eitaa logo
بانوان فرهیخته ی فلارد
139 دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
9.9هزار ویدیو
385 فایل
ارتباط با مدیر کانال https://eitaa.com/hosseini12345
مشاهده در ایتا
دانلود
مداحی آنلاین - منو ببخش - نریمانی.mp3
5.35M
جدید (عج) 🍃ذکر غروب جمعه هاست 🍃آقام کجاست .... آقام کجاست ... 🎤 👌بسیار دلنشین 💔 🌷
Abdolreza Helali - Ashegh Shodan Too Bachegi (128).mp3
4.21M
از کودکی وقتی شروع میشه رفاقت...❤️ سرود بسیار دلنشین برای بچه‌ها
6.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅راز رسیدن به شهادت از کلام رهبر معظم انقلاب 🔸بخشی از بیانات در دیدار دست‌اندرکاران کنگره‌ی شهدای استان زنجان ۱۴۰۰/۰۷/۲۴ ‏‏💠🌸🍃🌺🍃🌸💠 ‏💠با گذشت چند سال از دفاع مقدّس، حادثه‌ی بزرگداشت شهیدان شروع شده و ادامه پیدا خواهد کرد و باید ادامه پیدا بکند. ۱۴۰۰/۰۷/۲۴ ☀️ ————————— 🇮🇷@SANGAR_1🇮🇷 🇮🇷@SANGAR_5🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رنگینک جنوبی😋👌🏻 غذاهای اقوام‌مختلف ایران که براتون میذارمو حتما امتحان کنید☺️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑 فرا رسیدن ۲۳ ربیع الاول سالروز ورود کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها به شهر قم گرامی باد 🌸اشک شادی روز مژگان آمده 🌸خواهر شاه خراسان آمده
صاحب مسافرخانه هم می آمد و شروع می کرد به داد و بیداد. کَب ننه از شیطنت هایی که از بچه ها یاد گرفته بودم، تعجب می کرد و می گفت: تو بچه ی خوبی بودی، به خاطر این که اذیت نمی کردی، تو را همراه خودم آوردم. آن روز، حرف کَب ننه مرا خیلی ناراحت کرد. تا آن زمان از او سرزنش نشنیده بودم. انگار یک اتفاق جدیدی برایم افتاده بود. از کب ننه ناراحت بودم. رفتم و روی پله ها های درازی که می رسید به سالنِ مسافرخانه نشستم. دستم را لای میله های کنار پله ها قفل کرده بودم و خودم را سرزنش می کردم که یک دفعه پایم لیز خورد و حدود هفت، هشت را پله را غلت خوردم و همین طور که می آمدم پایین، یکی مرا گرفت. درد پیچیده بود توی استخوان هایم . رو که برگرداندم، دیدم یک آقایی مرا گرفته. آن دعوا و این غلت خوردن از روی پله ها، دست به دست هم داد و گریه ام بند نمی آمد. کب ننه خودش را به من رساند.حسابی ترسیده بود؛ صورتش عین گچ دیوار مسافرخانه، سفید شده بود. مرد گفت: هیچی نشده، خداراشکر هیچی نشد، دخترم نترس. مرا گذاشت روی زمین. روی پاهایم ایستادم. راست می گفت: آسیبی ندیدم، فقط کمی سائیدگی روی دست و پاهایم بود. چند روز بعد در مسجد گوهرشاد گم شدم. هرچه گشتم کب ننه و بقیه را پیدا نمی کردم. از یک مسجد به مسجد دیگری می رفتم، ولی آن ها را پیدا نمی کردم. بعد از مدتی دلهره و ترس آن ها را پیدا کردم.
بعد از مدتی دلهره و ترس آن ها را پیدا کردم. از سفر مشهد که برگشتیم، این دو خاطره هم جزو خاطرات کب ننه بود. البته کب ننه می دانست من حساس هستم و سعی می کرد خیلی مقابل بقیه از اتفاقات و شیطتنت کودکی ام نگوید. حواسش به روحیات من بود. یک روانشناسی مذهبی خاصی داشت. عید های قربان هرسال گوسفند می کشتند. هرسال، دو روز یا سه روز قبل از عید، گوسفند را می آوردند. به هر شکلی بود، مقید بودند که گوسفند بخرند؛ گاهی پدرم، کب ننه و عموعلی با هم پول می گذاشتند و گوسفند می خریدند. گوسفند را می آوردند خانه ی ما. صبح زود عید قربان، همه خانه ی ما جمع می شدند. کب ننه حنا آماده می کرد و شب عید قربان حنا می بستند. مادر مخالفت می کرد، دوست نداشت عین پیرزن ها دست ما رنگ حنا بگیرد، اما کب ننه می گفت: نه، عید است، باید حنا ببندیم. پیشانی گوسفند قربانی را هم حنا می زد. خنکی حنا را خیلی دوست داشتیم؛ وقتی روی ناخن ها و کف دستمان می نشست و کم کم خشک می شد، بعد از مدت کمی دستمان را آرام جمع می کردیم و حنای خشک شده، ترک می خورد و می ریخت. بیچاره گوسفند قربانی را هم اذیت می کردیم. آرام می رفتیم و دمش را می کشیدیم. به همان اندازه به او مهربانی می کردیم. جو می خریدیم و به او می دادیم یا علف می چیدیم و او هم بی هیچ اضطرابی از قربانی شدن، علف را می خورد
تا کویرِ قم سراغ از ساحتِ دریا گرفت آمدی و بر لبِ ایران تبسم پا گرفت آمدی و شهد شد تقدیرِ شوره‌زارها تا زمین شیرینیِ نام تو را بالا گرفت خاک پایت شد! شبیه تک‌تکِ گل‌هایِ سرخ آمد و زیر قدم‌های تو قلبم جا گرفت حضرت معصومه ای(س) و چشم‌هایم فرش توست با تو ایران رنگ و بویِ حضرت زهرا(س) گرفت 🌹 يا فَاطِمَةُ اشْفَعِي لنا فی‌الْجَنَّة ِ ✨ ۲۳ ربیع الاول؛ سالروز ورود بابرکت حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها مبارک ┄┅═══••✾••═══┅┄
😋 یه قاشق ماستی که شل نباشه با یک قاشق و نصفی آرد مخلوط کنید تا یکدست بشه و به غلظت سس مایونز برسه دقت کنید آرد گوله نشه تا راحت ازقیف بیرون بیاد (نه شل باشه نه سفت) کف تابه یا قابلمه رو با برس چرب کنید (روغن زیاد نریزید در حد چرب کردن)خمیر رو داخل قیف یکبارمصرف( یا کیسه فریزر ضخیم ) بریزید و سرشو خیلی کوچیک قیچی بزنیدو طرحتون رو بکشید. تابه رو روی حرارت کم بزارید چند دقیقه تا طرحم خودشو بگیره و فیکس بشه. و کمی تغییر رنگ بده و کف قابلمه بچسبه .حالا کمی روغن بریزید و برنج آبکش شده رو آروم آروم روش بریزید 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🔴 خسران دنیا و آخرت در اثر ترک دعا برای ظهور 🔵 آیت الله بهجت رحمه الله علیه: 🌕 اگر ما برای تعجیل فرج دعا نکنیم یا در دعا کردن جدی نباشیم یا آثار جدیت در ما نباشد به ضرر دنیای ما هم خواهد بود چه رسد به آخرت. و از شروط استجابت دعا ، توبه از معاصی است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا