eitaa logo
🌹با شهدا تا ظهور مهدی (عج)🌹
156 دنبال‌کننده
1هزار عکس
144 ویدیو
25 فایل
اینجا میقات محبین شهدا است. او با سپاهی از شهیدان خواهد آمد.... گروه جهادی فرهنگی و رسانه ای نسیم مهر شماره ثبت : 4006312414011 ادمین کانال : @Ammosafer1461
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹با شهدا تا ظهور مهدی (عج)🌹
خاطره ای از زبان فاطمه مغنیه: "جهاد مشهد را خیلی دوست داشت. هروقت دلش می گرفت و وقت آزاد داشت، می گ
🌷جهاد پسر عماد🌷 🔷تاریخ اولین آشنایی مردم کشورمان با چهره شهید جهاد مغنیه به روز ۲۳ شهریور سال۱۳۹۲ یعنی یک سال و ۴ ماه پیش از شهادت او برمی‌گردد. زمانیکه مراسم ختم مادر حاج قاسم در ستاد فرماندهی سپاه برگزار شده بود 🔷در این مراسم «جهاد» دقیقا پشت سر قاسم سلیمانی ایستاده بود و به میهمانان خوش آمد می‌گفت.گاهی جهاد شانه‌های سردار را می‌بوسید و سردار هم هر چند دقیقه یک بار برمی‌گشت و با او صحبت می‌کرد. رابطه صمیمانه حاج قاسم و جهاد، او را درکانون توجهات عکاسان قرار داده بود.سردار هم گاه جهادمغنیه را به بعضی از میهمانان معرفی می‌کرد و آن‌ها با لبخند او را در آغوش می‌کشیدند 🥀جهاد همواره در کنار پدرش که از فرماندهان ارشد حزب‌الله لبنان بود حضور داشت و پس از شهادت پدرش،رابطه تنگاتنگی با سیدحسن نصرالله و حاج قاسم سلیمانی داشت؛بطوری‌که برخی از سید حسن نصرالله و سردار سلیمانی به عنوان پدران معنوی وی یاد می‌کنند. پدر جهاد، شهید عماد مغنیه معروف به حاج رضوان از فرماندهان ارشد حزب‌الله لبنان بود که در ۲۳بهمن ۱۳۸۶ در انفجاری تروریستی در دمشق به شهادت رسید.
‏ ‏در ۱۴ سالگى خطبه متقين نهج البلاغه را حفظ كرد. از او سؤال شد: چگونه توانستى در اين سن كم اين خطبه سرشار از فصاحت و بلاغت را حفظ كنى؟ گفت: پدرم شرط گذاشت اگر خطبه متقين را حفظ كنم، به من اجازه ميدهد به محور مقاومت ملحق شوم و جزو سربازان مقاومت شوم ... .
💢 می گفت هر كاری می خواهم بكنم اول نگاه می كنم ببينم امام زمان (عج) از اين كار راضيه؟ چه دردی از درد امام زمان (عج) دوا می شود؟ 🔹 می گفت اگر می بينيد امام زمان (عجل الله فرجه الشریف) از كاری ناراحت می شود ، انجام ندهيد . 🩸«شهید محمد مهدوی» ◇ ولادت: ۱۳۶۶ ◇ شهادت: ۲۴/۰۱/۱۳۸۷ ◇ محل شهادت: حسینیه سیدالشهدای (ع) شیراز ◇ عامل شهادت: انفجار بمب توسط گروهک تروریستی تندر (وابسته به انجمن پادشاهی)
🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹 🌹🌷🌹🌷 🌹🌷 🌹 سردار جانباز اول بهمن سال 65 ✍️✍️✍️✍️ به روایت : بود و ما ماموریت داشتیم که از به طرف دژی که به منتهی می‌شد عملیات کنیم. دشمن فشار زیادی می آورد و گردان‌های ما هم جانانه در خط می‌جنگیدند. شهید کلهر برای تقویت روحیه بچه ها و هدایت عملیات از ما جدا شد. من خیلی نگران حاج کلهر بودم تا اینکه دو یا سه ساعت بعد تماس گرفتند که هم به سختی مجروح شده. بنده بلافاصله بعد از شنیدن خبر مجروحیت ایشان از آقای (شهیدنورعلی شوشتری)اجازه گرفتم و به جاده آمدم تا وقت عبور دادن حاج ‌یدالله از ایشان را ببینم. اما ظاهراً قبل از رسیدن من از آن‌جا عبور کرده بودند. بعد خبر رسید که ایشان را به منتقل کردند و چون حال ایشان وخیم بود، از آن‌جا به بیمارستان شهید بقایی انتقال‌شان داده‌اند. فکر می‌کنم حدود 24 ساعتی را در بیمارستان مقاومت کردند چون ایشان از بنیه‌ی فیزیکی بسیار خوبی برخوردار بودند. از طرفی پزشکان همه‌ی سعی و تلاش خودشان را انجام دادند، اما با همه‌ی این اوصاف ایشان به‌حالت عادی برنگشتند و همان باعث مرگ مغزی و نهایتاً ایشان شد. 🌷 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🔴آقازاده ای که آقایی را به دنیا نشان داد. شهید محمد امین صمدی (با نام جهادی شهید پیمان) فرزند سرهنگ مجید صمدی رئیس پلیس سابق مهاجرت کشور بوده که از ۵شهید امروز سپاه پاسداران
📌 فرمانده اطلاعاتی یعنی کسی که ساعت‌ها بعد از شهادتش کسی نامش را هم نمی‌داند. 🔹 سردار شهید یوسف امیدزاده معروف به حاج صادق ، فرمانده اطلاعات سپاه قدس و حاج غلام با نام جهادی حاج محرم، جانشین اطلاعات سپاه قدس، در حمله رژیم صهیونیستی به دمشق به فیض شهادت نائل آمدند. 📸 تصویری از حاج صادق و حاج محرم دو تن از شهدای امروز سپاه در سوریه که توسط جنگنده های رژیم صهیونیستی به شهادت رسیدند.
🕊🥀🌴🌹🌴🥀🕊 🌓 ❤️ روبروی عکست ایستاده ام و به نگاهت خیره مانده ام تو هم چشمهایت مدتهاست به من خیره شده و من مثل کودکی لجباز به هر سو می دوم تا به خیال خودم دیگر تحت تعقیب چشمهایت نباشم گم می شوم میان دلبستگی های روزانه ام و با چشمهایی اشک آلود دوباره به التماس یک نگاه دیگر بر می گردم سمت تو دوباره نگاهت را به زندگی ام گره می زنی! راه روشن می کنی برایم و من دوباره لجبازی های کودکانه ام را از سر می گیرم و غفلت زده خودم را به جاده خاکی می زنم! حس یک کور محروم از روشنایی رهایم نمی کند! نمی بینم تو را، و این درد دارد! این طور نمی شود! هنوز عاشق نشده ام هنوز فاصله دارم تا مرد میدان عشق شدن برای همین است که معنی نگاه هایت را نمی فهمم گم شده ام، چون تورا گم کرده ام باید فکری به حال این دل کرد که فقط مدعای عشق است وگرنه این دل کجا و... رسیدن به قافله ی عشق کجا ؟! ای 🌹ش🌹ه🌹ی🌹د🌹 من می گویم 🌴 شب تو تو بگو عاقبت شما 🌹 به و 🌷 🌷 را به نام تو می کنیم 🌹 🌹
🌹با شهدا تا ظهور مهدی (عج)🌹
🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹 🌹🌷🌹🌷 🌹🌷 🌹 #لحظه_عروج #امیر_لشگر_سیدالشهداء_علیه_السلام سردار جانباز #حاج_یدالله_کلهر
🌷 جانباز شهید 💠 قائم مقام لشکر ده سیدالشهدا(ع) 💠 🌴 ۱ بهمن ۱۳۶۵ - سالروز شهادت سردار شجاع سپاه اسلام قائم مقام لشکر ۱۰ سیدالشهداء علیه السلام - ▫️متولد روستای باباسلمان شهریار(۱۳۳۳)- گذراندن دوران ابتدایی و دبیرستان با نبود امکانات کافی اعزام به خدمت در سال ۱۳۵۳ روی آوردن به کار آزاد ویژگی مهم و بارز او، کمک به همنوعان احساس مسئولیت در برابر فقر و تنگدستی مردم پیوستن به صف مبارزین انقلابی و مورد هدف قرار گرفتن اصابت گلوله نقش ویژه در ایجاد پایگاه های مردمی در مساجد و آگاهی بخشیدن به مردم در شهر خودش عضویت در سپاه تازه تأسیس کرج در سال ۱۳۵۸ ازدواج در سال ۱۳۵۹ جانشین عملیات سپاه کرج به خاطر شایستگی هایش سرپرستی نخستین گروه اعزامی از سپاه کرج به کردستان شرکت در آزادسازی شهر سنندج انتصاب به عنوان فرماندهی عملیات شهر تکاب بازگشتن به کرج و سازماندهی تعدادی از نیروهای رسمی و بسیجی جهت اعزام به جنوب و تشکیل جبهه فیاضیه در آبادان مسئولیت فرماندهی محور فیاضیه فرمانده یک گردان در عملیات انتصاب به جانشینی به دلیل نبوغ و رشادت های فراوان شرکت در عملیات ، و به عنوان مسئول محور در جانشین تیپ (ص) در عملیات : ۱ بهمن ۱۳۶۵ ، آخرین سمت: قائم مقام
. حاج یدالله را خبر کردند که بیاید پای وانت... حاجی وقتی آمد با پیکر غرق بخون یار دیرینه اش شهید حسین میررضی روبرو شد، غم فراق، همه وجودش را فرا گرفت... آنطرف تر کمی قدم زد تا حزن و اندوه خود را پنهان کند..... اگر حاج یدالله می شکست لشگر زمین گیر میشد. . . . از جمع جدا شد، راه خود را گرفت و رفت پشت خاکریز و درون نفربر نشست. غم از دست دادن یار نزدیک و صمیمی اش او را بی تاب کرده بود عقده های فروخورده اش ترکید و های های زد زیر گریه💦💦 رفقا و دوستان جلودارش نبودند.سیل اشک او را امان نمیداد تا اینکه شهید عبدالله میثمی،نماینده امام در قرارگاه خاتم برای آرام کردن او می آید کنار وی و درگوشش قدری صحبت می‌کند.کلهر بلافاصله گریه‌اش قطع می‌شود و تبسمی بر لبانش می نشیند😊پس از اینکه شهیدمیثمی میرود،دوستان از ماجرا سوال میکنند.شهیدکلهر میکوید:ایشان در گوش من همان حرفی را زد که پیامبر بحضرت زهرا(س) فرمود 🌷...و دیری نپایید که پیش بینی شهیدمیثمی محقق شد وعلمدار لشگر۱۰ درمرحله بعدی عملیات کربلای ۵،بدوستان شهیدش پیوست.
🇮🇷 امیر لشکر ۱۰ حضرت سید الشهدا (ع) فرمانده با صلابت و با شهامت محبوب و دلسوخته جانباز شهید سردار حاج یدالله کلهر،جانشین فرمانده لشکر۱۰ ✍️خـدایـا شاهد باش كه از تمام مظاهر مادی دنیا بریدم تا بیشتر به تو نزدیك شویم و به تو بپیوندیم. خدایا شاهد باش به عشق تو در مسیر تو حركت كردیم و اینك فقط پیوستن به تو را انتظار داریم. ا▫️⚪️▫️⚪️▫️⚪️▫️ 🌴 🔹روزهای آخر، رفتارش خیلی فرق کرده بود. کارهای عجیب و غریبی می کرد. غمگین و بیقرار بود. زمین با همه وسعتش برای حاجی تنگ می نمود. یک روز بی مقدمه وارد آسایشگاه شد و رفت سراغ کمد شخصی اش. 🔸....به آرامی در کمد را باز کرد. تمام وسایلش را چید روی زمین و گفت: بچه ها ! هر کس هر چه می خواهد بردارد برای یادگاری! گرمکن ورزشی، ساعت مچی، تقویم ، انگشتر عقیق ، مهر و سجاده کوچک، تمام دارائی حاجی بود. بچه ها با دیدن این صحنه بغض کردند و.... ▪️او كه چمدانی پر از شکوفه های یاس تقوا همراه داشت و برای ملاقات و ضیافت با شکوه عشق لحظه شماری می کرد، عاقبت در شلمچه کارت سبز دعوت در میهمانی کروبیان را دریافت کرد. و در ١دی٦٥ در عملیات کربلای٥ در منطقه شلمچه در حالی که برای شرکت در جلسه عازم پشت جبهه بود، تذکره عبور و معراج به عالم ملکوت را گرفت و از شرکت در جلسه زمینیان باز ماند و بر اثر اصابت ترکش به سرش بشهادت رسید.
🌹خاطره اى از فرمانده شهيد يدالله كلهر👇👇 عمليات شده بود و در حين عمليات "سيد مير رضي " شهيد شده بودو یدالله كلهر كه با او بسيار صميمي بود، از شدت ناراحتي و غم از دست دادن نزديكترين يارش ، در خط مقدم ، داخل نفربر نشسته بود و گريه مي كرد . يكي از دوستان مي گفت: هر چه تلاش كرديم او را آرام كنيم ، نتوانستيم . تصميم گرفتيم تنهايش بگذاريم . بلكه آرام شود . ولي هر چه سعي كرديم آرام نمي گرفت . حاج آقا ميثمي آمد و احوال او را ديد . داخل نفربر شد و در گوش كلهر چيزي گفت . شهيد كلهر كه تا آن لحظه با شدت گريه مي كرد ، ناگهان آرام شد . سر بلند كرد و لبخند زد . شهید ميثمي رفت. از كلهر پرسيديم چه شد كه اين طور آرام شدي ؟ گفت : حاج آقا ميثمي همان حرفي را به من زد كه پيغمبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم به حضرت زهرا سلام الله عليها گفته بود . گفت : " تو اولين كسي هستي كه به مير رضي ملحق مي شوي " باورمان نمي شد اما زمان طولاني لازم نبود تا ببينيم كه اين حرف تا چه حد حقيقت داشته است . حاج يدالله كلهر در ادامه عمليات ، اولين نفر از مسئولين بود كه به شهادت رسيد🌷
🌴 تحمل بخاطر خدا... چهار نفر بودیم که بعد از عملیات والفجر هشت به دیدار حضرت آقا رفتیم. عصب دست حاج یدالله کلهر توی عملیات قطع شده بود. حضرت آقا شناخت عجیبی از حاج یدالله داشتند و با ایشان نشر و حشر عجیبی داشتند. آقا فرمود حاج یدالله ما چطور است؟ حاج یدالله گفت الحمدلله!با آن کنار آمده ام! آقا فرمودند: من اوضاع تو را درک میکنم زیرا از وقتی که عصب دست من قطع شد تا زمان زیادی درد دست نمی گذاشت بخوابم و هر شب چندین بار با درد از خواب بیدار می شدم. حاج یدالله آروم گفت : آقا من هم همینطور. شهید کلهر چون با خدا معامله کرده بود تا زمانی که حضرت آقا اشاره به درد دست خودشان نکرده بودند ایشان هم صحبتی نکرد و تا زمان شهادتش دیگر ما ندیدیم از درد دستش صحبت کند.. شهید حاج یدالله کلهر روای: سردار حاج علی فضلی