🌺🌺🌺🌺🌺
🌴امام حسن عسکری علیه السلام🌴
🍁نشانه های امامت
🍁در برخی از برهههای تاریخ، بودهاند افرادی که از شرایط پیچیده آن عصر، سوء استفاده برده و ادعاهای گزافی مطرح کرده و مدتی گروهی را با خود همراه نمودهاند.
ادعای امامت از سوی (جعفر) برادر امام #عسکری(ع) پس از شهادت آن امام همام(ع)، نمونهای از این موارد است که حامل عبرتهایی میتواند باشد:
📜 #ابوالأدیان میگوید:
من از خدمتگزاران امام عسکری(ع) بودم و نامههای آن حضرت(ع) را به شهرها میبردم.
در طی مسمومیتی که امام(ع) با آن از دنیا رفت، به خدمتش رسیدم.
حضرت(ع) نامههایی نوشت و فرمود:
《اینها را به مدائن میبری!
#پانزده روز در سامرا نخواهی بود؛ روز پانزدهم که داخل شهر شدی، خواهی دید که از خانه من #ناله و شیون بلند است و جسد مرا در محل #غسل گذاشتهاند.》
گفتم:سرور من! اگر چنین شود، #امام(ع) بعد از شما کیست؟
حضرت(ع) فرمود :
《هر کس جواب #نامههایم را از تو مطالبه کند، قائم بعد از من، اوست!》
گفتم:نشانه دیگری بفرمایید.
ایشان فرمودند :
《هر کس بر #جنازه من نماز گزارد، قائم بعد از من اوست.》
گفتم:نشانه دیگری بفرمایید.
و نیز فرمود:
《هر کس از آنچه در میان #همیان(کمربند) است، خبر دهد، او امام بعد از من است.》
هیبت و عظمت امام(ع) مانع شد که بپرسم؛ مقصود از آنچه در همیان است، چیست؟
من نامههای آن حضرت(ع) را به مدائن بردم و جواب آنها را گرفته و روز پانزدهم وارد سامرا شدم.
دیدم همان طور که امام(ع) فرموده بود، از خانه ایشان صدای ناله بلند است.
و نیز دیدم برادرش #جعفر، در کنار خانه آن حضرت(ع) نشسته و گروهی از شیعیان، اطراف او را گرفته به وی تسلیت، و به امامتش تبریک میگویند.
من از این جریان یکّه خوردم و با خود گفتم؛ اگر جعفر #امام(ع) باشد، پس وضع امامت عوض شده است؛ زیرا من با چشم خود دیده بودم که جعفر شراب میخورد و قماربازی میکرد و اهل تار و طُنبور بود!
من هم جلو رفته و رحلت برادرش را تسلیت و امامتش را تبریک گفتم، ولی از من چیزی نپرسید.
در این هنگام، عقید، خادم خانه امام(ع) بیرون آمد و به جعفر گفت:
جنازه برادرت را کفن کردند؛ بیایید نماز بخوانید.
جعفر وارد خانه شد. شیعیان در اطراف او بودند.
سَمّان و حسن بن علی معروف به سَلَمه، پیشاپیش آنها قرار داشتند.
وقتی که به حیاط خانه وارد شدیم، جنازه امام عسکری(ع) را کفن کرده و در تابوت گذاشته بودند.
جعفر پیش رفت تا بر جنازه امام(ع) نماز گذارد.
وقتی که خواست تکبیر نماز را بگوید، ناگاه #کودکی گندمگون و سیاهموی که دندانهای پیشینش قدری باهم فاصله داشت، بیرون آمد و لباس جعفر را گرفت و او را کنار کشید و گفت:
《عمو! کنار برو؛ من باید بر پدرم نماز بخوانم.》
جعفر در حالی که قیافهاش دگرگون شده بود، کنار رفت.
آن کودک بر جنازه امام(ع) نماز خواند و حضرت(ع) را در خانه خود، در کنار قبر پدرش امام #هادی(ع) دفن کردند.
بعد همان کودک رو به من کرد و گفت:ای مرد بصری! #جواب نامهها را که همراه تو است بده.
جواب نامهها را به وی دادم و با خود گفتم:این #دو نشانه [ #نماز بر جنازه و خواستن #جواب نامهها]؛ حالا فقط #همیان مانده!
آنگاه پیش جعفر آمدم و دیدم سر و صدایش بلند است.
حاجِز وَشّاء که حاضر بود به جعفر گفت:آن کودک چه کسی بود؟
جعفر گفت: والله تا به حال او را ندیدهام و نمیشناسم.
در آنجا نشسته بودیم که گروهی از اهل #قم آمدند و از امام حسن عسکری(ع) پرسیدند، و چون دانستند که امام(ع) رحلت فرموده است، گفتند:
جانشین امام(ع) کیست؟
حاضران جعفر را نشان دادند. آنها به جعفر سلام کرده و تسلیت و تهنیت گفتند و اظهار داشتند:#نامهها و #پولهایی آوردهایم؛ بفرمایید بگویید؛ نامهها را چه #کسانی نوشتهاند و پولها چقدر است؟
جعفر از این سؤال برآشفت و برخاست و در حالی که گَرد جامههای خود را پاک میکرد، گفت:
اینها از ما انتظار دارند علم #غیب بدانیم.
در این میان، خادمی از خانه بیرون آمد و گفت:
#نامهها از فلان کس و فلان کس است و در همیان #هزار دینار است که #ده تا از آنها را آب طلا دادهاند.
نمایندگان مردم #قم نامهها و همیان را تحویل داده و به خادم گفتند:
هر کس تو را برای گرفتن همیان فرستاده، او #امام (علیه السلام) است.
منبع:
إکمال الدین وإتمام النعمه شیخ صدوق، ج۲، ص۴۷۵
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#امام_زمان_علیه_السلام
#علم_امامت
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
@barzakh_ghiyamat
🌺🌺🌺🌺🌺
🌴عوامل #آسان جان دادن🌴
🍁15بلا برای سبک شمردن نماز
«عَنْ الفاطمة (علیها السلام) قالَتْ: سَأَلْتُ أَبى رَسُولَ اللّهِ(صلى الله علیه وآله وسلم) لِمَنْ تَهاوَنَ بِصَلاتِهِ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ.
قال(صلى الله علیه وآله وسلم): مَنْ تَهاوَنَ بِصَلاتِهِ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ إِبْتَلاهُ اللّهُ بِخَمْسَ عَشَرَةَ خَصْلَةً:
یَرْفَعُ اللّهُ الْبَرَکَةَ مِنْ عُمْرِهِ،
وَ یَرْفَعُ اللّهُ الْبَرَکَةَ مِنْ رِزْقِهِ،
وَ یَمْحُوا اللّهُ عَزَّوَجَلَّ سیماءَ الصّالِحینَ مِنْ وَجْهِهِ،
وَکُلُّ عَمَل یَعْمَلُهُ لا یُوجَرُ عَلَیْهِ،
وَ لا یَرْتَفِعُ دُعاؤُهُ إِلىَ السَّماءِ،
وَ لَیْسَ لَهُ حَظٌّ فى دُعاءِ الصّالِحینَ،
وَ أَنّهُ یَمُوتُ ذَلیلاً،
وَ یَمُوتُ جائِعًا،
وَ یَمُوتُ عَطْشانًا، فَلَوْ سُقِىَ مِنْ أَنْهارِ الدُّنْیا لَمْ یُرْوَ عَطَشُهُ،
وَ یُوَکِّلُ اللّهُ مَلَکًا یَزْعَجُهُ فى قَبْرِهِ،
وَ یَضیقُ عَلَیْهِ قَبْرُهُ ،
وَ تَکُونُ الظُّلْمَةُ فى قَبْرِهِ،
وَ یُوَکِّلُ اللّهُ بِهِ مَلَکًا یَسْحَبُهُ عَلى وَجْهِهِ، وَ الْخَلائِقُ یَنْظُرُونَ إِلَیْهِ،
وَ یُحاسَبُ حِسابًا شَدیدًا،
وَ لا یَنْظُرُ اللّهُ إِلَیْهِ وَ لا یُزَکّیهِ وَ لَهُ عَذابٌ أَلیمٌ.»
🍁روزی حضرت #زهرا(سلام الله علیها) کنار #رسول خدا(ص) نشسته بودند.
حضرت فاطمه(س) از پدر بزرگوارش پرسید: پدر جان، یا رسول الله! زنان و مردانى که نسبت به #نماز بىاعتنا هستند و نماز را #سبک مىشمارند، چه #عواقبى را در پیش دارند؟
رسول خدا(ص) فرمود: فاطمه جان! هر کسى از مردان و زنان #نمازش را سبک بشمارد، خداوند او را به #پانزده بلا مبتلا مىسازد:
🍁 #شش مورد در #دنیا، #سه مورد در وقت #مرگ، و #سه مورد آنها در #قبر و #سه مورد در #قیامت زمانى که از قبر خارج شود.
🌳الف) اما آن #شش بلایى که در #دنیا دامنگیرش مىشود:
1- خداوند #برکت را از عمرش مىبرد.
2- خداوند #برکت را از رزقش مىبرد.
3- خداوند عزوجل #سیماى صالحین را از چهرهاش محو مىکند.
4- هر #عملى که انجام مىدهد پاداش داده نمىشود.
5- #دعایش به آسمان نمىرود.
6- بهرهاى از دعای #صالحین براى او نیست.
🌳ب) اما آن #سه بلایى که هنگام #مرگ گرفتارش خواهد شد:
1- #ذلیل از دنیا مىرود.
2- هنگام مرگ در حال #گرسنگى خواهد بود.
3- #تشنه از دنیا خواهد رفت، اگر چه آب نهرهاى دنیا را به او بدهند.
🌳ج) اما آن #سه بلایى که در #قبر دامنگیرش مىشود:
1- خداوند #ملکى در قبر براى او مىگمارد تا او را زجر دهد.
2- قبرش براى او #تنگ خواهد شد.
3- گرفتار ظلمت و #تاریکى قبر خواهد شد.
🌳د) اما آن #سه بلایى که در روز #قیامت گرفتارش خواهد شد:
1- خداوند #ملکى را موکل مىسازد تا او را با صورت بر زمین بکشد، در حالى که خلایق تماشا مىکنند.
2- #محاسبه اعمالش به سختى انجام مىشود.
3- خدا به نظر #لطف به او نمىنگرد و براى اوست عذاب همیشگى.
منبع:
فلاح السائل : 22
مسند فاطمه الزهراء، ص 235
#عوامل_آسان_جان_دادن
#مداومت_بر_نماز_اول_وقت
#عالم_برزخ
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
@barzakh_ghiyamat
هدایت شده از از ازل تا قیامت
🌺🌺🌺🌺🌺
🌴امام حسن عسکری علیه السلام🌴
🍁نشانه های امامت
🍁در برخی از برهههای تاریخ، بودهاند افرادی که از شرایط پیچیده آن عصر، سوء استفاده برده و ادعاهای گزافی مطرح کرده و مدتی گروهی را با خود همراه نمودهاند.
ادعای امامت از سوی (جعفر) برادر امام #عسکری(ع) پس از شهادت آن امام همام(ع)، نمونهای از این موارد است که حامل عبرتهایی میتواند باشد:
📜 #ابوالأدیان میگوید:
من از خدمتگزاران امام عسکری(ع) بودم و نامههای آن حضرت(ع) را به شهرها میبردم.
در طی مسمومیتی که امام(ع) با آن از دنیا رفت، به خدمتش رسیدم.
حضرت(ع) نامههایی نوشت و فرمود:
《اینها را به مدائن میبری!
#پانزده روز در سامرا نخواهی بود؛ روز پانزدهم که داخل شهر شدی، خواهی دید که از خانه من #ناله و شیون بلند است و جسد مرا در محل #غسل گذاشتهاند.》
گفتم:سرور من! اگر چنین شود، #امام(ع) بعد از شما کیست؟
حضرت(ع) فرمود :
《هر کس جواب #نامههایم را از تو مطالبه کند، قائم بعد از من، اوست!》
گفتم:نشانه دیگری بفرمایید.
ایشان فرمودند :
《هر کس بر #جنازه من نماز گزارد، قائم بعد از من اوست.》
گفتم:نشانه دیگری بفرمایید.
و نیز فرمود:
《هر کس از آنچه در میان #همیان(کمربند) است، خبر دهد، او امام بعد از من است.》
هیبت و عظمت امام(ع) مانع شد که بپرسم؛ مقصود از آنچه در همیان است، چیست؟
من نامههای آن حضرت(ع) را به مدائن بردم و جواب آنها را گرفته و روز پانزدهم وارد سامرا شدم.
دیدم همان طور که امام(ع) فرموده بود، از خانه ایشان صدای ناله بلند است.
و نیز دیدم برادرش #جعفر، در کنار خانه آن حضرت(ع) نشسته و گروهی از شیعیان، اطراف او را گرفته به وی تسلیت، و به امامتش تبریک میگویند.
من از این جریان یکّه خوردم و با خود گفتم؛ اگر جعفر #امام(ع) باشد، پس وضع امامت عوض شده است؛ زیرا من با چشم خود دیده بودم که جعفر شراب میخورد و قماربازی میکرد و اهل تار و طُنبور بود!
من هم جلو رفته و رحلت برادرش را تسلیت و امامتش را تبریک گفتم، ولی از من چیزی نپرسید.
در این هنگام، عقید، خادم خانه امام(ع) بیرون آمد و به جعفر گفت:
جنازه برادرت را کفن کردند؛ بیایید نماز بخوانید.
جعفر وارد خانه شد. شیعیان در اطراف او بودند.
سَمّان و حسن بن علی معروف به سَلَمه، پیشاپیش آنها قرار داشتند.
وقتی که به حیاط خانه وارد شدیم، جنازه امام عسکری(ع) را کفن کرده و در تابوت گذاشته بودند.
جعفر پیش رفت تا بر جنازه امام(ع) نماز گذارد.
وقتی که خواست تکبیر نماز را بگوید، ناگاه #کودکی گندمگون و سیاهموی که دندانهای پیشینش قدری باهم فاصله داشت، بیرون آمد و لباس جعفر را گرفت و او را کنار کشید و گفت:
《عمو! کنار برو؛ من باید بر پدرم نماز بخوانم.》
جعفر در حالی که قیافهاش دگرگون شده بود، کنار رفت.
آن کودک بر جنازه امام(ع) نماز خواند و حضرت(ع) را در خانه خود، در کنار قبر پدرش امام #هادی(ع) دفن کردند.
بعد همان کودک رو به من کرد و گفت:ای مرد بصری! #جواب نامهها را که همراه تو است بده.
جواب نامهها را به وی دادم و با خود گفتم:این #دو نشانه [ #نماز بر جنازه و خواستن #جواب نامهها]؛ حالا فقط #همیان مانده!
آنگاه پیش جعفر آمدم و دیدم سر و صدایش بلند است.
حاجِز وَشّاء که حاضر بود به جعفر گفت:آن کودک چه کسی بود؟
جعفر گفت: والله تا به حال او را ندیدهام و نمیشناسم.
در آنجا نشسته بودیم که گروهی از اهل #قم آمدند و از امام حسن عسکری(ع) پرسیدند، و چون دانستند که امام(ع) رحلت فرموده است، گفتند:
جانشین امام(ع) کیست؟
حاضران جعفر را نشان دادند. آنها به جعفر سلام کرده و تسلیت و تهنیت گفتند و اظهار داشتند:#نامهها و #پولهایی آوردهایم؛ بفرمایید بگویید؛ نامهها را چه #کسانی نوشتهاند و پولها چقدر است؟
جعفر از این سؤال برآشفت و برخاست و در حالی که گَرد جامههای خود را پاک میکرد، گفت:
اینها از ما انتظار دارند علم #غیب بدانیم.
در این میان، خادمی از خانه بیرون آمد و گفت:
#نامهها از فلان کس و فلان کس است و در همیان #هزار دینار است که #ده تا از آنها را آب طلا دادهاند.
نمایندگان مردم #قم نامهها و همیان را تحویل داده و به خادم گفتند:
هر کس تو را برای گرفتن همیان فرستاده، او #امام (علیه السلام) است.
منبع:
إکمال الدین وإتمام النعمه شیخ صدوق، ج۲، ص۴۷۵
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#امام_زمان_علیه_السلام
#علم_امامت
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
@barzakh_ghiyamat
هدایت شده از از ازل تا قیامت
🌺🌺🌺🌺🌺
🌴امام حسن عسکری علیه السلام🌴
🍁نشانه های امامت
🍁در برخی از برهههای تاریخ، بودهاند افرادی که از شرایط پیچیده آن عصر، سوء استفاده برده و ادعاهای گزافی مطرح کرده و مدتی گروهی را با خود همراه نمودهاند.
ادعای امامت از سوی (جعفر) برادر امام #عسکری(ع) پس از شهادت آن امام همام(ع)، نمونهای از این موارد است که حامل عبرتهایی میتواند باشد:
📜 #ابوالأدیان میگوید:
من از خدمتگزاران امام عسکری(ع) بودم و نامههای آن حضرت(ع) را به شهرها میبردم.
در طی مسمومیتی که امام(ع) با آن از دنیا رفت، به خدمتش رسیدم.
حضرت(ع) نامههایی نوشت و فرمود:
《اینها را به مدائن میبری!
#پانزده روز در سامرا نخواهی بود؛ روز پانزدهم که داخل شهر شدی، خواهی دید که از خانه من #ناله و شیون بلند است و جسد مرا در محل #غسل گذاشتهاند.》
گفتم:سرور من! اگر چنین شود، #امام(ع) بعد از شما کیست؟
حضرت(ع) فرمود :
《هر کس جواب #نامههایم را از تو مطالبه کند، قائم بعد از من، اوست!》
گفتم:نشانه دیگری بفرمایید.
ایشان فرمودند :
《هر کس بر #جنازه من نماز گزارد، قائم بعد از من اوست.》
گفتم:نشانه دیگری بفرمایید.
و نیز فرمود:
《هر کس از آنچه در میان #همیان(کمربند) است، خبر دهد، او امام بعد از من است.》
هیبت و عظمت امام(ع) مانع شد که بپرسم؛ مقصود از آنچه در همیان است، چیست؟
من نامههای آن حضرت(ع) را به مدائن بردم و جواب آنها را گرفته و روز پانزدهم وارد سامرا شدم.
دیدم همان طور که امام(ع) فرموده بود، از خانه ایشان صدای ناله بلند است.
و نیز دیدم برادرش #جعفر، در کنار خانه آن حضرت(ع) نشسته و گروهی از شیعیان، اطراف او را گرفته به وی تسلیت، و به امامتش تبریک میگویند.
من از این جریان یکّه خوردم و با خود گفتم؛ اگر جعفر #امام(ع) باشد، پس وضع امامت عوض شده است؛ زیرا من با چشم خود دیده بودم که جعفر شراب میخورد و قماربازی میکرد و اهل تار و طُنبور بود!
من هم جلو رفته و رحلت برادرش را تسلیت و امامتش را تبریک گفتم، ولی از من چیزی نپرسید.
در این هنگام، عقید، خادم خانه امام(ع) بیرون آمد و به جعفر گفت:
جنازه برادرت را کفن کردند؛ بیایید نماز بخوانید.
جعفر وارد خانه شد. شیعیان در اطراف او بودند.
سَمّان و حسن بن علی معروف به سَلَمه، پیشاپیش آنها قرار داشتند.
وقتی که به حیاط خانه وارد شدیم، جنازه امام عسکری(ع) را کفن کرده و در تابوت گذاشته بودند.
جعفر پیش رفت تا بر جنازه امام(ع) نماز گذارد.
وقتی که خواست تکبیر نماز را بگوید، ناگاه #کودکی گندمگون و سیاهموی که دندانهای پیشینش قدری باهم فاصله داشت، بیرون آمد و لباس جعفر را گرفت و او را کنار کشید و گفت:
《عمو! کنار برو؛ من باید بر پدرم نماز بخوانم.》
جعفر در حالی که قیافهاش دگرگون شده بود، کنار رفت.
آن کودک بر جنازه امام(ع) نماز خواند و حضرت(ع) را در خانه خود، در کنار قبر پدرش امام #هادی(ع) دفن کردند.
بعد همان کودک رو به من کرد و گفت:ای مرد بصری! #جواب نامهها را که همراه تو است بده.
جواب نامهها را به وی دادم و با خود گفتم:این #دو نشانه [ #نماز بر جنازه و خواستن #جواب نامهها]؛ حالا فقط #همیان مانده!
آنگاه پیش جعفر آمدم و دیدم سر و صدایش بلند است.
حاجِز وَشّاء که حاضر بود به جعفر گفت:آن کودک چه کسی بود؟
جعفر گفت: والله تا به حال او را ندیدهام و نمیشناسم.
در آنجا نشسته بودیم که گروهی از اهل #قم آمدند و از امام حسن عسکری(ع) پرسیدند، و چون دانستند که امام(ع) رحلت فرموده است، گفتند:
جانشین امام(ع) کیست؟
حاضران جعفر را نشان دادند. آنها به جعفر سلام کرده و تسلیت و تهنیت گفتند و اظهار داشتند:#نامهها و #پولهایی آوردهایم؛ بفرمایید بگویید؛ نامهها را چه #کسانی نوشتهاند و پولها چقدر است؟
جعفر از این سؤال برآشفت و برخاست و در حالی که گَرد جامههای خود را پاک میکرد، گفت:
اینها از ما انتظار دارند علم #غیب بدانیم.
در این میان، خادمی از خانه بیرون آمد و گفت:
#نامهها از فلان کس و فلان کس است و در همیان #هزار دینار است که #ده تا از آنها را آب طلا دادهاند.
نمایندگان مردم #قم نامهها و همیان را تحویل داده و به خادم گفتند:
هر کس تو را برای گرفتن همیان فرستاده، او #امام (علیه السلام) است.
منبع:
إکمال الدین وإتمام النعمه شیخ صدوق، ج۲، ص۴۷۵
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#امام_زمان_علیه_السلام
#علم_امامت
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
@barzakh_ghiyamat
هدایت شده از از ازل تا قیامت
🌺🌺🌺🌺🌺
🌴امام حسن عسکری علیه السلام🌴
🍁نشانه های امامت
🍁در برخی از برهههای تاریخ، بودهاند افرادی که از شرایط پیچیده آن عصر، سوء استفاده برده و ادعاهای گزافی مطرح کرده و مدتی گروهی را با خود همراه نمودهاند.
ادعای امامت از سوی (جعفر) برادر امام #عسکری(ع) پس از شهادت آن امام همام(ع)، نمونهای از این موارد است که حامل عبرتهایی میتواند باشد:
📜 #ابوالأدیان میگوید:
من از خدمتگزاران امام عسکری(ع) بودم و نامههای آن حضرت(ع) را به شهرها میبردم.
در طی مسمومیتی که امام(ع) با آن از دنیا رفت، به خدمتش رسیدم.
حضرت(ع) نامههایی نوشت و فرمود:
《اینها را به مدائن میبری!
#پانزده روز در سامرا نخواهی بود؛ روز پانزدهم که داخل شهر شدی، خواهی دید که از خانه من #ناله و شیون بلند است و جسد مرا در محل #غسل گذاشتهاند.》
گفتم:سرور من! اگر چنین شود، #امام(ع) بعد از شما کیست؟
حضرت(ع) فرمود :
《هر کس جواب #نامههایم را از تو مطالبه کند، قائم بعد از من، اوست!》
گفتم:نشانه دیگری بفرمایید.
ایشان فرمودند :
《هر کس بر #جنازه من نماز گزارد، قائم بعد از من اوست.》
گفتم:نشانه دیگری بفرمایید.
و نیز فرمود:
《هر کس از آنچه در میان #همیان(کمربند) است، خبر دهد، او امام بعد از من است.》
هیبت و عظمت امام(ع) مانع شد که بپرسم؛ مقصود از آنچه در همیان است، چیست؟
من نامههای آن حضرت(ع) را به مدائن بردم و جواب آنها را گرفته و روز پانزدهم وارد سامرا شدم.
دیدم همان طور که امام(ع) فرموده بود، از خانه ایشان صدای ناله بلند است.
و نیز دیدم برادرش #جعفر، در کنار خانه آن حضرت(ع) نشسته و گروهی از شیعیان، اطراف او را گرفته به وی تسلیت، و به امامتش تبریک میگویند.
من از این جریان یکّه خوردم و با خود گفتم؛ اگر جعفر #امام(ع) باشد، پس وضع امامت عوض شده است؛ زیرا من با چشم خود دیده بودم که جعفر شراب میخورد و قماربازی میکرد و اهل تار و طُنبور بود!
من هم جلو رفته و رحلت برادرش را تسلیت و امامتش را تبریک گفتم، ولی از من چیزی نپرسید.
در این هنگام، عقید، خادم خانه امام(ع) بیرون آمد و به جعفر گفت:
جنازه برادرت را کفن کردند؛ بیایید نماز بخوانید.
جعفر وارد خانه شد. شیعیان در اطراف او بودند.
سَمّان و حسن بن علی معروف به سَلَمه، پیشاپیش آنها قرار داشتند.
وقتی که به حیاط خانه وارد شدیم، جنازه امام عسکری(ع) را کفن کرده و در تابوت گذاشته بودند.
جعفر پیش رفت تا بر جنازه امام(ع) نماز گذارد.
وقتی که خواست تکبیر نماز را بگوید، ناگاه #کودکی گندمگون و سیاهموی که دندانهای پیشینش قدری باهم فاصله داشت، بیرون آمد و لباس جعفر را گرفت و او را کنار کشید و گفت:
《عمو! کنار برو؛ من باید بر پدرم نماز بخوانم.》
جعفر در حالی که قیافهاش دگرگون شده بود، کنار رفت.
آن کودک بر جنازه امام(ع) نماز خواند و حضرت(ع) را در خانه خود، در کنار قبر پدرش امام #هادی(ع) دفن کردند.
بعد همان کودک رو به من کرد و گفت:ای مرد بصری! #جواب نامهها را که همراه تو است بده.
جواب نامهها را به وی دادم و با خود گفتم:این #دو نشانه [ #نماز بر جنازه و خواستن #جواب نامهها]؛ حالا فقط #همیان مانده!
آنگاه پیش جعفر آمدم و دیدم سر و صدایش بلند است.
حاجِز وَشّاء که حاضر بود به جعفر گفت:آن کودک چه کسی بود؟
جعفر گفت: والله تا به حال او را ندیدهام و نمیشناسم.
در آنجا نشسته بودیم که گروهی از اهل #قم آمدند و از امام حسن عسکری(ع) پرسیدند، و چون دانستند که امام(ع) رحلت فرموده است، گفتند:
جانشین امام(ع) کیست؟
حاضران جعفر را نشان دادند. آنها به جعفر سلام کرده و تسلیت و تهنیت گفتند و اظهار داشتند:#نامهها و #پولهایی آوردهایم؛ بفرمایید بگویید؛ نامهها را چه #کسانی نوشتهاند و پولها چقدر است؟
جعفر از این سؤال برآشفت و برخاست و در حالی که گَرد جامههای خود را پاک میکرد، گفت:
اینها از ما انتظار دارند علم #غیب بدانیم.
در این میان، خادمی از خانه بیرون آمد و گفت:
#نامهها از فلان کس و فلان کس است و در همیان #هزار دینار است که #ده تا از آنها را آب طلا دادهاند.
نمایندگان مردم #قم نامهها و همیان را تحویل داده و به خادم گفتند:
هر کس تو را برای گرفتن همیان فرستاده، او #امام (علیه السلام) است.
منبع:
إکمال الدین وإتمام النعمه شیخ صدوق، ج۲، ص۴۷۵
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#امام_زمان_علیه_السلام
#علم_امامت
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
@barzakh_ghiyamat