eitaa logo
🕊با شهدا
137 دنبال‌کننده
548 عکس
593 ویدیو
16 فایل
•♥•.¸¸.•♥• بــــا شُـــهـــــدا •♥•.¸¸.•♥•.¸ با شُــــهدا راهِـمون، راهِـ خُـــدا میشهـــ به نیت قرب ..🍃 وقف صاحب الزمان(عج) ♦️ارتباط با ادمین : https://daigo.ir/secret/6524937166
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🦋 می‌گفت : قدیما که‌ ترازو داشتن‌یه‌سنگ‌محک‌داشتن ؛ همه‌چیوبااون‌می‌سنجیدن... می‌گفت : اگر‌سنگ‌محک‌زندگیت‌بشه‌ سود کردی.. -ماسودکردیم‌یاضرر؟!💔 ❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀ @bashohadaaa1
✨🦋 می گفت اگر می خواهی به معرفت امام زمان(عج) راه پیدا کنید ؛ در قنوتِ نمازهایتان، دعای معرفتِ امام عصر(عج)را بخوانید ..🌿 اَلّلهُمَّ عَرِّفْني نَفْسَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْني نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ رسولَك اَلّلهُمَّ عَرِّفْني رَسُولَك فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْني رَسُولَك لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَكَ اَلّلهُمَّ عَرِّفْني حُجَّتَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْني حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ ديني" ‎‌ ✨ مرتب می گفت هر روز چند مرتبه به امام زمان عج الله سلام کنید، حتی موقع خواب با آقای خودتان حرف بزنید، اینها همه در روحیه انسان تاثیر دارد...🌿 [برگرفته از کتاب منتظر] ❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀ @bashohadaaa1
3.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌿سعی کن یه جوری زندگی کنی که خدا عاشقت بشه ، اگه خدا عاشقت بشه خوب تو رو خریداری میکنه... ❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀ @bashohadaaa1
هدایت شده از از مامان بگو
17.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زهره هادی خواهر شهید ابراهیم هادی مهمان از مامان بگو بودن و از خاطرات مشترک با شهید و خانواده گفتن 💢 برنامه هر روز حوالی ساعت ۱۸:۳۰ از شبکه دو سیما تكرار حوالی ساعت ۲۳:۴۰ و روز بعد حوالی ساعت ۱۴:۳۰ ✅ *برنامه «از مامان بگو» را دنبال و به دوستان معرفی کنید:* 🆔 https://eitaa.com/joinchat/1459422059C6a0e38f3fa
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 شهادت گردان ما با عبور از نخلستان‌ها خودش را به جاده مهم خور‌عبدلله رساند. حرکت نیروها پشت سرهم در یک ستون آغاز شد. برادر میرکیانی جانباز بود و نمی‌توانست پا به پای بچه‌ها حرکت کند‌، برای همین برادر مظفری گردان را هدایت می‌کرد. رسیدیم به مواضع بچه‌های گردان حمزه. بارش خمپاره در اطراف ما شدت یافته بود‌. اکثر خمپاره‌ها داخل منطقه باتلاقی می‌خورد و منفجر نمی‌شد! آن‌شب دسته سی نفره ما در سر ستون گردان حرکت می کرد. برادر نیّری هم که جانشین مسئول دسته بود جلوتر از بقیه قرار داشت.ما به سلامت از این مرحله گذشتیم. ساعتی بعد با سکوت کامل خودمان را به مواضع دشمن نزدیک کردیم. صدای صحبت عراقی‌ها را می‌شنیدم. در زیر نور منور‌ها سنگر‌های تیربار دشمن را در دوطرف جاده می دیدم. نفس در سینه من حبس شده بود... بچه‌ها همین طور از راه می‌رسیدند و پشت سرهم می‌نشستند. یاد ساعتی قبل افتادم که همه‌ی بچه‌ها از هم حلالیت می‌خواستند‌‌. یعنی کدام از بچه‌ها امشب به دیدار مولایشان نائل می‌شوند!؟ 🔸ادامـــــه دارد.. ❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀ @bashohadaaa1
🌿هر کدوم یک خطی رو مراقبت کردن ... ❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀ 💔 @bashohadaaa1
دفترچه یادداشت شهید پاسدار علی کبودوندی .. 🦋✨ @bashohadaaa1
5.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهید سجاد زبرجدی چند دقیقه قبل از عزام به سوریه.. ❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀ @bashohadaaa1
3.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌿 معنای حضور قلب در نماز ❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀ @bashohadaaa1
السلام علیک یا سیدتی یا رقیه💔 @bashohadaaa1
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 ادامه قسمت قبل در همین افکار بودم که یک منور بالای سر ما روشن شد! تیربارچی عراقی فریاد زد: قِف قِف (ایست) همه‌ی بچه‌ها روی زمین خیز رفتند. یکباره همه چیز به هم ریخت، هردو تیربار دشمن؛ ستون بچه‌های ما را به رگبار بستند. شدت آتش بسیار زیاد بود. صدای آه و ناله بچه‌ها هر لحظه بیشتر می‌شد، در همین گیر و دار سرم را بلند کردم، دیدم برادر نیّری روی زانو نشست و با اسلحه کلاش به سمت تیربارچی سمت چپ نشانه گرفته. چند گلوله شلیک کرد، یکدفعه دیدم تیربار دشمن خاموش شد! برادر مظفری خودش را به جلوی ستون رساند و فریاد زد: بچه‌ها امام حسین(ع) منتظر شماست.. الله اکبر..... خودش به سمت دشمن شلیک کرد و شروع به دویدن نمود، همه روحیه گرفتند. یکباره از جا بلند شدیم و به دنبال او دویدیم. خط دشمن شکسته شد.. بچه‌ها سریع به سمت پل حرکت کردند، اما موانع دشمن بسیار زیاد بود، درگیری شدت یافت. بارانی از گلوله و خمپاره و نارنجک روی سر ما باریدن گرفت..ما به نزدیک پل مهم منطقه رسیدیم.... 🔸ادامـــــه دارد.. ❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀ @bashohadaaa1