تحولات سوریه و تغییر معادلات ژئوپلیتیک
@barsakht
عملیاتهای نظامی و پیشرویهای سریع گروه های مسلح ضد دولت بشار در دو هفته اخیر سوالات مهمی را در برداشته؛ چرا این عملیاتها در این مقطع آغاز شد و چگونه این پیشرویها حاصل گردید. چه سناریوهایی در خصوص آینده بحران سوریه و نیز موقعیت جمهوری اسلامی متصور است. در پاسخ نکاتی چند؛
۱. چنانچه در یک دهه اخیر، وضعیت میدان و دیپلماسی سوریه را قدرتهای منطقه ای و جهانی رقم زده اند، در آینده نزدیک نیز تحولات سوریه، سرنوشت دولت بشار و نیز موقعیت معارضان تحت تاثیر توانمندیها، استراتژی تهاجمی یا تدافعی و نیز اهداف منطقه ای آنها خواهد بود.
۲. روندها، رخدادها و تغییرات ژئوپلیتیک جهانی و منطقه ای تاثیر جدی بر انگیره و عملکرد گروه های مسلح علیه جبهه مقاومت داشته است. گرفتاری بزرگ روسیه در باتلاق اوکراین، تلفات انسانی و خسارات نظامی و اقتصادی بزرگ روسها، جنگهای غزه و لبنان، و منازعات محدود ایران- اسرائیل و ریسکهای محتمل آن، تضعیف توانمندیهای حزب الله در جنگ با صهیونیستها، عملیاتهای مستمر و گسترده اسرائیل علیه نیروهای مقاومت در سوریه، انجماد بحران پس از گفتگوهای آستانه بین ایران، روسیه و ترکیه و پراکندگی نیروهای مقاومت، تاثیری تعیین کننده بر آغاز عملیاتهای نظامی معارضان و نیز پیشروی برق آسای آنها داشته است.
۳. در این تحولات معادله دوستان و دشمنان دچار تحول مشخصی شده است. نزدیکی ملموسی بین اهداف معارضان، منافع و اهداف آمریکا، ترکیه، قطر و اسرائیل و حتی عربستان دیده می شود. هر چند نانوشته و ناخواسته هم باشد. اروپا نیز به شدت در صدد فشار بر ایران و کاهش نفوذ منطقه ای جمهوری اسلامی میباشد. مثلا نوع مواجه گروه های مسلح کردی با معارضان و ارتش سوریه که به نفع شورشی هاست، یا نقش اوکراین.
۴. با توجه به ضعف شدید قدرت نظامی ارتش سوریه، و تغییر توان و موقعیت گروه های مقاومت، آینده سوریه بیشتر به استراتژی نظامی و امنیتی روسها وابسته خواهد بود. تعلل روسها و یا ناتوانی آنها در حمایت از دولت بشار در این بحران، روند تحولات میدانی را به نفع گروه های شورشی پیش خواهد برد و چه بسا پیشرویها در آینده ای نزدیک به دروازه های دمشق برسد.
۵. معارضان به لحاظ استراتژی عملیاتی مثلا همگرایی نظامی، تجهیزات و توانمندیها و نیز روش و نوع رفتار و برخورد با اسرا یا مردم در مناطق آزاد شده کاملا متفاوت به نظر میرسند و این آمادگیها با کمک متحدین منطقه ای مانند ترکیه و قطر از چند سال گذشته آغاز و برای چنین عملیاتی کاملا آمادگی داشته اند.
@barsakht
#میرقاسم_بنی_هاشمی
@banihashemi_mirghasem
قطعیتها و ابهامات بحران سوریه
@barsakht
🔹پیچیدگی، درهمتنیدگی و سرعت وقوع تحولات و رخدادهای سیاسی از خصایص سیاست، امنیت و جنگ در دوره کنونی است. این مختصات سبب شده است تا همواره غباری از ابهام و پیشبینی ناپذیر بودن بر آن رویدادها سایه بیفکند. بحران و جنگ در سوریه که اندکی پس از اعلام آتشبس در لبنان آغاز شد، از این منظر برای کارشناسان شگفتانگيز بود. شاید مهمترین پرسش در این باره این باشد که روند ترتیبات امنیتی و نتیجه آن چگونه شکل خواهد گرفت و به چه سمتی پیش خواهد رفت؟ در این باره چند نکته اساسی را باید مدنظر قرار داد؛
🔻۱ـ اهمیت سوریه و ژئوپلیتیک آن برای همه مسئولان و فرماندهان جبهه مقاومت و نیز آمریکا و رژیم صهیونیستی، مسجل و آشکار است؛
🔻2ـ به طور طبیعی سرنوشت درگیری را طرفی که شروع کرده است، تعیین نمیکند. شرایط میدان را آن نیرویی که مشروعیت و استقامت دارد، تعیین میکند؛ اما مشکلات اقتصادی سوریه، سبب شده است موضوع استقامت بین بدنه دفاع مردمی و امنیتی تحتالشعاع قرار گیرد؛
🔻3ـ سازمان رزم اضلاع مختلف جبهه مقاومت و فرماندهان آن، فعالتر و منسجمتر از بحران قبلی در سوریه و البته با تجربه بیشتر در میدان حاضر شدهاند؛ اما انگیزه و توان ارتش سوریه، مهمترین عنصر تعیینکننده است؛
🔻۴ـ صحنه تاکتیکی جنگ کاملاً سیال است و هر لحظه به نفع طرفهای مختلف در حال تغییر است. این خصلت و ماهیت حقیقی جنگها به شمار میآید؛
🔻5ـ ارتش سوریه طی هفت، هشت سال گذشته در حد فاصل ادلب تا حلب و تا حماة در وضعیت آتشبس بوده و طولانی شدن دوره آتشبس، چنین نیرویی را در لحظه عملیات تهاجمی گروه تروریستی که با حمایت قوی وارد صحنه شده، دچار ضعف میکند؛
🔻۶ـ یک تجربه قبلی مهم وجود دارد؛جبهه مقاومت طی چند دهه گذشته در هیچ جنگی پای نگذاشته، مگر آنکه با همه دشواریها از آن با نصرت و فتح خارج شده باشد، مشروط بر همراهیهای حداکثری جغرافیای جنگ.
🔸تجربه جنگهای پيشين و از جمله نبرد جاری در منطقه نشان میدهد، سرنوشت جنگ لزوماً در میدان جنگ و جنگيدن معین نمیشود؛ بلکه ضرورت دارد به الزامات فرامیدانی آن نیز توجه کرد. اراده و هماهنگیهای سیاسی و همراهیهای اجتماعی جغرافیای جنگ با اضلاع گوناگون جبهه مقاومت در این زمینه اجتنابناپذیر است. کل آنچه اکنون در سوریه جریان دارد، جدای از آنکه میتواند منشأ داخلی نیز داشته باشد، یک پروژه خطرناک آمریکایی و صهیونیستی است. اولویت اصلی و قطعی و نیز دشمن حقیقی را باید از این منظر دید و تحلیل کرد و باید به هر نحو ممکن در برابر این پروژه مخاطرهآمیز ایستاد.
🆔 eitaa.com/barsakht
در سوریه چه اتفاقی افتاده است؟
@barsakht
سوریه امروز با شرایطی بحرانی مواجه است که نتیجه سیاستها و فشارهای متعددی است. فشارها و تنگنظریهای بشار اسد نسبت به جبهه مقاومت، تحت تأثیر شرایط تحمیلی امارات و عربستان سعودی که وعده حمایت مالی به سوریه داده بودند، باعث شد اسد با دست خود، دوستان واقعیاش را محدود کند و آنها را در موقعیتی دشوار قرار دهد. این تصمیمات نادرست به شکلگیری وضعیتی انجامید که اکنون نظام سوریه را در آستانه بحرانی جدی قرار داده است.
از جمله عوامل تشدیدکننده این بحران میتوان به اجبار جبهه مقاومت به تخلیه اماکن استراتژیک، انحلال نیروهای دفاع وطنی - که بهعنوان یک نیروی مردمی با حمایت ایران شکل گرفته بود - و کاهش شدید نیروی انسانی محور مقاومت در سوریه اشاره کرد. علاوه بر این، پذیرش دستورات تحمیلی تحت نظارت اسرائیل از سوی امارات و روسیه، همراه با وعده پرداختهای میلیارد دلاری، نقش مهمی در تضعیف موقعیت سوریه ایفا کرده است.
در کنار این موارد، عدم انجام اصلاحات سیاسی جدی و بیتوجهی به راهکارهای پیشنهادی ایران، بهویژه در حوزههای سیاسی و اجتماعی، مزید بر علت شده است. همچنین، فروپاشی اقتصادی ناشی از تحریمهای شدید جهانی و ناتوانی دولت در برقراری گفتوگو با مردم و توجیه و همراه کردن آنها در تحمل این فشارهای سنگین، نظام سوریه را به نقطه بحرانی رسانده است.
✍️حسین کازرونی
@barsakht
نتایج حاصل از نشست دوحه و توافق سهجانبه میان ترکیه، ایران و روسیه
@barsakht
✍سامح عسکر تحلیلگر مصری:
▪️این توافق شامل توقف حملات نظامی گروههای تروریستی جولانی و القاعده است و ترکیه متعهد شده تا دستور توقف این عملیاتها را به این گروهها صادر کند.
▪️طبق توافق، وضعیت فعلی تا آغاز گفتوگوهای سیاسی میان مخالفان مشروع و دولت سوریه ادامه خواهد داشت.
▪️منظور از مخالفان مشروع، احتمالاً شخصیتهای غیرنظامی در تبعید است و جولانی به هیچ عنوان در این روند مشارکت نخواهد داشت؛ چراکه همه بر این باورند که او یک تروریست است و افکارش تهدیدی جدی برای وحدت سوریه محسوب میشود.
▪️به نظر میرسد روسیه به ترکیه هشدار داده است که در صورت ادامه عملیاتها، هیچ فرصتی برای گفتوگو باقی نخواهد ماند. این هشدار به ویژه پس از تصمیم احتمالی پوتین برای مقابله نظامی با القاعده، جدیتر شده است.
▪️در روزهای گذشته، روسیه در عملیاتها دخالتی نداشت و منتظر برگزاری نشست دوحه بود، اما اکنون قرار است روسیه و ایران در دفاع از دمشق و پاکسازی مناطق اشغالشده توسط تروریستها مشارکت کنند.
▪️همچنین احتمالاً تهدیدهایی از سوی برخی بازیگران منطقهای به ترکیه منتقل شده است مبنی بر اینکه اجازه نخواهند داد القاعده کنترل سوریه را در دست بگیرد. این بازیگران حتی ممکن است در حمله به این گروه مشارکت کنند. شناسایی این بازیگران را به شما واگذار میکنم.
▪️ترکیه اکنون ۴۸ ساعت فرصت دارد تا این توافق را اجرایی کند؛ در غیر این صورت، درگیریهای بزرگی در سوریه آغاز خواهد شد.
▪️تا این لحظه، ارتش سوریه و متحدانش وارد جنگ جدی نشدهاند و بیشتر تحرکات به توافقها و عقبنشینیها محدود بوده است، از جمله توافقهایی با کردها برای تحویل مرزها و برخی استانها به منظور تضعیف اردوغان. اما درگیریهای واقعی به زودی از حمص و القصیر برای دفاع از مرزهای لبنان آغاز خواهد شد و سپس به مناطق حومه حلب، حمص و ادلب گسترش پیدا میکند.
⏪البته، در این ۴۸ ساعت احتمال وقوع اتفاقات غیرمنتظره نیز وجود دارد.
@barsakht
🔰 سقوط اسد
✍ سید علیرضا آلداود
سقوط اسد حاصل ایجاد اختلال محاسباتی برای او توسط نفوذیها بود.اسد پیش از سقوط از قدرت، در اذهان و قلوب مردمش با سلاحهای جنگ شناختی سقوط کرده بود.
پس از شکست داعش توسط شیرمردان مدافع حرم با فرماندهی شهید حاج قاسم سلیمانی، در محاسبات بشار اسد گرگها اختلال محاسباتی ساختند و با نفوذ موریانه وار، سرمایه اجتماعی سوریه را طی کمتر از ۷ سال نابود کردند.
از شب گذشته که اخبار سقوط نظام سوریه و واکنش مردم این کشور را دیدم یاد این فرمایشات رهبر حکیم انقلاب اسلامی در دیدار با بسیجیان افتادم:
امام خامنهای حفظه الله: «طرف با نقشه وارد میدان شده. برنامه هم این است که کاری کنند که ملّت ایران عقیدهاش بشود عقیدهی سران انگلیس و آمریکا و امثال اینها... دنبال این است که بر مغزها تسلّط پیدا کند. اگر مغز یک ملّتی را توانستند تصرّف کنند، آن ملّت سرزمین خودش را دودستی به دشمن تقدیم میکند. برای این کار شروع میکند محتوای ذهنی برای ذهن فعال جوان درست کردن. اینهمه دروغ، حرفهای انحرافی و تهمت برای این است.» ۱۴۰۱/۸/۱۱ و ۱۴۰۱/۹/۵
پ ن:
سلاحهای جنگ شناختی دشمن در ایران ما هم فعال هستند. مراقب نفوذ موریانهها باشیم.
@barsakht
سوریه به کدام سمت خواهد رفت؟
@barsakht
▪️ بشار اسد رفت، این مهم ترین خبر روز 18 آذر بود؛ ولی الان سئوال اصلی این است که پس از بشار اسد چه اتفاقی خواهد افتاد؟ سناریوها را می توان اینگونه نوشت:
1⃣ _ سناریوی تشدید تنش ها و فرو رفتن سوریه درجنگ داخلی.
2⃣ _ سناریوی استقرار یک دولت مرکزی جایگزین بشار که می تواند شامل موارد ذیل باشد:
⏪ استقرار یک دولت و حاکمیت تکفیری توسط جبهه النصره یا همان تحریر الشام،
⏪شکل گیری یک دولت و حاکمیت اسلامی غیر تکفیری ،
⏪ شکل گیری یک دولت با سکولارهای فراری مانند ریاض حجاب.
▪️مطمئن باشید که غربی ها اجازه دو دولت اول را نخواهند داد؛ اما در یک نگاه کلی می توان گفت که آمریکایی ها و صهیونیست ها در سوریه به دنبال سه هدف عمده خواهند رفت:
⏪ تلاش برای حفظ آشوب مدیریت شده،
⏪ عدم شکل گیری یک دولت قوی یا شکل گیری دولتی بدون اقتدار مرکزی،
⏪ تلاش برای موازنه و توزیع ضعف بین همه طرف های درگیر.
▪️سال هاست که آمریکایی ها و صهیونیست ها به دنبال نظم نوینی هستند که از آن دولت های ضعیف و بازتولید خشونت و درگیری بیرون می آید. به قهقهه های امروز فیدان و اردوغان نگاه نکنید؛ دیر یا زود همه منطقه از جمله اردوغان و مرتجعین خواهد فهمید که زدودن نظم فعلی به معنای استقرار نظم نوین و مطلوب آن ها نخواهد بود.
⏪ مدافعین حرم و سردار دل ها سال ها تلاش کردند تا نظم نیم بند فعلی به هم نخورد و راهبرد صهیونیست ها به ثمر ننشیند، مطمئن باشید جولانی ها و گولانی ها بلای جان اردوغان ها و بن سلمان ها خواهند شد.
✍️یعقوب_ربیعی
@barsakht
چراییِ سقوط سوریه و آیندۀ محور مقاومت
@barsakht
🔹سوریه مورد توطئه و تهاجمی قوی از سوی ائتلاف بینالمللی آمریکا، رژیم صهیونیستی و ترکیه قرار گرفته که راهبرد خطرناک آن، قطع رابطۀ ایران با جبهۀ مقاومت، شکاف در امت اسلامی، کوچکسازی قاعدۀ قدرت جمهوری اسلامی و محدودسازی قدرت بازیگری و تاثیر نظام در مرزهای خود است.
🔹حضور و نفوذ جمهوری اسلامی در کشورهای اسلامی از جنس حضور دیگران و صرفا دارای ماهیت نظامی نیست. حضور ایران در منطقه معنوی، عقیدتی، فکری، فناوری و فرهنگی است و این نفوذ با سقوط دولت سوریه هم از بین نخواهد رفت.
🔹وجود بشار اسد در راس حکومت سوریه هم برای ایران و هم برای او یک فرصت بود. ایران از این فرصت برای تقویت جبهۀ مقاومت و ارتقای حکمرانی در سوریه استفاده کرد ولی او به اندازۀ کافی به توصیههای جمهوری اسلامی در خصوص مردمسالاری و دفاع مردمی توجه ننمود.
🔹همراهی نکردن مردم با دولت بهدلیل اوضاع وخیم اقتصادی، ضعیف شدن ارتش و آلوده شدن به فساد، اعتماد دولت سوریه به برخی وعدههای دولتهای خارجی در ازای دست برداشتن از مقاومت برخی از همین اشتباهات است.
🔹تا جایی که همانگونه که حتی در رسانهها نیز بهچشم میخورد، بشار حتی تا همین چند روز قبل هم درخواست صریحی از جمهوری اسلامی برای کمک نکرده بود در حالیکه روشن بود نظام حکومتی سوریه توان لازم برای ایستادگی را ندارد.
🔹پیروزی گروههای مسلح تکفیری آغازی بر فتنه در کشورهای منطقه و حتی اروپا خواهد بود. این یک پدیدۀ مسموم، مرموز و شوم است که دامنگیر بشریت شده و هیچ کشوری، حتی خود ترکیه نیز از آن در امان نخواهد ماند.
@barsakht
۱۲ روز دیگر قرار بود آمریکا با شروطی تحریمهای سوریه را بردارد!
@barsakht
🔹رویترز چند روز قبل (۲ دسامبر) در گزارشی عجیب به نقل از چند منبع آگاه اعلام کرد که امارات، آمریکا و بشار اسد مدتهاست در حال انجام توافقاتی هستند تا در صورتی که اسد روابطش را با ایران خاتمه ببخشد و راههای تسلیحاتی حزبالله لبنان را قطع کند، تحریمهای سوریه را در ۲۰ دسامبر دیگر تمدید نکرده و ملغی کنند!
🔹اگرچه دولت بشار اسد امروز سقوط کرد، اما جالب اینجاست که تا ۲۰ دسامبر که در این گزارش به عنوان سالروز انقضای تحریمهای سوریه عنوان شده است، تنها ۱۲ روز مانده بود!
http://eitaa.com/barsakht
چرا ایران وارد سوریه نشد؟
@barsakht
🔹زمانی که داعش در سوریه ظهور کرد و شرایط امنیتی برای سوریه سخت شد دولت این کشور طی روندی رسمی از ایران درخواست کمک کرد.
🔹تحولات سریع سوریه در یک هفتۀ گذشته و مداخله نداشتن ایران در این تحولات مسئلهای است که باید در عوامل مختلف جستجو و تحلیل کرد.
🔹تروریستها جهش ژنتیکی پیدا کردند و دست از خشونت برداشتند و ژست دیپلماتیک به خود گرفتند. مردم سوریه نیز دیگر به مانند قبل از ارتش سوریه در قبال تروریست ها حمایت نمیکردند.
🔹ارتش سوریه نیز بهدلایل مختلف از جمله ضعفهای اعتقادی و اقتصادی دیگر مانند قبل انگیزه مقابلۀ در برابر تروریستها را نداشت.
🔹اما مهمترین تغییر در خود بشار اسد بود. آخرین دیدار اسد با رهبر انقلاب حاوی نکتۀ مهمی بود. رهبر انقلاب ۱۰ خرداد امسال تذکری به بشار دادند.
@barsakht
🔹این تذکر ناشی از شناخت واقعی از صحنه بود. ایران پیش از آغاز جنگ در لبنان، بارها تذکرات لازم را درباره تقویت قوای تروریستها به اسد اعلام کرده و حتی پیشنهاد لازم را بهصورت رسمی به او داده بود اما به این تذکرات توجه نشد.
🔹ادامۀ این روند تا آخرین ساعات سقوط اسد نیز ادامه داشت. حضور بالاترین رده مقامات ایرانی برای مذاکره با اسد نشاندهنده عزم جدی ایران برای تقویت اسد بود اما یک خطای راهبردی سبب شد بشار در سراشیبی سقوط قرار گیرد و آن همان تذکر رهبر انقلاب بود؛ اسد دلخوش به وعدههای جریان عربی و غربی منطقه شد.
🔹ایران نیز زمانی که تمایل نداشتن اسد را برای حمایت میدانی دریافت کرد بنا را بر دخالت نکردن گذاشت اما تلاش خود را برای متقاعد کردن اسد تا آخرین لحظه ادامه داد اما اسد زمانی متوجه توخالی بودن وعدههای دشمنان خود شد که کار از کار گذشته بود./فارس
@barsakht
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از آمدن حافظ اسد تا رفتن بشار اسد در ۳ دقیقه!!
@barsakht
«سقوط اسد: روایتی از جدال هژمون و رؤیای ملتها»
این روزها بعد از سقوط شوک آور بشار اسد، هر کسی از ظن خود یار ماجرا شده و سقوط او را متوجه به یک کانون خاص ارزیابی میکند و بر اساس آن تجویزاتی صادر میکند. برخی مانند اصلاح طلبان با اتخاذ یک دیدگاه رمانتیک و با اقتباس از ادبیات اندرزنامه ای حکومت های استبدادی را تشویق به اصلاحات سیاسی و بازگشت به اعتماد مردم میکنند. در نقطه مقابل اصولگرایان اعتماد به آمریکا و برخی از دولت های منطقه ای متحدش را مهمترین عامل شکست بشار اسد میدانند. آنان با استناد به نقل قول های رسمی و غیررسمی فقدان روحیه رزم آوری بشار اسد را موثرترین عامل بعنوان متغیر نهایی رقم زننده وضعیت سیاسی امروز سوریه میدانند. منتقدین سیاست خارجی ج.ا خیانت روسیه را پررنگ میکنند و ماجرای پیش آمده را به معاملات پشت پرده احتمالی روسیه و ترکیه نسبت میدهند.استراتژیست ها و ملیتاریست ها نیز از ضعف امکانات راهبردی نیروهای مقاومت پس از ماجراهای ۷ اکتبر سخن میگویند.
هر چند بدوا اینطور به ذهن خطور میکند که این عوامل همه در تبیین چندوجهی اجتماعی و سیاسی جهان انضمامی موثر است اما فقدان یک نظریه معتبر علمی در تحلیل، شطح گویی را تا به آنجا می رساند که برخی سقوط اسد را به فیلتر نبودن شبکه های اجتماعی یا رویکرد نئولیبرالی اقتصاد سوریه نسبت میدهد. مشخص است دز چنین عرصه مشوبی از تحلیل نه تنها نمی توان از تجربه سوریه درس گرفت بلکه تجویزاتی صادر خواهد شد که به گمراه کردن بیشتر دیگران منجر خواهد شد.
در روابط بینالملل، عوامل ساختاری و غیرساختاری به دو دسته از مولفههایی اشاره دارند که بر رفتار دولتها و سایر کنشگران بینالمللی تأثیر میگذارند. عوامل غیرساختاری، به جنبههای داخلی، هویتی، فرهنگی و روانشناختی کنشگران اشاره دارند که در تبیین رفتار آنها نقش دارند. این عوامل معمولاً در نظریات سازهانگارانه و لیبرال برجسته میشوند. در نقطه مقابل عوامل ساختاری است که به آن دسته از ویژگیها و نیروهایی اشاره دارند که از ساختار نظام بینالملل نشأت میگیرند و بهطور مستقیم یا غیرمستقیم رفتار کنشگران را محدود یا هدایت میکنند. این عوامل عمدتاً از دیدگاههای ساختارگرا (مانند رئالیسم) مورد تأکید قرار میگیرند.
واقعیت این است که بدون توجه به متغیرهای ساختاری مانند ویژگیهای نظام بینالملل، مداخله قدرت های بزرگ و نقش هژمونی و سلطه نمیتوان متغیرهای سطح واحد مانند ایدیولوژی و فرهنگ، شخصیت و ویژگی رهبران و فشارهای داخلی را تبیین کرد. مساله اصلی این نیست که در کشورهایی که از رنج استبداد ساقط میشوند دموکراسی نیست. مساله اینجاست که آمریکا اجازه نمیدهد که دموکراسی و تقویت مناسبات دو جانبه دولت و ملت در این کشورها شکل بگیرد. هژمون و سلطه به یک فرمول و معادله ای دست یافته است: فشار اقتصادی برای برهم زدن شالوده های مدنی و ایجاد تنگنای ژئوپلتیک برای تخلیه امکانات راهبردی و هجمه تبلیغاتی برای برهم زدن تعادل های عقلانی و آغاز فرایند تساقط!
از این واقعیت نمی توان غافل شد که غرب نظریه صلح دموکراتیک را برای همان غرب میخواهد و تجویزات دموکراتیک آنها صرفا اهرم فشاری برای دامن زدن به تضادهای اجتماعی کشورهایی است که در جغرافیای خود مستقل از غرب تولید قدرت میکنند و چنانچه در این کشورها امر بر تقویت جامعه مدنی و تقریب مردم و حکومت دائر شود غرب خود بزرگترین دشمن دموکراسی در این کشورها خواهد بود. هر چقدر هم شما مسئولین را به بازگشت به مردم تشویق کنید در آینده نظام جهانی به سرکردگی آمریکا علی رغم دادخواهی و ژست دموکراسی شما خواهند کوشید تا با فشار و مهار شدید ایران در محیط سیاست خارجی، تسهیل کننده و تزریق گر نوعی از رادیکالیسم دوگانه (اجتماعی و حکومتی) باشند تا با بروز بحران های درونی مانعی جدی بر سر راه توسعه سیاسی در ایران باشند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 روایت دکتر مرندی از عوامل مهم سقوط سریع سوریه
🔶 «دکتر سید محمد مرندی» تحلیلگر سیاسی:
🔺دولت سوریه خواستار نزدیکی به کشورهای عربی شد از جمله عربستان سعودی و امارات، سوریها به همین خاطر از ایران فاصله گرفتند.
🔺پس از اینکه دهها هزار جنگجوی خارجی توسط اردوغان و آژانسهای اطلاعاتی غربی و با کمک حکام مستبد کشورهای خلیج فارس وارد سوریه شدند، ایرانیها آماده بودند اما ایران بدون حمایت رئیس جمهور و دولت سوریه نمیتوانست به آنجا برود و به تنهایی بجنگد.
🔺یک ژنرال در ارتش سوریه ماهانه 40 دلار درآمد داشت تروریستهای القاعده تا 2 هزار دلار در ماه درآمد داشتند، بنابراین وقتی اقتصاد آنها خالی شد، ارتش ضعیف شد و قادر به دفاع از خود نبود.
@barsakht
صحنهگردانان لیبیسازی سوریه چه در سر دارند؟
@barsakht
▫️ ایدهی «اسرائیل بزرگ» یا چشمانداز «از نیل تا فرات» که در پرچم رژیم صهیونیستی نیز منعکس شده، طرحی سیاسی است که مقدّمات آن از مسیر تغییر نقشه و بالکانیزاسیون منطقهی موسوم به «خاورمیانه» شامل غرب آسیا و شمال آفریقا محقّق میشود.
در سال ۱۹۸۲ اودِد ینون، مشاور آریل شارون، طرحی را در نشریه عبری کیوونیم منتشر کرد که پیشنهاد میکرد اسرائیل با تجزیهی کشورهای همسایه به واحدهای کوچکتر و ضعیفتر، باید به دنبال تضمین تسلّط منطقهای خود باشد. عملیاتی کردن این طرح، مستلزم بهرهبرداری از شکافهای قومی، مذهبی و فرقهای در این کشورها برای ایجاد موزاییکی از دولتهای کوچکتر و مدیریتپذیرتر است.
▫️شمای کلّی طرح ینون چنین است:
۱. اردن: با پایان دادن به حکومت خاندان هاشمی، اردن باید به یک کشور فلسطینی تبدیل شود. بدین منظور میبایست غزّه و کرانهی باختری به اشغال کامل دربیاید و به عبارتی در کرانهی باختری تا اردن پاکسازی قومیتی صورت گیرد. نتیجتاً هم مسئلهی ملّیگرایی فلسطینی حل میشود و هم فشارهای جمعیتی و سیاسی بر اسرائیل کاهش مییابد.
۲. عراق: در این طرح عراق به سه واحد متمایز تقسیم میشود که بر اساس خطوط قومی و فرقهای از هم جدا شدهاند:
@barsakht
▫️یک دولت کردی در شمال، یک کشور سنّی در مرکز، و یک کشور شیعه در جنوب.
۳. مصر: این طرح از تقسیم مصر به چند کشور کوچکتر، از جمله یک دولت مسیحی قبطی حمایت میکند که باعث تضعیف قدرت مرکزی این کشور و کاهش تهدید آن برای اسرائیل میشود.
۴. لبنان: طرح مطلوب برای لبنان، تقسیم آن به چهار دولت مسیحی مارونی، یک دولت سنّی، یک دولت شیعه و یک دولت دروزی است تا تنوّع فرقهای لبنان در آن منعکس شود و توانایی آن برای به چالش کشیدن اسرائیل به حداقل ممکن برسد.
۵. سوریه: بر مبنای این استراتژی سوریه بر مبنای اختلافات قومی، مذهبی و فرقهای به چهار پارچه تقسیم میشود: یک دولت علوی در امتداد ساحل، یک دولت سنّی در مرکز، یک دولت کردی در شمال، و یک دولت دروزی در جنوب.
▫️ در دورهی بوش پسر که منطقهی غرب آسیا تحتالشعاع فضای سیاسی پسایازده سپتامبر قرار گرفته بود، مقامات و صاحبمنصبان نئوکان تحت تأثیر افکار مشاورانی چون پل ولفوویتز، داگلاس فیث و دیوید ورمسر، سیاست خارجی تهاجمی را در دستور کار قرار دادند که با ایجاد بیثباتی، تکهتکه کردن و بمباران عراق آغاز شد، با محاصرهی نوار غزه، بمباران هوایی سوریه طی جنگ داخلی (از ۲۰۱۱ تا اکنون) و ظهور داعش به اوج رسید و با طرح غیرقانونی الحاق کرانه باختری و اغوار اردن مطابق طرح معامله قرن، و اشغال کامل بلندیهای جولان ادامه یافت.
▫️آنچه که در ۱۴ ماه گذشته در دستور کار دولت اشغالگر اسرائیل بوده، سناریوهایی که برای غزّهی پساجنگ و حزبالله در جنوب لبنان مدّ نظر دارد و نیز پروژهی جاری بالکانیزه کردن سوریه، همگی در متن چنین چشماندازی قابل فهمتر میشود.
▫️ اکنون به نظر میرسد که محتملترین سناریویی که پیشاروی سوریه قرار خواهد گرفت، بالکانیزاسیون با درجات اعلای بیثباتی است که با لیبیسازی بیشتر قرابت دارد:
الف) تقسیم سوریه به سه بخش
۱. یک منطقهی کوچک علوی/شیعی که کرانهی ساحلی و اطراف دمشق را شامل میشود.
۲. یک منطقهی نسبتاً وسیع سنّینشین در مرکز که به منطقهی حائل مورد نظر ترکیه در شمال و شمال غرب متّصل میشود.
۳. یک منطقهی کردنشین که از شمال شرق و جنوب شرق تا جنوب سوریه و منطقهی دروزینشین را در برمیگیرد و از طریق یک کریدور کردی/دروزی به جولان اشغالی و رژیم اسرائیل متّصل میشود. (چندی پیش گیدئون ساعر وزیر امور خارجهی اسرائیل، «کردها» و «دروزیها» را متحدانی قوی برای اسرائیل خوانده بود.)
ب) تقسیم سوریه به چهار بخش
۱. یک منطقهی کوچک علوی/شیعی که کرانهی ساحلی و اطراف دمشق را با هماهنگی روسیه شامل میشود.
۲. یک منطقهی نسبتاً وسیع سنّینشین که قسمتی از مرکز، کرانهیشمالی و مناطق شمال غربی را در هماهنگی با ترکیه شامل میشود.
۳.یک منطقهی کردنشین که از شمال شرق و جنوب شرق تا بخشهایی از مناطق مرکزی را در برمیگیرد و تحت هماهنگی با ایالات متّحده و اسرائیل شکل میگیرد.
۴. یک منطقهی دروزینشین در جنوب و جنوب غرب، که از دمشق و قنیطره تا درعا و السویداء را در کرانهی مرز آلفا و جولان اشغالی در هماهنگی با رژیم اسرائیل شامل میشود.
▫️ تقسیم سوریه به سه یا چهار دولت، مهمترین اثر وضعی خود را بر عراق خواهد گذاشت و کانونهای مستعد بیثباتسازی را به سرعت فعال خواهد کرد. دیری نخواهد پایید که دامنهی دورتر اثرات تجزیهی سوریه در کرانههای ایران نیز هویدا میشود و از مرزهای شرقی تا جنوب قفقاز و مرزهای غربی ایران را متأثّر خواهد کرد.
✍️خانم پریسا نصرآبادی
@barsakht
۲۱ آذر ؛ بازگشت آذربایجان به آغوش وطن
@barsakht
🔸️ ۲۱ آذرماه سال ۱۳۲۵ ، یک روز بسیار مهم و تاثیرگذار در تاریخ معاصر ایران به شمار می رود.
🔸️در این روز ارتش ایران پس از برتری بر فرقه جدایی طلب دموکرات به رهبری پیشه وری ، وارد تبریز شد ، و آذربایجان را به خاک وطن بازگردانید.
🔸️اگرچه حکومت سابق از این روز همواره بهره برداری می نمود، اما این نکته را نباید فراموش کرد که از شهریور ۱۳۲۰ تا ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ ، محمدرضا پهلوی یک پادشاه مشروطه بود و قدرت اندکی در عرصه سیاسی داشت و مجالس و نخست وزیران آن دوره را باید تاثیرگذارترین متغیرها در شکل دهی تحولات دانست.
🔸️ریشه بحران به شکل گیری فرقه دموکرات آذربایجان در تیرماه ماه سال ۱۳۲۴ بازمی گشت؛ پانزدهم تیر سال ۱۳۲۴ ، فرمان حزب کمونیست شوروی، برای "اقدام به تشکیل یک حرکت تجزیه طلبانه در آذربایجان و دیگر استانهای ایران شمالی" ابلاغ و به امضای رهبر وقت آن رسید.
🔸️در پی این فرمان، میرجعفر باقروف رئیس جمهور آذربایجان شوروی با پیشه وری دیدار کرده و مقدمات شکل گیری فرقه دموکرات را فراهم نمود .
🔸️نکته جالب اینجاست که جعفر پیشه وری از جمله ایرانیان وطن پرستی بود که با نشریه "آذربایجان جزء لاینفک ایران" همکاری جدی داشت و اکثرا به زبان پارسی مطلب می نوشت؛ اما پس از حوادثی چون رد اعتبارنامه اش در مجلس چهاردهم توسط هواداران سید ضیاءالدین طباطبایی و برخی توده ای ها ، وی که فردی به شدت قدرت طلب ، توانمند و البته باهوش بود تحت تاثیر باقروف قرار گرفت و رهبری فرقه جدایی طلب دموکرات را پذیرفت و در شهریور ۱۳۲۴ این دولت وابسته به همسایه شمالی رسما آغاز به کار کرد .
🔸️البته از جمله علل دیگر گرایش پیشه وری به روسها را می توان اعتقاد قلبی به آرمان کمونیسم و شخص استالین دانست و اینگونه بود که او کورکورانه دستورات کرملین را اجرا می کرد .
🔸️در آبان ۱۳۲۴ ، شبه نظامیان فرقه دموکرات به فرماندهی غلام یحیی دانشیان با حمایت ارتش شوروی (که بعد از اشغال شمال ایران در شهریور۲۰ هنوز نیروهایش را خارج نکرده بود ) در سراسر مناطق آذربایجان پراکنده شدند و پادگان های ارتش و مراکز حکومتی را به تصرف درآوردند و تا زنجان پیش رفتند .
🔸️مردم آذربایجان اما با فرقه پیشه وری همراهی نداشتند که ۲ دلیل عمده داشت ؛ اول علاقه آنان به ایران و هویت ایرانی خود و دوم گرایشات شدید مذهبی و شیعی و داشتن این اعتقاد که کمونیست ها کافرند و همکاری با آنان حرام.
@barsakht
🔸️محمدرضا پهلوی که در تنگنا قرار گرفته بود و می دانست نمی تواند بحران را مدیریت کند ، در بهمن ماه ۱۳۲۴ دولت را به مخالف دیرینه اش احمد قوام السلطنه سپرد و او نیز سعی در حل مسئله آذربایجان از طریق کیاست و اقدامات دیپلماتیک نمود .
🔸️ نخست وزیر جدید در اولین فرصت در یک اقدام تاکتیکی برخی وزارت خانه ها را به افراد توده ای سپرد تا اعتماد مسکو را جلب کند و پس از آن به دیدار استالین رفت.
🔸️قوام در دیدار با رهبر شوروی وعده امتیاز نفت شمال را در برابر خروج نیروهای ارتش سرخ از خاک ایران مطرح ساخت که البته استالین به طورجدی با آن موافقت نکرد اما پس از فشارهای آمریکا ، سادچیکف سفیر شوروی در فروردین ماه ۱۳۲۵ ، قراردادی را با قوام السلطنه امضا کرد و پذیرفت نیروهای کشور متبوعش در قبال امتیاز مهم نفت شمال از مناطق آذربایجان و کردستان خارج شوند.
🔸️نیروهای شوروی با وعده آغاز به کار مجلس پانزدهم و تصویب امتیاز نفت شمال توسط طرفداران قوام ، چندی بعد از خاک ایران خارج شدند و ارتش نیز در اول آذرماه همان سال حمله به نقاط اشغالی و مراکز فرقه دموکرات را آغاز کرد .
@barsakht
🔸️ در اوایل کار ، فدائیان و مسلحین تحت فرمان غلام یحیی دانشیان به سختی مقاومت کردند اما جنگ اصلی در ۱۸ آذرماه در قافلانکوه اتفاق افتاد .
🔸️پس از یک روز درگیری شدید ، ارتش ایران فاتحانه این نبرد را به سود خود خاتمه داد و در نتیجه کمر نیروهای نظامی تجزیه طلب شکسته شد و در ۱۹ آذرماه پیشه وری و حامیانش دانستند که کار آنان تمام شده است.
🔸️در نتیجه به همراه ۳۰ هزار نفر از طرفداران فرقه به باکو و دولت باقروف پناه بردند .
🔸️ارتش ایران در ۲۱ آذرماه با اقتدار و استقبال دهها هزار نفر از مردم مذهبی و وطن پرست تبریز وارد این شهر شد و رسما آذربایجان به خاک ایران بازگشت.
🔸️عاقبت کار پیشه وری اما تلخ بود زیرا وی در سانحه ای رانندگی که توسط میرجعفر باقروف طراحی گردیده بود ، مجروح و در بیمارستان کشته شد.
🔸️اما چرخ روزگار به ضرر باقروف طراح تجزیه آذربایجان از ایران نیز چرخید و پس از مرگ استالین و روی کار آمدن خروشچف ، او نیز به دلیل جنایاتش و دخالت در قتل ۷۰ هزار نفر ، اعدام شد .
✍️علیرضا تقوی نیا
@barsakht
💥پس از سقوط فرقه، یک نفر در تبریز میخواست سر فرزندش را در پای شاه ببُرد...!
✍️علی مرادی مراغه ای
✅در ۲۱ آذر هستیم روز ظهور و سقوط فرقه دمکرات آذربایجان.
من به مناسبت فرقه، چهار کتاب نوشته ام و دهها مقاله و کنفرانس که در کانال هستند و هر چهار کتاب را از بخش آرشیو کانال اینجا میتوانید دانلود کنید. اما در اینجا به موضوع سفر شاه به تبریز پس از سقوط فرقه و حواشی آن می پردازم.
♦️سفر شاه در خرداد ۱۳۲۶ یعنی چند ماه پس از سقوط فرقه بود روزنامه ها در پایتخت از استقبال پرشور مردم آذربایجان از شاه نوشتند اما در این سفر، اتفاقی زشتی نیز رخ داد که برخی نشریات تندرو مانند «مرد امروز» به سردبیری محمد مسعود و «آتش» به سردبیری میر اشرافی به آن اشاره کرده اند.
در تبریز در میان استقبال کنندگان، ناگهان یک نفر میخواست سر فرزند خودش را در پای شاه ببُرد اما فورا سروان قرباغی که بعدا ارتشبد شد به همراه یکی از افسران دیگر دویدند و چاقو را از دست آن مردک گرفتند!
من در زمان نوشتن کتاب(از زندان رضاخان تا...) در مورد این حادثه بررسی کردم و از شاهدان عینی که هنوز زنده بودند شنیدم که آن مرد به «اكبر چولی» معروف بود او فردی لات منش بود كه در محله گازران ماشين شویی داشت. او در جلوی باغ گلستان، پسرش را براي قربانی بر زمين زد! نگذاشتند آن مردک سر فرزندش را ببرد اما همان زمان آن سیستم، سرِ فریدون ابراهیمی را در آستانه سفر شاه بر دار کرد!
صادق هدایت نیز در نامه ای با طنز تلخی به دوستش چنين نوشته:
«به مناسبت حركت شاه به آذربايجان، فريدون ابراهيمي را دار زدند و عكساش هم در روزنامه آتش بود مردم غيور آن سرزمين روزی یکی دو نفرشان بچه خود را جلوی خاكپای همايونی قربانی ميکنند. سرزمين عجايب است...»
(نامه صادق هدايت به شهيد نورائي، نامه ۲۸، مورخه ۱۴خرداد۱۳۲۶).
♦️هفته نامه «مرد امروز» به سردبیر محمد مسعود ضمن اشاره به استقبال پرشور مردم از شاه نوشت که «مردم شاه پرست هستند و به پای شاه می افتند».
و در مورد مردی که میخواست سر پسرش را در پای شاه ببرد نوشت که بجای بریدن سر فرزندت، همین چاقو را«میخواستی به شکم غلام یحیی فرو کنی!»
(مرد امروز، شماره ۱۱۰، مورخه۱۵ خرداد۱۳۲۶، صص۱ و ۲)
اما در کنار این تملقات و چاپلوسی های مهوع، نشریه«مرد امروز» در همین شماره یک سطری نیز نوشته بود که به نظر من، آذربایجان واقعی آن روز، همان یک سطر بود اما در آن روز شادی و فتح و تملق، آن یک سطر هرگز دیده نشد و آن سطر این بود:
«در تبریز، ده هزار شکایت از دست ماموران و ژاندارمها تحویل شاه دادند»!
و البته نشریه «آتش» نیز ضمن اشاره به این نامه های شکایت، از اوضاع اسف انگیز آذربایجانِ در پس از سقوط فرقه نوشته که:
ديگر براي مردم افسرده آذربایجان، روحی باقي نمانده و «...هيچكس به عرايض آنها رسيدگي نمی كند...و مأمورين، شبها وارد خانه مردم شده غرضشان گرفتن رشوه و طمع در ناموس مردم است»!
(آتش، يكشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۲۶، ش ۳۸۲)
♦️اما مردم ایران اکثرا بر قاعده«الحق لمن غلب» عمل می کنند، یعنی، حق با کسی است که چیره و غالب است و همین باعث میشود اهالی قدرت به آسانی اشتباه کرده و فریب بخورند، آنها کرنش ها و زمین بوسی ها را واقعی و مخلصانه پنداشته و همان ظاهر را ببینند اما از اعماق زیرین جامعه غافل گردند!
اعماق زیرینِ آن روزِ تبریز، آن هزاران نامه های شکایت بود، آنها زبانحال هزاران کشته شده، تبعید گشته و به زندان افتاده بود که دیده نشد، در نتیجه، به خشم و کینه ای مبدل گردید و پرورده شد و شکافی ابدی بین آذربایجان و پهلوی انداخت.
هیچ خشمی، کینه و جنایتی از بین نمی رود و سرانجام با اولین تَرَک و شکافی که پهلوی برداشت خود را نشان داد!
فرزندان ابراهیمی های بردار شده و هزاران داغدیده و تبعید و تحقیر شده در زمان سقوط فرقه، در ۲۹بهمن ۱۳۵۶ش یعنی هنوز یکسال مانده به پیروزی انقلاب، هرگز معلوم نگردید چون سیلی از کجا بیرون آمدند و در مسیر خودشان بانکها، سینماها، هتل، کاخ جوانان، حزب رستاخیز و ماشینهای دولتی را آتش زدند و حتی کنترل تبریز از دست حکومت بدر شد و حکومت چنان غافلگیر گردید که آموزگار (نخست وزیر) گفت:
«قیام کنندگان آذربایجانی نبودند و از آنسوی مرزها آمده بودند...!»
♦️اما چگونه است که آن مردکی که ۳۰سال پیش، فرزند خود را در جلوی شاه میخواست قربانی کند تبریزی بود اما اکنون، این سیل جمعیت چهار کیلومتری که از دانشگاه تبریز تا ایستگاه راه آهن را پوشانده بودند از آن ور مرزها آمده بودند؟!
در آن زمان در میان تبریزیان که استعداد شگرفی در طنز دارند شعری توسط ذوالفقار کمالی سروده شد و دهان به دهان گشت:
جام سیندیران غلامعلی
اوروجعلی لن پنجعلی
هاردان اولدو خارجه لی؟
تبریزلی اؤزی دیر اؤزی
بهمنین ایرمی دوققوزی.
ترجمه
شیشه شکننده غلامعلی
با اورجعلی و پنجعلی
از کجا شد خارجه ای؟!
«تبریزی» خودِ خودش بود
در روز بیست نهم بهمن
می دانستید آمریکا برای دستگیری الجولانی ١٠میلیون دلار جایزه گذاشته و ترکیه گروهش را تروریستی می داند؟
الان که او در دسترس است چرا مانند رهبران القاعده در یمن،سومالی،پاکستان، افغانستان و...مورد هدف قرار نمی گیرد؟
چون اکنون بهره می دهد،امروز اسرائیل بعد از۵٧سال بخش دیگری از خاک سوریه را تصرف کرد و این بهره اول است.
@barsakht
@dr_a_ganji
🔰 دمشق در گرداب خیانت، تجاوز و جهل(۱)
👤 #جعفر_بلوری
@barsakht
🔻۱- فقط یک ساعت - تاکید میکنیم یک ساعت - پس از اعلام آتشبس در لبنان، تروریستهای تکفیریِ چندملیتی، به صورت هماهنگ، مجهز شده به سلاحهای پیشرفته، پهپادهای مدرن، خودروهای زرهی، اطلاعات دقیق و... به شهرهای سوریه حمله کردند و طی حدود ۱۱ روز به دمشق رسیدند. آتشبسها (اینجا بین لبنان و رژیم صهیونیستی) برای تنفس طرفین جنگ است. برای احیای توان و رفع نقصهاست. تروریستها یک ساعت بعد از این آتشبس، به کشوری حمله کردند که، یکی از بازوهای اصلی مقاومت بود. آنها آمده بودند تا رژیم صهیونیستی که از رمق افتاده بود، تنفسی بگیرد و مقاومتی که زخمی بود، نتواند نفس تازه کند! فقط یک روز (نه بیشتر) پس از سقوط دمشق اعلام شد، تروریستها با ترکیه، رژیم صهیونیستی، آمریکا و... در «هماهنگی کامل» بودند! کدام تروریستها؟! همانهایی که نام سرکردهشان، همین حالا هم برای رد گم کردن، در لیست تروریستهای تحت تعقیب آمریکا قرار دارد! این میزان «هماهنگی» و این «توانِ تشکیل ائتلاف» بین ۳۷ گروه تروریستی -که بنابر اعلام وال استریت ژورنال بینشان اعضای داعش، القاعده، حزب بعث و... حضور دارند - آیا کار یک ساعت و دو ساعت است؟ کار چند تروریست جمود فکر تکفیری است؟! یا کار چند دولت و چندین سازمان اطلاعاتی و جنگی و حداقل کار چند ماه تلاش و هماهنگی؟!
🔻۲- پس از رفتن بشار اسد از سوریه و تسلط تروریستهای دستآموز بر دمشق، رژیم صهیونیستی و آمریکا - که از قبل خیز برداشته و آماده بودند - یکی از بزرگترین تجاوزهای زمینی و هوائی را به این کشور آغاز کردند. فقط ۴۸ ساعت پس از سقوط سوریه، نزدیک به ۳۱۰ نقطه از این سرزمین تاریخی، با بمبها و موشکهای عجیب و غریب و سنگرشکن هدف حملات حساب شده قرار گرفت. این حملات هنوز ادامه دارد و تقریبا تمام زیرساختهای نظامی و اقتصادی این کشور، در حال تخریب است و وقتی شما در حال مطالعه این یادداشت هستید، احتمالا چیزی از این کشور باقی نمانده است! همانطور که از تجربه عراقِ پس از سقوط صدام پیشبینی میشد، ماموران سیا و موساد، «زیرساختهای انسانی» سوریه را هم کلید زدهاند و در حال ترور نیروهای کیفی و دانشمندان، اساتید علوم مختلف و علمای دینی تراز اول این کشور هستند. هدف کاملا معلوم است. اساس توسعه یک کشور «نخبگان» آن کشورند. زیرساختها را هم همین نخبگان هستند که میسازند. کشور منهای نیروهای کیفی و زیرساخت، به این زودیها کمر راست نمیکند. چنین وضعی مساوی است با سالهای سال عقبماندگیِ مفرط و.... سوریه با رفتن بشار اسد و آمدن تروریستها که بیشتر به «انسانهای بدوی» شبیهاند تا «معترضین مدنی و انقلابی»، روزهای بسیار تاریکی را تجربه میکند که تاکنون مشابهاش را ندیده است.
🔻۳- «تحریرالشام» یعنی «آزادسازی شام». شامات هم تشکیل شده است از، سوریه، لبنان، اردن، مصر و... فلسطین. بنابر این، تابلوی بالای سر این گروه تروریستی، آزادسازی این مناطق است. دیروز بنیامین نتانیاهو گفت، جولان - بخشی از خاک سوریه - تا ابد برای اسرائیل باقی میماند. همزمان با این اظهارات، خبرها از پیشروی نظامیان صهیونیست به سمت دمشق حکایت داشتند.در زمان تهیه این یادداشت، نظامیان صهیونیست به ۱۰ کیلومتری دمشق رسیده بودند و اکنون، احتمالا به دمشق رسیدهاند. حالا به این سؤالها کمی فکر کنید: چرا تحریرالشام، که میگوید برای آزادی سوریه و فلسطین و... آمده است، حاضر نیست یک گلوله هم نه، یک جمله علیه رژیم صهیونیستی که سوریه را اشغال کرده، حرفی بزند؟! چرا نمیتواند یک جمله درباره لزوم آزادی فلسطین اشغالی، حرفی بزند؟! چرا آمریکایی که برای سر «ابو محمد جولانی» ۱۰ میلیون دلار جایزه گذاشته است - و بیانیه رسمی آن هنوز روی خروجی سایت مربوطه هست - در حال همکاری با اوست؟!
@barsakht
🔰دمشق در گرداب خیانت، تجاوز و جهل(۲)
@barsakht
🔸چگونه است، تروریستی که تحت تعقیب آمریکاست، با تلویزیون آمریکا (سی ان ان) مصاحبه میکند؟! غرب برای این همه «رسوایی» چه پاسخی دارد؟! این همکاری واضح، عیان و عریان با تروریستهای تکفیری برای اثبات اینکه، غائله داعش در سال ۲۰۱۴ را هم همین آمریکاییها به راه انداختند، کافی نیست؟ داعش چقدر جنایت مرتکب شد؟ چقدر سر بُرید؟ چقدر زنده زنده سوزاند؟ چقدر به زنان و دختران تجاوز کرد؟ حالا کمی به سازمانهای عریض و طویلی که این غربیها تحت عنوان حقوق بشر، حقوق زنان، حقوق کودکان و... ساختهاند فکر کنید. فقط کافی است یک دختر، در اداره پلیس سکته کند تا این سازمانهای عریض و طویل را به صف کرده و در کنگره و پارلمان علیه آن کشور قانون وضع کرده و با ابزار تحریم به سراغ آن برود. خدا بر درجات امام راحل بیفزاید که بیش از 45 سال پیش گفت، آمریکا شیطان بزرگ است. امروز شاید واضحتر از هر زمانی معلوم شده باشد که «چرا میگوییم اسرائیل یک غده سرطانی است و باید از صحنه روزگار محو شود.» امروز دیگر کمتر کسی باید تردید داشته باشد که چرا باید هرچه فریاد داریم بر سر آمریکا بکشیم.
🔻۴- شاید عدهای فکر کنند، این روزها بنیامین نتانیاهو خوشحالترین فرد دنیا به خاطر سقوط دمشق است. اما این عده اشتباه میکنند. نوع واکنش برخی روشنفکران غربزده ما و طیفی از مدعیان اصلاحات (نه همه آنها) نشان میدهد آنها بیش از نتانیاهو از اوضاع حاکم بر سوریه خوشحالند. بیخود نیست شیمون پرز آنها را «بزرگترین سرمایههای اسرائیل در ایران» معرفی میکرد. طی روزهای گذشته، این طیف، تلاش گستردهای را آغاز کردهاند تا با تکنیکهای رسانهای و بهخصوص تصویری، رهبر تروریستهای تکفیری را به رهبرانی مثل چگوارا و... نزدیک کنند! اگر باور نمیکنید، به صفحه اول و «عکس یک» روزنامههایشان رجوع کنید. آنها خود را به در و دیوار میزنند تا شاید بتوانند «زاویهای» را بیابند که بتوان با آن، تسلط رژیم صهیونیستی و تروریستهای تکفیری بر یک ملت و یک کشور را، «امری مثبت» جلوه دهند اما، هرچه تلاش میکنند، به در بسته میخورند. یکی از آنها نوشته است مهم نیست بعدها قرار است چه اتفاقی در سوریه و برای سوریها رخ دهد؛ مهم این است که، مردم این کشور چند روزی خوشحالند!
🔻۵- «اختلافات»، هنگام تقسیم غنائم است که آغاز میشود. تروریستهای «تحریرالشام» متشکل از ۳۷ گروه مختلف تروریستی و تکفیری است. آنها پیش از سقوط دمشق و هنگام تصرف نخستین روستاها، بر سر غنائم و پُستها، روی هم اسلحه کشیده و از یکدیگر تلفات گرفتند. حالا که کل کشور را تصاحب کرده و ماموریت محوله را انجام دادهاند، همین روزهاست که به جان هم بیفتند. امثال جولانی نیز کافی است - ولو برای رد گمکنی هم که شده - یکبار دیگر بگویند، همه سوریه از جمله جولان اشغالی را میخواهد تا به راحتی حذف شود. حالا این اختلافات و جنگ داخلی را بگذارید کنار «دکترین ضاحیه»ای که رژیم صهیونیستی در حال پیاده کردن آن در این کشور است یعنی، ویران کردن سوریه! از دل این دو رویداد مهم - به احتمال زیاد - تجزیه سوریه خارج خواهد شد. راز وحشیگریهای اسرائیل در غزه، لبنان و سوریه این است که، این رژیم نمیتواند یک دولت یا کشور مقتدر و قدرتمند را در اطراف خود تحمل کند. پس تجزیه سوریه - به احتمالا ۳ کشور- در دستورکار است. تقسیم یک کشور با آن سابقه درخشان در حوزه مقاومت به ۳ کشور، طبیعتا آن کشور را قویتر نمیکند! غارت نفت و منابع طبیعی این کشور را هم در نظر بگیرید. فکر میکنید آمریکا، ترکیه و... دست از سر نفت این کشور برخواهند داشت؟! حالا یک بار دیگر به «تباه» بودن گزارش آن روزنامه حقالعمل کار بیندیشید که نوشته است: مهم نیست بعدها قرار است چه اتفاقی در سوریه و برای سوریها رخ دهد؛ مهم این است که، مردم این کشور چند روزی خوشحالند! همینقدر تباه!
@barsakht
🔴 ۳۰ نکته کوتاه بیانات امروز رهبرمعظم انقلاب درباره تحولات منطقه
🆔 eitaa.com/barsakht
🔷 چرا سوریه سقوط کرد؟
@barsakht
١. نارضایتی گسترده و عمیق مردم سوریه از عملکرد دولت مرکزی به ویژه در حوزه اقتصادی
٢. ارتش کاملا بی انگیزه و بدون ایدئولوژی سوریه
٣. درگیری متحدان سوریه در جبهه های دیگر
۴. حمایت گسترده آموزشی، تکنولوژی، اطلاعاتی و . . . دولت های بیگانه به ویژه اوکراین و ترکیه از تحریر الشام
۵. برنامه ریزی دقیق، پیچیده و توسل به اصول جنگ ترکیبی ( استفاده گسترده از پهپاد های پیشرفته، جنگ شناختی، استفاده از بدنه اجتماعی، خدمات رفاهی و معرفی چهره جدید . . .)
۶. شکل گیری گروه های ناراضی ساختارمند دارای توان بالای نظامی در گوشه کنار سوریه (کردهای قسد متحد آمریکا در شرق، تحریر الشام در شمال، دروزی ها در جنوب و . . .)
https://eitaa.com/barsakht
🔷 فتنه انگیزی اتاق فکر ناتو در مورد ایران
@barsakht
۱. باید به ایران «فهمانده شود» که صرفاً با متوقف کردن فعالیت هستهای تحریم برداشته نمیشود مگر اینکه از حمایت مقاومت نیز دست بردارد
۲. دیگر نباید به طور علنی از تغییر رژیم (regime change) در ایران حرف زد زیرا این کار باعث عکس العمل شدید حاکمیت خواهد شد، بلکه ایران را باید مانند شوروی سابق با صبر و حوصله از درون از طرق زیر پاشاند:
🔸تمرکز روی زنان
🔸افزایش نارضایتی اقتصادی و گرانی
🔸عصبانی کردن مردم از طریق اخبار تخلفات مسئولین و رصد دقیق خانوادههای مسئولین و تخلفات آنها
🔸تشکیل یک گروه زبده کوچک (small tiger group) مخصوص عصبانی کردن مردم و تدوین جزوههای آموزشی خاص با محوریت عصبانی کردن مردم و برگزاری دورههای آموزشی
🔸تخصیص بودجه بیشتر برای تولید اخبار فارسی بیشتر، گویندگان جدیدتر و متنوعتر، تأسیس تلویزیون ماهوارهای و ...
۳. از بین بردن مقاومت از طرق زیر:
🔸 مسدود کردن منابع مالی حزب الله در بانکهای اتحادیه اروپا و بدبین کردن مردم لبنان نسبت به آنان
🔸 قطع تأمین برق عراق از طریق ایران
🔸 تقویت دولتهای ضعیف منطقه مانند لبنان، عراق و ... برای غلبه و ادغام و خلع سلاح میلیشای مقاومت
🔸 استقرار نیروهای سازمان ملل در مرز لبنان و عقب رفتن حزب الله تا ۱۲ کیلومتر تا شهرک نشینان به شمال برگردند.
🔸 با پایان جنگ، رهبران یمن مانند رهبران القاعده زیر نفوذ آمریکا بروند. در عین حال به مردم یمن گفته شود که این رهبران نمیتوانند اقتصاد را اداره کنند.
۴. تحریک و ترغیب کشورهای منطقه به طور مستقیم و چین و روسیه بطور غیرمستقیم به مخالفت با برنامه هستهای ایران.
https://eitaa.com/barsakht
اتاق فکر ناتو:
دیگر نباید به طور علنی از تغییر در ایران صحبت کرد!!!
راهکار ما، تشکیل یک گروه زبده کوچک (small tiger group) برای عصبانی کردن مردم و تدوین جزوههای آموزشی خاص متناسب با این ماموریت است. ما برای...
ادامه در کانال برساخت:
https://eitaa.com/barsakht
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️ کولاک دکتر علم صالح، استاد دانشگاه ملی استرالیا، در واکنش به اظهارات وطنفروشانه مشاور ربع پهلوی در مورد برنامههای غرب برای سوریهسازی ایران!
🔺ایران با سوریه فرق میکند؛ آنهایی که آرزو میکنند ایران هم سوریه شود موفق نخواهند شد؛ گروههای مقاومت از بین نرفتند و ايران سیاستهای دفاعی خود را بر سیستم موشکی و دکترین هستهای بنا نهاده است. سوریه تبدیل به باتلاقی برای بازیگران غربی آن خواهد شد!
@barsakht
سوریه پس از بشار اسد به کدام سو خواهد رفت؟
@barsakht
🔹با سقوط نظام بعثی سوریه این سوال مطرح است که چه چشماندازی را میتوان برای آینده سیاسی این کشور متصور بود. برای تببین این موضوع باید مهمترین چالشهای وضع موجود و حکومت آینده، بازیگران اصلی و در نهایت سناریوهای اصلی را مدنظر داشت.
💢مهمترین چالشهای وضع موجود و حکومت آینده
🔸بیتردید تشکیل هر دولتی در آینده نزدیک در سوریه، متأثر از چالشهای مهمی است که در این مسیر وجود دارد. به همین جهت، ابتدا چالشهای فعلی دمشق و البته چالشهایی که متوجه دولت آینده است مورد توجه قرار می گیرد و بعد از آن به بازیگران و سناریوهای موجود پرداخته میشود. مهمترین چالشهای وضعیت فعلی سوریه (بعد از سقوط حکومت بشار اسد) و هر حکومتی که در آینده نزدیک تشکیل شود، عبارتند از:
1️⃣کشوری با سه اقلیم متفاوت (معارضه، قسد و مناطق علوینشین)
2️⃣تأمین هزینه کلان بازسازی
3️⃣ روشن شدن تکلیف تروریستهای خارجی
4️⃣ بروز دوباره شکاف «اکثریت – اقلیت» به عنوان مهمترین محرک در تاریخ سیاست سوریه با رسیدن اکثریت (اهل تسنن) به قدرت
5️⃣ موج فراگیر «انتقامخواهی»
💢 بازیگران داخلی و خارجی
🔸به طور کلی بازیگران اصلی در بحث تشکیل دولت آینده را به دو دسته «بازیگران داخلی» (اهل سوریه) و «دولتهای خارجی مؤثر در معادله نظامسازی» تقسیم میکنیم.
🔸در اقلیم معارضه، حداقل ۵ بازیگر اصلی وجود دارد که شامل هیئت تحریر الشام، اتاق عملیات «فجر الحریۀ» تابع «جیش الوطنی»، گروههای مسلح در درعا، مسلحین دروزیمذهب استان سویدا. گروههای مسلح در منطقه «التنف» میشود. تازه به اینها باید گروههایی از قبیل احرار الشام، جبهه شامیه، الزنکی، فیلق الشام و ... را اضافه کرد.
@barsakht
🔸هماکنون معارضین سوری دارای دو تشکیلات سیاسی حکمرانی مجزا از هم هستند که قطعا جامعه جهانی با حکومت مستقیم هر کدام از آنها بر دمشق مخالفت خواهد کرد. تجربه اول «حکومۀ الأنقاذ» در ادلب و تابع تحریر الشام و تجربه دوم «دولت موقت» در مناطق تحت قیمومیت ترکیه است که جامعه جهانی با حکمرانی بیواسطه اینها بر دمشق مخالفت خواهد کرد. اما نکته مهم اینجاست که اگر این دو تجربه تعین یافته را کنار بگذارند، باید سازههای جدیدی تعبیه شود که قطعا متأثر از بافت این دو تشکیلات خواهد بود.
🔸باید توجه داشت به دو علت «سابقه تطبیق شریعت پیش از زمامداری تحریر الشام» (از سال ۲۰۱۵ یعنی دو سال پیش از سیطره تحریر الشام بر ادلب) و «بافت یکدست سنی قلمرو تحریر الشام در ادلب» تجربه حکمرانی آنان قابل تعمیم به کل خاک سوریه نیست.
🔸در اقلیم کردی بازیگر اصلی قسد است. شکاف عربی-کردی در این دوره تشدید میشود و به صورت «شکاف بدنه با رأس» خود را نشان خواهد داد. در رابطه با علویها برای اولین بار در تاریخ سوریه، کسی رهبری آنها را در دست ندارد و جامعه علوی سوریه فاقد «سر» هستند. این نکته بر ابهامات نسبت به جهتگیریهای آنان میافزاید. آخرین نکتهای که در این زمینه باید مورد توجه قرار گیرد، بقایای نظام قدیمی است که همچنان اداره سوریه را از نظر اداری و خدماتی بر عهده دارند.
🔸در مورد بازیگران خارجی باید گفت نقش اول را کشورهای «ایالات متحده»، «ترکیه» و «روسیه» ایفا خواهند کرد و در درجه بعد نیز «رژیم صهیونیستی» و «کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس» (قطر، عربستان و امارات) و «اردن» قرار دارند و البته «جمهوری اسلامی ایران» با توجه به نفوذ خود در گذشته، تلاش خواهد کرد تا در این فضا اثرگذار بماند.
@barsakht
💢 مهمترین سناریوها
🔸در رابطه با سناریوها، به صورت کلی چهار ایده «دولت مرکزی مقتدر»، «تجزیه»، «تأسیس نظام فدرال» و «لیبیایی شدن سوریه» مطرح است. اما در این زمینه نگارنده به صورت خاص، ایده «دویلات» را جدیتر میداند که مشخصات آن به شرح ذیل است:
1️⃣پهنه سرزمینی کشور (قلمرو حاکمیت ملی) در مناطق مختلف میان گروههای متنفذ محلی تقسیم میشود.
2️⃣این گروهها در قلمرو خود فاقد پشتوانه حقوقی و رسمی هستند؛ اما از قدرت بالای سیاسی، اقتصادی، نظامی و امنیتی برخوردارند.
3️⃣مرزهای مشخصی برای قلمرو هر جریان وجود ندارد.
4️⃣در بسیاری از نقاط، قدرت نفوذ این نیروی متنفذ محلی از ساختار دولت بیشتر است.
5️⃣در این شرایط، دولت یا به شرکت سهامی عام میان این گروهها بدل شده یا دست کم در داخل خود رقابتهایی دارد که طرفهای رقیب را به سمت دادوستد و امتیاز دادن به متنفذین محلی میکشاند.
@barsakht
ارزیابی امنیتی آینده سوریه؛
شرق فرات کانون بحران و رقابت
@barsakht
🔹سقوط بشار اسد، معادلات ژئوپلیتیک خاورمیانه را وارد مرحلهای پیچیدهتر کرده است. درحالیکه از منظر امنیت ملی ایران، پیامدهای این رویداد فراتر از جغرافیای سوریه است یکی از کانونهای مهم این تحولات، منطقه شرق فرات خواهد بود که بهدلیل حضور نیروهای آمریکایی، گروههای کردی، و ذخایر غنی منابع طبیعی، به نقطهای تعیینکننده در آینده تحولات سوریه و منطقه تبدیل خواهد شد.
💢 خیز آمریکا برای تقویت حضور در شرق فرات
🔸منطقه شرق فرات، که هماکنون تحت کنترل نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) با محوریت یگانهای مدافع خلق کرد (YPG) قرار دارد، از حیث جغرافیایی و اقتصادی اهمیت راهبردی دارد. این منطقه، که شامل بخش قابلتوجهی از منابع نفت و گاز سوریه است، بهعنوان اهرمی اقتصادی و نظامی در دست بازیگران فرامنطقهای بهویژه آمریکا و متحدانش عمل میکند. در شرایط پساسقوط، حضور گسترده نظامی آمریکا در این منطقه نهتنها ادامه خواهد یافت بلکه احتمالاً تقویت میشود.
🔸از سال ۲۰۱۹ تاکنون، آمریکا به بهانه جلوگیری از بازگشت داعش با هدف حفظ کنترل بر منابع انرژی سوریه، اقدام به ارسال تجهیزات و استقرار پایگاههای متعدد در شرق فرات کرده است. طبق گزارشها با تشدید بحران، ایالات متحده با افزایش سیل نیرو و تجهیزات نظامی به پایگاههایش در الحسکه و دیرالزور، در حال تثبیت حضور خود در این منطقه است. هدف واشنگتن، ایجاد ساختاری شبهدولتی و تقویت نقش نیروهای نیابتی است تا از این طریق مانع دسترسی مجدد ایران به مدیترانه شود.
💢آثار سقوط دولت دمشق بر تحرکات آمریکا
🔸پیش از سقوط نظام سوریه حضور آمریکا در شرق فرات بهمعنای کنترل بر منابع اقتصادی سوریه و جلوگیری از تأمین مالی نیروهای مقاومت بود. این راهبرد در قالب تحریمهای اقتصادی و ممانعت از بازسازی سوریه تعریف میشد که عملاً بار اقتصادی و امنیتی بحران سوریه را بر دوش ایران و دیگر حامیان محور مقاومت میانداخت.
🔸اکنون فرصت مناسبی برای واشنگتن فراهمشده تا بدون هزینههای سیاسی و نظامی گسترده، بر خلأ قدرت موجود سوار شود. در این سناریو، ایالات متحده میتواند از شرق فرات بهعنوان سکویی برای پیشبرد سیاستهای فشار حداکثری علیه ایران استفاده کند.
💢تعامل نیروهای کردی و آمریکا در شرق فرات
🔸نیروهای کردی در شرق فرات، بهویژه یگانهای مدافع خلق، بهعنوان شریک کلیدی آمریکا در این منطقه عمل میکنند. این نیروها که تحت حمایت اطلاعاتی، تسلیحاتی و لجستیک آمریکا قرار دارند، تلاش میکنند از طریق ایجاد ساختارهای شبهدولتی، حاکمیت خود را در منطقه تثبیت کنند. این امر میتواند پیامدهای مستقیمی را متوجه امنیت مرزهای ایران سازد.
💢تهدیدات مرزی ایران: سناریوی کردستان دوم
🔸 تجربه اقلیم کردستان عراق نشان داده است که قدرتگیری گروههای کردی در منطقه، ارتباط مستقیمی با تحرکات مشابه در مناطق مرزی ایران دارد. تقویت کردها در شرق فرات، میتواند به تحریکات قومی در داخل ایران دامن بزند. از این رو، ایران با تهدیدی چندلایه مواجه خواهد شد: از یک سو، افزایش تحرکات نظامی در مرزهای غربی و از سوی دیگر، تحریک احساسات قومی و تجزیهطلبانه در مناطق داخلی.
💢نقش ترکیه در تحولات شرق فرات
🔸سقوط دولت اسد، ترکیه را نیز بهعنوان بازیگری کلیدی در تحولات شرق فرات فعالتر خواهد کرد. آنکارا که حضور کردها در شمال سوریه را تهدیدی وجودی میداند، احتمالاً به عملیاتهای نظامی بیشتری در این منطقه دست خواهد زد. هرچند سیاستهای ترکیه ممکن است در ظاهر با منافع آمریکا همسو باشد، اما تعارضهای عمیقی میان این دو بازیگر وجود دارد که میتواند به پیچیدگی معادلات منطقه بیفزاید.
💢چاره ایران برای مدیریت بحران
🔸در این شرایط، ایران باید با طراحی راهبردی چندوجهی، از گسترش نفوذ آمریکا در شرق فرات جلوگیری کند. اولویت ایران، تقویت نیروهای نیابتی محلی و ایجاد شبکههای امنیتی در مناطق شرقی سوریه خواهد بود. استفاده از ظرفیتهای قبایل عرب و جوامع محلی، که از حضور آمریکا و نوع کنشگری قسد در این مناطق ناراضی هستند، میتواند بخشی از این راهبرد باشد. روسیه هنوز منافع مشترکی با ایران در جلوگیری از گسترش نفوذ آمریکا دارد و برخی از همکاریهای اطلاعاتی و نظامی با مسکو در سوریه میتواند در دوران پسااسد نیز تداوم یابد.
✅در نهایت، سقوط دولت بشار اسد آزمونی دشوار برای محور مقاومت و بهویژه ایران خواهد بود. شرق فرات به کانون تحولات منطقهای تبدیل خواهد شد و ایران باید با بهرهگیری از تمامی ابزارهای ژئوپلیتیک و امنیتی، از این بحران بهعنوان فرصتی برای تجدید کنشگری خود در سوریه استفاده کند.
@barsakht
خوانش انحرافي از سقوط نظام سوريه
@barsakht
✍️عبدالله گنجی
اصلاحطلبان علت سقوط نظام سياسي سوريه را با دو عبارت «ديكتاتور» و «مردم» معنا ميكنند و تقريباً هيچ دليل ديگري براي آن ارائه نميكنند و هيچ متغير ديگري را براي آن برنميشمارند. البته در سقوط دولت افغانستان كه به دست گروهي همفكر با تحريرالشام اتفاق افتاد، اصلاً نقدي به دولت مستقر نداشتند و حرفي از حضور ۲۰ ساله امريكا نزدند و از مردم افغانستان نيز ذكري نكردند، فقط طالبان را گروهي تروريستي اعلام كردند و به جمهوري اسلامي متلك ميانداختند و در داستان سوريه نيز خوانشي ارائه ميدهند كه اينهماني با جمهوري اسلامي باشد.
آيا سقوط نظام سوريه به خاطر نبود دموكراسي بود و اگر اين بود مردم مقابل تيربارهاي سوار بر تويوتاها ميايستادند و كشته ميشدند؟ يا اصلاً آن تيربارها وجود نداشت؟ سؤال اساسي اين است كه در كدام كشور عربي دموكراسي است و مردم حاكماند؟ چرا حركتي كه عليه اسد شد عليه امثال اردن، مراكش، مصر و عربستان نميشود؟ اگر اسد متعلق به اقليت مذهبي بود، چرا در بحرين چنين نميشود؟ ممكن است در قبال اين سؤالات گفته شود كه آن كشورها اقتصاد بهتري دارند لذا رفاه نسبي نبود دموكراسي را امكانپذير ميكند. اگر پاسخ اين است پس علت سقوط نظام سياسي سوريه دو عامل بيشتر نيست؛ اول مشكلات حاد اقتصادي و دوم توطئه خارجي. اگر اين دو عليه هر كدام از كشورهاي عربي اتفاق بيفتد، همين خواهد شد. اما اصلاحطلبان مسئلهشان سوريه نيست؛ آنان روشنفكراني هستند كه حتي در قدرت هم باشند، اپوزيسيون هستند و اين داستان ادامه دارد. تفاوتشان در نگاه به افغانستان و سوريه دقيقاً حركت معكوس نسبت به آن چيزي است كه گمان ميكنند نظر نظام است. در افغانستان احساس ميكردند نظام از دولت مستقر راضي نيست، پس با طالبان است و اينجا احساس ميكردند نظام با دولت سوريه است. اگر احساس ميكردند نظام با تحريرالشام است حتماً به تحريرالشام حمله ميكردند. راهبرد فقط خلاف جهت نظام شنا كردن است و هيچ انگيزه و راهبرد ديگري ندارند.
اما دلايل جامع حتمي سقوط نظام سياسي سوريه چيست؟ دلايل آن در دو دسته قابل تقسيمبندي است: ۱- دلايل ريشهاي و تاريخي، ۲ـ دلايل آني و زماني.
دسته اول به اين معناست كه نيروي انساني نظامهاي تكحزبي عمدتاً لاغر ميشود و نيروهاي تحت انقياد هم به مررو به حاشيه رانده ميشوند. حال اگر دشمن خارجي بتواند نيروهاي موصوف را تر و خشك و برايشان هزينه كند، موفق ميشوند. البته نزاع امنيتي- نظامي ۶۰ ساله سوريه با صهيونيستها و اشغال بخشي از اين كشور كه در 13 سال اخير تشديد شد و با اشغال بخش ديگري از كشور در هفت سال گذشته در شمال غرب و شرق سوريه، حالت فوقالعاده را در سوريه استمرار داد و بلكه تحميل كرد. همين وضعيت امكان اصلاحات داخلي را به خاطر احتمال بروز بيثباتي، از نظام حاكم سلب كرد.
دشمنان قسمخورده و آماده به كار نيز از عوامل مهم احتياط در شروع اصلاحات در سوريه بود.
اما در خصوص عوامل آني و زماني ميتوان ۱- تحريم و قانون سزار را عامل مهم دانست. سوريه مانند ايران زيرساختهاي درونزا براي دوران تحريم نداشت، منابع و مزيتهاي ارزآوري مانند پتروشيميها يا نفت را نيز نداشت، بنابراين در ۱۳ سال اخير منابع تحليل رفت و زيرساختها و حقوق نه تنها ترميم نشد كه بدتر شد و ارتش را نيز شامل شد.
۲- ايدئولوژي براي مبارزه حياتي و حتمي است. آنچه تحريرالشام از آن بهره برد و ارتش سوريه فاقد آن بود. ارتش سكولار- كلاسيك سوريه فاقد اين ايدئولوژي بود و از سوي ديگر ضعف تجهيزات روزآمد و رفاه نسبي نيز داشت و سرجمع اينها مقاومت را بيمعنا كرد.
۳- انحلال نيروي مردمي ۱۲۰ هزار نفري بومي سوريه كه به دست حاج قاسم تشكيل شد و آموزش ديد و سازماندهي شد نيز عامل مهمي بود. اين نيروي ايدئولوژيك به بهانه كمبود منابع مالي بعد از داعش به ۲۰ هزار نفر تقليل يافت و سپس منحل شد و در روز حادثه نبود.
۴- هم مرزي ادلب به عنوان پايگاه تروريستها با تركيه، مزيت نسبي آنان بود. اگر استقرار آنان در استانهاي مركزي سوريه بود، امكان گسيل سلاح، نيرو، پول و تويوتا به اين راحتي ممكن نبود.
۵- تخليه انبارهاي سلاح در كمك به حزبالله يا بمباران مستمر به دست صهيونيستها از عوامل ديگري بود كه دولت با كمبود تجهيزات برد كوتاه مواجه بود.
۶- فاصله جغرافيايي با ايران و اشراف صهيونيستها و امريكا بر مسيرهاي ترانزيتي زميني و هوايي از ديگر دلايلي بود كه اقدامات اورژانسي ايران را غير ممكن ميكرد.
۷- جنگ رواني و روايت اول تروريستها و الجزيره با اخباري مبني بر فرار اسد، كودتاي ارتش، خيانت روسيه، عدم دريافت حقوق ارتشيان، استقبال مردم از تروريستها و. . . خود بخشي از عوامل تسريعكننده حركت تروريستها بود.
ادامه:
@barsakht