eitaa logo
بزم‌روضه‌آل‌اللّه‌صلوات‌اللّه‌علیهم
226 دنبال‌کننده
70 عکس
260 ویدیو
6 فایل
ان شاءاللّه تعالی به مدد بی‌بیِ سه ساله و با اجازه ی حضرت مادر «سلام‌اللّه‌علیهما»، در ایام #وفات و #شهادات حضرات آل اللّه «صلوات‌اللّه‌علیهم‌اجمعین» و همچنین #شب_های_جمعه، (و گه گداری هم همینجوری دلی) در محضر روضه خواهیم بود التماس دعا برای فرج آقا یاعلی
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از روضه
سلام اللّه علیها مکتوب 📚🖋️ شعر📜 🔸 چون اولاد رسول و ذراری فاطمه بتول علیهاالسلام را در خرابه ی شام منزل دادند، آن غریبان ستمدیده و آن اسیران داغدیده، صبح و شام برای جوانان شهید خود در ناله و نوحه بودند. 🔸 عصرها که می‌شد آن اطفال خردسال درب خرابه صف می‌کشیدند، می‌دیدند که مردم شاد و خرم و خوشحال دست اطفال خود را گرفته آب و نان تهیه کرده به خانه‌های خود می‌روند؛ 🔸 آن طفلان خسته مانند مرغان پر شکسته دامن عمه را می‌گرفتند که: ای عمه، مگر ما خانه نداریم؟ مگر بابا نداریم؟ می‌فرمود: چرا نور دیدگان، خانه‌های شما در مدینه، و بابای شما به سفر رفته است. 🔸 در میان آنها دخترکی بود از امام علیه‌السلام به نام فاطمه که درد هجران کشیده، گرسنگی و تشنگی ها آزموده، رنج سفر و داغ پدر و برادر دیده، بر بالای شتر برهنه راه درازی پیموده، و خورده. پدر او را خیلی دوست می‌داشت، محبت این دختر در دل امام علیه السلام منزل گرفته بود، همیشه در کنار پدر می‌نشست و دم به دم مانند دسته گل او را می‌بوسید، و شبها هم در بغل امام علیه السلام می‌خوابید... . 🔸 پیوسته احوال پدر می‌پرسید و گریه می‌کرد که:«أَینَ أَبي وَ والِدي وَٱلمُحامي عَنّي». به هر نحوی که بود زنها او را آرام می‌کردند، تا آنکه از کربلا به کوفه و از کوفه به شام رسیدند. 🔸 در بین از رنج شتر سواری به تنگ آمده بود، به خواهرش سکینه می‌گفت: «أیا أخت، قد دابت من السیر مهجتی» «خواهرم این شتر بسکه مرا حرکت داده دل و جگرم آب شد». از این ساربان بی رحم درخواست کن ساعتی شتر را نگاه دارد و یا آهسته راه ببرد که ما مردیم، از ساربان بپرس کی به منزل می‌رسیم... . 🔸 در یکی از شبها در آن منزل خرابه، شور دیدن پدر به سرش افتاد، و از هجران پدر اشک می‌ریخت. سر روی خاک نهاد آنقدر گریه کرد که زمین از اشک چشمش گل شد. در این اثنا به خواب رفت؛ خواب پدر دید، از خواب بیدار شد «فبک و تقول: وا أبتاه، وا قرة عیناه، وا حسیناه»، چنان صیحه کشید که خرابه نشینان پریشان شدند؛ هر چه خواستند او را آرام کنند ممکن نشد. امام زین العابدین علیه‌السلام پیش آمد و خواهر را در بر گرفت و به سینه چسبانید و تسلی می‌داد. آن مظلومه آرام نمی گرفت و نوحه می‌کرد، آنقدر روی دامن حضرت گریه کرد«حتی غشی علیها و انقطع نفسها»«تا آنکه غش کرد و نفس او قطع شد». امام به گریه درآمد. اهل بیت به شیون آمدند. «فضجوا بالبکاء و جددوا الأحزان و حثوا علی رؤوسهم التراب، و لطموا الخدود و شقوا الجیوب، و قام الصیاح». آن ویرانه از ناله اسیران یک پارچه گریه شد. دختر بیهوش افتاده بود و مخدرات در خروش بر سر می‌زدند و به سینه می‌کوبیدند، خاک برسر می‌کردند، گریبان می‌دریدند، که صدای ایشان در قصر به گوش یزید[لعنة‌اللّه‌علیه]رسید. 🔸 یزید[لعنة‌اللّه‌علیه]غلامی فرستاد که خبری بیاورد. غلام آمد و واقعه را برای یزید نقل کرد. آن ملعون گفت: سر پدرش را برای او ببرید تا آرام گیرد. آن سر مطهر را در طشت نهادند و رو به خرابه آوردند و در حالی که پرده بر روی آن سر بود، در حضور آن مظلومه نهادند؛ پرده را برداشتند. 🔸 آن معصومه چون متوجه سر پدر شد، «فانکبت علیه تقبله و تبکی و تضرب علی رأسها ووجهها حتی امتلأ فمها بالدم»«خود را بر آن سر انداخت و صورت پدر را می‌بوسید و بر سر و صورت خود می‌زد تا اینکه دهانش پر از خون شد» 📜📚📌ریاض القدس: ۳۲۳: ۲. 🏴 جهت تسکین قلب داغدار امام زمان ارواحنافداه صلوات 🏴 ╗═══ ≪ •یاعلی• ≫ ═══╔ بزم روضه آل اللّه صلوات اللّه علیهم ╝═══ ≪ •یاعلی• ≫ ═══╚
سلام اللّه علیها مکتوب 📚🖋️ شعر📜 🔸 و در «منتخب» آمده است که او پدرش را مخاطب قرار داده می‌فرمود: «یا أبتاه، من ذا الذی خضبک بدمائک» «پدر جان، چه کسی صورت منورت را غرق خون ساخته؟» «یا أبتاه، من ذا الذی قطع وریدیک!» «پدر جان، چه کسی رگهای گردنت را بریده است؟» «یا أبتاه من ذا الذی أیتمنی علی صغر سنی» «پدر جان، کدام ظالم مرا در کودکی یتیم کرده است؟» «یا أبتاه، من للیتیمة حتی تکبر» «پدر جان، کی متکفل یتیمه ات می‌شود تا بزرگ شود؟» «یا أبتاه، من للنساء الحاسرات» «پدر جان، چه کسی به فریاد این زنان سر برهنه می‌رسد؟» «یا أبتاه، من للأرامل المسبیات» «پدر جان، چه کسی داد رسی از این زنان بیوه و اسیر می‌کند؟» «یا أبتاه، من للعیون الباکیات» «پدر جان، چه کسی نظر مرحمتی به سوی این چشمهای گریان (ما کند که شب و روز در فراق تو گریه) می‌کند؟» «یا أبتاه، من للضایعات الغریبات» «پدر جان، کی متوجه این زنان بی صاحب، غریب خواهد شد؟» «یا أبتاه، من للشعور المنشورات» «پدر جان، کی از برای این موهای پریشان خواهد بود؟». «یا أبتاه، من بعدک وا خیبتاه» «پدر جان، بعد از تو داد از ناامیدی!» «یا أبتاه، من بعدک وا غربتاه» «پدر جان، بعد از تو داد از غریبی و بی کسی!» «یا أبتاه، لیتنی کنت لک الفداء» «پدر جان، کاش من فدای تو می‌شدم» «یا أبتاه، لیتنی کنت قبل هذا الیوم عمیاء» «پدر جان، کاش من پیش از این روز کور شده بودم، و تو را به این حال نمی دیدم» «یا أبتاه، لیتنی و سدت الثری و لا أری شیبک مخضبا بالدماء» «پدر جان، کاش مرا در زیر خاک پنهان کرده بودند و نمی دیدم که محاسن مبارکت به خون خضاب شده باشد» 🔸 آن معصومه نوحه می‌کرد و اشک می‌ریخت تا آنکه نفس او به شماره افتاده و گریه راه گلویش را گرفت، مثل مرغ سرکنده، گاهی سر را به طرف راست می‌نهاد و می‌بوسید و بر سر می‌زد، و زمانی به چپ می‌گذارد و می‌بوسید... 🔸 پس آن نازدانه لب بر لب پدر نهاد، زمان طویلی از سخن افتاد گریست. 🔸 «فنادی الرأس بنته، الی الی، هلمی فأنا لک بالانتظار. فغشی علیها غشوة لم تفق بعدها، فحر کوها فاذا هی قد فارقت روحها الدنیا...» «آن رأس شریف دختر را صدا کرد که به سوی من بیا، من منتظر هستم، او غش کرد و دیگر به هوش نیامد، چون او را حرکت دادند متوجه شدند که روح شریفش از بدن مفارقت کرده و به خدمت پدر شتافته است». 📜📚📌انوار الشهادة: ۲۴۴ 📜📚📌ریاض القدس: ۳۲۶: ۲. ‼️🏴جهت تسکین قلب داغدار امام زمان ارواحنافداه صلوات🏴‼️ ╗═══ ≪ •یاعلی• ≫ ═══╔ 🔸بزم روضه آل اللّه صلوات اللّه علیهم🔸 ╝═══ ≪ •یاعلی• ≫ ═══╚