eitaa logo
🌱به شرط عاشقی باشهدا❤
8.4هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
2.2هزار ویدیو
30 فایل
رمان #مستِ_مهتاب #خانم_یگانه 💙کانالداران عزیز ✅کپی مطالب فـــقــــط با فوروارد مستقیم😊 🎀 #تبلیغ کانالهای شما👇 https://eitaa.com/joinchat/254672920C9b16851ec4
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دو چشمش بسته اما درد دارد.. يقينا بيشــــ از اينها درد دارد.. بريـز آبِ روان برسنگِ غُسلش.. ولے آرامــــ أسماء درد دارد.. #حضرت_زهرا_س #فاطمیه #حسن_لطفی
عکس پروفایل در حمایت از سردار #حاجی_زاده #انتقام_سخت #النجاة_فی_الصدق #شجاعت_پذيرش_اشتباه
🌹🍃🌹🍃 🍃🌹🍃 🌹🍃 🍃 ✫⇠ ✫⇠قسمت :7⃣3⃣ دویدم توی باغچه. زیر همان درختی که اولین بار بعد از نامزدی دیده بودمش، نشستم و گریه کردم. از فردای آن روز، مراسم ویژه قبل از عروسی یکی پس از دیگری شروع شد؛ مراسم رخت بران، اصلاح عروس و جهازبران. پدرم جهیزیه ام را آماده کرده بود. بنده خدا سنگ تمام گذاشته بود. سرویس شش نفره چینی خریده بود، دو دست رختخواب، فرش، چراغ خوراک پزی، چرخ خیاطی و وسایل آشپزخانه. یک روز فامیل جمع شدند و با شادی جهیزیه ام را بار وانت کردند و به خانه پدرشوهرم بردند. جهیزیه ام را داخل یک اتاق چیدند. آن اتاق شد اتاق من و صمد. 🔸 فصل ششم شبی که قرار بود فردایش جشن عروسی برگزار شود، صمد از پایگاه برگشت و تا نیمه های شب چند بار به بهانه های مختلف به خانه ما آمد. فردای آن روز برادرم، ایمان، سراغم آمد. به تازگی وانت قرمز رنگی خریده بود. من را سوار ماشینش کرد. زن برادرم، خدیجه، کنارم نشست. سرم را پایین انداخته بودم، اما از زیر چادر و تور قرمزی که روی صورتم انداخته بودند، می توانستم بیرون را ببینم. ادامه دارد...✒️ 🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹 🍃 🌹🍃 🍃🌹🍃 🌹🍃🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 #فتنه_های_دوست_داشتنی! 🎬سخنان مهم استاد پناهیان در باب فتنه های اخراالزمان و ارزش این فتنه ها! با اینکه خیلی سخت و شدید هستند
🔴 مـــهـــــــــــــــــــم | پاره کردن تصاویر شهید ابومهدی المهندس در عراق و سردار شهید حاج قاسم‌سلیمانی در ایران خیلی جالبه نه ؟؟ اقدام هماهنگ و مشترک ... چند سوال مهم : چرا اول کشوری که همان روز اول اعلام کرد هواپیمای اوکراینی با موشک ساقط شده دولت آمریکا بود بدون تحقیق ؟ از کجا خبر داشتند ؟ شعارهای تند و رادیکال به بالاترین شخص نظام و سردار دلها و پاره کردن تصاویر آنها و از همه مهم تر بازداشت سفیر انگلیس در وسط معرکه !!!! اقدام‌هماهنگ سلبریتی ها در شبکه مجازی!! اگر قرار بر تسلیت بود و جان هموطنان برایتان مهم بود چرا روز حادثه شمعی روشن نشد و دو روز بعد از حادثه همه باهم یادتان افتاد یا منتظر اسم رمز بودید و شروعی همه جانبه؟؟؟ ما الان باید در حال پخش اخبار سیلی دوم می بودیم ولی سردار خط شکن جبهه موشکی را در چالش انداختند وظیفه ما مطالبه همگانی #انتقام_سخت ترور سردار سلیمانی شروع سناریوی بزرگ آمریکا در منطقه است و این اولین سناریو بعد از آن 🔴 هوشیار باشید تا می توانید در شبکه های اجتماعی ورق را بر گردانید که میخواهند ورق را بسمت خود برگردانند .... نــــــــشـــــــــــــر حــــــداکـــــــــثری اولین قدم ... ✅ #سردار_حاجی_زاده ✅
🔸 چه کسی مقصر است؟ آمریکا یا ما؟! 🔹خداوند امروز از حاجی زاده امتحان سختی گرفت سخت تر از ۸سال جنگ تحمیلی سخت تر از نشاندن هواپیمای آر کیو ۱۷۰ سخت تر از حمله موشکی به داعش و سختتر از پاسخ موشکی به آمریکا امروز خداوند بر خلاف این چهل سال او را نه با جانش بلکه با آبرویش آزمایش کرد او امروز آمد از خطای اپراتور پدافند تا تاخیر ستاد کل در اعلام خبر را بر عهده گرفت این کار جرات میخواهد... ایستادن و عذرخواهی کردن مردانگی میخواهد 🔹آن لاشخورهایی که فراموش کرده اند شروع کننده این آتش آمریکا بود بدانند هر روز به تعداد شهدای هواپیمای اکراینی در این کشور بیمارانی از دنیا میروند که به خاطر تحریمهای آمریکا دارو به آنها نمیرسد اگر دلسوز مردمید اینها را فریاد بزنید آن کفتارهای خارج نشینی که امروز دارند اشک تمساح میریزند همانهایی هستند که تا دیروز نامه مینوشتند ایران را تحریم کنید، همانهایی هستند که به ترامپ نامه نوشتند به ایران حمله نظامی کن، این خائنین همانهایی هستند که به ترامپ گفتند در سخنرانیت بگو به ۵۲ نقطه ایران حمله میکنی 🔹این فاجعه دردناک است خیلی هم دردناک، آنقدر که قلبها از شدتش فشرده میشود و چشمها از ناراحتیش گریان اما: 🔹این باعث نمیشود یادمان برود جلاد کیست! مردم در این چند روز دیدند چه کسی اغاز کننده بود مردمی که به عشق قاسم سلیمانی به خیابان آمده اند فراموش نمیکنند باعث اصلی خون این شهیدان ما همانهایی هستند که عزت مارا گروگان گرفته اند تا خواسته هایشان برسند ما هیچ وقت در هیچ برهه تاریخ جنگ طلب نبودیم و امروز هم نیستیم ما همیشه خواستار صلحیم اما جنگیدن برای صلح جنگ طلبی نیست بلکه صلحیست مقدس! امیدوارم مقصرین شناسایی شوند حاجی زاده امروز گفت مقصر این خطای سهوی اوست و دلایلش را هم با شهامت برای مردم کفت اما امیدوارم آنها که دو روز سکوت کردند و دیگران را هم از گفتن بازداشتند به مردم توضیح بدهند چرا! 🔹باز هم به خانواده داغدار هموطنانمان تسلیت میگویم و عمیقا اعتقاد دارم خون این شهدا بر گردن آنهاست که در کاخ سفید نشستند و صحنه ارایی کردند انتقام خون حاج قاسم و این شهدا بر گردن تمامی ما و همچنین نظام است از این خونها و تمام کسانی که هر روز به دلیل تحریمهای دارویی آمریکا جانشان را از دست میدهند نباید گذشت
کلیپ صوتی «دانشجوی جبهه» - حسین یکتا.mp3
4.78M
📻 #پادکست 🔊 دانشجوی جبهه 🎙 به روایت حاج حسین یکتا Channel: @Pelak_channel Website: HoseinYekta.IR instagram.com/pelak_page
🌹🍃🌹🍃 🍃🌹🍃 🌹🍃 🍃 ‍ ✫⇠ ✫⇠قسمت :8⃣3⃣ بچه های روستا با داد و هوار و شادی به طرف ماشین می دویدند عده ای هم پشت ماشین سوار شده بودند. از صدای پاهای بچه ها و بالا و پایین پریدنشان، ماشین تکان تکان می خورد. انگار تمام بچه های روستا ریخته بودند آن پشت. برادرم دلش برای ماشین تازه اش می سوخت. می گفت: «الان کف ماشین پایین می آید.» خانه صمد چند کوچه با ما فاصله داشت. شیرین جان که متوجه نشده بود من کی سوار ماشین شده ام، سراسیمه دنبالم آمد. همان طور که قربان صدقه ام می رفت، از ماشین پیاده ام کرد و خودش با سلام و صلوات از زیر قرآن ردم کرد. از پدرم خبری نبود. هر چند توی روستا رسم نیست پدر عروس در مراسم عروسی دخترش شرکت کند، اما دلم می خواست در آن لحظاتِ آخر پدرم را ببینم. به کمک زن برادرم، خدیجه، سوار ماشین شدم. در حالی که من و شیرین جان یک ریز گریه می کردیم و نمی خواستیم از هم جدا شویم. خدیجه هم وقتی گریه های من و مادرم را دید، شروع کرد به گریه کردن. بالاخره ماشین راه افتاد و من شیرین جان از هم جدا شدیم. تا خانه صمد من گریه می کردم و خدیجه گریه می کرد. وقتی رسیدیم، فامیل های داماد که منتظرمان بودند، به طرف ماشین آمدند. در را باز کردند و دستم را گرفتند تا پیاده شوم. بوی دود اسپند کوچه را پر کرده بود. ادامه دارد...✒️ 🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹 🍃 🌹🍃 🍃🌹🍃 🌹🍃🌹🍃
برای کسانی که به شما بد کردند بیشتر دعا کنید؛ این کار رنگ الوهیت دارد. چرا که ما به خدا بد می کنیم ، او به ما خوبی می کند . خیلی برای دیگران دعا کنید و همه را مد نظر داشته باشید...
مادر😔 با اين همه گناه، قيامت نمی شود در چشم های حضرت زهرا نگاه کرد
کلیپ صوتی «پسر بالاشهر» - حسین یکتا.mp3
4.15M
📻 #پادکست 🔊 پسر بالاشهر 🎙 به روایت حاج حسین یکتا Channel: @Pelak_channel Website: HoseinYekta.IR instagram.com/pelak_page
عشقای من😍😍😍 ❤️خانوما دخترااااا🙈🙈🙈🙈 ✅ساعت۲۱ یه خبردارم که همه منتظرش بودیداینجا😊 http://eitaa.com/joinchat/1596194834C9a48c543fe ❤️❤️کچل شدم انقدر این روزا دادید😂😂😂😂 فقط ازهمین حالا بگم که شرط داره باید از تشکر کنید که این خبر خوشگل و جذاب رو قراره بشنوید وازهمه مهمتر علمتون روهم پرداخت کنید حالا یعنی چی😳🤔🤔🤔⁉️⁉️ ساعت۲۱میگم😁😊 ❤️منتظرم که همه بیاااااید راس۲۱❤️
🌷 محمد در آخرین برایم نوشته بود : هرجا باشم عاشقتم . ایران باشم یا خارج ، هرجا باشم عاشقتم . 🌷 می‌گفت همسر داشتن هم خوب است و هم سخت . فکر اینکه همسرت دختر حضرت زهرا (سلام الله علیها) است، اجازه بدرفتاری را به آدم نمی‌دهد و از طرفی قدم‌هایش زندگی است . 🌷در انجام وظیفه و کارهایش عجیبی داشت . یادم هست که می‌گفت من سر کارم را کنار دستم گذاشتم و مدت زمان چای خوردن و دستشویی رفتن‌هایم را حساب می‌کنم و از اضافه کاری‌هایم کم می‌کنم که حقی از به گردنم نماند . 🌷محمد خیلی بود . واقعاً اگر بگویم او را ندیدم ، گزافه نیست . حتی وقتی درمعراج برای آخرین‌بار او را دیدم همان زیبا و همیشگی را روی لب داشت . 🌷خدا را شکر می‌کنم که محمد من هم شد . چون او را دوست داشت . خیلی را دوست داشت .
14.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
توضیحات امید دانا سلطنت طلب خارج نشین درمورد سقوط هواپیما اوکراین، پیشنهاد میکنم حتما دانلود کنید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹🍃🌹🍃 🍃🌹🍃 🌹🍃 🍃 ما حق داریم بی‌قرار شیم، گریه کنیم، شکایت کنیم اما حق نداریم ناامید شیم حق نداریم رها کنیم بچه‌ها! مبادا بریدااا باز میشه این در یه روز... 🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹 🍃 🌹🍃 🍃🌹🍃 🌹🍃🌹🍃
آنقدر که با دل به سوی حرمت پریده ایم دلی داریم ، سوخته در حسرت دیدار ... و چشمانی بی تاب ، در فراقِ ندیدنَت ... . ؟! ... 🌹❤️🌹❤️🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹🍃🌹🍃 🍃🌹🍃 🌹🍃 🍃 📺 یک خط‌شکنیِ ارزشمند 🎙صحبت‌های حاج حسین یکتا بعد از تماشای فیلم درمورد این فیلم 🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹 🍃 🌹🍃 🍃🌹🍃 🌹🍃🌹🍃
کلیپ صوتی «بوق ممتد» - حسین یکتا.mp3
3.27M
📻 #پادکست 🔊 بوق ممتد 🎙 به روایت حاج حسین یکتا Channel: @Pelak_channel Website: HoseinYekta.IR instagram.com/pelak_page
🌹🍃🌹🍃 🍃🌹🍃 🌹🍃 🍃 ❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫⇠ ✫⇠قسمت :9⃣3⃣ مردم صلوات می فرستادند. یکی از مردهای فامیل، که صدای خوبی داشت، تصنیف های قشنگی درباره حضرت محمد(ص) می خواند و همه صلوات می فرستادند. صمد رفته بود روی پشت بام و به همراه ساقدوش هایش انار و قند و نبات توی کوچه پرت می کرد. هر لحظه منتظر بودم نبات یا اناری روی سرم بیفتد، اما صمد دلش نیامده بود به طرفم چیزی پرتاب کند. مراسم عروسی با ناهار دادن به مهمان ها ادامه پیدا کرد. عصر مهمان ها به خانه هایشان برگشتند. نزدیکان ماندند و مشغول تهیه شام شدند. دو روز اول، من و صمد از خجالت از اتاق بیرون نیامدیم. مادر صمد صبحانه و ناهار و شام را توی سینی می گذاشت. صمد را صدا می زد و می گفت: «غذا پشت در است.» ما کشیک می دادیم، وقتی مطمئن می شدیم کسی آن طرف ها نیست، سینی را برمی داشتیم و غذا را می خوردیم. رسم بود شب دوم، خانواده داماد به دیدن خانواده عروس می رفتند. از عصر آن روز آرام و قرار نداشتم. لباس هایم را پوشیده بودم و گوشه اتاق آماده نشسته بودم. می خواستم همه بدانند چقدر دلم برای پدر و مادرم تنگ شده و این قدر طولش ندهند. بالاخره شام را خوردیم و آماده رفتن شدیم. داشتم بال درمی آوردم. دلم می خواست تندتر از همه بدوم تا زودتر برسم. ادامه دارد...✒️ 🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹 🍃 🌹🍃 🍃🌹🍃 🌹🍃🌹🍃
🌹﷽🌹 #حدیث_عشق 🍃 هرگاه دو نفر، قهر باشند آنکه برای آشتی پیش قدم شود، زودتر از دیگری وارد بهشت می‌شود... "" امام حسین (ع) ""
21.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
"عاشقانه هاي مذهبي" ❤️ ❤️ 🎋قسمتي از گفتگو با همسر بزرگوار شهيد مدافع حرم آقا مصطفي زال نژاد🎋 🍃http://eitaa.com/joinchat/2125529114Cdc33bb954c 🍃
🌹🍃🌹🍃 🍃🌹🍃 🌹🍃 🍃 و مرگی که ما را در بر خواهد گرفت ! چه بخواهیم ، چه نخواهیم ... 🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹 🍃 🌹🍃 🍃🌹🍃 🌹🍃🌹🍃
🌹🍃🌹🍃 🍃🌹🍃 🌹🍃 🍃 ‍ ✫⇠ ✫⇠قسمت :0⃣4⃣ به همین خاطر هی جلو می افتادم. صمد دنبالم می آمد و چادرم را می کشید. وقتی به خانه پدرم رسیدیم، سر پایم بند نبودم. پدرم را که دیدم، خودم را توی بغلش انداختم و مثل همیشه شروع کردم به بوسیدنش. اول چشم راست، بعد چشم چپ، گونه راست و چپش، نوک بینی اش، حتی گوش هایش را هم بوسیدم. شیرین جان گوشه ای ایستاده بود و اشک می ریخت و زیر لب می گفت: «الهی خدا امیدت را ناامید نکند، دختر قشنگم.» خانواده صمد با تعجب نگاهم می کردند. آخر توی قایش هیچ دختری روی این را نداشت این طور جلوی همه پدرش را ببوسد. چند ساعت که در خانه پدرم بودم، احساس دیگری داشتم. حس می کردم تازه به دنیا آمده ام. کمی پیشِ پدرم می نشستم. دست هایش را می گرفتم و آن ها را یا روی چشمم می گذاشتم، یا می بوسیدم. گاهی می رفتم و کنار شیرین جان می نشستم. او را بغل می کردم و قربان صدقه اش می رفتم. عاقبت وقت رفتن فرا رسید. دل کندن از پدر و مادرم خیلی سخت بود. تا جلوی در، ده بار رفتم و برگشتم. مرتب پدرم را می بوسیدم و به مادرم سفارشش را می کردم: «شیرین جان! مواظب حاج آقایم باش. حاج آقایم را به تو سپردم. اول خدا، بعد تو و حاج آقا.» توی راه برعکس موقع آمدن آهسته راه می رفتم. ریزریز قدم برمی داشتم و فاصله ام با بقیه زیاد شده بود. دور از چشم دیگران گریه می کردم. ادامه دارد...✒️ 🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹 🍃 🌹🍃 🍃🌹🍃 🌹🍃🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹🍃🌹🍃 🍃🌹🍃 🌹🍃 🍃 اداي احترام گردشگران خارجی به مزار ساده ژنرال شهید ایرانی. سرباز ولایت تو با دلها چه کردی سردار دلها 💚 🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹 🍃 🌹🍃 🍃🌹🍃 🌹🍃🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا