بدعت های خطرناک
اولین بار است که در چینش مدیران کشور پس از یک انتخابات، قوم و مذهب و امتیازبندی شیعه- سنی به گفتمان مسئولان امر تبدیل میشود و این روند میتواند ابعاد خطرناکی پیدا کند. آنچه فاجعه است اینکه ابتدا ایران را تجزیه شده فرض میکنند و حقالسهم میدهند و سپس نام آن را «وحدت ملی» میگذارند و گویی ایران فقط دو قوم کرد و بلوچ دارد و تمام و به این فکر نمیکنند که بعدش چه خواهد شد! اشکال دوم این است که اهل سنت را اقلیت فرض میکنند، حال آنکه در قانون اساسی جزء اصل مربوط به رئیسجمهور (پاسدار مذهب رسمی) موضوع صرفاً مسلمانی است و اهل سنت ایران در قانون اساسی و در قوانین موضوعه اقلیت محسوب نمیشوند، به همین دلیل نمایندگان آنان در مجلس نیز ثابت نیستند و بین ۱۸ تا ۲۲ نفر در نوسان هستند. آنچه ریاکارانه و پرسروصدا انجام میشود، ایجاد قدرالسهم است. مثلاً تاکنون گفته شده است چند آذری در کابینه و استانداریها و ... باشند؟ یک وقت پنج آذری عضو کابینهاند، یک روز دو نفر و یک روز یک نفر و ممکن است یک دوره اصلاً نباشد. عدم تقسیم قومی یعنی همین. اهل سنت ممکن است چهار آدم شایسته وزارت و ۱۰ فرد شایسته استانداری و دهها معاون وزیر داشته باشد و این بدون توجه به مذهب آنان باشد. چرا باید آن چهار شایسته بشود یک نفر و منت هم بگذاریم. مگر مقام معظم رهبری که فرماندهی نیروی دریایی را به امیر شهرام ایرانی سپرد، به خاطر سنی بودن وی بود یا اعلام کردند که میخواهند چنین کنند؟ آن فرد سرباز شایسته اسلام و کشور بود و حکم گرفت. آیا رهبری با این فرض به او حکم دادند که ارتش دارای چهار نیرو است و باید یک نفر از فرماندهان چهارگانه سهم اهل سنت باشد؟ حتماً خیر. وقتی همه مسلمان هستند، شایستگی نباید از دریچه مذهب و قوم باشد. در دولت روحانی معاون وزیر اهل سنت و سفیر و. بود، اما سروصدایی نبود. از منظر قومی، وقتی شما یک وزیر یا معاون وزیر کرد میگذارید یا یک بلوچ را منصوب میکنید (چون بلوچ است) به این فکر کردهاید القای این سهمیه میتواند قیامهای اقوام دیگر را به همراه داشته باشد؟ اگر کسی شایسته است نباید قوم و مذهب عامل شایستگی آن باشد. مگر همین ظریف یا طیبنیا را که وزیر گذاشتند ابتدا چک کردند که فارس و شیعه هستند، سپس منصوب کردند؟ مگر پزشکیان که تأیید صلاحیت شد، علت آن آذری بودن بود؟ به فردایی بنگرید که بختیاریها بگویند پس وزیر ما کو؟ لرستانیها بگویند استاندار ما کو؟ قشقاییها بگویند پس ما چی؟ عربها، کرمانجها یا ترکمنها و ... در مقام رقابت برآیند و حس کمتری و تبعیض ریشه سراسری پیدا کند. سهامی- قومی کردن مدیران کشور امری خطرناک است و فردا که روند شد همه شایستگی را هم باید کنار گذاشت و حتماً باید از قوم من کسی در کابینه یا معاونین رئیسجمهور باشد، وگرنه ما نادیده گرفته شدهایم و حق ما ضایع شده است! اگر اهل سنتی توانایی مثلاً وزارت جهاد را دارد، بسمالله، بدون توجه به مذهب اقدام کنید. جناب ظریف در این فضای حساس حتی بلد نیست ادبیات مناسب را استخدام کند و امتیازبندی شیعه و سنی میکند و فکر نمیکند که توده چگونه باید بفهمد و چرا در نماز جمعه منجر به توهین به وی میشود؟ جایگاههای تخصصی روشن است و کاربلدی و ویژگیهای عمومی هم روشن است، اما اگر اصل اول انتصابات قوم و مذهب شد، شما مرعوب سیلی خواهید شد که خود به راه انداختهاید و باید توقعات قومی شده و ترس از مسائل امنیت ملی برای شما مدیر بچینند، نه شاخصهایی که رئیسجمهور انتخاب شده تجویز میکند. مثلاً فرض کنید با شاخصهای هجدهگانه رئیسجمهور از هموطنان عرب فردی پیدا نشد و شمایی که به اکراد و ترکمن به خاطر قوم و مذهبشان، وزیر دادهای چه جوابی به آنان خواهی داد؟ مثلاً اگر سه عرب در تراز وزارت بودند شما باید دو نفرشان را کنار بزنی، چون آنان باید یک سهمیه داشته باشند؟ این امور اقدامی است نه اعلانی و بوق و کرنایی. نگارنده قبلاً به مسئولان عالی کشور کتباً این را نوشتهام که از شایستگان همه ملت باید بهره برد، اما اگر وزارتخانهها را بین ۱۰ قوم و دو مذهب و سه دین دیگر تقسیم کنید، تنها چیزی که نخواهید داشت «کابینه کاری» است./دکتر عبدالله گنجی
@barsakht
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به نظرم روند فعلی دست اندرکاران انتخاب هیأت دولت برای دکتر پزشکیان بیشترین مشکلات را در سیاستگذاری و موفقیت ایشان در چهار سال آینده ایجاد خواهد کرد/ بسیاری از قومیتها خواهان سهم خود از دولت آقای پزشکیان خواهند بود و این یک سم مهلک برای توسعه سیاسی همه جانبه کشور است/ چیزی که حداقل در دوره های قبل تا این حد ظهور و بروز نداشت/ کما اینکه نامه و درخواست جلال محمودزاده نماینده مهاباد در مجلس یازده و رفیق شفیق دکتر پزشکیان از او برای حضور اکراد در تیم های انتخاب وزرا و حتی احتمال حضور یک کردزبان به عنوان وزیر در دولت ایشان ، تمام شائبه ها را به واقعیت نزدیک می کند/ همه ما دکتر پزشکیان را به تقوا و دیانت و سلامت سیاسی و اخلاقی میشناسیم اما ترس ما از این است که وجود افراد پرحاشیه هم در کمیته های انتخاب وزرا و هم در کابینه آینده ایشان با اغراض مختلف سیاسی، در آخر خدای ناکرده به عدم موفقیت ایشان منجر شود و حتی ترک ها نیز به عدم توان دولتداری در تاریخ جمهوری اسلامی متهم شوند. من هیچ وقت علاقمند به طرح مباحث قومی نبوده و نیستم اما زیاده خواهیهای قومی را نیز هیچوقت از سوی دیگران نباید پذیرفت، چه ترک و چه کرد و چه لر و عرب و بلوچ ...امیدوارم هیچوقت این حرفها واقعیت پیدا نکند اما واقعا جای نگرانی جدی وجود دارد.
@barsakht
1_12639004469.pdf
2.75M
مبانی، روش ها و فنون تحلیل سیاسی
برگرفته از بیانات مقام معظم رهبری (حافظه الله تعالی)
@barsakht
11.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قانون اقدام راهبردی که این روزها بحث بر سر آن بسیار است، چه بود و چه کرد؟
این ویدئو کوتاه را ببینید تا با روند و چرایی تصویب این قانون آشنا شوید...
@barsakht
6.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مفاد و رویهی قانون اقدام راهبردی...
@barsakht
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مستر جیکاک
جاسوس باهوش انگلیسی در ایران...
تو که مهر علی من دلته
نفت ملی سی چنته؟
@barsakht
جام حسنلو؛ یادمان تمدنی بزرگ
وقتی گروه حفاری رابرت هریس دایسون در سال۱۳۳۶ ه.ش از زیر خروارها خاک و سنگ به جام حسنلو دست یافتند، درواقع نشانههای تمدنی دیرینه را کشف کردند که تا آن روز از چشم مورخان دور مانده بود و هنوز نیز در هاله ابهام قرار دارد. دایسون (۲اوت۱۹۲۷ - ۱۴فوریه۲۰۲۰) ایرانشناس و باستانشناس آمریکایی بود که سرپرستی تیمهای مختلف کاوش و حفاری در مناطقی از ایران را برعهده داشته است. او بهدلیل کاوشهایش در تپه حسنلو به شهرت جهانی در میان باستانشناسان رسید. دایسون در سال۱۹۶۶م. موفق به اخذ مدرک دکترای باستان شناسی از دانشگاه هاروارد شد. در زمان تحصیل در هاروارد به کارهای میدانی، عملی باستانشناسی و قومشناسی در سه کشور اردن، عراق و ایران پرداخت.
دایسون در سال۱۹۵۵م. به ایران سفر کرد تا سرپرستی گروهی متشکل از ایرانیها و آمریکاییها را برای کشف آثار کهن باستانی در تپه حسنلو واقع در استان آذربایجان غربی به عهده گیرد. ۹۰۰سال قبل از میلاد در این مکان آتشسوزی بزرگی روی داده بود و اجساد و اشیای زیادی زیر لایههای خاکستر و آوار مدفون شده بودند. دایسون و این گروه کار خود را پیش بردند تا اینکه در سال۱۹۵۸م./۱۳۳۶ش.موفق به کشف یک جام طلایی در این تپه شدند که در نوع خود بی نظیر بود. گروه دایسون در سال۱۹۷۲م. در حین جستوجوهایشان گوری را کشف کردند که در آن اسکلت دو شخص بهصورت جالب توجهی در آغوش هم قرار گرفته بود. عکس این دو اسکلت در موزه باستانشناسی و مردمشناسیِ دانشگاه پنسیلوانیا موجود است و نام عشاق ایرانی ۸۰۰سال پیش از میلاد مسیح را روی خود دارد. دایسون تا سال۱۹۷۷م. سرپرستی پروژه حسنلو را در شمالغرب ایران بر عهده داشت؛ هرچند در این مدت کل تپه حفاری نشد.
جام طلایی یافتشده در تپه حسنلو به منبع پرسشهایی تبدیل شده است که باستانشناسان حتی پس از گذشت این همه سال هنوز پاسخی برای آنها ندارند. سایت باستانی حسنلو امروزه بهدلیل گسترش زمینهای کشاورزی و ساختوسازها کوچکتر شده است. این سکونتگاه سال۸۰۰ پیش از میلاد غارت و سوزانده شد.
جام طلای حسنلو، منقوش به تصاویر خدایان و مراسم آیینی گوناگون و حیوانات و ارابهها است.
همانطور که در دانشنامه ایرانیکا نوشته شده، این کاسه در اتاق شماره۹ در گوشه جنوبشرقی ساختمان قرار داشت؛ جایی که زیر دیوارهای خشتیِ فروریخته طبقه دوم، کنار بدن سه مرد مدفون شده بود. یکی از این مردان این جام را در دست داشت. احتمالا این سه مرد، سه سرباز بودهاند که در هنگام به آتش کشیده شدن این دژ، در حال غارت یک مجموعه چندطبقهای بودند. آنها این جام و اشیای باارزش دیگر را از انبار طبقه دوم برداشتهاند؛ اما حین فرار با این غنائم، ساختمان خشتی ناگهان فروریخته است. البته یک احتمال دیگر هم این است که این سه مرد در واقع جزو محافظانی بودهاند که در آخرین لحظات سقوط قلعه، در حال خارج کردن ارزشمندترین اشیا آنجا بودهاند که در زیر آوار مدفون شدهاند.
در جلد اول کتاب کهن دیار که قسمتی از مجموعه آثار ایران باستان در موزههای بزرگ جهان را به تصویر کشیده، در رابطه با این جام آمده است:
در ردیف بالایی، ایزدی بالدار سوار بر گردونهای که یک گاونر آن را میکشد، به سوی کاهنی در حرکت است که جامی در دست دارد و در این حال از دهان گاو، رودی جاری است که احتمالا نماد حیات و باروری محسوب میشود. در ردیف پایینی و زیر گردونه حیات، پهلوانی در حال نبرد با موجودی نیمه انسان و نیمه اژدها است. از تصاویر قلمزنی شده آن سوی جام میتوان به ایزدهای شاخدار سوار بر ارابه، کاهنانی که در حال حمل قوچهای قربانی هستند، پهلوانی که گرز و کمان در دست دارد، مردی که در حال رام کردن شیر است و پدر و مادری که در حال بازی با کودک خردسالشان هستند، اشاره کرد.
گذشته از این مشخصات کلی، ویژگیهای در این جام وجود دارد که بهطور مشخص ایرانی بودهاند برای مثال طرزی که در آن کماندار کمان را بر روی پای خود نهاده حرکتی است که بعدها در هنر مادها و هخامنشیها یافت میشود. عقاب یا بازی که الههای را حمل میکند، مانند پرنده ایلام قدیم از شوش و تزیین دسته جدیدتری از حسنلو، از پایین دیده میشود. مشخصترین آنها مشبک کردن بدن جانوران است؛ بهویژه بدن شیر که مرکب الههای را با یک آیینه تشکیل میدهد؛ در اینجا دایرههای متحدالمرکز زانوها و آرنجها به وسیله خطوط موازی با هم پیوند داده شدهاند و خطوط موازی بیشتری به نقاطی که به وسیله یال جانور پنهان شدهاند، ادامه مییابند. وقتی خبر کشف بقایای اسکلتهای سربازان، بهویژه جام طلای حسنلو، به دست مطبوعات رسید، طبق معمول کشفهای باستانی، هیاهویی بهپا شد و روزنامههای سرتاسر دنیا اخبار اکتشافات تپه حسنلوی ایران را پوشش دادند.
جام حسنلو؛ یادمان تمدنی بزرگ
وقتی گروه حفاری رابرت هریس دایسون در سال۱۳۳۶ ه.ش از زیر خروارها خاک و سنگ به جام حسنلو دست یافتند، درواقع نشانههای تمدنی دیرینه را کشف کردند که تا آن روز از چشم مورخان دور مانده بود و هنوز نیز در هاله ابهام قرار دارد. دایسون (۲اوت۱۹۲۷ - ۱۴فوریه۲۰۲۰) ایرانشناس و باستانشناس آمریکایی بود که سرپرستی تیمهای مختلف کاوش و حفاری در مناطقی از ایران را برعهده داشته است. او بهدلیل کاوشهایش در تپه حسنلو به شهرت جهانی در میان باستانشناسان رسید. دایسون در سال۱۹۶۶م. موفق به اخذ مدرک دکترای باستان شناسی از دانشگاه هاروارد شد. در زمان تحصیل در هاروارد به کارهای میدانی، عملی باستانشناسی و قومشناسی در سه کشور اردن، عراق و ایران پرداخت.
جام طلایی یافتشده در تپه حسنلو به منبع پرسشهایی تبدیل شده است که باستانشناسان حتی پس از گذشت این همه سال هنوز پاسخی برای آنها ندارند. سایت باستانی حسنلو امروزه بهدلیل گسترش زمینهای کشاورزی و ساختوسازها کوچکتر شده است. این سکونتگاه سال۸۰۰ پیش از میلاد غارت و سوزانده شد.
@barsakht
جام طلای حسنلو، منقوش به تصاویر خدایان و مراسم آیینی گوناگون و حیوانات و ارابهها است.
@barsakht
همانطور که در دانشنامه ایرانیکا نوشته شده، این کاسه در اتاق شماره۹ در گوشه جنوبشرقی ساختمان قرار داشت؛ جایی که زیر دیوارهای خشتیِ فروریخته طبقه دوم، کنار بدن سه مرد مدفون شده بود. یکی از این مردان این جام را در دست داشت. احتمالا این سه مرد، سه سرباز بودهاند که در هنگام به آتش کشیده شدن این دژ، در حال غارت یک مجموعه چندطبقهای بودند. آنها این جام و اشیای باارزش دیگر را از انبار طبقه دوم برداشتهاند؛ اما حین فرار با این غنائم، ساختمان خشتی ناگهان فروریخته است. البته یک احتمال دیگر هم این است که این سه مرد در واقع جزو محافظانی بودهاند که در آخرین لحظات سقوط قلعه، در حال خارج کردن ارزشمندترین اشیا آنجا بودهاند که در زیر آوار مدفون شدهاند.
در جلد اول کتاب کهن دیار که قسمتی از مجموعه آثار ایران باستان در موزههای بزرگ جهان را به تصویر کشیده، در رابطه با این جام آمده است:
در ردیف بالایی، ایزدی بالدار سوار بر گردونهای که یک گاونر آن را میکشد، به سوی کاهنی در حرکت است که جامی در دست دارد و در این حال از دهان گاو، رودی جاری است که احتمالا نماد حیات و باروری محسوب میشود. در ردیف پایینی و زیر گردونه حیات، پهلوانی در حال نبرد با موجودی نیمه انسان و نیمه اژدها است. از تصاویر قلمزنی شده آن سوی جام میتوان به ایزدهای شاخدار سوار بر ارابه، کاهنانی که در حال حمل قوچهای قربانی هستند، پهلوانی که گرز و کمان در دست دارد، مردی که در حال رام کردن شیر است و پدر و مادری که در حال بازی با کودک خردسالشان هستند، اشاره کرد.
گذشته از این مشخصات کلی، ویژگیهای در این جام وجود دارد که بهطور مشخص ایرانی بودهاند برای مثال طرزی که در آن کماندار کمان را بر روی پای خود نهاده حرکتی است که بعدها در هنر مادها و هخامنشیها یافت میشود. عقاب یا بازی که الههای را حمل میکند، مانند پرنده ایلام قدیم از شوش و تزیین دسته جدیدتری از حسنلو، از پایین دیده میشود. مشخصترین آنها مشبک کردن بدن جانوران است؛ بهویژه بدن شیر که مرکب الههای را با یک آیینه تشکیل میدهد؛ در اینجا دایرههای متحدالمرکز زانوها و آرنجها به وسیله خطوط موازی با هم پیوند داده شدهاند و خطوط موازی بیشتری به نقاطی که به وسیله یال جانور پنهان شدهاند، ادامه مییابند. وقتی خبر کشف بقایای اسکلتهای سربازان، بهویژه جام طلای حسنلو، به دست مطبوعات رسید، طبق معمول کشفهای باستانی، هیاهویی بهپا شد و روزنامههای سرتاسر دنیا اخبار اکتشافات تپه حسنلوی ایران را پوشش دادند.
@barsakht