🏴 #امام_صادق @bashohadaaa1

🌿امام صادق علیه‌السّلام: لَو اَدرَکتُهُ لَخَدَمتُهُ ایّامَ حَیاتی اگر دوران حضرت مهدی علیه‌السلام را درک می‌کردم، تمام ایّام عمرم را به خدمتگزاری او کمر می‌بستم.. غیبت نعمانی، ص۲۴۵ @bashohadaaa1

🌿فرار از بیکاری در سیره شهید محمدابراهیم همت سه ماه تابستان که تعطیل می شد، ابراهیم از بیکاری فراری بود.. اصرار می کرد که می خواهم بروم شاگردی! هر چه می گفتیم برای ما زشت است که بروی شاگردی کنی؟ می گفت: کار کردن عبادت است.. حضرت علی هم زحمت می کشید و نخلستان آب می داد و درخت می کاشت.. ما که به این دنیا نیامده ایم که فقط بخوریم و بخوابیم! با اصرار رفت شاگرد میوه فروشی شد.. آخر شب که به خانه می آمد دیگر رمقی برایش نمانده بود..🍃 [راوی مادر شهید ] کتاب برای خدا مخلص بود ❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀ #شهید_محمدابراهیم_همت #باشهدا @bashohadaaa1

آنچنان پیشینه دارد ریشه‌ات در جانِ ما به گمانم من نبودم عشقِ تو روییده بود.. اباعبدالله❤️ #شب_جمعه @bashohadaaa1

#امام_زمان @bashohadaaa1

🌿دستورالعمل آیت الله وحید خراسانی برای سعادت و خوشبختی‌.. #امام_زمان #خوشبختی #آل_یاسین @bashohadaaa1

✨ حمید همیشه سعی میکرد راه رشد من بسته نشود.. خیلی سعی میکرد این راهِ رشد از مسیر قرآن بگذرد.. هر بار که میخواست برود جبهه بی طاقتی نشان میدادم، خیلی گریه میکردم، تا اینکه یک بار رفتم سر وقت آن دفترچه یادداشت مشترک.. نوشته بود به جای گریه، هر وقت که میروم بنشین برای خودت قرآن بخوان! در این صورت هم خودت آرام میگیری و هم من با دل قرص میروم.. میگفت: تو کنار منی و همراه من.. اما خودت هم باید مسیری داشته باشی که مال خودت باشد و در آن رشد کنی؛ پیش بروی! در یکی از نامه هایش نوشته بود: از فرصت نبودنم استفاده کن و بیشتر بخوان مخصوصا قرآن را.. چون وقتی باهم هستیم آفتم و نمیگذارم به چیزی نزدیک شوی..🍃 [راوی: همسر شهید] کتاب نیمه پنهان ماه ❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀ #شهید_حمید_باکری #باشهدا @bashohadaaa1

#پیشنهاد_دانلود ♦️مستند روایتِ راوی ✨بررسی زوایای زندگی شهید حاج عبدالله ضابط ❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀ #شهید_حاج_عبدالله_ضابط #زندگینامه #باشهدا @bashohadaaa1

پیشنهاد میدم حوصله کنید و این مستند زیبا رو ببینید..🍃

ارتباط عجیب دختر دبیرستانی با شهید🍃❤️ #شهید_مهدی_ناصری #حاج_حسین_کاجی #باشهدا @bashohadaaa1

✨ اول صبح بود تاکســـــی رسید ســــــــوار شدیـــــــم حاج مجید طبق معمول خوش و بشی با راننده کرد.. راننده در همان‌حال گذاشت توی دنده که حرکت کند ، ولی یِهو بی‌هوا حاج مجید رو کرد به راننده و گفت: خامــــــــوش کــــــــن! راننده کُپ کرده و مات مونده بود که چی شده و چه بکنه! مجــــــــدداً حاج مجید با جدیّت و ملاطفت گفت: سوئیچ رو ببند آقا جان!! بنده‌ خدا با تردید ماشینو خاموش کرد.. حاج مجید رو کرد به راننده که: اول صبح‌که‌میخوای‌ماشین‌روشن‌کنی نیت کن برای نونِ حلالِ خودت و زن و بچه‌ات که"به نام خدا و با یاد خدا و برای خدا" نه این کار بلکه توی هر کاری همین‌طور باش ان‌شاءالله! حالا بگو و ماشین رو روشن کن! ((: [راوی:دوست شهید] ❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀ #شهید_حاج_مجید_سلمانیان #باشهدا @bashohadaaa1