eitaa logo
🌱به شرط عاشقی باشهدا❤
8.4هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
2.2هزار ویدیو
30 فایل
رمان #مستِ_مهتاب #خانم_یگانه 💙کانالداران عزیز ✅کپی مطالب فـــقــــط با فوروارد مستقیم😊 🎀 #تبلیغ کانالهای شما👇 https://eitaa.com/joinchat/254672920C9b16851ec4
مشاهده در ایتا
دانلود
رمان انلاین 📿 _شما اینجائید! چشمم باز شد و محمد فوری سرش رو از جلوی صورتم عقب کشید. اما نگاهم مستقیم توی چشمای حسام نشست. یه ثانیه . بی هیچ مانعی بهم خیره ماندیم. چقدر سرد و یخ زده ! اونقدر سرد که لرزم گرفت. _تا خانم من از سرما لرز نکرده بریم سمت رستوران. از روی نیمکت چوبی آلاچیق برخاستم که محمد گفت : _ کتم رو بدم بپوشی؟ _ نه .... نه هوا خوبه. _هوا خوبه پس چرا هی میلرزی!؟ فقط لبخند زدم. حسام و فاطمه جلوی ما راه افتادند و من و محمد پشت سرشون. نگاهم به دست های گره خورده فاطمه و حسام بود که دست خودم اسیر دست محمد شد. تب داشت یا آتش بود. چقدر گرم . چقدر داغ . یا من یخ زده بودم یا اون تنوری از آتش بود. پله ها رو به سمت رستوران طی کردیم و رسیدیم. خدا رو شکر بخاطر سردی هوا مجبور نبودیم بیرون از رستوران بنشینیم . وگرنه خاطره ی آخرین شب نامزدی من و حسام برام زنده میشد . روی یه تخت بزرگ توی رستوران نشستیم . محمد سفارش غذا رو داد و من اصلا نفهمیدم که چرا بی دلیل گفتم چلو جوجه . شاید فقط خواستم زودتر از شر آن فضای سنگین رستوران و آن جو خفقان راحت شوم. همراه یه نفس بلند ، نگاهم رو مهار می کردم و مدام میچرخیدم سمت محمد. غذاها که آمد سفره پر شد از ظرف و دیس و نوشابه و سالاد و مخلفات. محمد تند و تند داشت سیر ترشی پوست می گرفت و کنار بشقاب من می گذاشت. اصلا من لب به سیر ترشی نمیزدم. زمزمه کردم : _ ممنون. اما دست بردار نبود. فاطمه بلند به شوخی گفت : _ آفرین داداش ... خوب هوای خانومت رو داری. حس کردم حالم بدتر شد . توجه همه انگار به من بود و نگاه خجالت زده ی من به سیر ترشی هایی که اصلا نمیخواستم لب بزنم. فاطمه هم برای حسام سالاد کاهو ریخت. حسام خیلی بی سر و صدا بود . نه کلامی ، نه تعارفی ، نه حرفی. محمد اما زیاد شوخی میکرد و به جای همه حرف میزد. حتی جای من که لال شده بودم. ‌ _بفرمایید میگن سیر ترشی نخورین یه چیزی تون میشه .... پس بخورید که چیزی مون بشه .. با غذایم بازی می‌کردم که محمد باز دست دراز کرد سمت بشقاب من . گوجه ام رو پوست گرفت و گفت : است نویسنده راضی به کپی حتی با اسم نیستن🌷🙏 🌸🌼🌸🌼🌸 🌿✾ • • • • • ╔═════════🌸🕊══╗ •●❥ @be_sharteasheghi‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎ ╚══🌸🕊═════════╝