eitaa logo
🕊با شهدا
132 دنبال‌کننده
240 عکس
385 ویدیو
11 فایل
•♥•.¸¸.•♥• بــــا شُـــهـــــدا •♥•.¸¸.•♥•.¸ با شُــــهدا راهِـمون، راهِـ خُـــدا میشهـــ https://daigo.ir/secret/6524937166 پیام ناشناس
مشاهده در ایتا
دانلود
السلام علیک یا سیدتی یا رقیه💔 @bashohadaaa1
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 ادامه قسمت قبل در همین افکار بودم که یک منور بالای سر ما روشن شد! تیربارچی عراقی فریاد زد: قِف قِف (ایست) همه‌ی بچه‌ها روی زمین خیز رفتند. یکباره همه چیز به هم ریخت، هردو تیربار دشمن؛ ستون بچه‌های ما را به رگبار بستند. شدت آتش بسیار زیاد بود. صدای آه و ناله بچه‌ها هر لحظه بیشتر می‌شد، در همین گیر و دار سرم را بلند کردم، دیدم برادر نیّری روی زانو نشست و با اسلحه کلاش به سمت تیربارچی سمت چپ نشانه گرفته. چند گلوله شلیک کرد، یکدفعه دیدم تیربار دشمن خاموش شد! برادر مظفری خودش را به جلوی ستون رساند و فریاد زد: بچه‌ها امام حسین(ع) منتظر شماست.. الله اکبر..... خودش به سمت دشمن شلیک کرد و شروع به دویدن نمود، همه روحیه گرفتند. یکباره از جا بلند شدیم و به دنبال او دویدیم. خط دشمن شکسته شد.. بچه‌ها سریع به سمت پل حرکت کردند، اما موانع دشمن بسیار زیاد بود، درگیری شدت یافت. بارانی از گلوله و خمپاره و نارنجک روی سر ما باریدن گرفت..ما به نزدیک پل مهم منطقه رسیدیم.... 🔸ادامـــــه دارد.. ❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀ @bashohadaaa1
✨کربلا یه قله‌ست و این فقط هنر امام حسینه که از گودال، قله میسازه✨ ❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀ @bashohadaaa1
29.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌿غرفات بهشتِ مداح اهلبیت شهید حاج عادل رضایی در عالم ملکوت.. ❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀ @bashohadaaa1
هدایت شده از 🕊با شهدا
9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
من نزدم .... آقام زد... ❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀ @bashohadaaa1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما همیشه صداهای بلند را شنیدیم، پر رنگ ها را دیدیم، غافل از از اینکه شهدا بی صدا می آیند،بی رنگ می مانند و آرام می روند..💔 ❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀ @bashohadaaa1
🌿فإذا اختنَقتُمْ، بالحُسينِ تنفّسوا.. ‏اگر دل‌تان سخت به تنگ آمد، با ذکر حسین(ع) نفس بکشید.. ❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀ ❤️ @bashohadaaa1
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 ادامه قسمت شهادت هنوز هوا روشن نشده بود که به ما دستور دادند برگردید. گردان دیگری برای ادامه کار جایگزین ما شد. وقتی که شدت آتش دشمن کم شد، آن‌ها که سالم بودند از سنگرها بیرون آمدند. در مسیر برگشت، نگاهی به جمع بچه‌ها کردم. آن‌ها که باز می گشتند کمتر از شصت نفر بودند! یعنی نفرات گردان سیصد نفره‌ما در کمتر از چند ساعت به یک پنجم رسید! همین طور که به عقب بر می گشتیم به سنگر‌های تیربار دشمن رسیدیم.جایی که از همان جا کار را شروع کردیم. جنازه تیربارچی عراقی روی زمین افتاده بود، از آن جا عبور کردیم، هنوز چند قدمی دور نشده بودم که در کنار جاده، پیکر یک شهید جلب توجه کرد! جلو رفتم.قدم‌هایم سُست شد.کنار پیکرش نشستم، هنوز عینک برچهره داشت‌، در زیر نور ماه خیلی نورانی تر شده بود. خودش بود...برادر نیّری.. همان که از همه ما در معنویات جلوتر بود. همان که هرگز او را نشناختیم...😭 کمی که عقب تر آمدم پیکر مهدی خداجو را دیدم..بعد طباطبایی(مسئول دسته)را.. بعد میرزایی... خدای من چه شده!؟ همه‌ی بچه‌های دسته ما رفته‌اند. گویی فقط من مانده‌ام! نمی دانید چه لحظات سختی بود. وقتی به اردوگاه برگشتیم سراغ بچه‌های دسته را گرفتم از جمع سی نفره ما که سه ماه شب و روز با هم بودیم فقط هشت نفر برگشته بودند! نمی دانید چه حال و روزی داشتم، یاد صحبت‌های مسئول دسته افتادم که می گفت: « شهادت را به هرکسی نمی دهند، باید التماس کنی» ✨بعد ها شنیدم که یکی از بچه‌ها گفت: برادر نیّری وقتی گلوله خورد روی زمین افتاد، بعد بلند شد و دستش را روی سینه نهاد و گفت: السلام علیک یا ابا‌عبدالله... بعد روی زمین افتاد و رفت..😭 🔸ادامـــــه دارد.. ❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀ @bashohadaaa1
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در سفارش به یکی از یارانشان فرمودند: «اى انس! همیشه با وضو باش که خدا عمرت را طولانی می‌کند، و اگر توانستى در تمام طول شبانه روز با وضو باشى این کار را انجام بده؛ زیرا اگر با وضو بمیرى، شهید محسوب می‌شوى»! ❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀ @bashohadaaa1