eitaa logo
بصیرت افزایی
753 دنبال‌کننده
35.2هزار عکس
31.3هزار ویدیو
459 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🗣 هرچند خودِ «سکوت» به تنهایی فوایدی دارد، ‌اما مرتبه سکوت آن است که همراه با باشد. ▫️حضرت آیت‌الله حاج سیدمحمدصادق حسینی طهرانی eitaa.com/joinchat/3662675999C0705034ae9
در حدیث از امام علیه‌السلام وارد شده: «اُفّ باد بر مسلمانی که در هفته روز جمعه را صرف آموختن مسائل دین خود نگرداند و برای این امر خود را از کارهای دیگر فارغ نسازد». خب این‌ها را که با هم بررسی کنیم، معلوم می‌شود که آیا ما هستیم؟ یا وای بر ما که ها شده محل ، رفت و آمدهای بی‌فایده یا کم‌فایده یا خدایی نکرده کاری. دین است، باید مسائلش را با و یادگیری از اساتید، پخش شدن به وسیله برنامه‌ها، یا ها و های هفتگی در روشن شود. هر کدام از این‌ها به درب خانه‌ها داده شود. خانه‌ها آن‌ها را بگیرند، استنساخ کنند. یک نسخه به خواهرشان بدهند، یک نسخه به برادرشان بدهند. پخش کنند تا معانی دینی فهمیده شود. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
📆 مطالبی پیرامون شناخت "دانشجوی واقعی" به مناسبت روز دانشجو؛ (۱۶ ) 🔹 حضرت علیه‌السلام در حدیث می‌فرماید: «النَّاسُ ثَلَاثَةٌ: عَالِمٌ رَبَّانِیّ»؛ متصل به دستگاه ربوبی که حرفش از آن‌جا، فکرش از آن‌جا، رفتارش هم از آن‌جاست. «وَ مُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِيلِ نَجَاةٍ»؛ دانشجویی که فهمیده که شدن، سعادت و است فلذا در پی آن افتاده است و هیچ دیگری ندارد که اگر همین غذا را آوردند موقع افطار در خوابگاهش دادند و فهمید که یادشان رفته به اتاق کناری بدهند، او به تنهایی نمی‌خورد یا آن غذا را قسمت می‌کند یا اصلاً خودش گرسنه می‌ماند. این دانشجو پی این عالم ربانی را می‌گیرد تا از این راه این باب این بر دلش گشوده بشود. «عَالِمٌ رَبَّانِيٌّ وَ مُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِيلِ نَجَاةٍ»؛ را برای کسی می‌گویند که دنبالش هستند تا بگیرندش و در پی نجات است یا گرگی دارد او را تعقیب می‌کند!. این گرگ درونی، این ناشایستی‌های که در ما - در بنده - هست از و متحجر و جامد شده و فرمانده وجود من شده، از این‌ها چطور نجات پیدا کنم؟! را برای این می‌خواهم. حالا شما ببینید در نظر ما ، دانش، ، برای چیست و به نظر حضرت علیه‌السلام دانشجویی برای چیست؟! «مُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِيلِ نَجَاةٍ»؛ یعنی کسانی‌که در این دنیا به این مسائل افتاده‌اند که نجات پیدا کنند؛ زیرا خودشان را در معرض و گودال سقوط می‌بینند، می‌خواهند نجات پیدا کنند با علم، با ، با ، با و این‌ها. «وَ هَمَجٌ رَعَاعٌ»؛ و عموم هم که در دو دسته اول نیستند، در حکم پشه و مگس‌هایی هستند که در اختیار این هوا و باد و طوفان‌اند که هیچ‌جا نمی‌توانند از خودشان یک وزنی داشته باشند که حتی چند لحظه بمانند. دستگاه هوا و تَمَوُّج هوا بر آن‌ها حکومت می‌کند و این طرف و آن طرفشان می‌برد!. آن‌وقت آن‌قدر این مسئله باریک و مهم است که مرحوم استاد شهید در کتاب وقتی استاد خودش حاج میرزا علی آقای را به عنوان عالم ربانی می‌گوید من شناختم، بعد از آن می‌گوید: ولی خودم را "متعلم علی سبیل نجات" هنوز تشخیص ندادم که شده باشم!؛ یعنی مقام دانشجو تا این‌جا بالا می‌آید. دانشجویی که در پی سعادت‌طلبی برای خودش و هم نوعش و مملکتش می‌باشد که در نظرش این است که فقط علم و دانش و این‌ها نجات‌بخش بشریت‌اند و ما می‌خواهیم آن را تحصیل کنیم. دیگر به چیزی دیگر کاری نداریم. ایشان می‌فرماید: من هنوز خودم باور نکرده‌ام که دانشجوی این‌طوری باشم که "مُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِيلِ نَجَاةٍ " شده باشم و "هَمَجٌ رَعَاعٌ" نباشم. آدم یک می گیرد، یک‌مرتبه می‌بیند که اصلاً فکرش عوض شد، شغلش عوض شد، هَمَّش عوض شد، هدفش عوض شد؛ معلوم می‌شود این "هَمَجٌ رَعَاعٌ" بوده! می‌کرده که دانشجوست!. از اول کسی نبوده که دستش را بگیرد و از او دانشجو بسازد. آدم خیال می‌کند دانشجوست بعد تا یک پیش‌آمد می‌کند، یک کسبی پیش‌آمد می‌کند، برادرش می‌گوید: داداش بیا مترجم بشو، من می‌خواهم یک فلان تأسیسی را بکنم؛ می‌بیند که درآمد خوبی است. دیگر از فردا وقتش را کم می‌کند، تحصیلش را کم می‌کند و می‌رود آن‌طرف!. این اصلاً همان "هَمَجٌ رَعَاعٌ" بوده ولی حالی‌اش نبوده، خیال می‌کرده این است، خیال می‌کرده این دانشجو است. آن‌قدر دانشِ بشر شناسی، و ارزش دارد و فوق هر الماس و هر طلا و هر جواهری است که هیچ‌چیز نمی‌تواند برای کسی که طالب او هست، جانشین آن بشود. هیچ‌چیزی نمی‌تواند خلاء او را پر کند که بگوید حالا دیگر من به آن خواسته‌ام رسیدم، و آن را رها کند. علامت این‌که دانشجوست این است که هیچ‌چیز انسان را قانع نمی‌کند و هیچ‌چیز آدم را به خود مشغول نمی‌کند. اگر دید که هیچ‌چیز فرصت‌هایش را از دستش نمی‌گیرد، این دانشجو است. بنابراین بنده که از من گذشته، شما جوانان از خدا بخواهید که آن دانشجو بودن را ان‌شاءالله به شما کند. و السلام علیکم و رحمة الله ۷۶/۸/۳ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔴 استفاده از برکات دعای کمیل در شب نیمه شعبان 🔹 دعای شريف که فشرده‌ای از اسلامی است- جملاتی در اين باره دارد که اگر در شب‌های يا در شب اين دعا را به درگاه خدا عرض کند، خيلی مناسب و به جاست. در آن فرموده‌اند: «وَ اشدُد عَلَی العَزيمَةِ جَوانِحی»؛ خدايا مرا بر صحيح، قلبی شديد مرحمت فرما و در تصميم قاطع دل مرا و مطالب قلبی مرا محکم کن، یعنی همه‌ی تصمیم‌هایی که می‌گیرم را چهار ميخ به من وارد کن و عنايت فرما که در اثر صحيح از قلب من بيرون نرود. «وَ هَب لِی الجِدَّ فی خَشيتِک وَ الدَّوامَ فِی الاِتّصالِ بِخِدمَتِک»؛ به من جديت و قاطعيتی مرحمت کن در مواظبت و داشتن بر از و ترس از مخالفت با خودت. بعد از این‌که اين جملات را در دعای کميل عرض کرديم اضافه می‌کنیم: «اِرحَم مَن رَأسُ مالِهِ الرَّجاءُ وَ سِلاحُهُ البُکاءُ»؛ خدايا من هيچ چيزی ندارم و فقط و آرزويم درِ خانه تو، به توست و چشم طمع به لطف تو دارم و اين سرمایه‌ی من است و الا هيچ چیزی از خودم ندارم. من از وقتی‌که متولد شده‌ام تا به حالا هميشه در آبادی‌هایی که تو آفریده‌ای، خانه به خانه و کلاس به کلاس، شب به روز و روز به شب رسانده‌ام و هميشه در آب رحمت تو مانند ماهی غلطان و شناور بوده‌ام و از خودم هيچ چيز ندارم. بنابراين اميد مندی و مال التجاره‌ی من و سرمايه من فقط لطف توست. «وَ سِلاحُهُ البُکاءُ»؛ و وسیله‌ای که بخواهم با آن پيشرفت کنم هم ندارم مگر درِ خانه تو. اين مطالب به این‌جا می‌رسد و معلوم می‌شود که اين همه شب‌ها و روزهای که مردم می‌گریند، برای اين است که می‌دانند به جز خداوند کسی این‌ها را از شب به روز نمی‌تواند برساند. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
هدایت شده از اندکی تفکر
۱ بعضی کارها حلاله، اما آثار وضعی بدی دارد. 🔷 ۱. مثلا خوردن نوشابه حلال است، اما آثار زیان باری بر بدن دارد. این طور نکنید که چون فلان کار حلاله، پس انجام دادنش هیچ ایرادی ندارد. 🔷 ۲. طرف به بهانه اینکه یه نگاه به حلاله، نگاهش کرد و این نگاه کردن همان و و مجنون و بیمار شدنش همان و از دور شدنش همان. (👈 نگاه با اراده و قصد به نامحرم حتی به نگاه اول، ممنوع است) 🔷 ۳. حالا چه برسه که انجام بعضی کارها و خوردن بعضی غذاها مشتبه هست (یعنی معلوم نیست حلال است یا حرام و احتیاط در ترک این افعال است) اما بعضی به بهانه اینکه حرام قطعی نیست می‌خورند و گرفتار فقر معنوی می‌شوند و این فقر معنوی سبب تنزّل شان می‌شود. به بهانه اینکه حرام نیست وارد گروه‌های مختلط می‌شود و انتهای کار تبدیل به فردی با پر از آسیب‌های روحی می‌شود. اینجا جای احتیاط بود، باید از کار مشتبه دوری می‌کردی. ✍ ادامه دارد ... . 🌷 @ttafakor
هدایت شده از اندکی تفکر
اول صبح ۱. برنامه ت برای امروز چیه؟ ۲. فکر کردی ببینی چه کارهایی امروز قراره انجام بدی و چه کارهایی انجام ندی؟ ۳. اهم و مهم کردی که کدوم کارها را حتما باید انجام بدی و در هستند و کدوم کارها در اولیت نیستند؟ ۴. هر کاری میخوای کنی، نیّتش را کن، چه قراره انجام بدی و چه قراره ترک کنی؛ چون در صورت نیت، اجر خواهی برد و قلبت نورانی خواهی شد. مثلا نیّت کن خدایا امروز فلان جا میخوام برم، چون تو دوست داری و به فلان کس پیام نمیدم، چون تو دوست نداری. یعنی شما اول صبح بدون آنکه هنوز کاری انجام داده باشید یا ترک کرده باشید، صاحب نور و ثواب شده اید؛ به همین راحتی. ۵. فکر اول صبح به همراه نیّت کردن را دست کم نگیر. اگر هزاران کار خوب در طول روز انجام بدی یا ترک کنی ولی بدون نیّت، فایده آنچنانی ندارد. نیّت کن و بعد انجام بده یا ترک کن و مقدمه کردن، کردن است. ۶. بدون فکر و برنامه ریزی کارهای روزانه ت را آغاز نکن؛ چرا که در آن صورت یه حس و پوچی، به مرور سراغت میاد و آخر شب هم با دو دست میزنی بر سرت که ای وای، چرا فلان کار را انجام ندادم، چرا یادم رفت فلان جا برم، چرا فلان کار که اهم (یعنی مهم تر از مهم) بود را انجام ندادم و کاری را که اهم نبود انجام دادم؟ 🌷 @ttafakor
هدایت شده از اندکی تفکر
🔷 بعضی‌ها اهل فکر نبودن‌شان را به این شکل می‌توان فهمید که بر اساس جوّ موجود در مجازی یا جامعه حرکت می‌کنند و اصلا دلیل ایجاد جوّ را هم نمی‌دانند؛ با این حال، سفت و سخت آن عمل را انجام می‌دهند، به این دلیل که چون جوّ و مُدّ هست. بدون اندیشه و بی چون و چرا، سعی در پایبندی به آن جوّ دارند. مثلا ۱. جوّ رشته ریاضی می‌افته؛ به یکباره همه رشته‌ی ریاضی میرن، حتی اون کسی که هیچ علاقه‌ای به ریاضی ندارد.😐 ۲. جوّ تحصیل در خارج می‌افته، به یکباره خیلی‌ها دوست دارند ادامه تحصیل را به خارج بروند. از بعضی‌شون سوال می‌پرسی: چرا دوست داری خارج بری؟ میگه خب حتما اونجا بهتره دیگه؛ می‌پرسم‌ چرا بهتره؟ میگه چون خارجِ و کلاس داره😐 ۳. نسبت به حجاب شُل میشه و تیپش تقلید از آدم‌های بی‌دین میشه؛ میگم چرا تو که حجاب داشتی الان شل شدی؟ میگه چون همه دوستام این طور شدن😐 ۴. خواستگار میاد، فلان مقدار و گونه خاص مهریه مشخص می‌کند. میگم چرا این مهریه؟ میگه چون الان دوستام این طوری مهریه قرار میدن.😐 یعنی ذرّه‌ی فکر نمی‌کند آیا چنین مهریه‌ای که مُدّ شده، خداپسندانه هست یا نه. 🔷 کسی که جوّگرا باشد، انسان منعطفی نمی‌باشد؛ چون او اهل فکر نیست، و کسی منعطف هست که اهل باشد؛ مثلا در این موضوع با خودش فکر کند آیا چنین جوّی که در جامعه رواج افتاده، درست هست یا خیر؟ آیا چنین مهریه‌ای قرار دادن بر این خواستگار که همه چی تمام هست، منتهی درخواست مهریه کمتر دارد، درست هست یا خیر؟ 🔷 کسی که جوّگرا باشد، موقع فکر کردن سراغ حرف‌های مردم می‌رود و نه تعقل؛ یعنی با حرف های مردم فکر و زندگی می‌کند؛ نه واقعیت. و هزاران مثال دیگر... 🔷 کسی که اهل فکر نباشد، کارهاش را به تقلید از دیگران انجام میدهد و کاری که بدون فکر و قصد باشد، ارزش چندانی ندارد. 🔷 کسی که اهل فکر نباشد، اگر جوّ جامعه خوب باشد، خوب میشه و اگر جوّ جامعه خراب باشد، خراب میشه. 🔷 کسی که اهل فکر نباشد، قدرت مقابله با سنت‌ها، رسم و رسومات و جوّ غلط جامعه را ندارد. 🌷 @ttafakor