eitaa logo
🌱به شرط عاشقی باشهدا❤
8.4هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
2.2هزار ویدیو
30 فایل
رمان #مستِ_مهتاب #خانم_یگانه 💙کانالداران عزیز ✅کپی مطالب فـــقــــط با فوروارد مستقیم😊 🎀 #تبلیغ کانالهای شما👇 https://eitaa.com/joinchat/254672920C9b16851ec4
مشاهده در ایتا
دانلود
قرار بود در آخرین روزهای مرداد ماه انتخابات چهارمین دوره‌ی ریاست‌جمهوری برگزار شود. خیلی دوست داشتم در تهران باشم؛ هم به این دلیل که شناسنامه همراهم نبود تا رأی بدهم، هم این که در کنار بچه‌های محل در جریان برگزاری انتخابات باشم.... وقتی از برادر “مصطفی عبدالرضا” (معاون گردان شهادت) درخواست کردم که مرخصی دو سه روزه‌ای بدهد تا بروم و برگردم، خندید و گفت: بین این همه رزمنده که این‌جا و جاهای دیگه‌ی جبهه هستند، فقط حضرتعالی می‌خوای رأی بدی؟ خوب که فکر کردم، دیدم راست می‌گوید. هیچ‌کدام‌مان شناسنامه همراه نداشتیم. پس تکلیف رأی دادن چی می‌شد؟ که عبدالرضا گفت: غصه نخور. قراره روز جمعه، صندوق ر‌أی سیار بیارن وقتی پرسیدم: خب وقتی شناسنامه نداریم، چی‌کار کنیم؟ گفت: اون دیگه با خود مسئولانه. شما فقط رأیت رو بده. صبح روز جمعه ۲۵ مرداد ۱۳۶۴، کوه‌پیمایی صبحگاهی برگزار نشد و راحت‌باش دادند. صبحانه را که خوردیم نزدیک ساعت ۸ بود که دو دستگاه نیسان پاترول به اردوگاه آمدند. بلندگوی تبلیغات اعلام کرد: “همه‌ی نیروها برای شرکت در انتخابات، در محوطه‌ی صبحگاه به‌خط شوند.” اعلام شد که “کارت پلاک” خودرا همراه بیاوریم. قبل از این که فرم مخصوص را پر کنیم و رأی خودمان را بدهیم، نمایندگان وزارت کشور تذکراتی دادند. از جمله این که هیچکدام از برادران حق ندارد اطراف صندوق اخذ رأی، به تبلیغ برای کاندیدایی خاص بپردازد... هر چند که همه‌ی بچه‌ها زیر لب نام آقای خامنه‌ای را زمزمه می‌کردند... او تذکر داد: هر رزمنده فقط حق یک رأی دارد و اگر کسی تخلف کند، شرعا حرام است. حتی‌اعلام‌کرد رأی خودرا جلوی‌همدیگر ننویسیم. به‌جای شناسنامه، پشت کارت پلاک مهر زدند. آن‌قدر سختگیر بودند که به نیروهایی که به هر دلیلی کارت پلاک نداشتند ، اجازه‌ی رأی دادن ندادند.... 🔹 راوی و عکاس :حمید داوودآبادی ۲۷_محمدرسول‌اللهﷺ ۱۳۶۴ 🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹