eitaa logo
بیـان علــــــــوی
617 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
525 ویدیو
18 فایل
هر کس مرا دوست دارد، دعا کند #شهادت روزیم گردد.
مشاهده در ایتا
دانلود
📷جلسه برنامه ریزی و هماهنگی شهری در ایام 🎤 در جلسه ای که به میزبانی مسئول نمایندگی تبلیغات اسلامی و با حضور جناب آقای مهندس محترم ، جناب آقای حاج میثم عضو شهر ، جناب آقای علی اکبر ریاست محترم ، جناب آقای حسین از اعضای هیئت امنای عج و جناب آقای سعید از اعضای هیئت امنای علیه السلام شهرستان خلیل آباد در محل مسجد صاحب الزمان عج این شهر برگزار گردید مطرح شد : 🔹نصب پرچم و سیاهی های فاطمیه در سطح شهر با همکاری شهرداری و شورای اسلامی شهر و مجمع جوانان انصارالحسین علیه السلام در ایام فاطمیه 🔸فراخوان هیئات مذهبی جهت برگزاری مراسمات فاطمیه و نصب پرچم و سیاهی های فاطمیه در خیابان های اصلی منتهی به هر یک از هیئات مذهبی، در سطح شهر خلیل آباد توسط شورای محترم هیئات مذهبی 🔹پویش : با پیشنهاد نمایندگی تبلیغات اسلامی مقرر شد با همکاری شهرداری محترم و شورای اسلامی شهر با نصب جای پرچم بر سر در منازل و در اختیار قرار دادن پرچم های مختص فاطمیه، نسبت به فضاسازی شهر اقدام مقتضی صورت پذیرد . 🛑 شیوه ی شرکت در این پویش متعاقبا اعلام خواهد شد . 🔸برپایی در ورودی شهر خلیل آباد ( فلکه ابراهیم آباد ، جنب شهرداری ) در ایام فاطمیه دوم توسط جوانان حسینیه معظم حسینی علیه السلام روستای ابراهیم آباد و همکاری شهرداری محترم •┈┈••✾••┈┈• 🌐 کانال بیان علوی : 🍃https://eitaa.com/bayanalavi
سفرنامه (۱) بعد نماز صبح، قرائت دعای روز، دعای عهد و زیارت عاشورا که برنامه ی جاری مسجد هست، کم کم سر و کله ی بچه ها داشت پیدا می شد؛ قرارمون ساعت ۴ صبح بود! داشتیم یک تجربه ی متفاوت با دختران بزرگوار دهه هشتادی و نودی رو آغاز می کردیم؛ دخترانی که ماه هاست بعد از باهاشون در ارتباط بودیم و حالا جزئی از زندگی من و مربیان شده بودن؛ مربیان داشتن لیست دخترای اردو رو رصد می کردن تا از حضور همه مطمئن باشن. تقریباً ساعت ۴:۲۰ صبح همه ی بچه ها سوار اتوبوسی شده بودن که زحمت هماهنگیش رو و شهر خلیل آباد کشیده بود. از گپ و گفت بچه ها می شد فهمید اکثر بچه ها، تمام دیشب رو از شوق اردوی امروز چشم رو هم نذاشتن؛ بعضی از چشم‌ها از شدت بیداری سرخ شده بود و هنوز تو ماشین ننشسته بودن که چُرت زدن ها شروع شد. بهشون گفته بودم ۴ صبح هر کس نیومد ما میریم دیگه، بعداً کسی گلایه نکنه☺️، راستش قرار بود این اردو فقط زیارتی نباشه ، و تموم‌ یازده جلسه مباحثمون رو یه جورایی عملاً باهم دیگه تمرین کنیم . و و درنتیجه برگزاری اردوی یک روزه به مقصد ، بهانه ی خوبی بود برای تمرین مباحث کلاس های آنسه؛ البته بذارید اعتراف کنم که هیچ کدوممون فکر نمی کردیم قراره چه اتفاقاتی بیفته؛ و نمی دونستیم تو مشهد و مسیر چه خوابی برامون دیده☺️. اتوبوس که راه افتاد، مجدداً قوانین مربوط به اردو رو با بچه ها مطرح کردم، از عدم همراه داشتن تلفن همراه در این روز گرفته، تا تشکیل گروه های پنج نفره برای همکاری و نظم بیشتر و مشخص کردن سرگروه ها! ادامه دارد ...