✨💫✨💫✨💫
#سلام_بر_ابراهیم🌹
✍زندگینامه و خاطرات پهلوان بی مزار
{#شهید_ابراهیم_هادی }°
🌺 محبت پدر 🌺
🔅سلام من رضا هادی هستم!! برادر آقا #ابراهیم میخوام یه چیزایی رو از زمان تولد و بعد تولدش و محبت پدر مرحوممون براتون بگم :
🔅درخانه ای کوچک و مستأجری در حوالی ميدان خراسان تهران زندگی می كردیم. اولين روزهای ارديبهشت سال 1336 بود. پدر چند روزی است كه خيلی خوشحال است. خدا در اولین روز این ماه، پسری به او عطا کرد. او دائماً از خدا تشكر می کرد .
🔅هر چند حالا در خانه سه پسر و يک دختر هستیم ولی پدر برای اين پسر تازه متولد شده خيلی ذوق می كند. البته حق هم دارد. پسر خيلی با نمكی است.
اسم بچه را هم انتخاب كرد: #ابراهيم
پدرمان نام پيامبری را بر او نهاد كه مظهر صبر و قهرمان توكل و توحيد بود و اين اسم واقعاً برازندهی او بود.
🔹#ادامه_دارد...
سلام بر شهدا یادشان گرامی باصلوات🌹
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجهُم
#باشهـــداتـاظهــــور🇮🇷
🌷🦋•°
#ابراهیم هادی زنگ زد به منزل ما و برای ساعت شش قرار گذاشت که دنبال من بیاید و به جایی برویم.
⌚درست رأس ساعت شش زنگ خانه ما را زد! رفتم دم در و دیدم آقا ابراهیم است. با تعجب گفت: چرا حاضر نیستی؟
گفتم: من فکر کردم شما هم مثل بقیه رفقا وقتی قرار میگذاری با تأخیر حاضر میشوی! عصبانی شد و گفت: یعنی چی؟ انسان باید هر طور شده به قول و قرارش عمل کنه.
نشنیدی خداوند میفرماید:
✨يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ
ای کسانی که ایمان آورده اید؛ به پیمانها ( و قرارها و قراردادهایی که میبندید) وفا کنید.
📖سوره مبارک مائده/ آیه١
📚خدای خوب ابراهیم
#الّلهُــمَّعَجِّـلْلِوَلِیِّـکَــالْفَــرَج🕊
#باشهــداتـاظهـــور🌹💫✨
🌹از توی كوچه رد می شد. بچه ها داشتند فوتبال بازی می كردند. يكدفعه توپ را شوت كردند و محكم به صورت #ابراهيم خورد. آنچنان ضربه شديد بود كه صورتش سرخ شد.
🌹كمی نشست. بچه ها از ترس فرار كردند. ابراهيم دست كرد داخل ساک دستی و مقداری خوراکی بيرون آورد و گفت: كجا رفتيد؟ بياييد! براتون خوراكی آوردم! خوراكی را كنار دروازه گذاشت و رفت. او مصداق كلام نورانی خداست كه می فرمايد:
✨ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ السَّيِّئَةَ ۚ نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَصِفُونَ
بدى را به بهترین راه و روش دفع کن (و پاسخ بدى را به نیکى بده). ما به آنچه توصیف مى کنند داناتریم. (مؤمنون/96)
📗 کتاب؛ خدای خوب ابراهیم
#دوست_شهیدم_ابراهیم_هادی🤍
سلام و درود بر #شهدا الهی یاریمان فرما
که راهشان را ادامه دهیم..🕊
#بـاشهــــداتــاظــهــــــور 🇮🇷
بسم ربّ الشّهدا والصدّیقین
#ابراهیم همیشه قبل ازمسابقات دو رکعت نمـــاز میخوند، ازش پرسیدم چه نمازی میخـونـی..؟!
گفت: دو رکعت نماز📿 میخونم و ازخدا میخوام یه وقت تو مسـابقه حال کسی رو نگیرم..🌱
#شهید_ابراهیم_هادی🌹
📚 کتاب "سلام بر ابراهیم"
درود و سلام برشهدا و حضرت زهرا(س)🌹
الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجهُم✨
#باسیّدالشُّهــــداءوشهـــداءتـاظهـــور🇮🇷🇵🇸
#شهیــدهادی همیشه "آیه ۹سوره یس" (وَ جَعلنا مِن بَینِ اَیَدیهِم سَدّاً وَ مِن خَلفِهِم سَدَّاً فأغشَیناهُم فَهُم لٰایُبصِرُون) را زمزمه میکرد.
🔹گفتم: آقاابراهیم این آیه برای محافظت در مقابل دشمن است. اینجا که دشمن نیست!
#ابراهیم نگاه معنی داری کرد وگفت:
دشمنی بزرگتراز شیطان هم وجود دارد!؟
«رفیق شهیدم دوست دارم دعام کن🤍»
سلام برشهدا ساحت مقدس شان #صلوات
اَللّٰٰھُــمَ صَّــلْ علٰـےمُحَمَّــدِﷺ
وَآل مُحَمَّــدﷺ #وَعَجْـل_فَرَجَهُـم🌹
#باسیّدالشُّهــــداءوشهـــداءتـاظهـــور🇮🇷
✨﷽✨
سلام بر ابراهیم🥀
سالهای آخر، قبل از انقلاب بود. #ابراهيم به جز رفتن به بازار مشغول فعاليت ديگری بود.
تقريباً کسـی از آن خبر نداشــت. خودش هم چيزی نميگفت. اما كاملاً
رفتار و اخلاقش عوض شده بود.
ابراهيم خيلی معنويتر شــده بود. صبحها يک پالســتيک مشكی دستش ميگرفت و به سمت بازار ميرفت. چند جلد کتاب داخل آن بود.
يكروز با موتور از ســر خيابان رد ميشدم. ابراهيم را ديديم. پرسيدم: داش ابرام کجا ميری؟!
گفت: ميرم بازار.
ســوارش کردم، بين راه گفتم: چند وقته اين پلاستيک رو دستت ميبينم
چيه!؟ گفت: هيچی کتابه!
بين راه، سر کوچه نائب السلطنه پياده شد. خداحافظی کرد و رفت. تعجب کردم، محل کار #ابراهيم اينجا نبود. پس کجا رفت!؟
بــا كنجكاوی بــه دنبالش آمدم. تا اينکه رفت داخل يک مســجد، من هم دنبالش رفتم. بعد در کنار تعدادی جوان نشست و کتابش را باز کرد.
فهميدم دروس حوزوی ميخوانه، از مسجد آمدم بيرون. از پيرمردی که رد ميشد سؤال کردم:
#اینحکایتادامهدارد...
─┅═✧❁°🥀🏴°❁✧═┅─
باسیّدالشهداءوشهداتـٰاظُهـور🌹
°•#سلامبرابراهیم🥀 واسطه ی ازدواج جوان که ســرش را پائين انداخته بود خيلی خجالــت زده گفت: بابام اگ
✨بِسم الله الرَّحمن الرَّحیم
#سلامبرابراهیم🥀
مكثی كرد و گفت: توی اين چند روز، من و دوســتم تلاش ميكرديم تا مشخصات #شهدائی كه گمنام بودند را پيداكنيم. چون كسی نبود به وضعيت #شهدا، تو پزشكی قانونی رسيدگی كنه.
٭٭٭
شــب بيســت و دوم بهمن بود. #ابراهيم با چند تن از جوانــان انقلابی برای تصرف کلانتری محل اقدام كردند.
آن شب، بعد از تصرف کلانتری 14 با بچهها مشغول گشت زنی در محل بوديم.
صبح روز بعد، خبر پيروزی انقلاب از راديو سراسری پخش شد.
#ابراهيــم چند روزی به همراه امير به مدرســه رفاه ميرفـت. او مدتی جزء محافظين حضرت امام بود.
بعد هم به زندان قصر رفت و مدت کوتاهی از محافظين زندان بود. در اين مدت با بچههای کميته در مأموريت هايشان همکاری داشت، ولی رسماً وارد کميته نشد.
#اینحکایتادامهدارد...
باسیّدالشهداءوشهداتـٰاظُهـور🌹
#سلامبرابراهیم🥀
"شهید ابراهیم هادی" مصداق اين کلام نورانی پيامبــر اَعظمصلّی الله علیه وآله بود که ميفرمايند: »خداوند وعده فرمــوده؛ مؤذن و فرد که وضو ميگيرد و در نماز جماعت مســجد
شرکت ميکند، بدون حساب به بهشت ببرد.
#ابراهيم در همان دوران با بيشتر بچه های مساجد محل رفيق شده بود.
او از دوران جوانی يک عبا برای خودش تهيه کرده بود و بيشــتر اوقات با عبا نماز ميخواند.
٭٭٭
سال 1359 بود. برنامه بسيج تا نيمه شب ادامه يافت. دو ساعت مانده به اذان
صبح کار بچهها تمام شد.
🌹ابراهيم بچه ها را جمع کرد. از خاطرات كردستان تعريف ميکرد. خاطراتش
هم جالب بود هم خنده دار.
بچهها را تــا اذان بيدار نگه داشــت. بچهها بعد از نمــاز جماعت صبح به خانه هايشان رفتند.
#ابراهيم به مسئول بسيج گفت: اگر اين بچه ها، همان ساعت ميرفتند معلوم
نبود برای نماز بيدار ميشدند يا نه، شما يا کار بسيج را زود تمام کنيد يا بچهها
را تا اذان صبح نگهداريد كه نمازشان قضا نشود.
٭٭٭
🌹ابراهيم روزها بسيار انسان شوخ و بذله گويي بود. خيلی هم عوامانه صحبت
ميکرد. قبل از سحر بيدار بود و مشغول نماز شب ميشد.
اما شبها معمولاً سعی
ميکــرد اين کار مخفيانه صورت بگيرد. #ابراهيم هر چه به اين اواخر نزديک ميشد. بيداری سحرهايش طولانی تر بود. گويی ميدانست در احاديث نشانه شيعه بودن را بيداری سحر و نماز شب معرفی کردهاند.
سلام بر#شهدا راهشان پررهــرو یادشان گرامی
#باشهـــداءتـاظهـــور🇮🇷
─┅═✧❁°یازهـــــ🦋ـــــرا°❁✧═┅─
باسیّدالشهداءوشهداتـٰاظُهـور🌹
دوست شهیدم❤️ روز خوب #میـلادت را در کوچه باغهای عطرآگین زندگی باید فریاد زد. گلهای سپید یاس همه
قسمتی از ؛
زندگینامه #شهیــد ابراهیم هادی:
#ابراهیم دراول اردیبهشت سال 36 در محله شهید سعیدی حوالی میدان خراسان دیده به هستی گشود. او چهارمین فرزند خانواده بشمار می رفت. با این حال پدرش مشهدی محمد حسین به او علاقه خاصی داشت.
او نیزمنزلت پدر خویش رابدرستی شناخته بود. پدری که باشغل بقالی توانسته بود فرزندانش را به بهترین نحو تربیت نماید.
#ابراهیم نوجوان بود که طعم تلخ یتیمی را چشید. از آنجا بود که همچون مردان بزرگ زندگی را پیش برد.
┄┅┅٭✨❅یاعلی(ع)❅✨٭┅┅┄
✨بِسمه تعالیٰ
🔹عصر یک روز وقتی خواهر و شوهر خواهر #شهید_ابراهیم به منزلشان آمده بودند هنوز دقایقی نگذشته بود که از داخل کوچه سرو صدای شنیده می شد...
🌹ابراهیم سریع به سمت درب خانه آمد و دنبال دزد دوید و هنوز چند قدمی نرفته بود که یکی از بچه محل ها لگدی به موتور زد و آقا دزده با موتور به زمین خورد. تکه آهنی که روی زمین بود دست دزد را برید و خون هم جاری شد. #ابراهیم به محض رسیدن نگاهی به چهره پر از ترس و دلهره دزد انداخت و بعد از موتور را بلند کرد و گفت: سوار شو! همان لحظه دزد را به درمانگاه برد و دست دزد را پانسمان کرد.
🔹کارهای #شهید_ابراهیم خیلی عجیب بود و شب هم با هم به مسجد رفتند و بعد از نماز ابراهیم کلی با اون دزد صحبت کرد و فهمید که آدم بیچارهای است و از زور بیکاری از شهرستان تهران به آمده و دزدی کرده است.
🌹ابراهیم با رفقا و نمازگزاران صحبت کرد و یک شغل مناسبی برای آن آقا ارائه کرد. مقداری پول از خودش به آن شخص داد و شب هم شام خورد و هم ماند. صبح فردا خیلی از بچهها به این کار #ابراهیم اعتراض کردند. ابراهیم هم جواب داد بود: مطمئن باش اون آقا این برخورد رو فراموش نمیکنه و میشکنه، همیشه کار سازه.
یاد #شهدا گرامی راهشان پررهرو باذکر #صلوات
#باشهـــداءتـاظهـــور🇮🇷یاصاحبالزّمان
─┅═✧❁°💝(یازهـــرا(س°❁✧═┅─
🔴 آیا تاریخ تکرار میشود⁉️
🟩حضرت محمدصلیالله علیه وآله دو پسر به نام #قاسم و #ابراهیم داشتند که به ارادۀ خداوند، از دنیا رفتند. قلب پیامبر لبریز از درد شد، اما صبر پیشه کرده؛ تسلیم و راضی به خواست خداوند شدند. در اثر صبر پیامبر، کوثر (خیر کثیر) به وجود مبارک حضرت عنایت شد: «إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ».
انقلاب اسلامی هم #قاسم و #ابراهیم را از دست داد، لیکن ان شاءالله خیرِکثیر در راه باشد. آمین
سلام بر شهدا انصار رسول الله صلیالله🌹
#سیدالشهداء_خدمت
#سیدالشهداء_مقاومت
اَللّهُم صلّ علیٰ مُحمّــدٍ وَآل مُحمّـد وَ عجّــل
فَرَجَهُـم بحقّ سیدالشهداء علیهالسلام🏴🥀
#باسیّدالشهداءوشهـــداءتـاظهـــور🤲
┄┅┅٭❅یازهــــــرا(س)❅🥀٭┅┅┄
🌹ابراهیم صفت بارزِ دیگــری به نام
خطاپوشی داشت. اگر کسی اشتباهی
میکرد، هیچگاه در جمع حرفی نمیزد.
#شهیدبزرگوار رابطهاش رانیز با شخص
خطاکار حفظ میکرد. بعد متوجه میشدیم
که به صورت شخصی و در خلوت با او
صحبت کرده و او را متوجه نموده.
#ابراهیم رازدار خیلی از افراد بود، حتی
فرماندهان، دل بزرگی داشت. همه او را
محرم اسرار میدانستند..
📘سلام بر ابراهیم جلد2
@bashohada_ta_zohor🇮🇷
#کانالوقفنوکریمادرساداتهست.
─┅═✧❁°یازهـــــ🦋ـــــرا°❁✧═┅─