eitaa logo
🕊با شهدا
130 دنبال‌کننده
257 عکس
394 ویدیو
11 فایل
•♥•.¸¸.•♥• بــــا شُـــهـــــدا •♥•.¸¸.•♥•.¸ با شُــــهدا راهِـمون، راهِـ خُـــدا میشهـــ https://daigo.ir/secret/6524937166 پیام ناشناس
مشاهده در ایتا
دانلود
13.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
غزه جهان را به دو نیم تقسیم می کند حق و باطل.. ❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀ @bashohadaaa1
12.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️ 🌿قدس امکان ندارد آزاد شود جز با پرچم داریِ شیعه ... به شیعه بودن خودتون افتخار کنید😊 ❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀ @bashohadaaa1
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🌹🍃 راوی: حسین حسن زاده همیشه یک لبخند ملیح برلب داشت. ازاین جوان خیلی خوشم می آمد. وقتی درکوچه وبازار او را می دیدم خیلی لذت می بردم. آن ایام با اینکه پدرم همیشه به مسجد می رفت اما من اینگونه نبودم. تااینکه یکروز پدرم مرا باخودش به مسجد برد و دستم را در دست همان جوان قرار داد و گفت: احمدآقا اختیار این پسرم دست شما! بعد به من گفت: هرچی احمدآقا گفت گوش کن. هرجا خواستی با ایشان بری اجازه نمی خواد و... خلاصه ما رو تحویل احمدآقا داد. برای من یک نکته عجیب بود! مگرپدرم چه چیز دیده بود که اینگونه من را به یک جوان شانزده یا هفده ساله می سپرد؟! 🔸چند شب از این جریان گذشت. من هم مسجد نرفتم. یک شب دیدم درب خانه را می زنند. رفتم در را باز کردم، تا سرم را بالا کردم باتعجب دیدم احمداقا پشت در است! تا چشمم به ایشان افتاد خشکم زد! یک لحظه سکوت کردم، فکر کردم اومده بگه چرا مسجد نمی یای؟ گفتم: سلام احمدآقا، به خدا این چند روز خیلی کار داشتم، ببخشید. همینطور که لبخند به لب داشت گفت: من که نیومدم بگم چرا مسجد نمی یای، من اومدم حالت رو بپرسم. آخه دو سه روزه ندیدمت. خیلی خجالت کشیدم. چی فکر می کردم و چی شد! گفتم: ببخشید از فردا حتما میام. دو سه روز دیگه گذشت. در این سه روز موقع نماز مشغول بازی بودم و مسجد نرفتم‌ یک شب دوباره صدای درب خانه آمد. من هم که گرم بازی بودم دوباره دویدم سمت در.. تو فکر هر کسی بودم به جز احمداقا. تا در را باز کردم از خجالت مُردم. با همان لبخند همیشگی گفت: سلام حسین اقا. حسابی حال و احوال کرد. اما من هیچی نگفتم. فهمیده بود از نیامدن به مسجد خجالت کشیده‌ام. برای همین گفت: بابا نیومدی که نیومدی، اومدم احوالت و بپرسم. خلاصه آن شب گذشت..فردا زودتر از اذان رفتم مسجد واین مسجد رفتن همان و مسجدی شدن ما همان. احمدآقا انقدقشنگ نوجوان ها را جذب مسجد می کرد که واقعا تعجب می کردیم! با سن کمی که داشت اما نحوه‌ی مدیریت او در فرهنگی مسجد فوق العاده بود. 🔸ادامه دارد.. ❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀ @bashohadaaa1
6.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌿برای زمینه سازی ظهور امام زمان (عج) تنها شعار دادن کافی نیست، باید حرکت کرد و در عمل ارادتِ خود را نشان داد.. ❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀ @bashohadaaa1
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 ادامه قسمت قبل شب‌ها بعد از نماز چند دقیقه دور هم می نشستیم و بچه ها حدیث یا آیه‌ای می خواندند.احمداقا کمتر حرف میزد.بیشتر با عمل ما را هدایت می کرد. همیشه خوبی های افراد را در جمع می گفت، مثلا اگر کسی چندین عیب و ایراد داشت اما یک کار خوب نصفه نیمه انجام می داد، همان مورد را در جمع اشاره می کرد.همیشه مشغول تقویت نقاط مثبت شخصیت بچه ها بود. باور کنید احمد آقا از پدر وبرادر برای ما دلسوز تر بود.واقعا عاشقانه برای بچه ها کار می کرد. یکبار من کنار احمداقا نشسته بودم، مجلس دعای ندبه بود.او همان موقع به من گفت: مداحی می کنی؟! گفتم: بدم نمیاد، بلافاصله میکروفون را مقابل من گذاشت، من هم شروع کردم.همینطور غلط غلوط شروع به خواندن کردم. خیلی اشتباه داشتم ولی بعداز دعا خیلی تشویقم کرد.گفت: بارک الله، خیلی عالی بود.برای اولین بار خیلی خوب بود. همین تشویقای احمداقا باعث شد که من مداحی را ادامه دهم و اکنون هم با یاری خدا و عنایات اهل بیت در هیئت ها مداحی می کنم. فراموش نمی کنم، یک بار احمداقا موقع صحبت حاج اقا حق شناس وارد مسجد شد. حاج اقا تا متوجه ایشان شدند صلوات فرستاد، همه جمعیت هم صلوات فرستادند. احمداقا که خیلی خجالت زده شده بود همان جا سریع جلوی در نشست. 🔸ادامـــــه دارد... ❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀ @bashohadaaa1
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌿ما دیدیم... همچو آوینی عاشق.. ❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀ @bashohadaaa1
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 راوی: جمعی از شاگردان شهید نماز های صبح را به جماعت در مسجد می خواند، بعد از نماز مشغول تعقیبات می شد. قیافه اهل ذکر را به خود نمی گرفت اما حسابی مشغول ذکر بود. یک بار رفتم کنار احمداقا نشستم. دیدم لبانش به آرامی تکان می خورد. گوشم را نزدیک کردم، دیدم مشغول خواندن دعای عهد است. او همیشه بعداز نماز صبح از حفظ دعای عهد را می خواند‌. به ساحت نورانی امام زمان(عج) ارادت ویژه‌ای داشت و کارهایی که باعث تقرب انسان به امام عصر(عج) می شود را هیچ گاه ترک نمی کرد.🌸 مدتی از شروع برنامه های بسیج و فرهنگی نگذشته بود که احمداقا پیشنهاد کرد برنامه دعای ندبه را در مسجد راه اندازی کنیم. وقتی اعلام کرد که برنامه صبحانه هم داریم استقبال بچه ها بیشتر شد! صبح جمعه بچه ها دور هم جمع می شدیم و برنامه‌ی دعا آغاز می شد. ایشان اصرار داشت که برنامه‌ی دعا در شبستان مسجد باشد که مردم هم شرکت کنند. خودش خالصانه از ابتدای صبح مشغول کار بود. صبحانه و چای را آماده می کرد و... بعضی هفته ها بعد از پایان دعا به همراه احمداقا با موتور می رفتیم اطراف چهار راه سیروس آنجا برای بچه ها عدسی می خریدیم. خداروشکر بخاطر صبحانه هم که شده بچه ها دور هم جمع می شدند‌. احمد آقا از هزینه‌ی شخصی خودش برای بچه ها صبحانه تهیه می کرد. کارهای مختلف انجام می داد تا بلکه معنویت و ارادت به امام زمان(عج)در بچه ها تقویت شود. در همین برنامه دعای ندبه بسیاری از بچه ها را برای آینده تربیت کرد و دستشان را در دست مولایشان قرار داد.🌸 احمداقا کارهای فرهنگی مسجد را حول محور اهل بیت(ع) قرار داد و نتیجه‌ی خوبی از این روند گرفت البته کارهای جمعی احمداقا برای بچه ها فقط دعای ندبه نبود.بعضی شب ها‌ی جمعه بچه ها را به مهدیه تهران برای دعای کمیل می برد. در مسیر بازگشت هم برای بچه ها ساندویچ می خرید و حسابی به بچه ها حال می داد. 🔸ادامه دارد... ❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀ @bashohadaaa1
یک‌ماه‌پرازفرصت‌برگشتن‌بود، یک‌عید‌فرستادکه‌مغفور‌شویم.. عیدسعید‌فطرمبارک🌱 @bashohadaaa1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌿 امام خامنه‌ای: خدا همه گناهان شهید رو می‌بخشه غیر از حق الناس... ❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀ @bashohadaaa1
💫بسم الله الرحمن الرحیم لا تحزن ان الله معنا.. إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ... 🇮🇷
لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الْيَهُودَ... یهود، دشمن ترین دشمن! 🌿ما رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَ لکِنَّ اللهَ رَمى... هرچه هست خداست...ما هیچ نداریم و هیچیم... حتما این آیه شریفه را تلاوت کنیم..☝️ الدعا سلاح المومن... دعا کنیم برای پیروزی حق و شکست نهایی باطل @bashohadaaa1