eitaa logo
بیـان علــــــــوی
617 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
526 ویدیو
18 فایل
هر کس مرا دوست دارد، دعا کند #شهادت روزیم گردد.
مشاهده در ایتا
دانلود
📣امروز قراره ان شاالله تو جمع روزه اولی های ، راجع به صحبت کنم، امیدوارم خروجی جلسه امروز مثل زمان اعتکاف ، بشه یه مخصوص پسران عزیز شهر خلیل آباد 🟥لذا از همراهان عزیز خاصه پدر و مادرای بزرگوار حاضر در این کانال می خوام‌ : چالش هایی رو که قشر پسر نوجوان و جوان در منطقه باهاش سروکار دارند رو تا قبل از ساعت ۹ امروز به آی دی زیر برام ارسال کنند تا بتونم یه ارائه ی کامل تر و بهتر تو این جلسه داشته باشم . @alialavimoghadam منتظر نظرات تمامی عزیزان همراه هستم . ▪️گزارش حضور امروز رو که مطمئنم جالب خواهد بود با شما به اشتراک خواهم گذاشت . یاعلی •┈┈••✾••┈┈• 🌐 کانال بیان علوی : 🍃https://eitaa.com/bayanalavi
امروز آخرین جلسه گروه آنسه در سال ۱۴۰۲ با موضوع با محوریت آمادگی‌ بچه ها برای ماه مبارک بود‌. طبق قراری که با دخترام داشتیم، امروز رو اکثر بچه ها روزه بودنُ، به پیشواز رمضان رفته بودن ، افطار رو هم که همه مهمان بودیم . وقتی بچه های امروز گروه آنسه رو با یک ماه پیش و ایام اعتکاف مقایسه می کنم ، می بینم چقدر تغییر کردن، چقدر صبرشون تو مسائل و مشکلات بالا رفته و به اعتراف خودشون و خانواده هاشون چقدر دیدشون به مسائل زندگی عوض شده ! امروز وقتی داشتم از آشتی بچه ها با در ایام رمضان و فرصت سحرهای این ماه عزیز می گفتم ، کاش می شد حال بچه ها رو به تصویر می کشیدم و به اشتراک میذاشتم تا همه معصومیت این نسل رو ببینند. امسال قراره جنس ماه رمضون بچه های آنسه ، پیوند با عج باشه ، از ارتباط کلامیشون با آقا تو سحرها، تا افطارشون که با دعای سلامتی حضرت حجت عج آغاز میشه ؛ همه و همه به عشق آقا... همون آنسه واقعی یا یی که این قاب رو در سال ۱۴۰۲ برا همه مون رقم زد. راستی چند روز دیگه عازم سفرم ، این روزا عجیب دلتنگ و ، توفیق باشه تا چند شب دیگه از کنار مضجع شریف آقا جانمون امیرالمومنین علیه السلام براتون می نویسم . امیدوارم در ساعات آغازین این ماه عزیز و روزهای پایانی سال ۱۴۰۲ برادر حقیرتون رو به خاطر تموم قصورها و کوتاهی ها حلال کنید و دعا کنید عاقبت بخیر بشم و در نهایت به آرزوی دیرینه ام برسم . یاعلی •┈┈••✾••┈┈• 🌐 کانال بیان علوی : 🍃https://eitaa.com/bayanalavi
دیشب با همت برادر بزرگوارم جناب حجت الاسلام والمسلمین ، مسجد جامع شهر خلیل آباد میزبان قریب به ۷۰ نفر از دانش آموزان این شهر بود. نوجوانان دهه هشتادی و نودی که بعضاً از زمان با مسجد آشنا شده بودن و قرار بود امشب چند ساعتی از وقتشون رو در مسجد سپری کنن. مراسم با حضور مسئولین محترم شهرستان و سخنرانی امام جمعه معظم آغاز شد، و در ادامه با توجه به رده های سنی مختلف به صورت با حضور اساتید محترم ادامه پیدا کرد. تو یکی از جلسات که حقیر خدمتگزار عزیزان بودم، بحث که قبلاً تجربه ی اون رو با گروه داشتم با رویکرد مطرح شد؛ مطالبی که بحمدالله مورد استقبال این گروه از پسران عزیزم قرار گرفت و قرار شد به صورت سلسله وار ادامه پیدا کنه. بذارین اعتراف کنم: با مباحثه ای که امشب با بچه ها داشتم، بیش از پیش مجاب شدم که اگر ۲۴ ساعته تمام هم و غم خودمون رو برای ارتباط با همین نسل از فرزندان دختر و پسر بذاریم، باز کمه! نشستن در این جمع ها و بحث و تبادل نظر با این نسل، راجع به مباحث مختلف اعتقادی، اخلاقی، اجتماعی و...چقدر دید بچه ها رو به مسائل تغییر میده ! جا داره در پایان از حضور تمامی اساتید معظم حاضر در حلقه های معرفتی، خاصه برادر بزرگوارم جناب حجت الاسلام صبور و مسئولین محترم مسجد جامع که زحمت تشکیل این جلسات رو کشیدن ، صمیمانه تقدیر و تشکر به عمل آورم . پ.ن: ان شاالله با همت دوستان و عنایت حضرات معصومین علیهم السلام این نشست ها ادامه پیدا خواهد کرد . •┈┈••✾••┈┈• 🌐 کانال بیان علوی : 🍃https://eitaa.com/bayanalavi
امشب در ضیافت افطاری ای ساده میزبان خادمین ماه رجب در شهرستان خلیل آباد بودیم؛ دورهمی که به همت برادر بزرگوارم جناب آقای دکتر عزیز ، جهت تبادل نظر و تقدیر از دست اندرکاران و خادمین اعتکاف برگزار شده بود. هر چند مدت زیادی از زمان اعتکاف گذشته، اما افطاری آخرین شب ماه رمضان به عنوان ماه مهمانی خدا بهانه ای بود تا دوستان دوباره دور هم جمع بشیم و نسبت به عملکرد ستاد اعتکاف شهرستان به گپ و گفت بپردازیم. خدا رو شکر اعتکاف اخیر آن طور که ، برادران و خواهران بزرگوارم امشب فرمودند نسبت به سال های گذشته تفاوت های چشم گیری داشت ، هم از بعد کمی که تعداد شرکت کنندگان اون به خصوص نسل جوان و نوجوان در اون بیشتر بود و هم از بعدکیفی با وجود اساتید و مربیان مجرب پیشرفت بسزایی داشت . نکاتی هم برای بهتر برگزار شدن این مراسم در سال های آینده مطرح گردید که ان شاالله اگه عمری باشه در اعتکاف های آینده می بایست مد نظر گرفته بشه . در ادامه معظم و معزز شهرستان ضمن تشکر از دست اندرکاران اعتکاف از تشکیل گروه و همچنین به عنوان یکی از نتایج اعتکاف و نقاط قوت امسال یاد کردند؛ و از مسئولین شهرستان خواستند از این گروه ها حمایت نمایند . محترم شهرستان نیز که از جمله مدعوین این جلسه بود از همکاری و همراهی تمامی دستگاه های مرتبط با مسئله اعتکاف و حمایت از گروه های مذکور در شهرستان خبر دادند . در پایان نیز از تمامی دست اندرکاران و خادمین اعتکاف امسال با اهدای هدایایی تقدیر شد . •┈┈••✾••┈┈• 🌐 کانال بیان علوی : 🍃https://eitaa.com/bayanalavi
در این جلسه که به میزبانی اداره محترم بهزیستی شهرستان خلیل آباد در محل سالن اجتماعات این اداره برگزار گردید، اعضای این کمیته به بحث و تبادل نظر پیرامون آسیب های اجتماعی منطقه پرداختند . مسئول نمایندگی تبلیغات اسلامی شهرستان خلیل آباد نیز در این جلسه گزارشی از فعالیت های گروه با محوریت ارائه کردند و با توجه به نظرسنجی ها و بازخوردهایی که از دختران و خانواده های معظم گرفته شده بود، پیرامون عمده دلایل بعضی از آسیب های اجتماعی در خانواده و چالش های قشر نوجوان و جوان در خانواده توسط حجت الاسلام والمسلمین علوی مقدم نکاتی مطرح گردید. با کلیک روی لینک زیر به کانال ما بپیوندید : 🇮🇷 @bayanalavi|بیان علوی 🇵🇸
امروز هم چند نفر از دختران بزرگوارم تازه به جمع پیوسته بودن؛ بعد سلام و احوالپرسی و تبریک توسط دختران گروه (☺️) نوبت به ادامه بحث در زندگی رسید. مطالب ۹ جلسه گذشته رو که مرور کردیم با این عبارت زیبا از جناب مباحثمون رو شروع کردیم: «العارفُ هشٌّ، بشٌّ،بسّامٌ» ، و برای رسیدن به این مهم بایستی انسان پر رنگ بشه ، و وقتی حضور خدا در زندگی پر رنگ شد، طبیعتاً نگاه انسان به حوادث پیرامونش و زندگی تغییر خواهد کرد. ان شاالله قرار هست در جلسات پیش رو راجع به عواملی که باعث حضور بیشتر خدا در زندگی میشه بحث کنیم. خدا روشکر روز به روز استقبال مردم بزرگوار شهرستان و بعضی مسئولین محترم ادارات و نهادهایی که با مقوله در حال فعالیت هستند، از کلاس های آنسه بیشتر و بیشتر میشه تا جایی که ان شاالله در هفته های آینده گروه دوم آنسه نیز تشکیل و کلاس ها برای این گروه جدید برگزار خواهد شد. خداوند منان رو شاکرم که با عنایت حضرات معصومین علیهم السلام و همراهی و همیاری مسئولین شهرستان و از خودگذشتگی های مربیان دلسوز آنسه شاهد اتفاقات زیبایی در شهرستان هستیم . پ.ن: خانواده های بزرگواری که خواهان حضور فرزندان بزرگوار دختر (۱۲ سال به بالا ) خود در این جلسات هستند حداکثر تا ۲۰ اردیبهشت مشخصات فرزند خود شامل نام و نام خانوادگی و یک شماره تماس به آی دی @Adminaneseh ارسال فرمایند؛ تا در دوره جدید، میزبان این بزرگواران در جمع باشیم . 🇮🇷 بیان علوی 🇵🇸
امروز توفیق داشتم در جمع زحمت‌کشان شهرستان خلیل آباد حضور پیدا کنم؛ جلسه ای تحت عنوان که روزهای پنج شنبه هر هفته با این عنوان، برای کارکنان و امدادگران عزیز برگزار میشه. جلسه با قرائت زیارت پر فیض عاشورا شروع شد و سپس حقیر توفیق داشتم ضمن حضور در این جلسه معنوی، چند دقیقه ای پیرامون نکاتی رو تقدیم کنم . پس از اتمام جلسه ، با توجه به برگزاری دوره ی تربیتی گروه و بازخورد اون در شهرستان، به درخواست ریاست محترم کمیته امداد، چند دقیقه ای پیرامون فعالیت های صورت گرفته در گروه آنسه مطالبی بیان گردید که مورد استقبال عزیزان قرارگرفت؛ سپس در جلسه ای جداگانه با حضور ریاست محترم، مسئول بزرگوار فرهنگی و دو نفر از امدادگران بزرگواری که مستقیم یا غیر مستقیم با نسل و مددجویان گرامی در ارتباط هستند، راجع به آسیب های اجتماعی منطقه به بحث و تبادل نظر پرداختیم، که مقرر شد ان شاالله در دوره جدید از سلسله مباحث تربیتی گروه آنسه که با حضور متقاضیان جدید برگزار می گردد، شاهد حضور مددجویان عزیز کمیته امداد نیز در این جلسات باشیم . ان شاالله در قدم اول این جلسات به زودی برای تمامی متقاضیان عزیز در شهر و روستاهای اطراف با هدف با حضور آحاد جوانان عزیز اعم از مددجو و غیر آن با همکاری کمیته محترم امداد خمینی ره شهرستان خلیل آباد در منطقه برگزار خواهد شد . 🇮🇷 @bayanalavi|بیان علوی 🇵🇸
بعد عرائض حقیر، حاج آقا شروع کردن صحبت کردن. موضوع بحثشون در زندگی بود؛ گمشده ی بعضی از بچه های گروه که بحمدالله فرمایشات حاج آقا شد مکمل مباحث یا به تعبیر حاجی ما در جلسات آنسه . « همون طور که گاهی از دل میاد بیرون مثل گروه آنسه که از دل یک جلسه ای که قرار بود بخاطر عدم حضور استاد تعطیل بشه ، شد تشکیل یک دوره تربیتی مخصوص دختران عاشق امام زمان عج در خلیل آباد ، گاهی هم از دل میاد بیرون ... دختران بزرگوارم یادتون باشه، درست زمانی که از همه قطع امید می کنیم امید واقعی یعنی خدا در زندگی ظهور و بروز می کنه؛ و اون وقته که می فهمی تو این عالم تنها کسی که میشه بهش اعتماد کرد و میتونی مطمئن باشی همیشه پشتت هست ست ...» تقریبا یک ساعت، حاج آقا با بچه ها گفت و گو کردند؛مباحثشون که تموم شد ، این جمله ایشون قوت قلبی بود برای من و مربیان : « هر چند ما از کار کردن خسته نمی شیم ، اما اگر هم مسیر مشهد به خلیل آباد باعث خستگیمون شده بود با دیدن این گروه و دختران جوان و نوجوان آنسه ای خستگی رو از تنمون در آورد .» خدا روشکر جلسه و فعالیت های این مدت گروه مورد استقبال حاج آقا قرار گرفته بود و همین برای خوشحالی ما و مربیان کافی بود؛ البته برای بهتر شدن کار ، حاج آقا نصایح و مطالبی فرمودن که ان شاالله با عنایت حضرت حق و امام زمان عج در مسیر خدمت به مردم متدین منطقه و دختران بزرگوارم سعی خواهیم کرد به کار ببندیم و شاهد اتفاقات زیباتری در منطقه و در گروه دختران باشیم . 🇮🇷 بیان علوی 🇵🇸
امروز در نمایندگی تبلیغات اسلامی شهرستان ، میزبان مربیان بزرگوار گروه بودم؛ بعد مسائل مربوط به کلاس ها، برای برگزاری برنامه های مخصوص این گروه در ایام و با مربیان بزرگوار به بحث و تبادل نظر پرداختیم. قرار شد ، طبق قولی که به بچه ها دادیم ان شاالله چهارشنبه هفته آینده ۲۶ اردیبهشت ماه اردوی زیارتی به مقصد داشته باشیم . ، بازدید از ، زیارت امامزاده محترم و ... از جمله برنامه های این اردوی یک روزه خواهد بود. •┈┈••✾••┈┈• 🌐 کانال بیان علوی : 🍃https://eitaa.com/bayanalavi
روز گذشته توفیق داشتم به دعوت ریاست محترم برادر بزرگوارم جناب آقای محضر دختران بزرگوار مددجویی برسم که متأسفانه از نعمت وجود پدر محروم هستند و پدرشان در قید حیات نیست. بهانه ی خوبی بود تا این گروه از دخترانم چند ساعتی در روستای دور هم دیگه جمع بشن و مهمان خوان پرخیرو برکت حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام و خواهر بزرگوارشون حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها باشند . حقیر نیز، پیرو جلسه ای که هفته گذشته با مسئولین محترم کمیته امداد داشتم ، اولین جلسه دور دوم کلاس های تربیتی رو با رویکرد با این گروه از دخترانم برگزار کردم؛ دخترانی که بزرگترین مصیبتی که شاید یک دختر می‌تونه تو زندگیش متحمل بشه، (اونم بعضاً تو سنین کودکی ) داغ پدر بود. وقتی پدر که بزرگترین حامی انسان در زندگی هست، نبود؛ طبیعتاً ممکنه آسیب های اجتماعی که چندین ماهه در کلاس های آنسه داریم راجع بهش حرف می زنیم بیشتر گریبان گیر یه دختر نوجوان و جوان بشه؛ دقایقی با بچه ها به گپ و گفت پرداختم ، حرف هایی متنوع که به اقرار یکی از همین دخترانم این مدل حرف ها رو کمتر شنیده بودن و شاید از زبان یک طلبه شنیدن براشون بیشتر قابل تأمل و توجه بود. مقرر شد این سلسله جلسات ان شاالله با همکاری کمیته امداد امام ره در سطح شهرستان برای نوجوانان و جوانان مددجوی بزرگوار منطقه برگزار بشه؛ امیدوارم توفیق داشته باشم در حد بضاعت، قدمی هر چند کوچک برای حال خوب بچه های این منطقه بردارم. 🇮🇷 @bayanalavi|بیان علوی 🇵🇸
سفرنامه (۱) بعد نماز صبح، قرائت دعای روز، دعای عهد و زیارت عاشورا که برنامه ی جاری مسجد هست، کم کم سر و کله ی بچه ها داشت پیدا می شد؛ قرارمون ساعت ۴ صبح بود! داشتیم یک تجربه ی متفاوت با دختران بزرگوار دهه هشتادی و نودی رو آغاز می کردیم؛ دخترانی که ماه هاست بعد از باهاشون در ارتباط بودیم و حالا جزئی از زندگی من و مربیان شده بودن؛ مربیان داشتن لیست دخترای اردو رو رصد می کردن تا از حضور همه مطمئن باشن. تقریباً ساعت ۴:۲۰ صبح همه ی بچه ها سوار اتوبوسی شده بودن که زحمت هماهنگیش رو و شهر خلیل آباد کشیده بود. از گپ و گفت بچه ها می شد فهمید اکثر بچه ها، تمام دیشب رو از شوق اردوی امروز چشم رو هم نذاشتن؛ بعضی از چشم‌ها از شدت بیداری سرخ شده بود و هنوز تو ماشین ننشسته بودن که چُرت زدن ها شروع شد. بهشون گفته بودم ۴ صبح هر کس نیومد ما میریم دیگه، بعداً کسی گلایه نکنه☺️، راستش قرار بود این اردو فقط زیارتی نباشه ، و تموم‌ یازده جلسه مباحثمون رو یه جورایی عملاً باهم دیگه تمرین کنیم . و و درنتیجه برگزاری اردوی یک روزه به مقصد ، بهانه ی خوبی بود برای تمرین مباحث کلاس های آنسه؛ البته بذارید اعتراف کنم که هیچ کدوممون فکر نمی کردیم قراره چه اتفاقاتی بیفته؛ و نمی دونستیم تو مشهد و مسیر چه خوابی برامون دیده☺️. اتوبوس که راه افتاد، مجدداً قوانین مربوط به اردو رو با بچه ها مطرح کردم، از عدم همراه داشتن تلفن همراه در این روز گرفته، تا تشکیل گروه های پنج نفره برای همکاری و نظم بیشتر و مشخص کردن سرگروه ها! ادامه دارد ...
سفرنامه (۳) از اساتید بزرگوارم شنیده بودم و در سیره ی علما می دیدم، که هر زمان مشرف مشین حرم مطهر، از ورودی های سمت نواب ( پایین پای حضرت) وارد بشین؛ تقریباً ساعت ۹ بود که رسیدیم جلوی حرم مطهر😍 شروع کردم خوندن: «أَللّهم إِنّی وَقفتُ عَلى باب مِن أَبوابِ بُیوتِ نَبیک...» از جمله آداب زیارت مشاهد مشرفه و حرم مطهر حضرات معصومین علیهم السلام، خوندن اذن دخول، قبل از ورود به حرم مطهر هست و علامت اذن هم، اشکیه که هنگام ورود روزی انسان میشه. اذن دخول رو خوندیم و وارد حرم شدیم؛ آسمان ابری بود و کم کم، نم‌ نم‌ بارون داشت سنگ فرشهای حرم رو خیس می کرد. گوشه ای از حرم که تقریبا مسقف بود و خلوت تر، انتخاب کردم و با بچه ها چند دقیقه ای به گپ و گفت پرداختم. دوزادهمین جلسه ی رو در حالی شروع کردیم که روبروی گنبد طلایی علی ابن موسی الرضا علیه السلام نشسته بودیم: «برای حضور خدا تو زندگیت و در نتیجه ، بزرگترین شرط، دلبُری از غیر خداست؛ تازه وقتی از همه دل بُریدی اون وقته که خدا از آدم دلبَری می کنه» داشتم لابه لای حرفام حال دگرگون بچه ها رو می دیدم، شروع کردم شرط این دلبُری و دلبَری کردن رو گفتن: « ، بزرگترین شرط در مسیر بندگی و انتظاره؛ وقتی انسان به اضطرار رسید و از همه ناامید شد اون وقته که خدا و امام زمان میگن بیا تو آغوش خودمون» داستان زائر مضطری که به امام رضا پناه آورده بود مقدمه ی خوبی بود برای روضه ام. بچه ها شروع کردن گریه کردن. بارون کمی شدت گرفته بود؛ انگار آسمون هم داشت دختران آنسه رو تو گریه جلو آقا یاری می کرد...😭 ادامه دارد ...