همسر شهید چمران
به بیان غاده همسر شهید چمران، مادر بزرگش سالها پیش از فلسطین به صور مهاجرت کرده بود؛ زنی معتقد که پوشیه میزد و مجلس روضه سیدالشهدا در خانهاش برپا میکرد و همواره به خواندن ادعیه مشغول بود. او بود که غاده را تربیت کرد و پرورش داد؛ دختری لبنانی که به واسطه رفت و آمد پدرش جابر، برای تجارت به چین و آفریقا، در شهر لاگوس پایتخت کشور نیجریه زاده شد. در رفاه کامل بزرگ شد و پرورش یافت، آنگونه که لباسها و لوازم مورد نیازش را از شهرهای پاریس و لندن خریداری و تهیه میکرد. او اهل خواندن و شاعری و نوشتن بود. کتاب منتشر کرده بود و برای نشریات در زمینه اسلام و اوضاع رقتبار لبنان در نتیجه جنگ مقاله مینوشت و شعر میگفت. ظاهراً خانه دوطبقه ویلایی، شیک، زیبا و پرتجمل روبه دریای مدیترانهشان در شهر صور اینچنین او را بار آورده بود. مدتی بود که درمقام معلمی در دبیرستانی تدریس میکرد....
#غاده_همسرشهیدچمران
#بانوان_بهشتی
┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄
🧕@banovanebeheshti
┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┄┄
بانوان نمونه
همسر شهید چمران به بیان غاده همسر شهید چمران، مادر بزرگش سالها پیش از فلسطین به صور مهاجرت کرده بو
درهمین ایام بود که براساس دعوتی با امام موسی صدر رئیس مجلس اعلای شیعیان لبنان دیدار کرد و همانجا از او خواسته شد تا با مدرسه ایتام مؤسسه همکاری کند و با مردی که بعدها همسرش شد دیدار داشته باشد؛ مردی که یک بار پیش از این ازدواج کرده و همسر و 4 فرزندش در امریکا زندگی میکردند. مردی که 20 سال از او بزرگتر، ایرانی و مرد جنگ و مبارزه و آموزشهای نظامی بود.....
#غاده_همسرشهیدچمران
#بانوان_بهشتی
┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄
🧕@banovanebeheshti
┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┄┄
بانوان نمونه
درهمین ایام بود که براساس دعوتی با امام موسی صدر رئیس مجلس اعلای شیعیان لبنان دیدار کرد و همانجا از
غاده در نخستین دیدار با همسر آیندهاش، سخت مبهوت شیوه رفتار نیک و قدرت کلام و تفکر و هنرمندی و احساسات او شد. «مثل آدمی که مرا از مدتها قبل میشناخته، حرف میزد ... مصطفی تقویمی آورد مثل همان که چند هفته قبل سیدغروی به من داده بود. نگاه کردم و گفتم این را من دیدهام. مصطفی گفت: همه تابلوها را دیدهاید؟ از کدام بیشتر خوشتان آمد؟ گفتم: شمع؟ شمع خیلی مرا متأثر کرد. توجه او سخت جلب شد و با تأکید پرسید: شمع؟ چرا شمع؟ من خودبهخود گریه کردم. اشکم ریخت ...گفتم: نمیدانم. این شمع، این نور، انگار در وجود من است. من فکر نمیکردم کسی بتواند معنای شمع و ازخودگذشتگی را به این زیبایی بفهمد و نشان بدهد.
#غاده_همسرشهیدچمران
#بانوان_بهشتی
┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄
🧕@banovanebeheshti
┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┄┄
بانوان نمونه
غاده در نخستین دیدار با همسر آیندهاش، سخت مبهوت شیوه رفتار نیک و قدرت کلام و تفکر و هنرمندی و احساس
مصطفی گفت: من هم فکر نمیکردم یک دختر لبنانی بتواند شمع و معنایش را به این خوبی درک کند. پرسیدم این را کی کشیده؟ من خیلی دوست دارم ببینمش، آشنا شوم. مصطفی گفت: من. بیشتر از لحظهای که چشمم به لبخندش و چهرهاش افتاده بود، تعجب کردم: شما کشیدهاید؟! مصطفی گفت: بله من کشیدهام. گفتم شما که در جنگ و خونریزی زندگی میکنید، مگر میشود؟! فکر نمیکنم شما بتوانید این قدر احساس داشته باشید. بعد اتفاق عجیبتری افتاد. مصطفی شروع کرد به خواندن نوشتههای من. گفت: هرچه نوشتهاید خواندهام و دورادور با روحتان پرواز کردهام. و اشکهایش سرازیر شد. این اولین دیدار ما بود و سخت زیبا بود.....
#غاده_همسرشهیدچمران
#بانوان_بهشتی
┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄
🧕@banovanebeheshti
┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┄┄
غاده دلبسته مصطفی چمران شد؛ مردی با روح بزرگ و آزاد از دنیا و متعلقاتش. اما این چیزها نزد خانواده و فامیل غاده ذرهای ارزش نداشت. آنها مخالف مصطفی بودند چون از مال دنیا هیچ نداشت؛ نه پول و نه خانه و نه امکانات زندگی. «در جامعه لبنان ارزش آدمها به ظاهر و پولشان است. به کسی احترام میگذارند که لباس شیک بپوشد و اگر دکتر است حتماً باید ماشین مدل بالا زیر پایش باشد.»
#غاده_همسرشهیدچمران
#بانوان_بهشتی
🧕🏻@banovanebeheshti
بانوان نمونه
غاده دلبسته مصطفی چمران شد؛ مردی با روح بزرگ و آزاد از دنیا و متعلقاتش. اما این چیزها نزد خانواده و
مصطفی سرانجام از طریق سیدغروی غاده را خواستگاری کرد که با مخالفت خانواده روبهروشد. امام موسی صدر وارد شد و او را ضمانت کرد. با این حال همچنان غاده مُصر به ازدواج بود و خانوادهاش مخالف. «تصمیم گرفته بودم به هر قیمتی شده با مصطفی ازدواج کنم. فکر کردم در نهایت با اجازه آقای صدر که حاکم شرع است عقد میکنیم. اما مصطفی مخالف بود. اصرار داشت با همه فشارها عقد با اجازه پدر و مادرم جاری شود. میگفت: سعی کنید با محبت و مهربانی آنها را راضی کنید. من دوست ندارم با شما ازدواج کنم و قلب پدر و مادرتان ناراحت باشد. با آن همه احساس و شخصیتی که داشت خیلی کوتاه میآمد جلوی پدر و مادرم. وسواس داشت که آنها هیچ جور در این قضیه آزار نبینند.»
#غاده_همسرشهیدچمران
#بانوان_بهشتی
┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄
🧕@banovanebeheshti
┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┄┄
بانوان نمونه
مصطفی سرانجام از طریق سیدغروی غاده را خواستگاری کرد که با مخالفت خانواده روبهروشد. امام موسی صدر وا
غاده سرانجام درمقابل نظر خانوادهاش ایستاد و اعلام کرد که دو روز دیگر با مصطفی عقد خواهد کرد. پدرش راضی شد اما مادرش همچنان سخت مخالف بود. او گفت: «مصطفی بزرگ است. لطیف است و عاشق اهل بیت است. من هم به همه اینها عشق میورزم. غاده آنقدر مبهوت شخصیت و رفتار و منش چمران شده بود که تا دو ماه بعد از ازدواجش هم متوجه نشده بود که او کچل است و سرش مو ندارد. مجلس عقد آنها بدون زرق و برق بود و با اندک بستگان غاده و چند نفر از بستگان امام موسی صدر بهعنوان مهمانان طرف داماد. حتی صبحش به دبیرستان رفت و بعد بدون مقدماتِ دنیای زنانه، در مجلس عقد حاضر شد. کادو داماد به عروس یک شمع بود و از حلقه طلا هم خبری نبود. مهریهاش قرآن کریم قرار داده شد و تعهد از داماد که عروس را در راه تکامل و اهل بیت و اسلام هدایت کند....
#غاده_همسرشهیدچمران
#بانوان_بهشتی
┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄
🧕@banovanebeheshti
┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┄┄
بانوان نمونه
غاده سرانجام درمقابل نظر خانوادهاش ایستاد و اعلام کرد که دو روز دیگر با مصطفی عقد خواهد کرد. پدرش ر
مادر غاده هنوز اجازه رفتن دخترش به خانه داماد را نمیداد و همچنان اصرار میکرد که غاده از چمران طلاق بگیرد تا بدان حد که کار حتی بالا هم گرفت و به منازعه کلامی سخت کشید. اما در پی بیماری مادر، مصطفی چمران به داد او رسید و او را زیر توپ و آتش اسرائیلیها بر شهر صور و بیروت، از صور تا بیروت برد و در بیمارستان بستری کرد و از غاده خواست تا طی مدت یک هفته همواره بالای سر مادرش در بیمارستان باشد. خودش هم هر وقت میتوانست به بیمارستان میرفت. این کار چمران اثر خودش را گذاشت و موافقت مادر غاده را با رفتن عروس به خانه داماد به همراه آورد. بعد از خوب شدن مادر، قرار شد تا او به خانه شوهر برود. ...
#غاده_همسرشهیدچمران
#بانوان_بهشتی
┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄
🧕@banovanebeheshti
┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┄┄
بانوان نمونه
مادر غاده هنوز اجازه رفتن دخترش به خانه داماد را نمیداد و همچنان اصرار میکرد که غاده از چمران طلاق
در روز موعود مصطفی «قبل از آن که ماشین را روشن کند دست مرا گرفت و بوسید. میبوسید و همانطور با گریه از من تشکر میکرد. میگفتم برای چی مصطفی؟ گفت این دستی که این همه روزها به مادرش خدمت کرده برای من مقدس است و باید آن را بوسید».
مادر غاده هم اما از چمران قول گرفت که تا زنده است همانند ایامی که دخترش ازدواج نکرده بود، صبح وقتی از خواب بیدار میشود تختش را مرتب کند و لیوان شیر و قهوه را روی سینی دم تختش بیاورد. چمران تا زمان شهادتش به این قولش وفادار ماند.
#غاده_همسرشهیدچمران
#بانوان_بهشتی
┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄
🧕@banovanebeheshti
┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┄┄
بانوان نمونه
در روز موعود مصطفی «قبل از آن که ماشین را روشن کند دست مرا گرفت و بوسید. میبوسید و همانطور با گریه
بعد از ازدواج و حضور در دو اتاق مدرسه ایتام با 400 یتیم به عنوان خانه بخت، غاده یواشیواش ابعاد بیشتری از شخصیت چمران را شناخت. گریه چمران و ابراز محبتش به بچههای شیعه یتیم از ویژگیهای او بود. همچنین به سبب تعریف امام موسی صدر از چمران، با دنیای دیگری از روح و تواضع همسرش آشنا شد و دانست که چقدر میان آن دو دلبستگی فراوان و عمیق است. «شما با مرد خیلی بزرگی ازدواج کردهاید. خدا به شما بزرگترین چیز در عالم را داده، باید قدرش را بدانید»(ص32) غاده معنای این جملات را در روزهای بمباران شهرها توسط رژیم صهیونیستی بیشتر درک کرد؛ آنگاه که چمران حاضر نشد مدرسه ایتام را که پایگاه سازمان چریکی امل هم به حساب میآمد ترک کند و برود و دست از جنگ با اسرائیلیهای صهیونیست بکشد. ماند و مقاومت و مبارزه کرد و البته محو زیباییهای غروب دریا در صور شد و از آفرینش زیباییهای خداوند، غرق عشق خدایی شد. «در وسط مرگ متوجه قدرت خدا و زیبایی غروب بود و اصلاً او از مرگ ترسی نداشت.....
#غاده_همسرشهیدچمران
#بانوان_بهشتی
┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄
🧕@banovanebeheshti
┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┄┄
بانوان نمونه
بعد از ازدواج و حضور در دو اتاق مدرسه ایتام با 400 یتیم به عنوان خانه بخت، غاده یواشیواش ابعاد بیش
پی پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، غاده و چمران و دیگر دلبستگانِ سرزمین ایرانِ شیعی، جشن گرفتند، ولی اندک زمانی بعد، او در یک روز بسیار دردناک و پر از اشک، مجبور شد تا با رفتن چمران به ایران موافقت کند. بعد از چند روز، نامهای به دستش رسید که چمران میگفت: «امام از من خواستهاند بمانم و من میمانم. در ایران ممکن است بیشتر بتوانم به مردم کمک کنم تا لبنان».
البته چند وقت بعد غاده خود به ایران آمد؛ کاری که پس از آن چندین بار دیگر تکرار شد تا این که غائله کردستان در سال 1358 به راه افتاد. این بار غاده نیز به ایران آمد.
#غاده_همسرشهیدچمران
#بانوان_بهشتی
┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄
🧕@banovanebeheshti
┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┄┄
بانوان نمونه
پی پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، غاده و چمران و دیگر دلبستگانِ سرزمین ایرانِ شیعی، جشن گرفتند، ولی
شنیده بود که چمران سخت درگیر مقابله با ضدانقلاب در پاوه است. او خود منتظر رسیدن غاده بود و کسی از دوستانش را فرستاده بود تا او را به مقر خودش برد. « وقتی رسیدم پاوه آنجا از محاصره درآمده و آزاد شده بود. مصطفی هم نبود. او را روز بعد دیدم. وقتی آمد همان لباس جنگی تنش بود و خاکآلود. یاد لبنان افتادم. من فکر میکردم کلاشینکف و لباس جنگی مصطفی در ایران دیگر تمام شد، ولی دیدم همانطور است. لبنانی دیگر! مصطفی به من گفت: میخواهم در کردستان بمانم تا مسئله را ختم کنم و دنبالتان فرستادم. چون در تهران خانه نداریم و شما در اینجا نزدیک من باشید بهتر است. از من خواست مراقب باشم و جریان را بنویسم، مخصوصاً برای روزنامههای کشورهای عرب. مصطفی میگفت و من مینوشتم. نزدیک یک ماه با او در کردستان بودم ... البته ما بیشتر روزهای کردستان را در مریوان بودیم. آنجا هم هیچ چیز نبود. من حتی جایی که بتوانم بخوابم، نداشتم. همهاش ارتش بود و پادگان نظامی و تعدادی خانههای نیمهساز که بیشتر اتاقک بود تا خانه. در این اتاقکها روی خاک میخوابیدم. خیلی وقتها گرسنه میماندم و غذا هم اگر بود هندوانه و پنیر. خیلی سختی کشیدم»
بعد از آزادی پاوه غاده دوباره به لبنان بازگشت.
#غاده_همسرشهیدچمران
#بانوان_بهشتی
┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄
🧕@banovanebeheshti
┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┄┄