انقلاب سیاسی بدون انقلاب فرهنگی و انقلاب اقتصادی
شاید بهتر بود این یادداشت را در #دهه_فجر انقلاب اسلامی مینوشتم؛ شاید هم نه، همان بهتر که حالا مینویسم.
حرف جدیدی نیست و بارها گفتهاند و شنیدهایم، ولی چند وقت پیش مطلبی خواندم در یکی از منابع اصلی حوزه "اقتصاد توسعه" که دوست داشتم در جایی برای خودم یادداشت کنم؛ چه بهتر که اینجا باشد تا شاید شما هم بخوانید و دربارهاش فکر کنیم و حرف بزنیم.
جانمایه مطلب، اعترافی ضمنی است به یک حقیقت تلخ که به قلم یک اقتصاددان توسعه نوشته شده است.
در فصل نخست کتاب "پیشگامان اقتصاد توسعه؛ آینده در چشم انداز" با عنوان "نسل قدیم اقتصاددانان توسعه و نسل جدید"، "جرالد ام. میِر" نوشته است:
"پس از #جنگ_جهانی_دوم، اقتصاددانان یکباره خود را رودرروی موضوع #توسعه دیدند؛ زیرا حکومتهای تازه استقلال یافتهی کشورهای نوظهور بهمنظور تسریع توسعه کشورهای متبوع خود، جویای نظر این اقتصاددانان بودند.
حکومتهای جدید آسیایی و آفریقایی موفق به کسب #استقلال_سیاسی از دولت انگلستان شده بودند، ولی برای دستیابی به #استقلال_اقتصادی به اقتصاددانان انگلیسی و آمریکایی متوسل شدند.
با وجود این، رشته #اقتصاد_توسعه باید دوباره پایهگذاری میشد" (ص۳۶-۳۵).
به نظرم چند سطر بالا را دوباره بخوانید، هرچند در همان مرتبه نخست هم روشن است که چه جوک مضحکی در این نوشته گنجانده شده است: حکومتهای جدید آسیایی و آفریقایی برای دستیابی به استقلال اقتصادی به غرب متوسل شدند؛ به همانهایی که تا چندی پیش تحت #استعمار و سلطه سیاسیشان بودند.
احمقانه نیست؟!
ناگفته پیداست خود نویسنده هم خوب میداند که استقلال اقتصادی کشورهای نامبرده ممکن نیست، وقتی قرار باشد #دانش_اقتصاد را از آمریکا و انگلیس بگیرند؛ و استعمارگران از استقلال سیاسی مستعمرات خود چندان دلخور نمیشوند، اگر بتوانند از راه دانش و تکنولوژی و فرمولهای اداره کشور اقتصاد و منابع آنها را در اختیار داشته باشند و چپاول کنند.
کاش انقلابیون انقلاب ۵۷ این حقیقت را درک کرده بودند؛ کاش تاریخ خوانده بودند و سرنوشت کشورهای بهظاهر استقلال یافته پس از جنگ جهانی را میشناختند تا شاید سخن حکیمانه بنیانگذار کبیر انقلاب را درست میشنیدند و #انقلاب_فرهنگی را جدی میگرفتند؛
کاش تعداد بیشتری مثل علامه #سید_منیرالدین_حسینی_الهاشمی میاندیشیدند تا وقتی او از فرآیند سی تا چهل ساله اسلامیسازی #علوم_انسانی گفت، مخالفت نمیکردند و ادعای تحویل دو سه ساله علوم اسلامی را سر نمیدادند.
#اقتصاد_اسلامی
#انقلاب_اسلامی
#انقلاب_اقتصادی
#گام_دوم_انقلاب
نشانی در ایتا و تلگرام:
🆔 @rajaaei_ir
هدایت شده از حوزه علمیه تمدن ساز
آیت الله #حائری_شیرازی:
همانطور که میگویند اگر کیمیا را به مس بزنید، طلا میکند، #علوم_انسانی #غرب را به هرچیزی بزنند میمیراند. چرا؟ چون اولین چیزی را که مورد هدف قرار میدهد، آگاهی انسان است؛
مسئله آگاهی مهمتر از مسئله توحید است.
کسی که در آگاهی خودش #شک کند، نمیتواند به وحدانیت خدا ایمان بیاورد. میوهٔ توحید بر شاخهٔ #شناخت به وجود میآید. وقتی این شاخه را بزنید میوهاش هم میافتد.
بهعبارت دیگر مشکل اساسی در علوم انسانی، شک است. هیچچیز دیگرش را هم در نظر نگیریم، همین همه را خراب میکند.
وقتی دستگاه شناخت اینگونه فلج شد برای اینها چه میماند؟!
آقای ژرژ گورویچ هم در کتاب #دیالکتیک یا سیر جدالی و جامعهشناسی که آقای حبیبی ترجمه کرده است میگوید: «اگر جامعهشناسی را در جایی بگذارند، باید بالای ورودی آن بنویسند هرکس دیالکتیکمآب نیست، حق ورود به اینجا را ندارد.» این دستگاهشناختی است.
دیگران میگفتند کسی که هندسه نخوانده است اینجا نیاید؛ رسم بوده است که اینچنین مینوشتند. این آقا هم در این عصر میگوید کسی که دیالکتیکمآب نیست، وارد جامعهشناسی نشود؛
جامعهشناسی مظهر علوم انسانی است.
من در سال ۵۸ جلسهای داشتم با اساتید حوزه و دانشگاه دربارهٔ انتقال به تربیت اسلامی، در تالار رودکی که حالا به آن تالار وحدت میگویند.
آنجا در سخنرانیام چنین بیان کرده بودم که در جنگ احد، حضرت، عبداللهبن جبیر و پنجاه نفر دیگر را معین فرموده بودند: اگر دشمن ما را شکست داد و تا مدینه عقب راند، شما این تنگه را رها نکنید؛ حتی در حالی که ما آنها را شکست دادیم و تا مکه تعقیب کردیم.
خیلی حرف مبالغه آمیزی است فاصلهٔ مکه تا مدینه خیلی زیاد است اما حضرت اینگونه میفرماید تا آنجا را محکم کند؛ یعنی سرنوشت ما به این تنگه بستگی دارد.
آنجا گفتم «کرسی علوم انسانی دانشگاهها تنگه احد نظام است». اگر اسلام این کرسی را فتح کرد، عقب ماندگیهایش خطری ندارد و همه جبران میشود،
اما اگر اسلام از فتح این کرسی عاجز ماند، تمام پیروزیها روی هواست.
✅ @feghheakbar
💢 توضیح المسائل غربی
💢 علوم انسانی، رسالهی عملیه است
آیت الله #حایری_شیرازی:
علوم انسانی، درواقع «رساله» است. این رساله عملیه است که از غرب میآید و در داخل شما اسمش را میگذارید کتاب جامعهشناسی و فکر و خیالتان راحت میشود! خیر، اینها رساله عملیه هستند. بانکداریتان علم بانکداری است یا رساله عملیه بانکداری؟ شما رسالهها را آرمِ علم زدهاید و نفس این عمل اشتباه است. رساله که علم نیست. رساله فتوی است و علوم انسانی هم فتوی است.
اینکه در روایات داریم که مسلمانها در آخرالزمان احکامشان را از علمای یهود و نصارا میگیرند، معنایش همین است.
آیا شما منتظرید که یک رساله از طرف آنها بیاید که اسمش توضیح المسائل باشد؟! اینطور نیست! رساله آمده است! سالهاست که آمده و دارد اجرا میشود.
همین علوم انسانی که در دانشگاهها تدریس میشود، رساله عملیه آنهاست. اینکه وزارت اقتصاد ما، وزارت کشور ما، وزارت ارشاد ما، مسائل را بر مبنای علوم انسانی آنها حل میکنند، این همان رساله عملیه آنهاست. رساله عملیۀ هرکسی متناسب با خودش است. مفتی آنها هم دانشمندان علوم انسانی هستند.
#علوم_انسانی
♦️ حوزه علمیه تمدن ساز:
✅ @feghheakbar