eitaa logo
بسیج‌ دانشجویی دانشگاه‌ فرهنگیان | پردیس شهید باهنر اصفهان
2.4هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
433 ویدیو
51 فایل
بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان | پردیس شهید باهنر اصفهان 📰 نشریه تحریر بسیج دانشجویی: 📲https://zil.ink/nashryeh_tahrir 📬ارتباط با ما: 🆔 @Saleh_Gh313
مشاهده در ایتا
دانلود
«للحق» لخته های خون نفسش را بند آورده بود. به زور نفس می‌کشید. گرمای خونش آتشم میزد. ترکش ها یک جای سالم در بدنش نگذاشته بود. از کنار برانکارد خون می‌چکید. سفت در آغوش کشیدمش. فکر می‌کردم این شکلی بیشتر کنارم می‌ماند. خیال می‌کردم مانع پروازش می‌شوم. حس کردم چیزی مانع نفس کشیدن اوست. با انگشت لخته های خون را از دهانش بیرون کشیدم. نفسش کمی باز شد. فکر می‌کنم برای آخرین بار لبخند زد. به چشمانم نگاه کرد. سرش را پائین انداخت. دو بار و خیلی آرام گفت «یا زهرا کمکم کن». به قدر بر هم زدن پلک ها، دیگر صدایش را نشنیدم. چشمانش باز مانده بود اما نفس نمی‌کشید. عقربۀ ساعت ایستاد. چشمانم سیاهی رفت. سرش را گذاشتم روی برانکارد. دستانم می‌لرزید. صدای هق هق امدادگر را می‌شنیدم اما هر ثانیه کمتر می‌شد‌. چند ثانیه بعد، نه می‌دیدم و نه می‌‌شنیدم. در باورم نمی‌گنجید. یاد روز اعزام افتادم. همان لحظاتی که در فرودگاه از سر و کول همه آویزان می‌شد. می‌گفت و می‌خندید. حاضر بودم همه چیزم را بدهم تا برگردیم به همان شب و باز هم صدای خنده‌هایش گوشم را پر کند. اما حالا او نبود. اصلا شاید بهتر است بگویم او بود و ما نبودیم. بچه‌های تعاون آمدند نزدیک بدنش. یکی آمده بود و مرا تکان می‌داد. محکم زد در گوشم که شوکه نمانم. نمی‌دانست که تازه بیدار شده‌ام. من هم میخواستم خودم را جمع و جور کنم اما نمی‌شد. همه چیز در چند دقیقه اتفاق افتاد. نزدیک رفتم. سربند خونین «یا زهرا» بر پیشانیش بود. بازش کردم، بوسیدم و به یادگار برداشتم. پیکر را داخل تویوتا گذاشتند. می‌خواستم یک بار دیگر جسمش را در آغوش بگیرم اما نشد. ماند برای یک‌ جای دیگر. شاید فردایی بهتر. مثلا آن وقتی که می‌شود یک دل سیر از غصه‌هایم برایش بگویم و او مثل همیشه نگاهم کند، دست بر شانه‌ام بگذارد و بگوید: رفیق! یادت نرود که خدا از همۀ دلتنگی های ما بزرگتر است. «هیچکس» به ما بپیوندید/ آخرین اطلاعیه ها و اخبار بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان شهید باهنر اصفهان از طریق پل‌های ارتباطی: 🔸https://eitaa.com/basij_pbi1 🔹http://zil.ink/basij_pbi
8.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽| خاطرۀ شهید موسوی از حاج قاسم: گفت «سید رضی» تو هم باید شهید بشی! شهید بهشتی: ملتی که به شهادت بیش از پیروزی عشق می‌ورزه مغلوب‌شدنی نیست! @basij_pbi1