.
🌹امام جماعت خوبِ من
بهترین لحظه هام را با حمید گذرانده ام و بهترین نمازهام را به او اقتدا کرده ام..
مجبور می شدم راهی اش کنم برود و دعاش کنم برگردد بیاید پیش من، تا باز با اطمینان خاطر مقتدای نماز من بشود..
نمازمان را اهواز می رفتیم روی تراس پشت بام با هم می خواندیم..
یک بار گفت:«می آیی نماز شب بخوانیم؟»
گفتم: «اوهوم.»
او رفت ایستاد به نماز و من هم پشت سرش نیت کردم..
نماز طولانی شد!
من خسته شدم خوابم گرفت گفتم تو هم با این نماز شب خواندنت، چقدر طولش می دهی!!
من که خوابم گرفت مومن خدا..
گفت: «سعی کن خودت را عادت بدهی! مستحبات انسان را به خدا نزدیک تر می کند»..
تکیه کلامش بود که «بهشت را به مستحبات
میدهند نه به واجبات»..🍃
[همسر شهید حمید باکری]
✨کتابِ به مجنون گفتم زنده بمان؛ ص 18
❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀
#شهید_حمید_باکری #باشهدا
@bashohadaaa1
مهربونم
امروز مهمان داشتی ..
نوری از انوار الهی
« آقا » آمده..😍❤️
۱۱ بهمن ماه ۱۴۰۳
@bashohadaaa1
🕊با شهدا
کربلا رفتن سهمِ ما آرزوش برای شهدا💔 #شهید_محسن_فخری_زاده #باشهدا @bashohadaaa1
🍃
او اسرائیلی ها را بی قرار کرده بود، ولی
خودش بی قرار زیارت امام حسین(ع) بود..
با کلی عکس مستهجن وارد حیاط شد،
بیشتر که دقت کردم دیدم یه تعداد مجله هست که روشون عکس چندتا زن با وضع
نامناسب هست..
بهش گفتم احمد اینا چیه مادر؟
گفت مامان داشتم از کنار دکه روزنامه فروشی محل رد میشدم دیدم اینا رو گذاشته جلو دکه واسه فروش!!
بهش گفتم مرد حسابی اینا چیه؟
همه جوون ها رو به گناه میندازه..
هرچی باهاش بحث کردم که اینا رو جمع کنه راضی نشد!
آخر سر مجبور شدم کلشون رو بخرم ازش و بیارم تو حیاط خونه آتیش بزنم.
گفتم مامان با کدوم پول خریدی؟
گفت با پس اندازم!
گفتم مگه نمیخواستی با اون پول موتور بگیری؟
گفت مامان آخه هرجور فکر کردم دیدم موتور تهش منو تا سرکوچه میبره..
ولی اینجوری میتونم تا بهشت برم..🍃
[ به نقل از مادر ]
❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀
#شهید_سرلشگرخلبان_احمد_کشوری
#باشهدا
@bashohadaaa1
وَ اسْمَعْ دُعَائِی إِذَا دَعَوْتُکَ
وَ اسْمَعْ نِدَائِی إِذَا نَادَیْتُکَ✨
🌼و چون تو را بخوانم دعاى مرا اجابت فرما
و هرگاه تو را ندا کنم ندایم بشنو..
#مناجات_شعبانیه
@bashohadaaa1