eitaa logo
بانوان فرهیخته ی فلارد
137 دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
9.6هزار ویدیو
380 فایل
ارتباط با مدیر کانال https://eitaa.com/hosseini12345
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحيم 🌹 آیات 7 و 8 سوره نساء 💥لِلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِّمَّا تَرَكَ الْوَالِدَانِ وَالْأَقْرَبُونَ وَ لِلنِّسَآءِ نَصِيبٌ مِّمَّا تَرَكَ الْوَالِدَانِ وَ الْأَقْرَبُونَ مِمَّا قَلَّ مِنْهُ أَوْ كَثُرَ نَصِيباً مَّفْرُوضا (7) ً 💥 : براى مردان، از آنچه پدر و مادر و نزدیکان، بر جاى گذاشته اند سهمى است، و براى زنان از آنچه پدر و مادر و خویشاوندان بر جاى گذاشته اند، سهمى است، خواه كم باشد یا زیاد، سهمى واجب است. 💥 و إذَا حَضَرَ الْقِسْمَةَ أُوْلُواْ الْقُرْبَى وَالْيَتَامى والْمَسَاكِينَ فَارْزُقُوهُمْ مِّنْهُ وَقُولُواْ لَهُمْ قَوْلاً مَّعْرُوفا (8) ً 💥 : واگر هنگام تقسیم (ارث) خویشاوندان و یتیمان و مستمندان حاضر شدند، پس چیزى از آن مال به آنان روزى دهید و به آنها سخنی پسندیده بگویید. 🌷 : بهره و سهم 🌷 : بر جای گذشته اند 🌷 : پدر و مادر 🌷 : نزديکان 🌷 : کم 🌷 : واجب ، تعیین شده 🌷 : حاضر شدن 🌷 : تقسيم 🌷 : نزديکان، خویشاوندان 🌷 : فقیران، مستمندان 🌷 : به آنها روزی دهید 🌷 : سخنی پسندیده 🔴 : اگر انسان بداند چه قوانین ظالمانه ای به ویژه بر علیه زنان قبل از اسلام بوده و این قوانین بعد از ظهور اسلام تبدیل به چه قوانینی شده متوجه می شود که دین اسلام دین لطیف و نجات بخش است. در عصر جاهليت ، رسم چنین بود که ارث فقط به مردان می رسید و زنان و کودکان از ارث محروم بودند. حتی اگر مردی از دنیا می رفت به زن و اطفال او نمی رسید و آنها را محروم می کردند تا اینکه مردی به نام اوس بن ثابت از دنیا رفت ، عمو زاده های وی اموال او را میان خودشان تقسیم کردند و به همسر و فرزندان او چیزی ندادند و آنها را از ارث محروم کردند. همسر اوس بن ثابت به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم مراجعه کرد در این موقع این آیه نازل شد و پیامبر دستور داد که عمو زاده های اوس بن ثابت در اموال او هیچ گونه دخالت نکنند و آن را برای بازماندگان درجه اول او بگذارند. در دین چه مرد چه زن هیچ فرقی نمی کند هر دو از ارث نصیب و بهره می برند. للرجال نصیب مما ترك الوالدان و الأقربون و للنسآء نصيب مما ترك الوالدان و الأقربون: براى ، از آنچه پدر و مادر و نزدیکان برجای گذشته اند، سهمی است و برای از آنچه پدر و مادر و نزدیکان بر جای گذشته اند، سهمی است. منظور از فقط مردان نیستند بلکه افراد مذکر است در هر سنی که باشند چه کودک باشند چه بزرگسال باشند از ارث سهمی دارند و منظور از فقط زنان نیستند بلکه افراد مؤنث است چه در سنین کودکی باشند چه در بزرگسالی باشند از ارث سهمی دارند. مما قل منه أو كثر نصيبا مفروضاً: خواه کم باشد یا زیاد باشد ، سهمی واجب است. یعنی فرق نمی کند آنچه که به رسیده چه زیاد باشد چه کم باشد همه سهمی دارند چه مرد باشند چه زن باشند چه طفل باشند. و در آیه بعد می فرماید: و إذا حضر القسمة أولوا القربى و اليتامى و المساكين فارزقوهم منه: و اگر هنگام تقسیم ارث ، خویشاوندان و یتیمان و مستمندان حاضر شدند ، پس چیزی از آن مال به آنان دهید. مالی که از به شما می رسد خمس ندارد پس خویشاوندان و یتیمان و فقیران را هم در نظر بگیرید و برای آنها هم سهمی تعیین کنید. و قولوا لهم قولا معروفا: و به آنها سخن پسندیده بگویید. 👇 ✅ حق ارث دارند. ✅ تقسیم عادلانه میراث مهم است ، نه مقدار آن. ✅ سهم تغییر ناپذیر است. ✅ به نگاه ها، حضورها و توقّعات طبیعى محرومان توجّه كنید. ✅ اموال ارثى را مخفیانه تقسیم نكنید، تا امكان حضور دیگران هم باشد. ✅ در تقسیم ، علاوه بر افرادى كه سهم مشخّص دارند، به فكر محرومان و یتیمان نیز باشید. ✅ با هدایاى مالى و زبان شیرین، پیوندهاى را مستحكم تر كنید. ✅ هدایاى مادّى، همراه با و عواطف معنوى باشد. ✍تهیه و تنظیم : استاد عاشوری
✨بسم الله الرحمن الرحيم✨ 🌹 آیه 11 سوره نساء - بخش1 💥 يُوصِيكُمُ اللَّهُ فِى أَوْلاَدِكُمْ لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ فَإِنْ كُنَّ نِسَآءً فَوْقَ اثْنَتَيْنِ فَلَهُنَّ ثُلُثَا مَا تَرَكَ وَإِنْ كَانَتْ وَاحِدَةً فَلَهَا النِّصْفُ وَ لِأَبَوَيْهِ لِكُلِّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا السُّدُسُ مِمَّا تَرَكَ إِنْ كَانَ لَهُ وَلَدٌ فَإِنْ لَّمْ يَكُنْ لَّهُ وَلَدٌ وَ وَرِثَهُ أَبَوَاهُ فَلِأُمِّهِ الثُّلُثُ فَإِنْ كَانَ لَهُ إِخْوَةٌ فَلِأُمِّهِ السُّدُسُ مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصِى بِهَآ أَوْ دَيْنٍ ءَاَبَآؤُكُمْ وَ أَبْنَآؤُكُمْ لَاتَدْرُونَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ لَكُمْ نَفْعاً فَرِيضَةً مِّنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيماً حَكِيما ً 💥 : خداوند درباره (ارث) فرزندانتان به شما سفارش مى كند، که سهم پسر مانند سهم دو دختر است، 💥پس اگر (فرزندان شما) دخترند و بیش از دو دختر باشند، دوسوّم میراث برای آنان است و اگر یكى باشد، نصف میراث برای اوست. 💥و براى هر یک از پدر و مادرِ (میّت)، یک ششم میراث است، اگر میّت، فرزندى داشته باشد. پس اگر فرزندى نداشته باشد و پدر و مادر، تنها وارث او باشند، برای مادر او یک سوّم است (و باقى براى پدر است) 💥و اگر میت برادرانی داشته باشد، برای مادرش یک ششم است. (البتّه تقسیم ارث) بعد از انجام وصیّتى است كه او سفارش كرده یا بعد از ادای بدهى اوست. 💥شما نمى دانید پدرانتان و فرزندانتان كدام یک برای شما سودمندترند. این واجب از طرف خداوند است زیرا خداوند دانای حكیم است. 🌷 : به شما سفارش می کند 🌷 : فرزندانتان 🌷 : براى جنس مذكر، منظور پسر 🌷 : سهم 🌷 : دو دختر 🌷 : دو سوم 🌷 : يک دختر 🌷 : پدر و مادرش 🌷 : یک ششم 🌷 : فرزند 🌷 : پدر و مادرش 🌷 : مادرش 🌷 : یک سوم 🌷 : برادران 🌷 : وصيت مى کند 🌷 : پدرانتان 🌷 : فرزندانتان 🌷 : نمى دانيد 🌷 : واجب 🌷 : دانا 🔴 : اين آیه همانند سایر آیات سوره نساء در مدينه نازل شده است. عبدالرحمن بن ثابت انصارى از دنيا رفت. در حالی كه يک همسر و پنج برادر داشت. برادرانش میراث او را در میان خود تقسیم کردند و به همسر او چیزی ندادند، او جریان را به خدمت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم عرض کرد و از آنها شکایت نمود. در این هنگام آیات 11 و 12 سوره نساء نازل شد. و همچنین از جابر بن عبدالله نقل شده که بیمار شده بودم ، از من عیادت کرد، من بی هوش بودم پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آبی خواست ، با مقداری از آن وضو گرفت، و بقیه را بر من پاشید من به هوش آمدم، عرض کردم: ای رسول خدا تکلیف اموال من بعد از من چه خواهد شد؟ که آیات 11و12 سوره نساء نازل شد و سهم وارثان در آن تعیین شد. ⬅️ ادامه آیه در جلسه بعدی.... ✍تهیه و تنظیم : استاد عاشوری
✨بسم الله الرحمن الرحيم✨ 🌹 آیات 150 تا 152 سوره نساء 🌹 بخش 1 💥إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ يُرِيدُونَ أَنْ يُفَرِّقُواْ بَيْنَ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ يَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَ يُرِيدُونَ أَنْ يَتَّخِذُواْ بَيْنَ ذَلِكَ سبيلا ً : قطعاً كسانى كه به خداوند و پیامبرانش كفر مى‏ ورزند و مى ‏خواهند میان خدا و پیامبرانش جدایى بیفكنند و مى ‏گویند: به بعضى ایمان مى‏ آوریم و به بعضى كافر مى‏ شویم، و مى‏ خواهند در این میانه راهى در پیش گیرند. 💥أُولَٰٓئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ حَقًّا ۚ وَ أَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا مُهِينًا : اینان در حقیقت همان كافران هستند؛ و ما برای كافران عذابی خوار كننده آماده ساخته ایم. 💥 وَالَّذِينَ ءامَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ لَمْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ أُولَٰٓئِكَ سَوْفَ يُؤْتِيهِمْ أُجُورَهُمْ ۗ وَ كَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا : و كسانی كه به خدا و پیامبرانش ایمان آوردند و میان هیچ یک از آنان جدایی نینداختند، خداوند به زودی پاداششان را می‌ دهد؛ و خدا همواره بسیار آمرزنده ی مهربان است. 🌷 : کفر می ورزند 🌷 : پیامبرانش 🌷 : می خواهند 🌷 : جدایی بیفکنند 🌷 : آماده ساخته ایم 🌷 : خوار کننده 🌷 : به زودی 🌷 : آمرزنده 🌷 : مهربان 🔴 : این آیات همانند سایر آیات سوره نساء در مدينه نازل شده است. و ، بعضى پیامبران و بعضی موارد دیگر را قبول داشتند و به بعضى دیگر كافر بودند. که این آیات درباره آنها نازل شد. تنها دینی که تمام پیامبران را قبول دارد دین است. مگر می شود از زندگی پیامبر اسلام و موسی و عیسی و نوح و ابراهیم و یوسف و یونس و سایر انبیای دیگر گفت و محبت آنها را در دل نداشت و به آنها ایمان نیاورد نمی توانید مسلمانی را پیدا کنید که بگوید من به فلان پیامبر ایمان ندارم اگر چنین شخصی را یافتید این شخص مسلمان نیست و طبق همین آیات است. اما می گویند ما فقط به موسی و بعضی دیگر ایمان داریم و به مسیح و پیامبر اسلام ایمان نداریم یا می گویند ما به عیسی و بعضی از پیامبران دیگر ایمان داریم و به پیامبر اسلام ایمان نداریم. قرآن درباره کسانی که بعضی از پیامبران را قبول دارند و بعضی دیگر را باطل می دانند می فرماید: إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ يُرِيدُونَ أَنْ يُفَرِّقُواْ بَيْنَ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ يَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَ يُرِيدُونَ أَنْ يَتَّخِذُواْ بَيْنَ ذَلِكَ سبيلا؛ قطعاً كسانى كه به خداوند و پیامبرانش كفر مى‏ ورزند و مى ‏خواهند میان خدا و پیامبرانش جدایى بیفكنند و مى ‏گویند: به بعضى ایمان مى‏ آوریم و به بعضى كافر مى‏ شویم، و مى‏ خواهند در این میانه راهى در پیش گیرند. بنابراين، ايمان آنها حتّى در مواردى كه نسبت به آن اظهار مى ‌كنند، بى ‌ارزش قلمداد شده است، زیرا كه از روح حقّ‌ جويى سر چشمه نمى ‌گيرد. و سپس آنها را معرفی می کند و سرنوشت آنها را چنین بیان می کند: أُولَٰٓئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ حَقًّا ۚ وَ أَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا مُهِينًا؛ اینان در حقیقت همان كافران هستند. و ما برای كافران عذابی خوار كننده آماده ساخته ایم. سپس در آیه بعد به سرنوشت کسانی که به خدا و تمام پیامبران آوردند اشاره كرده و مى‌ فرماید: وَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللّهِ وَ رُسُلِهِ وَ لَمْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ أُولئِكَ سَوْفَ يُؤْتِيهِمْ أُجُورَهُمْ: و کسانی که به و پیامبرانش ایمان آوردند و میان هیچ یک از آنان جدایی نینداختند، به زودی پاداششان را می دهد. و در پايان آيه به اين مطلب اشاره مى ‌شود كه اگر اين دسته از در گذشته مرتكب گناهان شدند اگر ايمان خود را خالص كرده و به سوى بازگردند خداوند آنها را مى‌ بخشد وَ كانَ اللّهُ غَفُوراً رَحِيماً؛ و خداوند همواره آمرزنده و مهربان است. ⬅️ .... ✍تهیه و تنظیم : استاد عاشوری
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 آیات ۳۳ و ۳۴ سوره مائده 💥 إِنَّمَا جَزَاؤُاْ الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِى الْأَرْضِ فَسَاداً أَن يُقَتَّلُواْ أَوْ يُصَلَّبُواْ أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيِهمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلَافٍ أَوْ يُنْفَوْاْ مِنَ الْأَرْضِ ذَ لِكَ لَهُمْ خِزْىٌ فِى الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِى الْأَخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ (۳۳) 💥إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَقْدِرُوا عَلَيْهِمْ ۖ فَاعْلَمُوٓا أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ (۳۴ : همانا كیفر آنان كه با خداوند و پیامبرش مى جنگند و در زمین به فساد مى كوشند، آن است كه كشته شوند، یا به دار آویخته شوند، یا دست و پایشان بطور مخالف بریده شود یا آنكه از سرزمین (خودشان) تبعید شوند. این كیفر ذلت بار دنیوى آنان است و در آخرت برایشان عذابى بزرگ است (۳۳) مگر كسانی كه پیش از دست یافتنتان بر آنان توبه كنند؛ پس بدانید كه خدا بسیار آمرزنده و مهربان است‌ (۳۴) 🌷 : می جنگند 🌷 : می کوشند 🌷 : کشته شوند 🌷 : به دار آویخته شوند 🌷 : بریده شود 🌷 : دست هایشان 🌷 : پاهایشان 🌷 : به طور مخالف 🌷 : تبعید شوند 🌷 : ذلت 🌷 : بسیار آمرزنده 🌷 : مهربان 🔴 : این آیات همانند سایر آیات سوره مائده در مدینه نازل شده است. جمعى از مشركان خدمت صلی الله علیه و آله و سلم آمدند و مسلمان شدند. امّا آب و هواى مدينه به آنها نساخت، رنگ آنها زرد و بدنشان بيمار شد، «صلّى اللّه عليه و آله» براى بهبودى آنها دستور داد به خارج مدينه، در نقطه خوش آب و هوايى از صحرا كه شتران را در آنجا به چَرا مى‌بردند بروند و ضمن استفاده از آب و هواى آنجا از شير تازه شتران به حدّ كافى استفاده كنند، آنها چنين كردند و بهبود يافتند. امّا به جاى تشكر از پيامبر «صلّى اللّه عليه و آله» چوپان هاى مسلمان را دست و پا بريده و چشمان آنها را از بين بردند و سپس دست به كشتار آنها زدند و از اسلام بيرون رفتند. پيامبر «صلّى اللّه عليه و آله» دستور داد آنها را دستگير كردند و همان كارى كه با چوپان ها انجام داده بودند به عنوان درباره آنها انجام شود، آيه در باره اين گونه اشخاص نازل گرديد. این آیه می فرماید يكى از چهار مجازات در مورد آنها اجرا شود. «إنَّما جَزاءُ الَّذِينَ يُحارِبُونَ اللّهَ وَ رَسُولَهُ وَ يَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَساداً أَنْ يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلافٍ أَوْ يُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ؛ همانا کیفر آنان که با خداوند و ‌پیامبرش می جنگند و در زمین به فساد می کوشند، آن است که کشته شوند یا به دار آویخته شوند یا دست و پایشان بطور مخالف بریده شود یا آنکه از سرزمین خودشان تبعید شوند.» اين آنها در دنيا است و تنها به اين مجازات قناعت نخواهد شد بلكه در نيز كيفر سخت و بزرگی خواهند داشت که می فرماید: «ذلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيا وَ لَهُمْ فِي الْأخِرَةِ عَذابٌ عَظِيمٌ؛ این کیفر ذلت بار دنیوی آنان است و در آخرت برایشان عذابی بزرگ است.» از اين جمله استفاده مى ‌شود كه حتّى اجراى حدود و مجازات هاى اسلامى مانع از كيفرهاى آخرت نخواهد گرديد. سپس براى اين كه راه را حتّى به روى اين گونه جانيان خطرناک نبندد، مى‌ فرماید:‌ «إِلاَّ الَّذِينَ تابُوا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَقْدِرُوا عَلَيْهِمْ فَاعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ؛ مگر کسانی که پیش از دست یافتنتان. بر آنان توبه کنید؛ پس بدانید که خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.» البتّه آنها، تنها تأثير در ساقط شدن حقّ اللّه و مجازات جنگ دارد و امّا حقّ النّاس بدون رضايت صاحب حقّ، ساقط نخواهد شد. 🔹 پيام های آیات ۳۳و۳۴ سوره مائده ✅ وظیفه ى نظام و حكومت، حفظ امنیّت شهرها، روستاها، جاده ها و برخورد با متخلّفان است. ✅ جنگ با خلق خدا، جنگ با خداست و آنكه با مردم طرف شود، گویا با طرف است. ✅ نافرمانى از دستورات پیامبر و مبارزه با آنها، جنگ با است. ✅ براى آنان كه امنیّت جامعه را بر هم مى زنند، چند نوع كیفر مقرر شده است: اعدام، تبعید، قطع دست و پا، به دار آویختن. ✅ عقوبت براى ستم ‌پیشگان است، نه آنان كه به ندرت مرتكب مى‌ شوند. ✅ مخالفان ولایت رسول اللّه كه قصد براندازى دارند و با نظام الهى در جنگ هستند، باید به سخت ترین كیفر شوند. ✅ راه به روی همه باز است. ✅ توبه ای اثر دارد که پیش از دستگیری و گرفتار شدن باشد. ✅ مغفرت را باور کنیم. ✅ مغفرت همراه با رحمت است. ✍تهیه و تنظیم : استاد عاشوری
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 آیه ۵۱ سوره مائده 💥یا أيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَتَّخِذُواْ الْيَهُودَ و َالنَّصارا أَوْلِيَآءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَآءُ بَعْضٍ وَ مَن يَتَوَلَّهُم مِّنكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَايَهْدِى الْقَوْمَ الظَّالمِينَ ‏ : اى كسانى كه ایمان آورده ‏اید؟ یهود و نصارا را سرپرستان و دوستان خود نگیرید، بعضى از آنان سرپرست و دوست بعضی دیگرند و هر كسی از شما كه آنان را ولىّ خود قرار دهد پس قطعاً از آنان است. همانا خداوند، قوم ستمکاران را هدایت نمى ‏كند. 🌷 : انتخاب نکنید 🌷 : سرپرستان، دوستان 🌷 : هدایت نمی کند 🔴 : در مورد نزول اين آيه و دو آيه بعد نقل كرده ‌اند كه: بعد از جنگ بدر، «عبادة بن صامت خزرجى» خدمت رسيد و گفت: من هم پيمانانى از يهود دارم كه از نظر عدد زياد و از نظر قدرت نيرومندند، اكنون كه آنها ما را تهديد به جنگ مى ‌كنند و حساب مسلمانان از غير مسلمانان جدا شده است من از دوستى و هم پيمانى با آنان برائت مى ‌جويم، هم پيمان من تنها خدا و پيامبر اوست. «عبد اللّه بن أبى» گفت: ولى من از هم پيمانى با برائت نمى ‌جويم، زيرا از حوادث مشكل مى ‌ترسم و به آنها نيازمندم. پيامبر «صلّى اللّه عليه و آله» به او فرمود: آنچه در مورد دوستى با يهود بر عباده مى ‌ترسيديم، بر تو نيز مى ‌ترسم (و خطر اين دوستى و هم پيمانى براى تو از او بيشتر است) عبداللّه گفت: چون چنين است من هم مى‌ پذيرم و با آنها قطع رابطه مى ‌كنم، آيه نازل شد و مسلمانان را از هم پيمانى با يهود و نصارا بر حذر داشت. یهود و نصارا بارها مسلمانان را تهدید به جنگ می کردند و علیه مسلمانان توطئه می کردند، ، مسلمانان را از همكارى با يهود و نصارا به شدّت برحذر مى‌ دارد، نخست مى فرماید: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَ النَّصارى أَوْلِياءَ؛ ای کسانی که ایمان آورده اید، و را سرپرستان و ‌دوستان خود نگیرید» يعنى ايمان به خدا ايجاب مى‌ كند كه به خاطر جلب منافع مادّى با آنها همكارى نکند. سپس با يک جمله دليل اين نهى را بيان كرده، مى‌ فرماید: «بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْض؛ بعضی از آنان سرپرست و ‌دوست بعضی یکدیگرند» هر یک از این دو طایفه یهود و نصارا بعضی از آنها با هم دوست و هم پیمان هستند. تا زمانى كه منافع خودشان و دوستانشان مطرح است با هم متحدند و بر علیه شما مسلمانان هستند به این جهت هر كسی از مسلمانان طرح دوستى و پيمان و همکاری با آنها بريزد، از نظر تقسيم بندى اجتماعى و مذهبى جزء آنها محسوب خواهد شد که می فرماید: «وَ مَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ؛ و هر کسی از شما که آنان را ولی خود قرار دهد پس قطعا از آنان است» و شکی نيست كه چنين افراد ستمگرى را كه به خود و برادران و خواهران مسلمان خود خيانت كرده و بر دشمنانشان تكيّه مى ‌كنند، هدايت نخواهد كرد زیرا «إِنَّ اللّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظّالِمِينَ : همانا خداوند قوم ستمکار را هدایت نمی کند» 🔹پيام های آیه ۵۱ سوره مائده 🔹 ✅ از بندگان مؤمنش، انتظارات خاصّى دارد. ✅ وقتى یارى گرفتن از كافران مورد نهى است، قطعاً در روابط و سیاست خارجى، پذیرش ولایت و سلطه اهل كتاب و كفّار ممنوع است. ✅ با وجود اختلافات شدید میان یهود و نصارا، پیوندشان به خاطر نابودى است. ✅ آن دولت ‏هاى كه ولایت و سلطه كافران را پذیرفته‏ اند، از كافران محسوب مى‏ شوند. دوستى با هر گروهی، انسان را جزو آنان مى ‏‌سازد. ✅ نتیجه ‏ى پذیرش كافران، قطع ولایت خداست. ✅ تكیه بر كافران، است. ✍تهیه و تنظیم : استاد عاشوری
بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم سوره اعراف، آیه ۱۸۴ 💥أَ وَ لَمْ يَتَفَكَّرُوا ۗ مَا بِصَاحِبِهِم مِّن جِنَّةٍ ۚ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِيرٌ مُّبِينٌ : آیا فکر نکردند که همنشین آنها [= پیامبر ]هیچ گونه (اثرى از) جنون ندارد؟! (پس چگونه چنین نسبت ناروایى به او مى دهند؟!) او فقط بیم دهنده اى روشنگر است. (که مردم را متوجّه وظایفشان مى سازد). : مفسران اسلامى چنین نقل کرده اند: پیامبر(صلى الله علیه وآله) هنگامى که در مکّه بود، شبى بر کوه صفا بر آمد و مردم را به سوى توحید و یکتاپرستى دعوت نمود، مخصوصاً تمامى طوائف قریش را صدا زد و آنها را از مجازات الهى برحذر داشت، تا مقدار زیادى از شب گذشت، بت پرستان مکّه گفتند: اِنَّ صاحِبُنا قَدْ جُنَّ باتَ لَیْلاً یَصُوتُ اِلَى الصَّباحِ!: رفیق ما دیوانه شده، از شب تا صبح نعره مى کشید! در این موقع این آیه نازل شد و به آنها در این زمینه پاسخ دندان شکنى داد. با این که آیه شأن نزول خاصى دارد، در عین حال چون دعوت به شناخت پیامبر(صلى الله علیه وآله) و هدف آفرینش و آمادگى براى زندگى دیگر مى کند، با بحث هاى گذشته که پیرامون گروه دوزخى و بهشتى سخن مى گفت، پیوند روشنى دارد. : تهمت ها و بهانه ها در این آیه نخست، خداوند به گفتار بى اساس بت پرستان دائر به جنون پیامبر(صلى الله علیه وآله) چنین پاسخ مى گوید: آیا آنها فکر و اندیشه خود را به کار نینداختند که بدانند همنشین آنها (پیامبر) هیچ گونه آثارى از جنون ندارد (أَ وَ لَمْ یَتَفَکَّرُوا ما بِصاحِبِهِمْ مِنْ جِنَّة). اشاره به این که پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله) شخص ناشناخته اى در میان آنها نبود و به تعبیر خودشان صاحب یعنى دوست و همنشینشان محسوب مى شد، بیش از چهل سال در میان آنها رفت و آمد داشته، و همواره فکر و تدبیرش را دیده اند و آثار نبوغ را در وى مشاهده کرده اند. کسى که قبل از این دعوت، از عقلاى بزرگ آن جامعه محسوب مى شد، چگونه یک باره چنین وصله اى را به وى چسباندند، آیا بهتر نبود به جاى چنین نسبت ناروائى در این فکر فرو روند که ممکن است دعوت او حق باشد، و مأموریتى از طرف پروردگار یافته باشد؟! آن چنان که قرآن به دنبال این جمله مى گوید: او فقط بیم دهنده آشکارى است که جامعه خویش را از خطراتى که با آن رو به رو است بر حذر مى دارد(إِنْ هُوَ إِلاّ نَذیرٌ مُبینٌ). ✍تهیه و تنظیم : عاشوری
بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم سوره اعراف، آیه ۱۸۴ 💥أَ وَ لَمْ يَتَفَكَّرُوا ۗ مَا بِصَاحِبِهِم مِّن جِنَّةٍ ۚ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِيرٌ مُّبِينٌ : آیا فکر نکردند که همنشین آنها [= پیامبر ]هیچ گونه (اثرى از) جنون ندارد؟! (پس چگونه چنین نسبت ناروایى به او مى دهند؟!) او فقط بیم دهنده اى روشنگر است. (که مردم را متوجّه وظایفشان مى سازد). : مفسران اسلامى چنین نقل کرده اند: پیامبر(صلى الله علیه وآله) هنگامى که در مکّه بود، شبى بر کوه صفا بر آمد و مردم را به سوى توحید و یکتاپرستى دعوت نمود، مخصوصاً تمامى طوائف قریش را صدا زد و آنها را از مجازات الهى برحذر داشت، تا مقدار زیادى از شب گذشت، بت پرستان مکّه گفتند: اِنَّ صاحِبُنا قَدْ جُنَّ باتَ لَیْلاً یَصُوتُ اِلَى الصَّباحِ!: رفیق ما دیوانه شده، از شب تا صبح نعره مى کشید! در این موقع این آیه نازل شد و به آنها در این زمینه پاسخ دندان شکنى داد. با این که آیه شأن نزول خاصى دارد، در عین حال چون دعوت به شناخت پیامبر(صلى الله علیه وآله) و هدف آفرینش و آمادگى براى زندگى دیگر مى کند، با بحث هاى گذشته که پیرامون گروه دوزخى و بهشتى سخن مى گفت، پیوند روشنى دارد. : تهمت ها و بهانه ها در این آیه نخست، خداوند به گفتار بى اساس بت پرستان دائر به جنون پیامبر(صلى الله علیه وآله) چنین پاسخ مى گوید: آیا آنها فکر و اندیشه خود را به کار نینداختند که بدانند همنشین آنها (پیامبر) هیچ گونه آثارى از جنون ندارد (أَ وَ لَمْ یَتَفَکَّرُوا ما بِصاحِبِهِمْ مِنْ جِنَّة). اشاره به این که پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله) شخص ناشناخته اى در میان آنها نبود و به تعبیر خودشان صاحب یعنى دوست و همنشینشان محسوب مى شد، بیش از چهل سال در میان آنها رفت و آمد داشته، و همواره فکر و تدبیرش را دیده اند و آثار نبوغ را در وى مشاهده کرده اند. کسى که قبل از این دعوت، از عقلاى بزرگ آن جامعه محسوب مى شد، چگونه یک باره چنین وصله اى را به وى چسباندند، آیا بهتر نبود به جاى چنین نسبت ناروائى در این فکر فرو روند که ممکن است دعوت او حق باشد، و مأموریتى از طرف پروردگار یافته باشد؟! آن چنان که قرآن به دنبال این جمله مى گوید: او فقط بیم دهنده آشکارى است که جامعه خویش را از خطراتى که با آن رو به رو است بر حذر مى دارد(إِنْ هُوَ إِلاّ نَذیرٌ مُبینٌ). ✍تهیه و تنظیم : عاشوری
بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم نام سوره: توبه شماره آیه : «9» : اشْتَرَوْا بِآيَاتِ اللَّهِ ثَمَنًا قَلِيلًا فَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِهِ ۚ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ : آنها آیات خدا را به بهای کمی فروختند؛ و (مردم را) از راه او بازداشتند؛ آنها اعمال بدی انجام می‌دادند! در این آیه یکی از نشانه‌های فسق و نافرمانبرداری آنها را چنین توضیح می‌دهد: «آنها آیات خدا را با بهای کمی معامله کردند، و به خاطر منافع زود گذر مادی و ناچیز خود، مردم را از راه خدا باز داشتند» (اشْتَرَوْا بِآیاتِ اللَّهِ ثَمَناً قَلِیلًا فَصَدُّوا عَنْ سَبِیلِهِ). بعد می‌گوید: «چه عمل بدی آنها انجام می‌دادند» (إِنَّهُمْ ساءَ ما کانُوا یَعْمَلُونَ). هم خود را از سعادت و هدایت و خوشبختی محروم می‌ساختند، و هم سدّ راه دیگران می‌شدند، و چه عملی از این بدتر!" «شیخ طوسی» گوید: درباره کسى که این آیه براى او نازل گردیده دو قول است: مجاهد گوید درباره ابوسفیان نازل گردیده که به کفار اطعام می‌نمود و نیز به حلفاء و هم‌سوگندان قریش نیز اطعام می‌کرد ولى به حلفاء و هم‌سوگندان پیامبر اطعام نمى نمود. ابوعلى جبائى گوید: درباره قومى از یهود نازل شده که داخل در عهد و پیمان شدند و سپس آن را شکستند[۱].[۲] "پانویس 1.صاحب روض الجنان گوید: مراد، اهل طایف مى باشند که از طرف کفار قریش آن‌ها یارى و کمک گردید تا با رسول خدا صلی الله علیه و آله به جنگ پردازند چنان که ابن عباس روایت کرده است». 2.محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص401. ✍تهیه و تنظیم : عاشوری
بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم نام سوره: توبه شماره آیه:《۶۱》 #,آیه: وَ مِنْهُمُ الَّذِينَ يُؤْذُونَ النَّبِيَّ وَ يَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ ۚ قُلْ أُذُنُ خَيْرٍ لَّكُمْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ يُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ رَحْمَةٌ لِّلَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ ۚ وَالَّذِينَ يُؤْذُونَ رَسُولَ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ : از آنها کسانى هستند که پیامبر را آزار مى دهند و مى گویند: «او آدم خوش باورى است!» بگو: «خوش باور بودن او به نفع شماست. (ولى بدانید) او به خدا ایمان دارد. و (تنها) مؤمنان را تصدیق مى کند. و رحمت است براى کسانى از شما که ایمان آورده اند.» و آنها که پیامبر خدا را آزار مى دهند، براى آنها عذاب دردناکى است! این آیه درباره گروهى از منافقان نازل شده، که دور هم نشسته بودند و سخنان ناهنجار، درباره پیامبر(صلى الله علیه و آله) مى گفتند، یکى از آنان گفت: این کار را نکنید; زیرا مى ترسیم به گوش محمّد برسد، و او به ما بد بگوید (و مردم را بر ضد ما بشوراند). یکى از آنان که نامش جلاس بود گفت: مهم نیست، ما هر چه بخواهیم مى گوئیم، و اگر به گوش او رسید، نزد وى مى رویم، و انکار مى کنیم، و او از ما مى پذیرد; زیرا محمّد(صلى الله علیه وآله) آدم خوش باور و دهن بینى است، و هر کس هر چه بگوید قبول مى کند، در این هنگام آیه فوق نازل شد و به آنها پاسخ گفت. : در این آیه، همان گونه که از مضمون آن استفاده مى شود، سخن از فرد یا افرادى در میان است که، پیامبر(صلى الله علیه وآله)را با گفته هاى خود آزار مى دادند، و مى گفتند: او انسان خوش باور، و دهن بینى است(وَ مِنْهُمُ الَّذینَ یُؤْذُونَ النَّبِیَّ وَ یَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ). أُذُن در اصل به معنى گوش است، ولى به اشخاصى که زیاد به حرف مردم گوش مى دهند، و به اصطلاح گوشى هستند نیز، این کلمه اطلاق مى شود. آنها در حقیقت، یکى از نقاط قوّت پیامبر(صلى الله علیه وآله)را که وجود آن در یک رهبر کاملاً لازم است، به عنوان نقطه ضعف نشان مى دادند و از این واقعیت غافل بودند که: یک رهبر محبوب، باید نهایت لطف و محبت را نشان دهد، و حتى الامکان عذرهاى مردم را بپذیرد، و در مورد عیوب آنها پرده درى نکند (مگر در آنجا که این کار موجب سوء استفاده شود). لذا قرآن بلافاصله اضافه مى کند: به آنها بگو: اگر پیامبر گوش به سخنان شما فرا مى دهد، و عذرتان را مى پذیرد، و به گمان شما یک آدم گوشى است، این به نفع شما است!(قُلْ أُذُنُ خَیْر لَکُمْ). زیرا، از این طریق آبروى شما را حفظ کرده، و شخصیتتان را خرد نمى‌کند، عواطف شما را جریحه دار نمى سازد، و براى حفظ محبت، اتحاد و وحدت شما از این طریق کوشش مى کند. در حالى که اگر او فوراً پرده ها را بالا مى زد، و دروغگویان را رسوا مى کرد، دردسر فراوانى فراهم مى آمد، علاوه بر این که آبروى عده اى، به سرعت از بین مى رفت، راه بازگشت و توبه بر آنها بسته مى شد، و افراد آلوده اى که قابل هدایت بودند، در صف بدکاران جاى مى گرفتند و از اطراف پیامبر(صلى الله علیه وآله)دور مى شدند. یک رهبر مهربان و دلسوز، و در عین حال پخته و دانا، باید همه چیز را بفهمد، ولى بسیارى از آنها را به روى خود نیاورد، تا آنها که شایسته تربیت اند، تربیت شوند، از مکتب او فرار نکنند، و اسرار مردم از پرده برون نیفتد. این احتمال نیز، در معنى آیه وجود دارد که: خداوند در پاسخ عیبجویان مى‌گوید: چنان نیست که او، گوش به همه سخنان فرا دهد، بلکه، او گوش به سخنانى مى دهد که به سود و نفع شما است، یعنى وحى الهى را مى شنود، پیشنهاد مفید را استماع مى کند، و عذرخواهى افراد را در مواردى که به نفع آنها و جامعه است مى پذیرد.