفته بود: +داخل قبر برام روضه بخون، زیارت عاشورا بخون، اشک گریه بر امام حسین{ع} رو بریز توی قبر؛ تا حدی ‌که یخورده از خاکش گِل بشه! براش خوندم. همون شعری که همیشه آخر هیئت گودال قتلگاه می‌خوندن، خیلی دوسش داشت: +"دل من بسته به روضه هات؛ جونم فدات می‌میرم برات پدر و مادر من فدات؛ جونم فدات می‌میرم برات چی می‌شه با خیل نوکرات؛ جونم فدات می‌میرم برات سر جدا بیام پایین پات؛ جونم فدات می‌میرم برات" صدای {این گل پرپر از کجا اومده} نزدیک تر می‌شد... سعی کردم احساساتم‌ رو کنترل کنم. می‌خواستم واقعا اشکی که تو قبر می‌ریزم، اشکِ بر روضه امام حسین{ع} باشه؛ نه اشک از دست دادن محمدحسین! هرچی روضه به ذهنم می‌رسید، می‌خوندم و گریه می‌کردم.
🌸💕 {قـسمـت پـایانے} دست و پام کرخت شده بود و نمی‌تونستم تکون بخورم... یاد روز خواستگاری افتادم که پاهام خواب رفته بود و بهم می‌گفت: +شما زودتر برو بیرون! نگاهی به قبر انداختم، باید می‌رفتم! فقط صداهای درهم و برهمی می‌شنیدم که از من می‌خواستن برم بالا... اما نمی‌تونستم! تازه داشت گرم می‌شد، دایی‌م اومد به زور منو برد بیرون. مو به مو وصیت هاش رو انجام داده بودم، درست مثل همون بازی ها... سخت بود تو اون همه شلوغی و گریه زاری، با کسی صحبت کنم. آقایی رفت پایین قبر؛ درِ تابوت رو باز کردن.. وداع برام سخت بود؛ ولی دل کندن سخت تر...! چشن هاش کامل بسته نمی‌شد. می‌بستن، دوباره باز می‌شد. وقتی بدن رو فرستادن تو سراشیبیِ قبر، پاهام بی حس شد! کنار قبر زانو زدم؛ همه جونم رو آوردم تو دهنم که به اون آقا حالی کنم که باهاش کار دارم. از تو کیفم لباس مشکی‌ش رو بیرون آوردم، همون که محرّم ها می‌پوشید. چفیه مشکی هم بود..! صدام می‌لرزید، به اون آقا گفتم: - این لباس و این چفیه رو قشنگ بکشید روی بدنش. خدا خیرش بده... تو اون قیامت، با وسواس پیراهن‌رو کشید روی تنش و چفیه رو انداخت دور گردنش! فقط مونده بود یه کارِ دیگه...! به اون آقا گفتم: - شهید می‌خواست براش سینه بزنم، شما می‌تونید؟؟ بغضش ترکید، دست و پاش رو گم کرده بود... نمی‌تونست حرف بزنه، چند دفعه زد روی سینه‌ش! بهش گفتم: - نوحه هم بخونید! برگشت نگام کرد، صورتش خیسِ خیس بود! نمی‌دونم اشک بود یا آب بارون..؟! پرسید: +چی بخونم؟؟ گفتم: - هرچی به زبونتون اومد! گفت: +خودت بگو! نفسم بالا نمیومد. انگار یکی چنگ انداخته بود و گلوم رو فشار می‌داد... خیلی زور زدم تا نفس عمیق بکشم! گفتم: - از حرم تا قتلگه زینب صدا می‌زد حسین؛ دست و پا می‌زد حسین؛ زینب صدا می‌زد حــــسـیـن{ع}. سینه می‌زد برای محمدحسین و شونه هاش تکون می‌خورد. برگشت؛ با اشاره بهم فهموند که: +همه رو انجام دادم‌. خیالم راحت شد. پیشِ پای ارباب، تازه سینه زده بود. پــــٰایــــٰان❥