eitaa logo
کانون بسیج فرهنگیان شهید رجایی
988 دنبال‌کننده
16.9هزار عکس
5.2هزار ویدیو
167 فایل
کانال متعلق به کانون بسیج فرهنگیان شهید رجایی ناحیه یک آموزش و پرورش استان قم
مشاهده در ایتا
دانلود
🔘حاج آقا دولابـے : ♡هنگامےڪه به یاد (؏) مے افتید، تردیدی نداشته باشيد ڪه آن حضرٺ هم بیاد شماسٺ.♡ 🏴 صَل اللهُ علیک یا اباعبدالله 🦋 🚩
صلوات‌الله‌علیه‌وآله علیه‌السلام 🔹رحمة للعالمین🔹 دست ابوسفیان کماکان در کمین است اما جواب دوستان در آستین است نسل سراب‌اند و نمی‌فهمند بی‌شک اینجا بیابان نیست، دریای یقین است این شهر «در» دارد نمی‌دانند آیا؟ آیا گمان کردند خاتم، بی‌نگین است؟ هر کس که از روی عناد اینجا بتازد قطعا جوابش با امیرالمؤمنین است... در پاسخ توهین محبت کرد عمری پیغمبر رحمت مرامش این‌چنین است امروز هم عالم اگر نامهربان شد او تا قیامت رحمة للعالمین است یا مصطفی! رفتی نبودی تا ببینی قوم نمک‌نشناس تو لبریز کینه‌ست تو بر گلو بوسه زدی، آن‌ها بریدند گفتند با خود، کشتن او حکم دین است او هم سرش مانند تو خاکستری شد آری تنور روضه‌هایش آتشین است ای کاش ما هم زائر شش‌گوشه بودیم امشب که زهرا زائر آن سرزمین است در چشم ما جاماندگان دنیا خرابه‌ست تا دختر جامانده ویرانه‌نشین است ما با رقیه عالمی داریم امسال در سینۀ ما آرزوی اربعین است
چرا اسبها که حیوانات فهمیده و نجیبی هستند، روز عاشورا بر پیکر مطهر علیه السلام تاختند؟! حدود هشتاد سال پیش یکی از علمای اصفهان که از سادات خیلی اصیل هم هستند ، دهه اول محرم بوده ، به يكى از روستاهای اطراف منبر می رود. آن روز برف سنگينى مى ‏آمده است. وقتى روضه اش تمام مى ‏شود بايد به يك روستای ديگر با فاصله مثلاً يك فرسخ برود. نقل می کند : عباى زمستانيم را به سر كشيدم و سوار بر الاغ شدم و رفتم. برف سنگينى مى‏ آمد. مقدارى كه آمدم احساس کردم ، گويا يك سوارِ ديگر از پشت سر من ، دارد مى‏ آيد. حدس زدم یه نفر از روستا آخرش آمده مراقب من باشد. بعد آن آقا كه پشت سر من مى ‏آمد گفت : « آ سيد مصطفى سلامٌ عليكم». گفتم : « سلام عليكم» . گفت : «مسئلةٌ»(یعنی سوالی داشتم؟) گفتم : « بفرماييد». گفت : « آيا در روز عاشورا دشمن بر جسد حضرت سيدالشهداء اسب تاخت؟ گفتم : « بله من در تاريخ خوانده‏ ام كه چنین کاری کرده اند. آن آقا گفتند : « و اسب ها هم بر بدن رفتند؟» گفتم: «بله در تاريخ هست كه اسب ها هم بر بدن رفتند.» مدتى گذشت و يك خورده جلوتر آمديم. باز آن آقا گفتند:« آسيد مصطفى! آيا متوكل عباسی خواست قبر حضرت سيدالشهداء (علیه السلام) را، منهدم كند؟» گفتم : بله سعى كرد كه از بين ببرد». گفت : « گاوها را فرستاد كه قبر را شخم بزنند و مساوى كنند؟» گفتم : من در تاريخ خوانده‏ ام كه فرستادند اما گاوها نرفتند. گفت « چطور؟ اسب كه حيوان نجيب و خوش فهمى است و در عالم خودش بيش از گاو متوجه می شود، اما بر جسد و بدن مبارك حضرت سيدالشهداء (علیه السلام) رفت ولى آن گاوها حتى بر قبر مطهر هم نرفتند و قبر را از بين نبرند؟!» آقا سید می گوید: من به فکر رفتم که عجب سوالى شد! اين از محدوده توانائى فکری اين آبادى و اين منطقه بيرون است! داشتم به جوابش هم فكر مى‏ كردم. گويا حس كردم از همان پشت سر نورى به دلم افتاد و جوابی برای این سوال به نظرم آمد. گفتم : « البته اين قضيه يك جوابى دارد». گفتند : « چى هست؟» گفتم : « روز حضرت سيد الشهداء (عليه ‏السلام) خواسته بودند كه هر چه دارند را براى خدا بدهند حتى اين يك مشت استخوان را گذاشتند وسط و خودشان اجازه دادند و خودشان خواسته بودند كه اسب بر بدن مبارکشان برود. خود حضرت خواستند هر چه داشتند را در راه خدا داده باشند. اما در جريان متوكل، اينها مى‏ خواستند آثار حضرت را از بين ببرند. نظر امام حسین (علیه السلام) بر از بين رفتن آثارشان نبود، از اول خود حضرت مى‏ خواستند، آثارشان محفوظ بماند تا مردم به اين وسيله بهره ببرند و مقرّب به خدا شوند». آن آقا كه پشت سر بود، فرمود:« درست است.» آقا سید مصطفی می گوید: بعد پشت سرم را نگاه كردم ديدم هيچ كسى نيست حتى جاى پائى غير از همين مسيرى كه من آمده‏ ام، نيست...(فهمیدم آقا امام زمان علیه السلام بوده اند) / م_رضا یوسفی معاونت پرورشی دبیرستان هدایتی ناحیه ۱قم
یکی از علمای همدان (شیخ حسن) این قضیه را نقل می کند که مربوط به 100 سال پیش است. در یکی از شبهای محرم برای منبر و روضه خواندن به روستاهای اطراف همدان رفته بودم و موقع برگشتن دیر شده بود و دروازه های شهر را بسته بودند. درب دروازه را کوبیدم، صدای علی گندابی را شنیدم که عرق خورده و مست کرده بود. تا در را باز کرد، قمه به دست به همراه رفقای لاابالی اش، افتادند به جان من که این وقت شب اینجا چه میکنی؟ گفتم محرم است و رفته بودم روضه بخوانم. (حالش منقلب شد.) گفت: من انسان کثیفی هستم. کم مانده دهه محرم تمام بشه ولی هنوز یکبار هم به مجلس روضه نرفته ام. پس برای من هم روضه بخوان. گفتم: اینطور که نمیشود. مجلس روضه آدابی داره. منبر و مسجد و حسینیه می خواد، مستمع میخواد، چایی میخواد(میخواستم بهانه بیاورم که از دستش خلاص شوم) اینجا که نمیشه. حداقل یک صندلی می خواهد که بنشینم روش. علی گندابی گفت: زیاد گیر نده. خودم صندلی ات میشوم. بنشین روی من و روضه ات رو بخون. تا خواستم مقدمه روضه را شروع کنم گفت معطل نکن یا شیخ. منو ببر در خانه حضرت اباالفضل العباس علیه السلام. {قمر بنی هاشم باب امام حسین علیه السلام است. مرحوم آیت الله سید علی آقا قاضی طباطبایی در مقامات عرفانی هرچه گرفته بود و به هرکجا رسیده بود از دست حضرت عباس گرفته بود. هروقت ایشان به حرم حضرت عباس مشرف می شدند، غش می کردند از ابهت و عظمت مقام حضرت اباالفضل علیه السلام} چنان روضه ای خواندم که در طول عمرم نه آنطور روضه خوانده بودم و نه شنیده بودم. دیدم علی گندابی آنقدر اشک ریخته زمین را از اشک چشمانش گِل کرده. بعد از روضه علی گندابی به من گفت یا شیخ منو ببخش! می خواستم پولی به عنوان هدیه بدهم ولی دیدم این پولها نجس و کثیف و غصبی است و به درد روضه نمی خورد. {بعضی صفات زیبا هستند. تلاش نکن همه پل های پشت سرت را خراب کنی. تلاش کن صاحب بعضی صفات زیبا هم بشوی که یک روز نوری می شود و جذبه ایجاد می کند و تو را بالا می برد. باید اندازه یک جو معرفت داشت. قیافه علی گندابی بسیار زیبا بود. ظاهر زیبا ولی باطن خراب. روزی کلاه پشمی زیبایی گذاشته بود و نشسته بود کنار قهوه خانه. دید دختر جوانی که تازه ازدواج کرده به او نگاه می کند، سریع کلاهش را خاکی کرد و موهایش را ژولیده کرد. دوستش گفت مگر دیوانه شدی؟ گفت نه، دیدم قیافه شوهر آن دختر زیاد خوب نیست. ترسیدم محبت من به دل دختره بیفته و از شوهرش سرد بشه. قیافه ام را خراب کردم تا محبت دختر به شوهرش کم نشود.} {باید مراقب باشی. امکان دارد تو قصد و غرضی نداشته باشی، ولی ممکن است دیگران بخاطر نحوه لباس و آرایش تو تمایل پیدا کنند و فساد ایجاد بشه.} چند روز از علی گندابی خبر نبود تا اینکه اطلاع دادن علی گندابی همان شب که شیخ حسن برایش روضه خوانده ، توبه کرده و رفته نجف اشرف. محضر آیت الله میرزای شیرازی توبه نصوح می کند و جزء مریدانش می شود. {مولای ما امیرالمومنین است. ما بنده فراری هستیم و غیر از در خانه مولایمان کجا را داریم که برویم و‌ پناه ببریم؟؟ } علی گندابی توبه نصوح می کند. میرزای شیرازی عبایی به او هدیه داد و همیشه صف اول نماز جماعت پشت میرزا نماز می خوانده و بارها میرزای شیرازی به علی گندابی التماس دعا کرده و می گفت علی آقا حرم رفتی ما را هم دعا کن. یکی از روزها بین نماز مغرب و عشاء به میرزای شیرازی خبر آوردند که فلان عالم وارسته از دنیا رفت. میرزا بسیار ناراحت شد و از خدمات آن عالم گفت. دستور داد در حرم امیرالمومنین برایش قبری آماده کنند. ولی تا قبر آماده شد، دوباره خبر دادند که آن عالم نَمُرد و دوباره زنده شد. میرزا گفت حتما حکمتی دارد. در همان حین علی گندابی به سجده رفته بود و به خدا می گفت خدایا دیگه از این دنیا سیر شدم. در حرم امیرالمومنین یک قبری آماده هست، آن را به من نمیدهی؟؟؟ من میخواهم در همان قبر دفن بشوم!!! من میخواهم زیر پای زائران امیرالمومنین دفن بشوم. نمازگزاران هرچی علی گندابی را صدا کردند دیدند در سجده جان به جان آفرین تسلیم کرده و از دنیا رفته. میرزای شیرازی گفت علی را در همان قبری که مولایش امیرالمومنین برایش آماده کرده بود، دفن کنید. بله! اگر خالصانه در خانه اهل بیت بیایی، اینطور تحویل می گیرند. از رهگذر خاک سر کوی شما بود هر نافه که در دست نسیم سحر افتاد استادفروغی سلمه‌الله بسیج دبیرستان هدایتی
نوحه؛ بمان با حسین.mp3
1.01M
علیه‌السلام 🔹بمان با حسین🔹 شب بیعت است، شب سرنوشت بمان همسفر، بمان در بهشت «به هر کجا بروی آسمان همین رنگ است» همیشه بین حسین و یزیدیان جنگ است یا ذلت با یزید، یا عزت با حسین تا پای جان بمان، در بیعت با حسین «لبیک یا حسین» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ برایش بمیر، کنارش بمان بدون حسین، چه دارد جهان؟ بدون او همه‌جا نام زندگی ننگ است «به هر کجا بروی آسمان همین رنگ است» دست از دنیا بشوی، دل بر دنیا مبند تو با عشق حسین، خواهی شد سربلند ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اگر فتنه‌ها، شود بی‌امان کنار حسین، بمان همچنان مرام دشمن حق تا همیشه نیرنگ است «به هر کجا بروی آسمان همین رنگ است» هر کس با شامیان، دست بیعت دهد باید که تا ابد، تن به ذلت دهد شاعر و نغمه‌پرداز:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥متفاوت‌ترین خانم دکتری‌ که تا حالا دیده‌اید! پزشکی که کام نوزادان را با تربت (ع) باز می‌کند. @basigfarhang1
🖤 عليه السلام فرمودند : 🍃 قوى‌ترين كَس در صله رحم كسى است كه با خويشاوند بريده از خود پيوند برقرار كند 📖 بحارالأنوار، ج۴۱، ص۴۰۰، ح۷۴ @basigfarhang1 بسیج فرهنگیان شهید رجایی ناحیه یک قم
💢ما را مدافعان وطن افریده اند 🌹 تصاویر چند روز اخیر فراجا شهدای امنیت هدیه به روح پاک و مطهر این شهیدان عزیز صلوات و فاتحه ای قرائت بفرمایید. نبرد_روایت_ها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📛رسانه‌های معاند هیچگاه اینگونه فیلم‌ها را به شما نشان نخواهند داد 🔺پیاده روی شبانه دختران در شب تاسوعا در شهرک
آیت الله شیخ عبدالکریم حائری(ره): 🔸 خوانی و گریه بر سید الشهداء«علیه السلام» عمل مستحبی است که هزار واجب در آن است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 راه دیدن امام زمان چیه؟ 🎙 بیان استاد عالی مکاشفه مرحوم آیت الله محمودی تهرانی و راهکار حضرت برای ملاقات با ایشان ▫️ اگه می‌خوای خدمت حضرت برسی ☀️ صبح و شب به یاد امام حسین(ع) باش (عج) (علیه‌السلام) بسیج فرهنگیان شهید رجایی ناحیه یک قم https://eitaa.com/basigfarhang1
مقید بود هر روز زیارت عاشورا را بخواند، حتی اگر کار داشت‌ و سرش شلوغ بود سلام آخر زیارت رو می خواند. دائما می گفت، اگر دست جوان ها رو بزاریم توی دست ، همه مشکلاتشان حل می شود و امام با دیده لطف به آنان نگاه می‌کند... ابراهیم هادی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️ما اگر مسئول گزینش کربلا بودیم،دو سوم یاران امام حسین را رد میکردیم!
🔖 پیامبر اکرم صلوات الله: همانا مَثل خاندان من در میان شما به کشتی نوح میماند که هر که بر آن سوار شد نجات یابد و هر که از آن باز ماند غرق شود.