eitaa logo
#رمان های جذاب و واقعی📚
3.7هزار دنبال‌کننده
339 عکس
314 ویدیو
6 فایل
کانال رسمی آثارخانم طاهره سادات حسینی #رمان هایی که نظیرش رو نخوندید #کپی برداری فقط با نام نویسنده مجاز است، بدون ذکر نام نویسنده حرام است تأسیس 26 خرداد ماه 1400 پاسخ به سؤالات...فقط در گروه کانال https://eitaa.com/joinchat/1023410324C1b4d441aed
مشاهده در ایتا
دانلود
#رمان های جذاب و واقعی📚
#داستان_واقعی #روایت_انسان #قسمت_دویست_پنجاه_دوم🎬: حضرت یوسف تعبیر خواب هر دوجوان را گفت اما قبل
🎬: برای مبارزه با هر حکومت مسلط بزرگی نیاز به وجود تشکیلات هست، افرادی که با جان و دل بخواهند خدمت کنند و فرمانده و رهبرشان را یاری رسانند که فرصت ایجاد این تشکیلات برای تحول تمدنی و انجام کار هدایتی در زندان برای یوسف فراهم شد. زندان اولین جایی بود که او دعوت خود را آشکار کرد. یوسف در ضمن دعوتش اعلام کرد که از دین پدران خود ابراهیم و اسحاق و یعقوب پیروی میکند در واقع سلسه پدران خود را معرفی و گذاره های توحیدی را برایشان بیان کرد. و همانطور که قبلا هم بیان شد، خبر پیروزی حضرت ابراهیم بر طاغوتی مثل نمرود در بابل به همه جا رسیده بود و یوسف با معرفی او به عنوان پدر خودحدی از اعتبار را القا میکند و با یاد آوری آن اعجاز بزرگ توجه همه را به سمت خود که نواده ابراهیم است جلب می نماید. از آن جایی که یوسف فردی حکیم بوده و نبی خداست و انبیا هیچ کاری را لغو و بیهوده انجام نمی دادند، پس زندانیان دارای حدی از تفکر بودند که یوسف از خداوند یکتا برایشان گفت و پیامبری خودش را به آنان گوشزد کرد و زندانیان حتما مفاهیم توحیدی گفته شده توسط یوسف را درک می کردند. یوسف نبی بنیان هایی که تمدن مصر براساس آن ساخته شده بود را با استفاده از همان برهان های فطری که توسط حضرت ابراهیم در بابل مورد استفاده بود به چالش کشید. یوسف بعد از وعده دادن غذا و درست درآمدن پیش بینی و وعده اش، اعلام پیامبری خود، تعبیر خواب ها را بیان کرد. در واقع دعوت پیامبری او مابین دو خبر صحیح قرار گرفت تا پذیرش آن برای زندانیان راحتتر باشد و زندانیان که به علت دوری از خانواده، فشار های اجتماعی و یا همسو نبودن با شرایط حکومت دارای رقت قلب بودند و آمادگی پیوستن به نیروی عظیم و روحانی را داشتند، دعوت یوسف را پذیرفتند و تبدیل به هسته اولیه یاران او شدند. بعد از اندک زمانی تعبیرخواب های گفته شده به آن دو جوان اتفاق افتاد. یکی به دار آویخته شد و دیگری آزاد شده و به کار قبلی خود بازگشت و این باز مهر تاییدی بر حقانیت ادعای پیامبری یوسف بود یوسف به جوان آزاد شده فرمود: که نزد فرعون از من یاد کن و بگو پیامبری بی گناه در زندان افتاده، زنان مصر به او تهمت اشتباه و ناروا زدند و او اینک بدون انجام کوچکترین گناه، اسیر زندانی تاریک و پنهانی ست. یوسف ناخوداگاه این حرف را زد و توجه به کسی غیر از پروردگار و کمک خواستن از بنده ای ناتوان در شان پیامبر نیست و این جا توسط یوسف ترک اولی اتفاق افتاد. چرا که ما معتقدیم پیامبران معصوم و از گناه مبرا هستند. و اینچنین شد که شیطان باعث شد آن فرد این قضیه را برای چندین سال سه تا هفت سال فراموش کند. و تقدیر آنچنان رقم خورد که یوسف همچنان در زندان ماند و کار نبوت و پیامبری خود را ادامه داد. ادامه دارد... 📝به قلم:طاهره سادات حسینی @bartaren 🌕✨🌕✨🌕✨🌕✨