🌺🍀🌼🌷🌼🍀🌺
#همسرانه
#شهید_مدافع_حرم
#علیرضا_نوری
#حضرت_زهـرا_س_فرمودند
بهترین شما کسی است که در برخورد با مردم نرم تر و مهربان تر باشد و ارزشمندترین مردم کسانی هستند که با همسرانشان مهــــربان و بخشنده اند.
و #علیرضای من از با ارزشمندترین #مردان زمان خود بود چرا که در بخشش محبت به من هیچ خساست و غروری به خرج نمی داد و بسیار در بذل و بخشش مهر و عشــــق به #همســــرش دست و دلباز بود.
تا جایی که وقتی برای خرید به بازار و یا به گردش و مسافرت می رفتیم اجازه نمی داد هیچ وسیله ای را من کمکش بیاورم ...
سبکترین چیزهایی هم که خریده بودیم یا به همراه داشتیم را هم خودش می آورد ..
می گفت: برای من خیلی زشت است که در کنار #خانمم باشم و #همســــرم حتی یک پاکت را همراه بیاورد ..
برای جایگاه #زن اهمیت ویژه ای قائل بود و این کار را با عشــــق و خواست قلبی خودش و نه به اجبار یا اصرار من انجام می داد ..
می گفت: #خانمم شما فقط مواظب #چادر و #حجابت باش ..
حتی هم علی اکبرمان را بغل می کرد و هم وسایل را می برد..
جزئیات محبت های علیرضا به حدی به من و فرزندش زیاد بود که همیشه رفتارش برایم تعجب آور بود ..
اما همین رفتارهای زیبای #علیرضا باعث می شد #عشــــق در وجود هردویمان آنچنان ریشه کند که تا سالیان سال هم از آن #عشــــق و علاقه ذره ای کم نشود.
#محبتی که هنــــوز با #یادش روزگار را سپری می کنم .
🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹
🌸🌹💐🌸🌹
#همسرانه
#عاشقانه_های_شهدا
متن وصیت نامه
#شهید_عباس_بابائی
#خطاب_به_همسرش
#قسمت_اول
بسم الله الرحمن الرحیم
#همسرم ! راه #خدا را انتخاب کن که جز این راه دیگری برای #خوشبختی وجود ندارد .
#ملیحه_جان همانطوری که می دانی #احترام_مادر واجب است . اگر انسان کوچکترین #ناراحتی داشته باشد اولین کسی که سخت #ناراحت می شود #مادر است که همیشه به فکر #فرزند یعنی #جگرگوشه_اش می باشد .
#ملیحه_جان اگر می خواهی راجع به موضوعی #فکر_کنی حتما از #قرآن_مجید و سخنان #پیامبران و #امامان استفاده کن و #کمک بگیر ، نترس هر چه می خواهی بگو.
البته درباره هر چیزی اول #فکر_کن .
هر چه که بخواهی در #قرآن_مجید هست . مبادا #ناراحت باشی ، همه چیز درست می شه ولی من می خواهم که همیشه خوب #فکر_کنی .
مثلا وقتی یک نفر به تو #حرفی می زند زود #ناراحت نشو ، درباره اش #فکر_کن ببین آیا واقعا این حرف #درسته یا نه ، البته بوسیله #ایمانی که به #خدا داری.
#ملیحه_جان به #خدا قسم مسلمان بودن تنها فقط به #نماز و #روزه نیست ، البته انسان باید #نماز بخواند و #روزه هم بگیرد اما برگردیم سرحرف اول ، اگر #دوستت تو را ناراحت کرد بعد #پشیمان شد و به تو #سلام کرد و از تو #کمک خواست حتما به او #کمک کن .
تا می تونی به #دوستانت کمک کن و به هر کسی که می شناسی و یا نمی شناسی #خوبی کن. نگذار کسی از تو #ناراحت بشه و #برنجه.
هر کسی که به تو #بدی می کند حتما از او #کناره بگیر و اگر روزی از کار خودش #پشیمون شد از او #ناراحت نشو. هرگز بخاطر #مال_دنیا از کسی #ناراحت نشو.
#ادامه_دارد
🌸👇🌺👇🌸
#خاطرات_شهدا
#همسرانه
#شهید_جواد_محمدی
#خبر_شهادت
#آخرین صحبتی که با هم داشتیـم ظهر همان روزی که شبش به #شهادت رسید. یعنی حدودا ما ساعت یک بعد از ظهر روز سه شنبه، شانزدهم خرداد با هم صحبت کردیم و آقا جواد چند ساعت بعد از آن؛ یعنی قبل از #اذان_مغرب به شهادت رسید.
من از شب قبلش خیلی دلشوره داشتم. یک دلشــوره #عجیب و متفاوت.
همان روز در #آخرین_تماس تلفنی هم از دلشوره و نگرانی ام برایش گفتم ولی باز مثل همیشـه گفت: "هیچ مشکلی نیست اینجا همه چیز #آرام است. اصلا دلشوره نداشته باش."
و مثل همیشه سعی کرد من را آرام کند اما این #دلشوره بیشتر شد...
همان شب طبق عادتی که داشتیم منتظر تماسش بودم، که تماس نگرفت
تا دیروقت هم #منتظر ماندم.
بالاخره ظهر روز #چهارشنبه از طرف دایی ام خبردار شدم که #آقا_جواد مجروح شده و تیر به دستش خورده اما بعد گفتند: نه، تیر به #پهلویش خورده و بیهوش است.
به هر صورت من با روحیاتی که از #همسرم سراغ داشتم نمیتوانستم موضوع مجروح شدنش و #بی_خبر گذاشتنم را قبول کنم . گفتم:
نه! جواد در #بدترین شــرایط هم که باشــد به من زنگ می زند
نمیخواستم تحت هرشرایطی موضوع را قبول کنم اما وقتی #امام_جماعت مســجد محــل آمدند خانه ما و با صحبتهایی که شـد شـک من درباره #شــهادت جــواد را به یقین تبدیل کردند.
سری های قبل اصلا آماده شنیدن #خبرشهادتش نبودم ولی این سری باتوجه به دلشوره ای که به سراغم آمده بود، انگار #آماده تر شده بودم
#همسر_شهید
🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹
هدایت شده از گسترده 5 ستاره 🌟🌟🌟🌟🌟
یکی از #شاگردان #آیت_الله_مجتهدی تعریف میکند که یک روز با #اصرار بعد از کلاس درس استاد را برای ناهار به منزل خودمون بردم، بعد از یک بار #غذا کشیدن از من خواست دوباره برایشان غذا بکشم، خیلی تعجب کردم اما چیزی نگفتم، بعد از جمع کردن #سفره طاقت نیاوردم از ایشان پرسیدم حضرت استاد ببخشید که ازتون این سوال رو میپرسم، آخه شما اهل غذا نیستید چطور دوبار غذا کشیدید؟ استاد فرمودند برو جوابشو از خانومت بگیر. رفتم از #همسرم پرسیدم کمی فکر کرد و گفت باوضو بودم.گفتم #خانومم باوضو بوده. فرمودند اینکه کار #همیشگی شان است، بپرس دیگر چکار کرده؟ رفتم پرسیدم، خانومم کمی فکر کرد و گفت وقتی داشتم #غذا میپختم 👇🔴
https://eitaa.com/joinchat/3078488073C9f200627db
😔👆کاش مام بلد بودیم🔴