♻️ چهارگونه ولایتمداری از صفین تا برجام
🔰 زمانی که پیروزی سپاه اسلام بر معاویه نزدیک بود عمروعاص نیرنگباز پیشنهاد سازش و #حکمیت را پیش کشید، فشار سپاه حضرت علی(ع) به ایشان مذاکره و سپس فرستادن اشعث بجای مالک را تحمیل کردند روایت رفتار سپاهیان حضرت در آن زمان و پس از آن، ۴ گونه #ولایتمداری و عاقبت آن را نشان میدهد:
1⃣ گروه اول امثال " #اشعث " ها بودند که " #ولایتمداری_منافقانه " داشتند و با امید به دشمن و تذبذب در اطاعت از ولی دنبال ظاهر سازی و گرفتن موافقت ولی با نظرات خود بودند. اینها در دفاع از جایگاه ولی ثابت قدم نبودند و در سوابقشان گاهی در فکر پیوستن به معاویه بودند و گاهی رشادت در سپاه حضرت نشان میدادند و با سادهلوحی در لحظات حساس وا میدادند و بدنبال همراه کردن ولی با نظرات خود بودند نه همراه شدن با ولی و وعدههای پوچ دنیوی نظیر اتمام جنگ به مردم میدانند تا با تحریک آنان، مسیر مدنظر خود را به حضرت تحمیل کنند و در عمل دست حضرت را بسته و در پازل دشمن بازی میکردند؛ خیلی از این جمع بعدا به معاویه پیوستند و نفاقشان نابودشان کرد. امثال اینها در زمان ما هم گفتند باید رفت با کدخدا بست و با سادهلوحی دنبال توافق با آمریکا بودند و با تبلیغ و وعده پوچ بهبود اقتصاد مسیر سازش و #مذاکره را تحمیل کردند.
2⃣ گروه دوم امثال " #خوارج " بودند که قبل از شکستن بیعت، " #ولایتمداری_طلبکارانه " داشتند. اینها نه تنها علیه جریان اشعث افشاگری نمیکردند بلکه زمینهساز بروز آنها بودند و خود مسیر سازش را به حضرت پیشنهاد میدادند اما پس از حکمیت و گول خوردن اشعث از عمروعاص، تغییر موضع داده و بابت کوتاهی خودشان از حضرت طلبکار بودند که ما نمیدانستیم تو چرا جلوی ما را نگرفتی و حضرت را تکفیر میکردند؛ مساله سکونت ابن ملجم در منزل اشعث در شب قبل از شهادت حضرت، نشانی از پیوند پنهانی خشک مغزی با نفاق است. خوارج زمان ما هم وقتی در قدرت بودند بخاطر نفسانیت و الهامات عرفان کاذب، با رها کردن کشور و حاشیهسازی زمینهساز حضور وادادهها در قدرت شدند و درحالیکه خود دنبال شکستن قبح مذاکره با آمریکا بودند و در ایام انعقاد برجام سکوت کرده بودند پس از روشن شدن ابعاد این خیانتنامه، وقیحانه آنرا را پروژه آقای خامنهای میخوانند! خوارج فعلی در حالی به استناد سوابق خود دنبال سهمند و خود را درون انقلاب تصور میکنند که یادشان رفته خوارج صدر اسلام در ماه صفر ۳۷ ه.ق در سپاه حضرت در جنگ صفین بودند و ماه صفر ۳۸ ه.ق در نهروان مقابل حضرت بودند؛ یعنی تنها یک سال فاصله از حق محض تا #باطل_محض!
3⃣ گروه سوم یاران " #ساکت " حضرت بودند که دنبال " #ولایتمداری_عافیتطلبانه " بودند و خود را دنبالهروی ولی معرفی کرده و ولایتبسندگی را ترویج میکردند و همه چیز را به شخص ولی ارجاع میدادند؛ اگر اشعث از حکمیت میگفت به حضرت ارجاع میدادند اگر عمار از مقاومت میگفت باز به حضرت ارجاعش میدادند؛ دنبال تحلیل نبودند و به اسم اطاعت، عقل را کنار میگذاشتند و در عمل سربار حضرت میشدند؛ اینها عمدتا از ولایت حضرت خارج نشدند اما توجیهگر مسیر اشعثها شده و تحت اثر تبلیغات آنها مقهور شده و آنرا مصلحت میخواندند! در جامعه امروز ما هم این مدل بشدت ترویج میشود و بعضی از خطبا و تریبون داران خواسته یا ناخواسته بجای اینکه خود را سپر بلای ولی کنند؛ پشت حضرت آقا پنهان میشوند؛ در منابر به تکرار جملات حضرت آقا اکتفا کرده و هیچ هزینهای برای جریان انقلابی پرداخت نمیکنند. در سالهای اخیر جزء ساکتین برجام و FATF بودند و زمان انتخابات از آقا برای کسب رای مایه میگذارند اما بعدا بنام #مصلحت مسیر خائنانه وادادهها را تایید، تصویب و تکمیل میکنند.
4⃣ گروه چهارم امثال " #عمار و #مالک " بودند که دنبال #ولایتمداری_روشنگرانه بودند. این بزرگان کُنه نظرات حضرت را درک کرده و با روشنگری دنبال جلوگیری از پذیرش حکمیت و فرستادن اشعث بودند؛ امثال مالک پس از جنگ ضمن اطاعت از حضرت در اجرای نتیجه حکمیت، وقوع آنرا نتیجه کمکاری خود دانستند و تماما خود را وقف روشنگری موانع حضرت در تحقق کامل حکومت اسلام میکردند و مردم را برای انتخاب مسیر مدنظر ولی تشویق کرده و آنچه حضرت در مقام امام در بیان و عملش معذوریت داشتند این بزرگواران شرح داده و تبلیغ میکردند و بدنبال #بسط_ید ولی بودند تا عدالت و حقوق مردم احیا شود. فریاد "این عمار" حضرت علی(ع) قبل از شهادت که با یادآوری صفین به زبان آوردند و تکرار آن عبارت در زمان فعلی توسط حضرت آقا در برجام و فتنه، نشانگر آنست که اولا چگونه در لحظات تاریخی، ولایتمداری عافیتطلبانه، طلبکارانه و منافقانه بهم میرسد و درمقابل ولایتمداری روشنگرانه قد علم میکند ثانیا تنها راه یاری کردن امام زمانه، ولایتمداری روشنگرانه است
وسایر ولایتمداریها تنها تکمیل #پازل_دشمن است.
✍ #امید_نیکو
هدایت شده از جهادگران تبیین بسیج
🔷 گونهشناسی مردم کوفه در زمان امام حسن(ع) و تطبیق آنها بر جامعه ما
🔺 مردم کوفه در زمان امام حسن مجتبی (ع) را می توان به چند دسته تقسیم کرد :
1️⃣ #امویان:
که بهعنوان ستون پنجم و نفوذی دستگاه معاویه در کوفه عمل میکردند و از سران اینها میتوان عمربنسعد و عَمروبنحُریث را نام برد.
2️⃣ #خوارج:
کسانی که فقط به درگیری با سپاه شام میاندیشیدند؛ البته نه از نگاه و رویکرد امام حسن(ع)؛ بلکه براساس مبانی خود در تکفیر اهل شام. اینها خود را از امام حسن(ع) هم انقلابیتر میدانستند و شمربنذیالجوشن و شَبَثبنرِبعی از سران این گروه بودند. اینها برای حضرت هزینه درست میکردند و شاید بتوان گفت که نقش این گروه در تحمیل صلح بر امام حسن(ع) زیاد بود. عجب اینکه آنها در ادامه کار بهسمت معاویه چرخیدند!
3️⃣ #شکاکها:
کسانی که فریب خوارج را خورده بودند؛ اما هنوز در سلک آنها درنیامده بودند. اگرچه که مخالفتی از اینها سرنمیزد، اما قابل اعتماد نیز نبودند.
4️⃣ #الحمراء:
که حدود بیستهزار جنگجوی تازه همسلمان و غیرعرب بودند و بهدلیل ناآشنایی با معارف حقیقی اسلام، بهراحتی گول می خوردند. همین ها بودند که در ماجرای همراهی امام حسن(ع) و قضیه عاشورا، بهنفع امویان حرکت کردند واز روی نا آگاهی به دشمنان ائمه(ع) پیوستند .
5️⃣ #شیعیان:
مردمانی بابصیرت که پابهرکاب حضرت، آماده جنگ و مبارزه بودند ولی تعدادشان اندک بود .
🔺 حال نوبت آن است که از تاریخ درس بگیریم:
اگر معاویه را نماد «دشمن خارجی» بگیریم، شاید بتوان راهبردها و راهکارهای او را بر حرکات دشمنان مختلف نظام اسلامی تطبیق کرد. برخی را از عاقبت تقابل با خود میترسانند و برخی دیگر را با تطمیع و تهدید از میدان بهدر میکنند.
♦️نیروهای داخل جامعه هم شامل همان تقسیمبندی بالا هستند:
🔸«نفوذیها» که دل در گرو دشمن دارند و پازل دشمن در داخل کشور را تکمیل میکنند.
🔹خوارج که همان انقلابینماها هستند که همیشه دچار افراط و تفریط می شوند و با تند روی ها ی خود برای انقلاب هزینهسازی میکنند.
🔸شکاکها که تحت تاثیر شایعات فضای مجازی و کمکاری نیروهای انقلاب و احیاناً خلاف کاری های انقلابینماها یا نفوذیها قرار می گیرند و نسبت به اصل نظام و کارآمدی آن تردید می کنند .
🔹الحمراء را شاید بتوان بر افرادی تطبیق کرد که هم شور و هیجان و قدرتعمل دارند ولی مطالعه کافی ندارند لذا فهمشان از مبانی انقلاب و اسلام، بهاندازه کافی نیست. به همین دلیل باید به آنان آگاهی و بصیرت لازم را داد؛ وگرنه خدایناکرده ممکن است فریب بخورند و جزء ریزش های انقلاب شوند .
🔸و نهایتا انقلابیون مؤمن و با بصیرت ، که به آرمان های انقلاب وفادارند و با فهم درست از تحولات داخلی و بینالمللی، همواره پای کار انقلاب مانده و با همه سختیها و مشقتها، کار انقلاب را پیش بردهاند.
🔺 #نتیجه : تاریخ چیزی جز برآیند این نیروها بر هم نیست. پس هرگاه مؤمنان انقلابی که متناظر بر شیعیان مخلص دوران امام مجتبی(ع) هستند، به وظایف خود عمل کنند و با شکست توطئه نفوذیهای دشمن و انقلابینماها، سایر طیفهای جامعه را به خود جذب کنند و آنها را هدایت کنند، قاعدتا میتوان آینده جامعه را آیندهای مطلوب و تضمینشده دانست؛ آنچنانکه در دوران انقلاب اسلامی، این اتفاق رخ داده است.
⛔️ گونهشناسی مردم کوفه در زمان امام حسن(ع) و تطبیق آنها بر جامعه ما
🔺 مردم کوفه در زمان امام حسن مجتبی (ع) را می توان به چند دسته تقسیم کرد :
1️⃣ #امویان:
که بهعنوان ستون پنجم و نفوذی دستگاه معاویه در کوفه عمل میکردند و از سران اینها میتوان عمربنسعد و عَمروبنحُریث را نام برد.
2️⃣ #خوارج:
کسانی که فقط به درگیری با سپاه شام میاندیشیدند؛ البته نه از نگاه و رویکرد امام حسن(ع)؛ بلکه براساس مبانی خود در تکفیر اهل شام. اینها خود را از امام حسن(ع) هم اتقلابیتر میدانستند و شمربنذیالجوشن و شَبَثبنرِبعی از سران این گروه بودند. اینها برای حضرت هزینه درست میکردند و شاید بتوان گفت که نقش این گروه در تحمیل صلح بر امام حسن(ع) زیاد بود. عجب اینکه آنها در ادامه کار بهسمت معاویه چرخیدند!
3️⃣ #شکاکها:
کسانی که فریب خوارج را خورده بودند؛ اما هنوز در سلک آنها درنیامده بودند. اگرچه که مخالفتی از اینها سرنمیزد، اما قابل اعتماد نیز نبودند.
4️⃣ #الحمراء:
که حدود بیستهزار جنگجوی تازه همسلمان و غیرعرب بودند و بهدلیل ناآشنایی با معارف حقیقی اسلام، بهراحتی گول می خوردند. همین ها بودند که در ماجرای همراهی امام حسن(ع) و قضیه عاشورا، بهنفع امویان حرکت کردند واز روی نا آگاهی به دشمنان ائمه(ع) پیوستند .
5️⃣ #شیعیان:
مردمانی بابصیرت که پابهرکاب حضرت، آماده جنگ و مبارزه بودند ولی تعدادشان اندک بود .
🔺 حال نوبت آن است که از تاریخ درس بگیریم:
اگر معاویه را نماد «دشمن خارجی» بگیریم، شاید بتوان راهبردها و راهکارهای او را بر حرکات دشمنان مختلف نظام اسلامی تطبیق کرد. برخی را از عاقبت تقابل با خود میترسانند و برخی دیگر را با تطمیع و تهدید از میدان بهدر میکنند.
♦️نیروهای داخل جامعه هم شامل همان تقسیمبندی بالا هستند:
🔸«نفوذیها» که دل در گرو دشمن دارند و پازل دشمن در داخل کشور را تکمیل میکنند.
🔹خوارج که همان انقلابینماها هستند که همیشه دچار افراط و تفریط می شوند و با تند روی ها ی خود برای انقلاب هزینهسازی میکنند.
🔸شکاکها که تحت تاثیر شایعات فضای مجازی و کمکاری نیروهای انقلاب و احیاناً خلاف کاری های انقلابینماها یا نفوذیها قرار می گیرند و نسبت به اصل نظام و کارآمدی آن تردید می کنند .
🔹الحمراء را شاید بتوان بر افرادی تطبیق کرد که هم شور و هیجان و قدرتعمل دارند ولی مطالعه کافی ندارند لذا فهمشان از مبانی انقلاب و اسلام، بهاندازه کافی نیست. به همین دلیل باید به آنان آگاهی و بصیرت لازم را داد؛ وگرنه خدایناکرده ممکن است فریب بخورند و جزء ریزش های انقلاب شوند .
🔸و نهایتا انقلابیون مؤمن و با بصیرت ، که به آرمان های انقلاب وفادارند و با فهم درست از تحولات داخلی و بینالمللی، همواره پای کار انقلاب مانده و با همه سختیها و مشقتها، کار انقلاب را پیش بردهاند.
🔺 #نتیجه : تاریخ چیزی جز برآیند این نیروها بر هم نیست. پس هرگاه مؤمنان انقلابی که متناظر بر شیعیان مخلص دوران امام مجتبی(ع) هستند، به وظایف خود عمل کنند و با شکست توطئه نفوذیهای دشمن و انقلابینماها، سایر طیفهای جامعه را به خود جذب کنند و آنها را هدایت کنند، قاعدتا میتوان آینده جامعه را آیندهای مطلوب و تضمینشده دانست؛ آنچنانکه در دوران انقلاب اسلامی، این اتفاق رخ داده است.
✍دکتر امیر حمزه مهرابی