eitaa logo
از ازل تا قیامت
292 دنبال‌کننده
131 عکس
150 ویدیو
1 فایل
بررسی عوالم شش گانهٔ خلقت آدمی
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺🌺🌺🌺🌺 🌴امام حسن عسکری علیه السلام🌴 🍁نشانه های امامت 🍁در برخی از برهه­‌های تاریخ، بوده­‌اند افرادی که از شرایط پیچیده آن عصر، سوء استفاده برده و ادعاهای گزافی مطرح کرده­ و مدتی گروهی را با خود همراه نموده­‌اند. ادعای امامت از سوی (جعفر) برادر امام (ع) پس از شهادت آن امام همام(ع)، نمونه‌­ای از این موارد است که حامل عبرت‌­هایی می­‌تواند باشد: 📜 می­‌گوید: من از خدمتگزاران امام عسکری(ع) بودم و نامه­‌های آن حضرت(ع) را به شهرها می‌­بردم. در طی مسمومیتی که امام(ع) با آن از دنیا رفت، به خدمتش رسیدم. حضرت(ع) نامه­‌هایی نوشت و فرمود: 《این­‌ها را به مدائن می­‌بری! روز در سامرا نخواهی بود؛ روز پانزدهم که داخل شهر شدی، خواهی دید که از خانه من و شیون بلند است و جسد مرا در محل گذاشته­‌اند.》 گفتم:سرور من! اگر چنین شود، (ع) بعد از شما کیست؟ حضرت(ع) فرمود : 《هر کس جواب ­‌هایم را از تو مطالبه کند، قائم بعد از من، اوست!》 گفتم:نشانه دیگری بفرمایید. ایشان فرمودند : 《هر کس بر من نماز گزارد، قائم بعد از من اوست.》 گفتم:نشانه دیگری بفرمایید. و نیز فرمود: 《هر کس از آنچه در میان (کمربند) است، خبر دهد، او امام بعد از من است.》 هیبت و عظمت امام(ع) مانع شد که بپرسم؛ مقصود از آنچه در همیان است، چیست؟ من نامه­‌های آن حضرت(ع) را به مدائن بردم و جواب آن­‌ها را گرفته و روز پانزدهم وارد سامرا شدم. دیدم همان طور که امام(ع) فرموده بود، از خانه ایشان صدای ناله بلند است. و نیز دیدم برادرش ، در کنار خانه آن حضرت(ع) نشسته و گروهی از شیعیان، اطراف او را گرفته به وی تسلیت، و به امامتش تبریک می­‌گویند. من از این جریان یکّه خوردم و با خود گفتم؛ اگر جعفر (ع) باشد، پس وضع امامت عوض شده است؛ زیرا من با چشم خود دیده بودم که جعفر شراب می­‌خورد و قماربازی می­‌کرد و اهل تار و طُنبور بود! من هم جلو رفته و رحلت برادرش را تسلیت و امامتش را تبریک گفتم، ولی از من چیزی نپرسید. در این هنگام، عقید، خادم خانه امام(ع) بیرون آمد و به جعفر گفت: جنازه برادرت را کفن کردند؛ بیایید نماز بخوانید. جعفر وارد خانه شد. شیعیان در اطراف او بودند. سَمّان و حسن بن علی معروف به سَلَمه، پیشاپیش آن­‌ها قرار داشتند. وقتی که به حیاط خانه وارد شدیم، جنازه امام عسکری(ع) را کفن کرده و در تابوت گذاشته بودند. جعفر پیش رفت تا بر جنازه امام(ع) نماز گذارد. وقتی که خواست تکبیر نماز را بگوید، ناگاه گندم­‌گون و سیاه­‌موی که دندان­‌های پیشینش قدری باهم فاصله داشت، بیرون آمد و لباس جعفر را گرفت و او را کنار کشید و گفت: 《عمو! کنار برو؛ من باید بر پدرم نماز بخوانم.》 جعفر در حالی که قیافه­‌اش دگرگون شده بود، کنار رفت. آن کودک بر جنازه امام(ع) نماز خواند و حضرت(ع) را در خانه خود، در کنار قبر پدرش امام (ع) دفن کردند. بعد همان کودک رو به من کرد و گفت:ای مرد بصری! نامه‌­ها را که همراه تو است بده. جواب نامه‌­ها را به وی دادم و با خود گفتم:این نشانه [ بر جنازه و خواستن نامه­‌ها]؛ حالا فقط مانده! آن­‌گاه پیش جعفر آمدم و دیدم سر و صدایش بلند است. حاجِز وَشّاء که حاضر بود به جعفر گفت:آن کودک چه کسی بود؟ جعفر گفت: والله تا به حال او را ندیده­‌ام و نمی­‌شناسم. در آن‌­جا نشسته بودیم که گروهی از اهل آمدند و از امام حسن عسکری(ع) پرسیدند، و چون دانستند که امام(ع) رحلت فرموده است، گفتند: جانشین امام(ع) کیست؟ حاضران جعفر را نشان دادند. آن­‌ها به جعفر سلام کرده و تسلیت و تهنیت گفتند و اظهار داشتند:­‌ها و آورده‌­ایم؛ بفرمایید بگویید؛ نامه‌­ها را چه نوشته­‌اند و پول­‌ها چقدر است؟ جعفر از این سؤال برآشفت و برخاست و در حالی که گَرد جامه­‌های خود را پاک می­‌کرد، گفت: این­‌ها از ما انتظار دارند علم بدانیم. در این میان، خادمی از خانه بیرون آمد و گفت: ­‌ها از فلان کس و فلان کس است و در همیان دینار است که تا از آن­‌ها را آب طلا داده­‌اند. نمایندگان مردم نامه‌­ها و همیان را تحویل داده و به خادم گفتند: هر کس تو را برای گرفتن همیان فرستاده، او (علیه السلام) است. منبع: إکمال الدین وإتمام النعمه شیخ صدوق، ج۲، ص۴۷۵ 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺 @barzakh_ghiyamat
🌺🌺🌺🌺🌺 🌴عوامل جان دادن🌴 🍁15بلا برای سبک شمردن نماز «عَنْ الفاطمة (علیها السلام) قالَتْ: سَأَلْتُ أَبى رَسُولَ اللّهِ(صلى الله علیه وآله وسلم) لِمَنْ تَهاوَنَ بِصَلاتِهِ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ. قال(صلى الله علیه وآله وسلم): مَنْ تَهاوَنَ بِصَلاتِهِ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ إِبْتَلاهُ اللّهُ بِخَمْسَ عَشَرَةَ خَصْلَةً: یَرْفَعُ اللّهُ الْبَرَکَةَ مِنْ عُمْرِهِ، وَ یَرْفَعُ اللّهُ الْبَرَکَةَ مِنْ رِزْقِهِ، وَ یَمْحُوا اللّهُ عَزَّوَجَلَّ سیماءَ الصّالِحینَ مِنْ وَجْهِهِ، وَکُلُّ عَمَل یَعْمَلُهُ لا یُوجَرُ عَلَیْهِ، وَ لا یَرْتَفِعُ دُعاؤُهُ إِلىَ السَّماءِ، وَ لَیْسَ لَهُ حَظٌّ فى دُعاءِ الصّالِحینَ، وَ أَنّهُ یَمُوتُ ذَلیلاً، وَ یَمُوتُ جائِعًا، وَ یَمُوتُ عَطْشانًا، فَلَوْ سُقِىَ مِنْ أَنْهارِ الدُّنْیا لَمْ یُرْوَ عَطَشُهُ، وَ یُوَکِّلُ اللّهُ مَلَکًا یَزْعَجُهُ فى قَبْرِهِ، وَ یَضیقُ عَلَیْهِ قَبْرُهُ ، وَ تَکُونُ الظُّلْمَةُ فى قَبْرِهِ، وَ یُوَکِّلُ اللّهُ بِهِ مَلَکًا یَسْحَبُهُ عَلى وَجْهِهِ، وَ الْخَلائِقُ یَنْظُرُونَ إِلَیْهِ، وَ یُحاسَبُ حِسابًا شَدیدًا، وَ لا یَنْظُرُ اللّهُ إِلَیْهِ وَ لا یُزَکّیهِ وَ لَهُ عَذابٌ أَلیمٌ.» 🍁روزی حضرت (سلام الله علیها) کنار خدا(ص) نشسته بودند. حضرت فاطمه(س) از پدر بزرگوارش پرسید: پدر جان، یا رسول الله! زنان و مردانى که نسبت به بى‌‌اعتنا هستند و نماز را مى‌‌شمارند، چه را در پیش دارند؟ رسول خدا(ص) فرمود: فاطمه جان! هر کسى از مردان و زنان را سبک بشمارد، خداوند او را به بلا مبتلا مى‌‌سازد: 🍁 مورد در ، مورد در وقت ، و مورد آنها در و مورد در زمانى که از قبر خارج شود. 🌳الف) اما آن بلایى که در دامنگیرش مى‌‌شود: 1- خداوند را از عمرش مى‌‌برد. 2- خداوند را از رزقش مى‌‌برد. 3- خداوند عزوجل صالحین را از چهره‌‌اش محو مى‌‌کند. 4- هر که انجام مى‌‌دهد پاداش داده نمى‌‌شود. 5- به آسمان نمى‌‌رود. 6- بهره‌‌اى از دعای براى او نیست. 🌳ب) اما آن بلایى که هنگام گرفتارش خواهد شد: 1- از دنیا مى‌‌رود. 2- هنگام مرگ در حال خواهد بود. 3- از دنیا خواهد رفت، اگر چه آب نهرهاى دنیا را به او بدهند. 🌳ج) اما آن بلایى که در دامنگیرش مى‌‌شود: 1- خداوند در قبر براى او مى‌‌گمارد تا او را زجر دهد. 2- قبرش براى او خواهد شد. 3- گرفتار ظلمت و قبر خواهد شد. 🌳د) اما آن بلایى که در روز گرفتارش خواهد شد: 1- خداوند را موکل مى‌‌سازد تا او را با صورت بر زمین بکشد، در حالى که خلایق تماشا مى‌‌کنند. 2- اعمالش به سختى انجام مى‌‌شود. 3- خدا به نظر به او نمى‌‌نگرد و براى اوست عذاب همیشگى. منبع: فلاح السائل : 22 مسند فاطمه الزهراء، ص 235 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺 @barzakh_ghiyamat
هدایت شده از از ازل تا قیامت
🌺🌺🌺🌺🌺 🌴امام حسن عسکری علیه السلام🌴 🍁نشانه های امامت 🍁در برخی از برهه­‌های تاریخ، بوده­‌اند افرادی که از شرایط پیچیده آن عصر، سوء استفاده برده و ادعاهای گزافی مطرح کرده­ و مدتی گروهی را با خود همراه نموده­‌اند. ادعای امامت از سوی (جعفر) برادر امام (ع) پس از شهادت آن امام همام(ع)، نمونه‌­ای از این موارد است که حامل عبرت‌­هایی می­‌تواند باشد: 📜 می­‌گوید: من از خدمتگزاران امام عسکری(ع) بودم و نامه­‌های آن حضرت(ع) را به شهرها می‌­بردم. در طی مسمومیتی که امام(ع) با آن از دنیا رفت، به خدمتش رسیدم. حضرت(ع) نامه­‌هایی نوشت و فرمود: 《این­‌ها را به مدائن می­‌بری! روز در سامرا نخواهی بود؛ روز پانزدهم که داخل شهر شدی، خواهی دید که از خانه من و شیون بلند است و جسد مرا در محل گذاشته­‌اند.》 گفتم:سرور من! اگر چنین شود، (ع) بعد از شما کیست؟ حضرت(ع) فرمود : 《هر کس جواب ­‌هایم را از تو مطالبه کند، قائم بعد از من، اوست!》 گفتم:نشانه دیگری بفرمایید. ایشان فرمودند : 《هر کس بر من نماز گزارد، قائم بعد از من اوست.》 گفتم:نشانه دیگری بفرمایید. و نیز فرمود: 《هر کس از آنچه در میان (کمربند) است، خبر دهد، او امام بعد از من است.》 هیبت و عظمت امام(ع) مانع شد که بپرسم؛ مقصود از آنچه در همیان است، چیست؟ من نامه­‌های آن حضرت(ع) را به مدائن بردم و جواب آن­‌ها را گرفته و روز پانزدهم وارد سامرا شدم. دیدم همان طور که امام(ع) فرموده بود، از خانه ایشان صدای ناله بلند است. و نیز دیدم برادرش ، در کنار خانه آن حضرت(ع) نشسته و گروهی از شیعیان، اطراف او را گرفته به وی تسلیت، و به امامتش تبریک می­‌گویند. من از این جریان یکّه خوردم و با خود گفتم؛ اگر جعفر (ع) باشد، پس وضع امامت عوض شده است؛ زیرا من با چشم خود دیده بودم که جعفر شراب می­‌خورد و قماربازی می­‌کرد و اهل تار و طُنبور بود! من هم جلو رفته و رحلت برادرش را تسلیت و امامتش را تبریک گفتم، ولی از من چیزی نپرسید. در این هنگام، عقید، خادم خانه امام(ع) بیرون آمد و به جعفر گفت: جنازه برادرت را کفن کردند؛ بیایید نماز بخوانید. جعفر وارد خانه شد. شیعیان در اطراف او بودند. سَمّان و حسن بن علی معروف به سَلَمه، پیشاپیش آن­‌ها قرار داشتند. وقتی که به حیاط خانه وارد شدیم، جنازه امام عسکری(ع) را کفن کرده و در تابوت گذاشته بودند. جعفر پیش رفت تا بر جنازه امام(ع) نماز گذارد. وقتی که خواست تکبیر نماز را بگوید، ناگاه گندم­‌گون و سیاه­‌موی که دندان­‌های پیشینش قدری باهم فاصله داشت، بیرون آمد و لباس جعفر را گرفت و او را کنار کشید و گفت: 《عمو! کنار برو؛ من باید بر پدرم نماز بخوانم.》 جعفر در حالی که قیافه­‌اش دگرگون شده بود، کنار رفت. آن کودک بر جنازه امام(ع) نماز خواند و حضرت(ع) را در خانه خود، در کنار قبر پدرش امام (ع) دفن کردند. بعد همان کودک رو به من کرد و گفت:ای مرد بصری! نامه‌­ها را که همراه تو است بده. جواب نامه‌­ها را به وی دادم و با خود گفتم:این نشانه [ بر جنازه و خواستن نامه­‌ها]؛ حالا فقط مانده! آن­‌گاه پیش جعفر آمدم و دیدم سر و صدایش بلند است. حاجِز وَشّاء که حاضر بود به جعفر گفت:آن کودک چه کسی بود؟ جعفر گفت: والله تا به حال او را ندیده­‌ام و نمی­‌شناسم. در آن‌­جا نشسته بودیم که گروهی از اهل آمدند و از امام حسن عسکری(ع) پرسیدند، و چون دانستند که امام(ع) رحلت فرموده است، گفتند: جانشین امام(ع) کیست؟ حاضران جعفر را نشان دادند. آن­‌ها به جعفر سلام کرده و تسلیت و تهنیت گفتند و اظهار داشتند:­‌ها و آورده‌­ایم؛ بفرمایید بگویید؛ نامه‌­ها را چه نوشته­‌اند و پول­‌ها چقدر است؟ جعفر از این سؤال برآشفت و برخاست و در حالی که گَرد جامه­‌های خود را پاک می­‌کرد، گفت: این­‌ها از ما انتظار دارند علم بدانیم. در این میان، خادمی از خانه بیرون آمد و گفت: ­‌ها از فلان کس و فلان کس است و در همیان دینار است که تا از آن­‌ها را آب طلا داده­‌اند. نمایندگان مردم نامه‌­ها و همیان را تحویل داده و به خادم گفتند: هر کس تو را برای گرفتن همیان فرستاده، او (علیه السلام) است. منبع: إکمال الدین وإتمام النعمه شیخ صدوق، ج۲، ص۴۷۵ 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺 @barzakh_ghiyamat
هدایت شده از از ازل تا قیامت
🌺🌺🌺🌺🌺 🌴امام حسن عسکری علیه السلام🌴 🍁نشانه های امامت 🍁در برخی از برهه­‌های تاریخ، بوده­‌اند افرادی که از شرایط پیچیده آن عصر، سوء استفاده برده و ادعاهای گزافی مطرح کرده­ و مدتی گروهی را با خود همراه نموده­‌اند. ادعای امامت از سوی (جعفر) برادر امام (ع) پس از شهادت آن امام همام(ع)، نمونه‌­ای از این موارد است که حامل عبرت‌­هایی می­‌تواند باشد: 📜 می­‌گوید: من از خدمتگزاران امام عسکری(ع) بودم و نامه­‌های آن حضرت(ع) را به شهرها می‌­بردم. در طی مسمومیتی که امام(ع) با آن از دنیا رفت، به خدمتش رسیدم. حضرت(ع) نامه­‌هایی نوشت و فرمود: 《این­‌ها را به مدائن می­‌بری! روز در سامرا نخواهی بود؛ روز پانزدهم که داخل شهر شدی، خواهی دید که از خانه من و شیون بلند است و جسد مرا در محل گذاشته­‌اند.》 گفتم:سرور من! اگر چنین شود، (ع) بعد از شما کیست؟ حضرت(ع) فرمود : 《هر کس جواب ­‌هایم را از تو مطالبه کند، قائم بعد از من، اوست!》 گفتم:نشانه دیگری بفرمایید. ایشان فرمودند : 《هر کس بر من نماز گزارد، قائم بعد از من اوست.》 گفتم:نشانه دیگری بفرمایید. و نیز فرمود: 《هر کس از آنچه در میان (کمربند) است، خبر دهد، او امام بعد از من است.》 هیبت و عظمت امام(ع) مانع شد که بپرسم؛ مقصود از آنچه در همیان است، چیست؟ من نامه­‌های آن حضرت(ع) را به مدائن بردم و جواب آن­‌ها را گرفته و روز پانزدهم وارد سامرا شدم. دیدم همان طور که امام(ع) فرموده بود، از خانه ایشان صدای ناله بلند است. و نیز دیدم برادرش ، در کنار خانه آن حضرت(ع) نشسته و گروهی از شیعیان، اطراف او را گرفته به وی تسلیت، و به امامتش تبریک می­‌گویند. من از این جریان یکّه خوردم و با خود گفتم؛ اگر جعفر (ع) باشد، پس وضع امامت عوض شده است؛ زیرا من با چشم خود دیده بودم که جعفر شراب می­‌خورد و قماربازی می­‌کرد و اهل تار و طُنبور بود! من هم جلو رفته و رحلت برادرش را تسلیت و امامتش را تبریک گفتم، ولی از من چیزی نپرسید. در این هنگام، عقید، خادم خانه امام(ع) بیرون آمد و به جعفر گفت: جنازه برادرت را کفن کردند؛ بیایید نماز بخوانید. جعفر وارد خانه شد. شیعیان در اطراف او بودند. سَمّان و حسن بن علی معروف به سَلَمه، پیشاپیش آن­‌ها قرار داشتند. وقتی که به حیاط خانه وارد شدیم، جنازه امام عسکری(ع) را کفن کرده و در تابوت گذاشته بودند. جعفر پیش رفت تا بر جنازه امام(ع) نماز گذارد. وقتی که خواست تکبیر نماز را بگوید، ناگاه گندم­‌گون و سیاه­‌موی که دندان­‌های پیشینش قدری باهم فاصله داشت، بیرون آمد و لباس جعفر را گرفت و او را کنار کشید و گفت: 《عمو! کنار برو؛ من باید بر پدرم نماز بخوانم.》 جعفر در حالی که قیافه­‌اش دگرگون شده بود، کنار رفت. آن کودک بر جنازه امام(ع) نماز خواند و حضرت(ع) را در خانه خود، در کنار قبر پدرش امام (ع) دفن کردند. بعد همان کودک رو به من کرد و گفت:ای مرد بصری! نامه‌­ها را که همراه تو است بده. جواب نامه‌­ها را به وی دادم و با خود گفتم:این نشانه [ بر جنازه و خواستن نامه­‌ها]؛ حالا فقط مانده! آن­‌گاه پیش جعفر آمدم و دیدم سر و صدایش بلند است. حاجِز وَشّاء که حاضر بود به جعفر گفت:آن کودک چه کسی بود؟ جعفر گفت: والله تا به حال او را ندیده­‌ام و نمی­‌شناسم. در آن‌­جا نشسته بودیم که گروهی از اهل آمدند و از امام حسن عسکری(ع) پرسیدند، و چون دانستند که امام(ع) رحلت فرموده است، گفتند: جانشین امام(ع) کیست؟ حاضران جعفر را نشان دادند. آن­‌ها به جعفر سلام کرده و تسلیت و تهنیت گفتند و اظهار داشتند:­‌ها و آورده‌­ایم؛ بفرمایید بگویید؛ نامه‌­ها را چه نوشته­‌اند و پول­‌ها چقدر است؟ جعفر از این سؤال برآشفت و برخاست و در حالی که گَرد جامه­‌های خود را پاک می­‌کرد، گفت: این­‌ها از ما انتظار دارند علم بدانیم. در این میان، خادمی از خانه بیرون آمد و گفت: ­‌ها از فلان کس و فلان کس است و در همیان دینار است که تا از آن­‌ها را آب طلا داده­‌اند. نمایندگان مردم نامه‌­ها و همیان را تحویل داده و به خادم گفتند: هر کس تو را برای گرفتن همیان فرستاده، او (علیه السلام) است. منبع: إکمال الدین وإتمام النعمه شیخ صدوق، ج۲، ص۴۷۵ 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺 @barzakh_ghiyamat
هدایت شده از از ازل تا قیامت
🌺🌺🌺🌺🌺 🌴امام حسن عسکری علیه السلام🌴 🍁نشانه های امامت 🍁در برخی از برهه­‌های تاریخ، بوده­‌اند افرادی که از شرایط پیچیده آن عصر، سوء استفاده برده و ادعاهای گزافی مطرح کرده­ و مدتی گروهی را با خود همراه نموده­‌اند. ادعای امامت از سوی (جعفر) برادر امام (ع) پس از شهادت آن امام همام(ع)، نمونه‌­ای از این موارد است که حامل عبرت‌­هایی می­‌تواند باشد: 📜 می­‌گوید: من از خدمتگزاران امام عسکری(ع) بودم و نامه­‌های آن حضرت(ع) را به شهرها می‌­بردم. در طی مسمومیتی که امام(ع) با آن از دنیا رفت، به خدمتش رسیدم. حضرت(ع) نامه­‌هایی نوشت و فرمود: 《این­‌ها را به مدائن می­‌بری! روز در سامرا نخواهی بود؛ روز پانزدهم که داخل شهر شدی، خواهی دید که از خانه من و شیون بلند است و جسد مرا در محل گذاشته­‌اند.》 گفتم:سرور من! اگر چنین شود، (ع) بعد از شما کیست؟ حضرت(ع) فرمود : 《هر کس جواب ­‌هایم را از تو مطالبه کند، قائم بعد از من، اوست!》 گفتم:نشانه دیگری بفرمایید. ایشان فرمودند : 《هر کس بر من نماز گزارد، قائم بعد از من اوست.》 گفتم:نشانه دیگری بفرمایید. و نیز فرمود: 《هر کس از آنچه در میان (کمربند) است، خبر دهد، او امام بعد از من است.》 هیبت و عظمت امام(ع) مانع شد که بپرسم؛ مقصود از آنچه در همیان است، چیست؟ من نامه­‌های آن حضرت(ع) را به مدائن بردم و جواب آن­‌ها را گرفته و روز پانزدهم وارد سامرا شدم. دیدم همان طور که امام(ع) فرموده بود، از خانه ایشان صدای ناله بلند است. و نیز دیدم برادرش ، در کنار خانه آن حضرت(ع) نشسته و گروهی از شیعیان، اطراف او را گرفته به وی تسلیت، و به امامتش تبریک می­‌گویند. من از این جریان یکّه خوردم و با خود گفتم؛ اگر جعفر (ع) باشد، پس وضع امامت عوض شده است؛ زیرا من با چشم خود دیده بودم که جعفر شراب می­‌خورد و قماربازی می­‌کرد و اهل تار و طُنبور بود! من هم جلو رفته و رحلت برادرش را تسلیت و امامتش را تبریک گفتم، ولی از من چیزی نپرسید. در این هنگام، عقید، خادم خانه امام(ع) بیرون آمد و به جعفر گفت: جنازه برادرت را کفن کردند؛ بیایید نماز بخوانید. جعفر وارد خانه شد. شیعیان در اطراف او بودند. سَمّان و حسن بن علی معروف به سَلَمه، پیشاپیش آن­‌ها قرار داشتند. وقتی که به حیاط خانه وارد شدیم، جنازه امام عسکری(ع) را کفن کرده و در تابوت گذاشته بودند. جعفر پیش رفت تا بر جنازه امام(ع) نماز گذارد. وقتی که خواست تکبیر نماز را بگوید، ناگاه گندم­‌گون و سیاه­‌موی که دندان­‌های پیشینش قدری باهم فاصله داشت، بیرون آمد و لباس جعفر را گرفت و او را کنار کشید و گفت: 《عمو! کنار برو؛ من باید بر پدرم نماز بخوانم.》 جعفر در حالی که قیافه­‌اش دگرگون شده بود، کنار رفت. آن کودک بر جنازه امام(ع) نماز خواند و حضرت(ع) را در خانه خود، در کنار قبر پدرش امام (ع) دفن کردند. بعد همان کودک رو به من کرد و گفت:ای مرد بصری! نامه‌­ها را که همراه تو است بده. جواب نامه‌­ها را به وی دادم و با خود گفتم:این نشانه [ بر جنازه و خواستن نامه­‌ها]؛ حالا فقط مانده! آن­‌گاه پیش جعفر آمدم و دیدم سر و صدایش بلند است. حاجِز وَشّاء که حاضر بود به جعفر گفت:آن کودک چه کسی بود؟ جعفر گفت: والله تا به حال او را ندیده­‌ام و نمی­‌شناسم. در آن‌­جا نشسته بودیم که گروهی از اهل آمدند و از امام حسن عسکری(ع) پرسیدند، و چون دانستند که امام(ع) رحلت فرموده است، گفتند: جانشین امام(ع) کیست؟ حاضران جعفر را نشان دادند. آن­‌ها به جعفر سلام کرده و تسلیت و تهنیت گفتند و اظهار داشتند:­‌ها و آورده‌­ایم؛ بفرمایید بگویید؛ نامه‌­ها را چه نوشته­‌اند و پول­‌ها چقدر است؟ جعفر از این سؤال برآشفت و برخاست و در حالی که گَرد جامه­‌های خود را پاک می­‌کرد، گفت: این­‌ها از ما انتظار دارند علم بدانیم. در این میان، خادمی از خانه بیرون آمد و گفت: ­‌ها از فلان کس و فلان کس است و در همیان دینار است که تا از آن­‌ها را آب طلا داده­‌اند. نمایندگان مردم نامه‌­ها و همیان را تحویل داده و به خادم گفتند: هر کس تو را برای گرفتن همیان فرستاده، او (علیه السلام) است. منبع: إکمال الدین وإتمام النعمه شیخ صدوق، ج۲، ص۴۷۵ 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺 @barzakh_ghiyamat