هدایت شده از مشاوران تنهامسیرآرامش
#مزاج_شناسی
#تربیت_فرزند
✅از مهمترین نکاتی که باید در #تربیت_فرزند به آن توجه کرد و از نیاز های اساسی تربیت است #شناخت_مزاج فرزند است .
👼اگر این شناخت حاصل شود, شیوه #تعامل با فرزند مشخص می شود.
و در صورت عدم #شناخت قطعا ناراحتی ها و مشکلاتی در این تربیت به وجود خواهد آمد.
📛مثلا اگر کودکی
🥁دیر می خوابد ,
🤸♂یا زیاد #تحرک دارد ,
👨👩👧👧یا دیر با دیگران #می_جوشد
🙇♂و یا اصلا نمی جوشد ,
🏃♂یا دنباله رو دیگران است ,
یا نه اصلا خودش همه را دورش جمع می کند و رهبری و #مدیریت می کند و ....
♦️تمام اینها به خاطر #مزاج فرزند است .
👈اگر به این نکات مزاجی توجه شود #علت آنها مشخص شده و راه کار هم معلوم می شود.
🍳🥩 توجه به نوع #تغذیه
👚👕 و حتی رنگی که در #لباس استفاده می شود و ... با شناخت مزاج مشخص می شود .
☝️پس #مزاج فرزند و البته #خودتون رو بشناسید
❇️✨❇️✨❇️✨❇️
❇️✨#حتما_بخوانید✨❇️
🌸🍃شخصی خانم خود را #زد و خانم
در حالیکه #گریه می کرد گفت من می روم و از تو #شکایت می کنم
شوهر به خانم اش گفت کی گفت که من به تو اجازه می دهم که از خانه خارج شوی؟
خانم گفت تو فکر می کنی به بستن دروازه و پنجره ها مانع شکایت من
می شوی؟
شوهر با تعجب و تمسخر گفت پس تو چی خواهی کرد؟
خانم گفت: #تماس خواهم گرفت.
شوهر گفت: تلفنت دست من است حالا هرچی می خواهی انجام بده.
بعدا خانم به حمام داخل شد و در حمام را بست.
شوهر فکر کرد که خانم اش از پنجره ی حمام خودش را می اندازد و فرار
می کند بناء از خانه خارج شده مقابل پنجره ی حمام در حال انتظار ایستاد بعد از انتظار زیاد هیچ نوع #تحرک خروج و فرار را از خانم ندید پس دوباره داخل خانه شده پشت در حمام ایستاد...
اما خانم بعد از #وضو نمودن در حالیکه دست و سر و رویش تر بود از حمام خارج شد و با #تبسم گفت حالا از تو به نزد کسی شکایت می کنم که به نامش #سوگند یاد کردم که نه دروازه ها، و نه پنجره ها نه تو و نه تلفن هایم مانع من میشوند و او حتما به من #جواب می دهد و #شکایت مرا می شنود و تو هرگز دروازه های او را نمیتونی ببندی.
خانم این سخنان را گفت و از نزد شوهرش رفت و شوهر بالای تخت خود #خاموش نشست و با خود فکر می کرد.
اما خانم #جای_نماز را هموار کرده شروع به نماز خواندن نمود و سجده ی خود را بسیار #طولانی ادا کرد و شوهر او را نگاه می کرد و خانم زمانی که نماز را تمام نمود دست های خود را به طرف آسمان بلند کرد و می خواست دعا کند ولی شوهر آمد و دست های اورا گرفته و گفت: آیا کافی نیست که در سجده دور درازت به #ضد من دعا کردی؟
خانم به طرف شوهر نظر انداخت گفت آیا فکر می کنی بعد از اینکه در حق من چنان کار کرد من از دعا کردن منصرف می شوم؟
شوهر گفت به خدا قسم در وقت قهر و غضب بود و من تورا #قصدا نزدم.
🌸🍃خانم گفت به همین اساس از دعای خیر نمودن برای تو اکتفا نکردم بلکه به ضد #شیطان دعا کردم که میان زن و شوهر #اختلاف می اندازد زیرا من #احمق نیستم که در حق شوهرم، عزیزم و #نور_چشمم دعای بد کنم.
شوهر از شنیدن سخنان خانم خود #اشک هایش ریخت و دست های خانم اش را #بوسید گفت به تو وعده
می دهم و #تعهد می کنم که بعد از این از طرف من هیچ بدی و ضرر به تو نخواهد رسید.