eitaa logo
بصیرت و روشن گری
182 دنبال‌کننده
11.5هزار عکس
10.5هزار ویدیو
138 فایل
خداوندا 🥺 🤲 تو میدانی که من دلواپس فردای خود هستم مبادا گم کنم راه قشنگ آرزوها را مبادا گم کنم اهداف زیبا را مبادا جا بمانم از قطار مُوهِبَت هایت #خداوندا مرا مَگذار تنها لحظه ای حتی🤲 اللّهم عجل لولیک الفرج 🎀🎀🎀🎀🎀🎀🎀🎀
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از خبرگزاری تسنیم
دیدار رئیسی با خانواده جانبختگان حادثه متروپل tn.ai/2721348 @TasnimNews
هدایت شده از دانشگاه حجاب 🇮🇷
4.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌نسل جدید جاهلیت مدرن رسید؛ سالن آرایش در اتاق زایمان 😱برخی مادران باردار برای این که از لحظه زایمانشون فیلم برداری خفن و لاکچری کنن قبل از عمل کلی آرایش و کاشت ناخون و .. انجام میدن این موضوع میتونه به نوزاد آسیب جدی بزنه 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
200.2K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🥀گل رفت و شمیم خوشش ▪️ اینجاست هنوز 🥀بلبل به هوا ی گل ▪️چه شیداست هنوز 🥀رفتی ز جهان اگر چه ای روح خدا ▪️لیکن علم مهر تو بر پاست هنوز 🥀سالروز رحلت ▪️امام خمینی(ره) و قیام ۱۵ خرداد تسلیت باد🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻 قانون عفاف و حجاب به همه نهاد‌ها ابلاغ شد 💢سخنگوی ستاد امر به معروف: 🔹اجرای این قانون برای دستگاه‌های دولتی آغاز شده، سپس برای دیگر اقشار جامعه هم اجرا می‌شود. 🔸بازرسان ما با حضور در ادارات موضوع اجرای قانون را گزارش می‌دهند. 🔹کارمندان آقا و خانم موظف هستند شاخصه‌های عفاف و حجاب را رعایت کنند. 🔸در صورت توجه نکردن تا تعلیق مسئول مافوق، محکومیت دیده شده است. 🌸کانال رسمی حوزه‌های علمیه خواهران  🆔 @kowsarnews ┈┉┅━❀💠❀━┅┉┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ ✍ آیت الله شیخ محمدتقی بهلول میفرمودند: ما با کاروان و کجاوه به«گناباد» می‌رفتیم. وقت نماز شد. مادرم کاروان‌دار را صدا کرد و گفت: کاروان را نگه‌دار می‌خواهم بخوانم. کاروان دار گفت: بی‌بی! دوساعت دیگر به فلان روستا می‌رسیم. آنجا نگه می‌دارم تا نماز بخوانیم. مادرم گفت : نه! می‌خواهم اول وقت نماز بخوانم. کاروان‌دار گفت: نه مادر . الان نگه نمی‌دارم. مادرم گفت:نگه‌دار. او گفت: اگر پیاده شوید ، شما را می‌گذارم و می‌روم. مادرم گفت : بگذار و برو. من و مادرم پیاده شدیم .کاروان حرکت کرد . وقتی کاروان دور شد وحشتی به دل من نشست که چه خواهد شد؟ من هستم ومادرم ؛ دیگر کاروانی نیست ؛ شب دارد فرا می‌رسد وممکن است حیوانات حمله کنند؛ ولی مادرم با خیال راحت با کوزه‌ی آبی که داشت ، وضو گرفت و نگاهی به آسمان کرد ؛ *رو به قبله ایستاد و نمازش را خواند؛* لحظه به لحظه رُعب و وحشت در دل منِ شش هفت ساله زیادتر می‌شد؛ در همین فکر بودم که صدای سُم اسبی را شنیدم. دیدم یک دُرشکه خیلی مجلّل پشت سرمان می‌آید. کنار جاده ایستاد و گفت: بی‌بی کجا می‌روی؟ مادرم گفت : گناباد. او گفت: ما هم به گناباد می‌رویم.بیا سوار شو. یک نفس راحتی کشیدم.گفتم خدایا شکر. مادرم نگاهی کرد و دید یک نفر در قسمت مسافر درشکه نشسته و تکیه داده. به سورچی گفت: من پهلوی مرد نامحرم نمی نشینم. سورچی گفت: خانم! فرماندار گناباد است. بیا بالا ؛ ماندن شما اینجا خطر دارد؛ کسی نیست شما را ببرد. مادرم گفت: من پهلوی مرد نامحرم نمی‌نشینم! در دلم می‌گفتم مادر بلند شو برویم. خدا برایمان درشکه فرستاده است؛ ولی مادرم راحت رو به قبله نشسته بود و تسبیح می‌گفت؛ آقای فرماندار رفت کنار سورچی نشست. گفت: مادر بیا بالا ؛ اینجا دیگر کسی ننشسته است . مادرم توی درشکه نشست و من هم کنار او نشستم ورفتیم. دربین راه از کاروان سبقت گرفتیم و زودتر به گناباد رسیدیم. 👌 اگر انسان بنده‌ ی خدا شد ، بيمه مى‌شود و خداوند امور اورا كفايت و كفالت مى‌كند. «أَلَيْسَ اللَّهُ بِكافٍ عَبْدَهُ» زمر/۳۶ ✍آیت الله بهلول، سخنران مسجد گوهرشاد و یکی از شاهدان عینی کشتار مردم معترض به در دوران بود.