eitaa logo
🌱به شرط عاشقی باشهدا❤
8.4هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
2.2هزار ویدیو
30 فایل
رمان #مستِ_مهتاب #خانم_یگانه 💙کانالداران عزیز ✅کپی مطالب فـــقــــط با فوروارد مستقیم😊 🎀 #تبلیغ کانالهای شما👇 https://eitaa.com/joinchat/254672920C9b16851ec4
مشاهده در ایتا
دانلود
شب شهادت حضرت زهرا (س) بود برای رفتن به آماده می شدم محمدمهدی سخت مشغول کار شده بود وقتی به سراغش رفتم که کارش تمام شده بود گفت: مامان! نگاه کن خوب درست کردم! برای حضرت زهراست(س) با دیدن تابوت ته دلم خالی شد و اشک تو چشمام جمع شد گفتم: آره مادر! مگه میشه کاری برای حضرت زهرا (س) انجام بدی و بد باشه! بازهم فاطمیه بود.. بیست و هفتم خرداد هشتاد و هفت.. ومحمد مهدی این بار مهمان حضرت زهرا(س) بود.... : 1387/3/27 : تهران : سقوط از کایت موتوردار - پادگان آموزشی
یک روز موتور هونداش رو امانت گرفتم تا جایی برم، گفتم کاری نداری؟ گفت: دم افطاره، دیدی کسی پیاده ست، سوارش کن داره : از دوستان شهید : محمدمهدی ایثاری : 1387/3/27 : تهران : سقوط از کایت موتوردار - پادگان آموزشی