eitaa logo
بانوان نمونه
40.9هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
1.4هزار ویدیو
58 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/zB7W.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
بانوان نمونه
امّ کلثوم، دختر امام على علیه السلام‌: در بسیارى از وقایع حماسه کربلا و پس از آن، نام امّ کلثوم آمد
رباب، همسر امام حسین علیه السلام‌: رَباب، همسر باوفاى امام حسین علیه السلام و مادر سکینه و عبداللَّه بن الحسین (کودکى که در آغوش امام علیه السلام به شهادت رسید) است. علاقه امام به وى، از شعرى که براى او و سکینه سروده، آشکار مى‌شود: لَعَمرُک إنَّنی لَاُحِبُّ داراً * تُضَیفُها سُکینَةُ وَالرَّبابُ اُحِبُّهُما وَ أبذُلُ بَعدُ مالی‌ * وَلَیس لِلائِمی فیها عِتابُ؛ به جانت سوگند، من خانه‌اى را دوست دارم‌ که سَکینه و رَباب در آن پذیرایى کنند. من آن دو را دوست دارم و دارایى‌ام را [براى آنها] مى‌دهم ‌و سرزنشگرم را یاراى سرزنش نیست. رباب را زنى زیبا، خردمند، بافضیلت و شاعر گفته‌اند و او که شاهد شهادت شوهر، فرزند و دیگر نزدیکان خویش بود تنها یک سال پس از واقعه عاشورا زنده بود و در این مدت زیر هیچ سایه‌اى نرفت و برخى گفته‌اند که در این مدت بر سرِ مزار امام علیه السلام به سوگ نشست.... 🧕@banovanebeheshti
بانوان نمونه
رباب، همسر امام حسین علیه السلام‌: رَباب، همسر باوفاى امام حسین علیه السلام و مادر سکینه و عبداللَّ
در نقلى آمده که در جواب خواستگارانش گفت: نمى‌خواهم پس از پیامبر خدا صلى اللَّه علیه و آله، پدرشوهرى برگزینم. خانه وى توسط فرماندار یزید در مدینه تخریب شد. رَباب، مرثیه‌هاى جان‌گدازى در رثاى امام حسین علیه السلام سروده است، از جمله: آن که نورى پرتو افشان بوده است، ‌اکنون کشته دفن‌ ناشده کربلاست. نواده پیامبر! خدا تو را از سوى ما جزاى نیکو دهد![تو] از زیان وزن اعمال [در قیامت‌]، دور گشته‌اى. تو براى من کوهى سخت بودى که به آن، پناه مى‌بردم‌ و تو با رحمت و دیندارى با ما مصاحبت مى‌کردى. [پس از تو] چه کسى براى یتیمان باشد و چه کسى براى درخواست کنندگان؟ و چه کسى نیاز را برطرف کند و مسکینان، به چه کسى پناه برند؟ به خدا سوگند، پس از تو با هیچ کس دیگرى ازدواج نخواهم کرد تا آن که میان شن و گِل، مدفون و ناپیدا شوم. ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄ 🧕@banovanebeheshti ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┄┄
روایت یازدهم: مادرِ علیِ کوچک‌تر این روزهایِ آخر، علی اصغر شبیه ماهی شده بود. دهان کوچکش مدام باز و بسته می‌شد و آتش به جگر رباب می‌زد و برای یک مادر چه چیزی می‌توانست سخت‌تر و دردناک‌تر از دست و پا زدن شیرخوارش باشد. ما را ببخشید بانوجان اگر اباعبدالله(علیه‌السلام) خودشان وصفِ «یتلذّی عطشاً» را برای علی اصغر به کار نبرده بودند، ما چطور جرأت می‌کردیم، اینگونه حالتِ عطش جگر گوشه‌ی شما را روایت کنیم؟! چطور می‌توانستیم بگوییم خبرِ افتادنِ مشک سقا و شهادتش، بیش از همه بندِ دلِ شما را پاره کرده بود. لابد همان لحظه که این خبر را شنیدید، یقین کردید که لب‌هایِ کوچک علی‌تان که به سختی باز و بسته می‌شوند، دیگر به آب نخواهند رسید. فدایتان شویم بانو، آن لحظه‌ای که علی اصغر را به آقا سپردید، از دلِ شما چه گذشت؟! بعد از گذشت قرن‌ها ما همچنان مبهوتِ این رازیم که چگونه تاب آوردید این داغ را؟! وقتی سرگردانی آقا را در بازگشت به خیمه دیدید، آن هنگامی که علی را زیر عبایش پنهان کرده بود چه بر دل شما گذشت؟! بیایید اصلا خیال کنیم که شما اصغر نداشتید! *** سلام مادرِ علیِ کوچک‌تر؛ سلام مادرِ سربازِ شش ماهه‌ی کربلا؛ سلام ربابِ حسین؛ ✍🏻 زهراکبیری‌پور منبع: سید بن طاووس، اللهوف فی قتلی الطوف، قم، انوارالهدی، چاپ اول، ۱۴۱۷، ص۵٠. ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄ 🧕@banovanebeheshti ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┄┄