🔰جا داره یاد کنیم بازم از رجزخوانی طوفانی پسر بچه ۴ ساله برای ترامپ 👌دیدن این کلیپ لرزه به تن آدم می‌ندازه خصوصا اونجایی که می‌گه: «منم قاسم سلیمانی» ❇️ آره این خاک سلیمانی‌ها به خود می‌بیند 📝سروده: عبدالحسین شفیع پور 🎤اجرا: محمد حافظ شفیع پور #بصائرحسینیه_ایران #basaerehoseiniyeh ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ ✅ ایتا، سروش، بله، گپ، روبیکا، آی گپ، هورسا، پاتوق، نزدیکا، باهم، تلگرام، اینستاگرام و توییتر با 👈👇👈👇👈👇 🆔 @basaerehoseiniyeh

متاورس Metaverse چیست و چگونه دنیای آینده را تحت تاثیر قرار خواهد داد؟ 🔹آیا بعد از این آواتارهای ما بیش از خود ما با هم در ارتباط خواهند بود؟ این ویدئو را ببینید!!!!! #بصائرحسینیه_ایران #basaerehoseiniyeh ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ ✅ ایتا، سروش، بله، گپ، روبیکا، آی گپ، هورسا، پاتوق، نزدیکا، باهم، تلگرام، اینستاگرام و توییتر با 👈👇👈👇👈👇 🆔 @basaerehoseiniyeh

#قسمت‌پنجاه‌وششم اگرچه لنز آبی خریده بود موهاش رو طلایی کرده بود و دو برابر فرانسویا به فرانسه عشق می‌ورزید، خیلی راحت می‌شد فهمید که فرانسوی نیست؛ چون اصالت چیزیه که توی هیچ‌کدوم از رفتارای التقاطی دیده نمی‌شه. از یاسمینا، یکی از دخترای مایوتی، شنیده بودم که نائل عقد یه نفر توی الجزایره و قراره وقتی برگرده مراسم ازدواج بر پا کنن. ناراحت می‌شدم وقتی جلوی همه از همسرش بد می‌گفت و اصرار داشت یا کسی نفهمه متاهله یا بفهمه که هیچ اصراری برای موندن با همسرش نداره. ✍🏻ا.م #کتابخوانی #زندگی_مثبت_کتاب_خوانی #چشم‌های‌باز_پلک‌های‌بسته #بصائرحسینیه_ایران #basaerehoseiniyeh ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ ✅ ایتا، سروش، بله، گپ، روبیکا، آی گپ، هورسا، پاتوق، نزدیکا، باهم، تلگرام، اینستاگرام و توییتر با 👈👇👈👇👈👇 🆔 @basaerehoseiniyeh

شب جمعه‌تون فاطمی🖤❗️ شب‌بخیر بصائریها تقدیم به شما.... #بصائرحسینیه_ایران #basaerehoseiniyeh ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ ✅ ایتا، سروش، بله، گپ، روبیکا، آی گپ، هورسا، پاتوق، نزدیکا، باهم، تلگرام، اینستاگرام و توییتر با 👈👇👈👇👈👇 🆔 @basaerehoseiniyeh

#قسمت‌پنجاه‌وهفتم یه هفته‌ای هم بود که یه دوست‌پسر مراکشی پیدا کرده بود و اون آقا هم به جمع میز شام نائل اضافه شده بود. یه روز عصر، توی آشپزخونه داشتم فکر می‌کردم چه چیزی می‌شه برای شام درست کرد که سیب‌زمینی با مایونز هم نباشه؛ اما هیچ قصد آشپزی نداشتم. نائل داشت توی أشپزخونه برای خودش و مهموناش شام درست می‌کرد. دوست‌پسرش هم توی آشپزخونه بود. منصور، که پسرعموی یاسمینا هم بود، داشت یه گوشه به سبک مایوتی‌ها موز حلقه‌حلقه می‌کرد. ویدد، عمر، یاسمینا، و خیلیای دیگه هم‌ بودن. نائل بزرگ اون جمع و عقل کل محسوب می‌شد و تقریبا همه ازش اطاعت می‌کردن. ✍🏻ا.م #کتابخوانی #زندگی_مثبت_کتاب_خوانی #چشم‌های‌باز_پلک‌های‌بسته #بصائرحسینیه_ایران #basaerehoseiniyeh ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ ✅ ایتا، سروش، بله، گپ، روبیکا، آی گپ، هورسا، پاتوق، نزدیکا، باهم، تلگرام، اینستاگرام و توییتر با 👈👇👈👇👈👇 🆔 @basaerehoseiniyeh

شبتون مزین به نام شهدا🖤❗️ شب‌بخیر بصائریها تقدیم به شما🌹❤️ #بصائرحسینیه_ایران #basaerehoseiniyeh ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ ✅ ایتا، سروش، بله، گپ، روبیکا، آی گپ، هورسا، پاتوق، نزدیکا، باهم، تلگرام، اینستاگرام و توییتر با 👈👇👈👇👈👇 🆔 @basaerehoseiniyeh

#قسمت‌پنجاه‌وهشتم خیلی درشت‌هیکل بود؛ لازم و کافی برای ترسیدن! بیان قوی هم داشت. کافی بود چند تا بی‌احترامی هم وسط بیاناتش بگنجونه تا ببینید که بهتره باهاش دهن‌به‌دهن نشید! خودش می‌گفت قبلاً توی الجزایر گوینده رادیو بوده. مسلمونا برای هر‌کاری به درخواست خود نائل، باهاش مشورت می‌کردن و من این رو از غرایب آخرالزمان می‌دونم! ✍🏻ا.م #کتابخوانی #زندگی_مثبت_کتاب_خوانی #چشم‌های‌باز_پلک‌های‌بسته #بصائرحسینیه_ایران #basaerehoseiniyeh ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ ✅ ایتا، سروش، بله، گپ، روبیکا، آی گپ، هورسا، پاتوق، نزدیکا، باهم، تلگرام، اینستاگرام و توییتر با 👈👇👈👇👈👇 🆔 @basaerehoseiniyeh

#قسمت‌پنجاه‌ونهم البته وقتی هم کسی ازش کمک می‌خواست خیلی مهربون بهش کمک می‌کرد پ این صفت خیلی عالیه. امبروژا امروز هنوز نیومده بود و من منتظرش بودم. نائل از همون دور، پای گاز، بلند رو به من گفت: «نیاز نیست امروز غذا درست کنی. امروز مهمون ما! بیا سر میز ما بشین.» _دستت درد نکنه! خیلی ممنون. خیلی لطف داری. مطمئناً دست‌پخت شما خیلی خوبه. اما من باید منتظر امبروژا باشم. شما شروع کنید. نائل رو طرف لباش رو داد پایین و وسطش رو داد بالا. ( حالا نمی‌خواد همین الان تمرین کنید ببینید چه شکلی می‌شه. همه‌مون روزی ده بار این کارو می‌کنیم) 😂😂😂 ✍🏻ا.م #کتابخوانی #زندگی_مثبت_کتاب_خوانی #چشم‌های‌باز_پلک‌های‌بسته #بصائرحسینیه_ایران #basaerehoseiniyeh ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ ✅ ایتا، سروش، بله، گپ، روبیکا، آی گپ، هورسا، پاتوق، نزدیکا، باهم، تلگرام، اینستاگرام و توییتر با 👈👇👈👇👈👇 🆔 @basaerehoseiniyeh

#قسمت‌شصت به حالت تأسف سرش رو تکون داد و به عربی رو به دوست‌پسرش یه چیزایی گفت که نفهمیدم. منصور بشقاب موزای حلقه‌شده رو برده بود پای گاز و داشت دونه‌دونه توی روغن سرخشون می‌کرد. امبروژا رسید؛ با سینی وسایل آشپزی‌ش. چقدر وقتی این دختر و می‌دیدم خوشحال می‌شدم؛ اون‌قدر که خوشحالی ما دو تا رو همه می‌فهمیدن! _سلااااااام! +سلاااااااام! کجا بودی بابا؟ _خیلی چیزا باید برات تعریف کنم. +درباره چی!؟ _خودم ... خدا ... یه دعایی که تازه امروز یاد گرفتم! +خب ... بگو! _نه، اول یه‌ چیزی بخوریم ... حرفام زیاده! ✍🏻ا.م #کتابخوانی #زندگی_مثبت_کتاب_خوانی #چشم‌های‌باز_پلک‌های‌بسته #بصائرحسینیه_ایران #basaerehoseiniyeh ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ ✅ ایتا، سروش، بله، گپ، روبیکا، آی گپ، هورسا، پاتوق، نزدیکا، باهم، تلگرام، اینستاگرام و توییتر با 👈👇👈👇👈👇 🆔 @basaerehoseiniyeh

#قسمت‌شصت‌ویکم نشست روبه‌روی من و شروع کرد به خرد کردن پیاز. هر چی از بوی پیاز سرخ‌کرده خوشم می‌آد، از پوست کندنش بدم می‌آید. اشکم دراومد. به امبر گفتم: «ببین ... هروقت قسمت گریه‌دار حرفات تموم شد، قسمت خنده‌دارش رو تعریف کن!»😂 غش‌غش خندید و گفت: «آه متأسفم دوست من! خیلی دردناکه؛ می‌دونم. اما خودت می‌بینی که روی هیچ میزی خالی نیست.» اون‌طرف‌تر یه جای خالی دیدم. امبروژا هم دید. سریع خرفش رو ادامه داد : «اگه هم باشه نمی‌رم. می‌دونی که، تحمل دوری از تو رو ندارم!» از وسطای حرف امیر نائل به سمت من اومد. امبروژا ساکت شد. نائل با لحنی کاملا عاقلانه به من گفت: فعلا تو خماری بمونید تا فرداشب😁😂 ✍🏻ا.م #کتابخوانی #زندگی_مثبت_کتاب_خوانی #چشم‌های‌باز_پلک‌های‌بسته #بصائرحسینیه_ایران #basaerehoseiniyeh ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ ✅ ایتا، سروش، بله، گپ، روبیکا، آی گپ، هورسا، پاتوق، نزدیکا، باهم، تلگرام، اینستاگرام و توییتر با 👈👇👈👇👈👇 🆔 @basaerehoseiniyeh

#قسمت‌شصت‌ودوم گفت: «مگه تو مسلمون نیستی؟» _چرا. +سبحان الله! تو مسلمونی؟ ... این همه مسلمون توی این خوابگاه هست و تو یه مسیحی رو برای دوستی ترجیح می‌دی؟ سبحان الله! من در عجبم. وای! چرا اون حرف رو زد؟ ... اون هم جلوی امبروژا! ... یعنی چی؟ ... مثلاً ارشاد دینی بود؟ ... جلوی دوست‌پسرش خواست یه چشمه اسلام‌شناسی بیاد؟! ... اصلا گیرم کار من اشتباه، نمی‌تونست جایی بدون حضور امبروژا در‌این‌باره صحبت کنه؟ .... خیلی ناراحت شدم. امبر، در حالی که چاقو توی دستش بود و پیاز توی دست دیگه‌ش، همچنان به کارش ادامه می‌داد؛ اما خیلی کند‌تر از قبل. پیاز فقط بهانه‌ای بود برای اینکه خودش رو مشغول نشون بده و وانمود کنه که اصلاً حرفای ما دوتا رو نشنیده. همون قدر بلند که نائل حرفشو زد، جواب دادم:« شما اگه همچین موقعیتی براتون پیش می‌اومد چی جواب می‌دادید!؟🤔🤔‼️ ✍🏻ا.م #کتابخوانی #زندگی_مثبت_کتاب_خوانی #چشم‌های‌باز_پلک‌های‌بسته #بصائرحسینیه_ایران #basaerehoseiniyeh ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ ✅ ایتا، سروش، بله، گپ، روبیکا، آی گپ، هورسا، پاتوق، نزدیکا، باهم، تلگرام، اینستاگرام و توییتر با 👈👇👈👇👈👇 🆔 @basaerehoseiniyeh

🔸در عصر جمعه امروز بیایید دست به دامن امام حسین علیه‌السلام بشیم🌹 شاید آمد آن بهترین بنده خدا❤️🤲🏻‼️ دارد آمدنش دیر می‌شود🙂 لیلای منی... مجنون توام!... #بصائرحسینیه_ایران #basaerehoseiniyeh ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ ✅ ایتا، سروش، بله، گپ، روبیکا، آی گپ، هورسا، پاتوق، نزدیکا، باهم، تلگرام، اینستاگرام و توییتر با 👈👇👈👇👈👇 🆔 @basaerehoseiniyeh