﷽
#خاطرات_شهدا📕
وقتی به آقا روح الله اصرار میکردم
که چرا توی شهر خودمون(آمل)کار نمیکنی؟
این طوری کمتر به ماموریت میری و
رفت و آمد هم برات راحتره!
میگفت:خانم،من برای پشت میز نشستن
وارد سپاه نشدم!نباید به سپاه به عنوان
یک شغل نگاه کرد،بلکه وظیفه و
تکلیفی روی دوش ماست،
سپاه یعنی آماده باش برای سربازی
امام زمان(عج)!✨
✍🏻راوی:همسر شهید
#شهید_روح_الله_صحرایی🕊🌷
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات🌷
#خاطرات_شهدا
🔮 سجده شهادت
🌹 شهيد بسيجي «علي قرائي» بسيار زياد سجده مي كرد و مي گريست. 😔
در شبانه روز 5 بار زيارت عاشورا مي خواند. هميشه مي گفت: «من در سجده به شهادت مي رسم.»
در كربلاي 5 بود كه شنيديم شهيد قرائي در حال سجده به شهادت رسيده است.😭😭
راوي : محسن شيخي
"""شادی روح شهدا صلوات """
#امامزمانعج
#لبیکیاخامنهای
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج🌱
📨#خاطرات_شهدا
🟢شهید مدافعحرم #مهدی_موحدنیا
🔷شاسیبلند را کِی به ما میدهید؟
🌴به روایت همسر شهید: مهدی خیلی شوخ بود. دفعه اول که رفته بود، من خانهی مادر شوهرم بودم که تماس گرفت. شمارهاش معلوم بود اما من توجه نکردم. تلفن را برداشتم، دیدم آقایی سلامعلیک کرد و گفت: «شما خانم موحدنیا هستید؟»، گفتم: «بله!»
💙مِنمِنکُنان گفت: «همسرتان...». با حالِ بدی گفتم:«آقا همسرم چی؟!» گفت:«همسرتان به درجه رفیع شهادت رسیدند.» من بغض کردم. یکلحظه خواهر شوهرم فهمید و به من اشاره کرد که این شمارهی مهدی است و اذیّتت میکند. منم خندهام گرفت اما خودم را کنترل کردم.
🌴با لحن شوخی-جدی گفتم:«آقا ولش کن! این شاسیبلند را کِی به ما میدهید؟» با این جمله، مهدی فهمید دستش برایم رو شده و زد زیر خنده، گفت:«تو چقدر نامردی! منو به شاسیبلند فروختی؟» گفتم:«تا تو باشی مرا اذیّت نکنی!»
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات🌹
#