🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
#قسمت_هفتاد_و_چهارم
به یک امامزاده رفتیم از انجا پیاده برگشتیم.توی راه بودیم که بچه ها با برادر نیّری مشغول صحبت شدند.آنجا حرف از شهادت شد.مسئول دسته ما زمان و نحوه شهادت خودش را بیان کرد!
من با تعجب گوش میکردم.
احمد آقا هم گفت:من خواب برادرم را دیدم.آمد دنبالم و من رو برد به آسمان..
البته مدتی مانده تا زمانش برسد.!
علی طلایی هم گفت من منتظر یک خمپاره شصت هستم....!
طلایی اطلاعات خوبی از حالات درونی احمد آقا داشت.چیزهایی میدانست که کسی از آنها خبر نداشت. برای همین هیچ گاه از احمد آقا جدا نمیشد...
🔸ادامه دارد..
❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀
#شهید_احمدعلی_نیّری
@bashohadaaa1