8.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌿ظهور رخ خواهد داد
اما مهم این است که ما
کجای این ظهور ایستاده ایم؟!
❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀
#شهید_مصطفی_احمدی_روشن
#ظهور
@bashohadaaa1
14.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#پیشنهاد_دانلود
🌿نیمه پنهان
♦️شهید منوچهر مُدق به روایتِ بانو فرشته ملکی..
ادامه دارد..✨
#شهید_سیدمنوچهر_مُدق #باشهدا
@bashohadaaa1
نیـمســاعــت قبــل از اذان کارهایخـودش
رابااذانهمـاهنـگمیکردکـهمبـاداازخـوانـدن
نمــاز اول وقـت جـابمـانـد..🍃
❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀
#شهید_سجاد_طاهرنیا #باشهدا
@bashohadaaa1
هدایت شده از 🕊با شهدا
13.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕊با شهدا
سلام روزتون بخیر اگرپیشنهاد یا نقدی به سبک پیام های کانال باشهدا دارید اینجا بفرمایید: daigo.ir/sec
#ناشناس
عالیههه و کمههه بیشتر از شهدا بهمون بگو... با کانالت عشق میکنم
_
نظر لطف شماست،کانال شهداست
ان شاءالله چشم..
دکه علم و خرد بست، در عشق گشود
آنکه میداشت به سر علت سودای تو را..
#زیارتت_قبول_مهربان❤️
✨
من همیشه با کسانی از فامیل و آشنا و
حتی غریبهها که فکرهای مخالف داشتند،
جر و بحث میکردم؛ چه قبل از ازدواج و چه بعد از آن، اما ابراهیم میگفت: باید بنشینیم و با همه شان منطقی حرف بزنیم..
میگفتم: ولی اینها همه اش آدم را مسخره میکنن..
میگفت: ما در قبال تمام کسانی که راهِ کج رفته اند، مسئولیم، حق نداریم با ایشان برخورد تند کنیم..
از کجا معلوم توی انحراف اینها، تک تک ما نقشی نداشته باشیم؟!
گفتم: تو کجایی که بخواهی نقشی داشته باشی، تو را که من هم نمیبینم..
گفت: چه فرقی میکند؟
منِ نوعی برخورد نادرستم،
سهل انگاری ام،
کوتاهی ام
همه اینها باعث انحراف میشود..
[راوی:همسرشهید]
کتاب به مجنون گفتم زنده بمان
❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀
#شهید_محمدابراهیم_همت #باشهدا
@bashohadaaa1
اسم خانمشو تو گوشی ۷۲۱ سیو کرده بود..
ینی تو ۷ آسمون و دو دنیا فقط
تو یکی رو دوست دارم♡
#شهید_جواد_محمدی #باشهدا
@bashohadaaa1
14.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#پیشنهاد_دانلود
🌿نیمه پنهان
♦️شهید منوچهر مُدق به روایتِ بانو فرشته ملکی..✨
#شهید_سیدمنوچهر_مُدق #باشهدا
@bashohadaaa1
🕊با شهدا
مشغول خوندن این کتاب شدم.. بعد از مدتها وقت کردم برم سراغش(: تنها گریه کن روایتِ زندگی مادر شهید معم
🍃
یه جایی از کتاب؛
مادر شهید معماریان وقتی تنهایی میرن کنار پیکر مُطهر پسرشون دوباره غبطه میخورن به شهدا و خاطره ای براشون مرور میشه؛
🦋✨
"یک بار که مُدام افسوس خورده بودم برای زن بودنم که نمیتوانم تفنگ دست بگیرم و رو در روی دشمن بجنگم،محمد به زبان آمد..
من اولین بار نبود که به محمد میگفتم:
مادر خوش به حالت که میری جبهه،من اینجا سر خودمو با خیاطی و سبزی پاک کردن(کارهای جهادی برای رزمنده ها) و
این طور کارها گرم کردم،الکی دارم دلِ
خودمو خوش میکنم؛
این کارا کجا ،جنگیدن شما با دشمن تو منطقه و پشت خاکریز کجا؟!
محمد ولی برای اولین بار ،حرف مرا رد کرد..
جواب داد: مامان جان!
ببخشیدا ،ولی من این حرف شما را قبول ندارم!
چرا همیشه میگین خوش به حال شماها که مرد هستین و میتونین برین جبهه؟؟
خدا به اندازه وظیفه هر کسی بهش تکلیف
کرده و ازش سوال میکنه..
شما که خانمی اگه وظیفه ت به اندازه دوختن
یه درز از لباس رزمنده ها باشه و ندوزی،
مسئولی؛من اگه تکلیفم رفتن باشه و نرم..
وقتی هر کسی جایی که باید باشه رو خالی بذاره،
یه قسمتی از کار جنگ لنگ میمونه..✨
کار برای خدا باشه ،دیگه آشپزخونه و خط مُقدم نداره،قیچی قندشکنی و چرخ خیاطی و کاردآشپزخونه هم با اسلحه فرقی نمیکنه!
وقتی این حرف های محمد یادم آمد،
یک نفس عمیق کشیدم و گفتم :
محمد جان مادر!
دیدی آخرش تو جلو زدی و رفتی؟!
#شهید_محمد_معماریان
@bashohadaaa1