🌹🍃🌹🍃
🍃🌹🍃
🌹🍃
🍃
خاک اینجا خستگی رو از تن آدم میتکونه...
#شلمچه #توئیت #حسین_یکتا
🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹
🍃
🌹🍃
🍃🌹🍃
🌹🍃🌹🍃
اول صبــح
لبخنــد به لب
به نگاهــی
به سلامـی
دل مــا را بُردی ...
📎سلام ، صبـحتون شهـدایـی🌷
🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹
❣ #خاطرات_همسرداری
🌷 #همسر_شهيد_ولي_الله_چراغچي:
🌸 خجالت ميكشيدم كه موقع راه رفتن پشت سرم بيايد تا كفشهايم را #جفت كند.
🌼 #طعنه هاي ديگران را شنيده بودم كه مي گفتند: «آقا ولي الله كفشاي اين جوجه رو براش جفت ميكنه».
🌹 آخر، ظاهرش خيلي خشن به نظر مي آمد. باورشان نمي شد. باور نمي كردند كه چقدر اصرار داره به من #كمك کند.
🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃
✫⇠ #دختر_شینا
✫⇠قسمت :7⃣1⃣1⃣
#فصل_سیزدهم
صاحب خانه خوب و مهربانی هم داشت که طبقه پایین می نشستند. همان روز آینه و قرآن را گذاشتیم روی طاقچه و فردا هم اسباب کشی کردیم.
اول شیشه ها را پاک کردم؛ خودم دست تنها موکت ها را انداختم. یک فرش شش متری بیشتر نداشتیم که هدیه حاج آقایم بود. فرش را وسط اتاق پهن کردم. پشتی ها را چیدم دورتادور اتاق. خانه به رویم خندید. چند روز اول کارم دستمال کشیدن وسایل و جارو کردن و چیدن وسایل سر جایشان بود. تا مویی روی موکت می افتاد، خم می شدم و آن را برمی داشتم. خانه قشنگی بود. دو تا اتاق داشت که همان اول کاری، در یکی را بستم و کردمش اتاق پذیرایی. آشپزخانه ای داشت و دستشویی و حمام، همین. اما قشنگ ترین خانه ای بود که در همدان اجاره کرده بودیم.
عصر صمد آمد؛ با دو حلقه چسب برق سیاه. چهارپایه ای زیر پایش گذاشت و تا من به خودم بیایم، دیدم روی تمام شیشه ها با چسب، ضربدر مشکی زده. جای انگشت هایش روی شیشه ها مانده بود. با اعتراض گفتم: «چرا شیشه ها را این طور کردی؟! حیف از آن همه زحمت. یک روز تمام فقط شیشه پاک کردم.»
گفت: «جنگ شده. عراق شهرهای مرزی را بمباران کرده. این چسب ها باعث می شود موقع بمباران و شکستن شیشه ها، خرده شیشه رویتان نریزد.»
ادامه دارد...✒️
از زمین برایت بگویم ...
همان جایی که اگر خودت را
#هم_سطح آن کُنی ...
هزار متر آن می شود ، خیلی ... !
و اما اگر از آن دل بِکَنی و #رها_شوی
و به #آسمان نزدیک تر ...
برایت #حقیر می شود ، حقیر و حقیرتر...
تا آنجایی که میلیون ها کیلومتر آن
به #چشمانت قد اَرزنی بیش نمیآید ...
.
.
از زمین به زمین نگاه نکن ...
بنگر که چگونه از آسمان به نظر می آید ...
#حقیر ...
#کاش_دل_نبندم ...
#دعا ...
🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹
دوست داشت من ادامه تحصیل بدهم که متأسفانه نشد. میگفت دوست دارم همسرم محجبه باشد. به اخلاقیات اهمیت میداد و اهل رفت و آمد بود. روی بحث نماز و روزهام تأکید داشت. دوست نداشت خیلی با غریبه و نامحرم همکلام شوم به برخوردهایی که بعضاً نیازی نبود هم خیلی اهمیت میداد و تأکید داشت. البته تأکید اصلیش روی بحث حجاب بود.
#راوی_همسرشهید ✍ #شهیدجاویدالاثر_مرتضی_کریمی 💔
·🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹
#یا_عقیله_العرب
🕊 ستون خیمه بعد از حسین، شما بودی
اگر صلابت و پایداری شما نبود،
اگر رهبری و قدرت شما نبود،
#عاشورا به سرانجام نمیرسید.
در این وانفسای آخرالزمان به #صلابتحیدری
و قدرت راهبری شما متوسل میشویم
تا واسطه شوید بین ما و خدا،
تا ایام باقیمانده از #غیبت را بر ما ببخشاید.
🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹
هدایت شده از اطلاع رسانی گسترده حرفهای
💠آیت الله بهجت می فرمایند:
من در مورد ختومات از استادم چیزی نمی پرسیدم، اما گاهی خود ایشان حرز امام جواد(ع) را سفارش میکردند که باید به بازو بسته شود و خاصیت آن فقط در صورت بسته شدن به بازوست👌
🔰حالا آدرس ثبت نام و خرید حرز رو براتون گذاشتیم 😍👇
🌸ثبت نام حرز امام جواد🌸
🌼خرید اینترنتی و آدرس فروشگاه🌼
❇️روی حرز امام جواد ضربه بزن ببین چی برات نشون میده😍👇
❤️حرز امام جواد❤️حرز امام جواد❤️
💙حرز امام جواد💙حرز امام جواد💙
🔰خرید آنلاین با #تخفیف_ویژه👇
https://eitaa.com/joinchat/1404633111Ccb925b592d
هدایت شده از 🌱 حـــديثــــ عـــشـــق (رمان)
دلت هوایِ کاظمین کرده؟😔
به نام مبارک امام جواد نیت کن بزن رو گنبد طلا😍👇
🕊🕊 🕌 🕊🕊
🕌🕌🕌
🕌🕌🕌🕌🕌
🕌🕌🕌🕌🕌🕌
🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌
🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌
🌺🌺🌺🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌🌺🌺🌺
📣جهت ثبت نام حرز امام جواد کلیک کنید📣
ایــــوب ! کجــایے؟؟؟؟
ڪہ ببـینی؟!
#یـڪ_زن
هفـتاد و دو لب تــشنہ ے بی سر دیـده...
#اَلسلامُ_علی_قَلب_الزِینَبِ_الصَبور
صبحتون حسینی
نشر معارف شهدا در ایتا
❣️پرسیدم:«علی تو خوشبختی؟»
گفت: راستش رو بگم؟
گفتم: "خب پس جواب مشخص شد. "
گفت : "ناراحت نمیشی؟ "
گفتم : "معلوم شد دیگه."
گفت: "در مقایسه با مردهای دیگه خیلی خوشبختم
اما اگه منظورت اون خوشبختی ایدهآله،
خوب اون خوشبختی فقط با شهادت به دست میآد.
دعا کن به اون خوش بختی برسم."
میدانم علی من حالا واقعا خوشبخت است.❣️
✍به روایت همسرشهید
#شھید_علی_تجلائی🌷
❣ @hamsar_ane❣
💜
🌸💜
💜🌸💜
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃
✫⇠ #دختر_شینا
✫⇠قسمت :8⃣1⃣1⃣
#فصل_سیزدهم
چاره ای نداشتم. شیشه ها را این طوری قبول کردم؛ هر چند با این کار انگار پرده ای سیاه روی قلبم کشیده بودند.
صمد می رفت و می آمد و خبرهای بد می آورد. یک شب رفت سراغ همسایه و به قول خودش سفارش ما را به او کرد. فردایش هم کلی نخود و لوبیا و گوشت و برنج خرید.
گفتم: «چه خبر است؟!»
گفت: «فردا می روم خرمشهر. شاید چند وقتی نتوانم بیایم. شاید هم هیچ وقت برنگردم.»
بغض ته گلویم نشسته بود. مقداری پول به من داد. ناهارش را خورد. بچه ها را بوسید. ساکش را بست. خداحافظی کرد و رفت.
خانه ای که این قدر در نظرم دل باز و قشنگ بود، یک دفعه دلگیر و بی روح شد. نمی دانستم باید چه کار کنم. بچه ها بعد از ناهار خوابیده بودند. چند دست لباسِ نَشسته داشتم. به بهانه شستن آن ها رفتم توی حمام و لباس شستم و گریه کردم.
کمی بعد صدای در آمد. دست هایم را شستم و رفتم در را باز کردم. زن صاحب خانه بود. حتماً می دانست ناراحتم. می خواست یک جوری هم دردی کند. گفت: «تعاونی محل با کوپن لیوان می دهند. بیا برویم بگیریم.»
حوصله نداشتم. بهانه آوردم بچه ها خواب اند.
ادامه دارد...✒️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃استاد پناهیان:
عظمت #حضرت_زینب سلام الله علیها به چیه؟!
#وفات_حضرت
#زینب سلام الله علیها بر شما خوبان تسلیت باد.
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#امام_رضاعلیه_السلام :
هرگاه می خواهی دعایت به عرش برسد و مستجاب گردد ، اول در حق #پدر_و_مادرت دعا کن .
📚بحار الانوار ج ۶۱ ص ۳۸۱
┄┅🌵••═••❣┅┄
•• @tame_sib ••
┄┅❣••═••🌵┅┄
🍁
✨🍁
🍁✨🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه کاری کن پدر ومادرت دعات کنند....
🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹
پدر شهید «نرجس خانعلیزاده»:
🔹دخترم آرزوی شهادت داشت و به آن رسید.
🔹تمام حرکات و سکناتش شهادت گونه بود و این مورد، هم در رفتار و هم در صفحه مجازی منتسب به دخترم کاملاً مشهود بود.
🔸خانعلیزاده، چهارم اسفند ۱۳۹۸ در پی شیوع گسترده کرونا در ایران، با عوارض مشابه ابتلا به ویروس، در حین رسیدگی به بیماران در محل کار خود از حال رفت و به زمین افتاد.
🔸وی به دلیل عوارض ریوی و تنگی نفس در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان میلاد لاهیجان بستری شد.
🔸نرجس خانعلیزاده در عصر روز ۶ اسفند ۱۳۹۸ در بیمارستان میلاد لاهیجان درگذشت.
🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹
@MAHMOUDKARIMMI [ DIGITAL SOUND FATEMIEH 1440 ] AUDIO 02.mp3
7.3M
#حاج_محمود_کریمی
🎼 سمت گودال از خیمه دویدم من ....
😭
#تنظیم_دیجیتال
#وفات_حضرت_زینبس 💔
🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹.
دنیا و آخرت
همه مدیون زینبیم
ما را صدایِ ناله او بیقرار کرد
#عزاداری_رزمندگان
#لشکر۲۷حضرترسولﷺ
#حرم_حضرت_زینب_۱۳۶۱
🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃
✫⇠ #دختر_شینا
✫⇠قسمت :9⃣1⃣1⃣
#فصل_سیزدهم
منی که تا چند روز قبل عاشق خرید وسایل خانه و ظرف و ظروف بودم، یک دفعه از همه چیز بدم آمده بود. با خودم گفتم: «جنگ است. شوهرم رفته جنگ. هیچ معلوم نیست چه به سر من و زندگی ام بیاید. آن وقت این ها چه دل خوش اند.» زن گفت: «می خواهی هر وقت بچه ها بیدار شدند، بیایم دنبالت.»
گفتم: «نه، شما بروید. مزاحم نمی شوم.» آن روز نرفتم. هر چند هفته بعد خودم تنهایی رفتم و با شوق و ذوق لیوان ها را خریدم و آوردم توی کمد چیدم و کلی هم برایشان حظ کردم.
شهر حال و هوای دیگری گرفته بود. شب ها خاموشی بود. از رادیو آژیر وضعیت زرد، قرمز و سفید پخش می شد و به مردم آموزش می دادند هر کدام از آژیرها چه معنی و مفهومی دارد و موقع پخش آن ها باید چه کار کرد. چند بار هم راستی راستی وضعیت قرمز شد. برق ها قطع شد. اما بدون اینکه اتفاقی بیفتد، وضعیت سفید شد و برق ها آمد.
اوایل مردم می ترسیدند؛ اما کم کم مثل هر چیز دیگری وضعیت قرمز هم برای همه عادی شد.
چهل و پنج روزی می شد صمد رفته بود. زندگی بدون او سخت می گذشت. چند باری تصمیم گرفتم بچه ها را بردارم و بروم قایش. اما وقتی فکر می کردم اگر صمد برگردد و ما نباشیم، ناراحت می شود. تصمیمم عوض می شد.
ادامه دارد...✒️
•~ الهي اَقِلني عَثْرَتي
وامْحُ حَوْبَتي
فَاِنّي مُقِـرٌ خائِفُ مُتَضَرِّعٌ ~•
🕊 اي خدا از خطايم در گذر
و گناهم را محو كن
زيرا من به گناه خود مقر
و از آن ترسان و بدرگاه تو نالانم...
#صحیفه عشق #علویه
مناجات منظوم امیرالمومنین ع 💚•~°
🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹
کلامتان کلام رهبر باشد و از زبان او بشنوید، چون کلام و زبان رهبر، کلام و زبان آقا امام زمان (عج) است، پس همیشه حامی و پشتیبان رهبر باشید؛ زیرا دل رهبر به شما خوش است و همواره برای سلامتی او دعا کنید.
اگر میخواهید از فتنه آخرالزمان در امان باشید، فقط پشت سر ولایت فقیه باشید.
(منبع:خبرگزاری دفاع مقدس)
🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹
نوڪر براے آنڪه دلَش را جَلا ڪند
یا آنکه فڪر سینہےِ پُر مبتلا ڪند
باید بلافاصلہ بعدِ بیدار باش صبــــح
با یڪ سلام رو به سوے ڪربلا ڪند
سلام ارباب خوبم✋🌸
صبحتون حسینی
🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹
حسین(علیه السلام) می دانست #بی_وفایی کوفیان را!
اما چه کند که دیگران هم باید بفهمند !
#بفهمند که انسان میتواند چقدر حقیر و نامرد باشد!
#بفهمند ، اعتماد به مردمانی که در نامه هایشان فدایی امام زمانشان هستند ، هنگام آمدنش ، مقابلش می ایستند !
#بفهمند که خود را جدای آنها ندانند...
که مثلا همین تو ، حالا فدایی هستی اما شاید فردا ، برای مقابله با #امام_عشق یارگیری کنی!
#بفهمند ، انتظار به نامه نوشتن نیست !
به #حبیب ، مانند شدن است ، به رفتن و رسیدن است...
#بفهمند کربلا هنگامی رخ می دهد که دنیا پرستان #حق را با نام خدا سر بِبُرَند!
.
#یاریم؟
┄┅🌵••═••❣┅┄
•• @tame_sib ••
┄┅❣••═••🌵┅┄
🍁
✨🍁
🍁✨🍁
✍ "فَـهُــوَ حَـسـبُه"که می خوانم
انگار کسی دستی به قلبم می کشد و
من #آرام می شوم...
انگار کسی می گوید خیالت راحت من هستم
و من تمام ِ دلشوره هایَم را می سپارم به باد...
انگار همه برایم می شود #تـــو
و تو می شوی همه ی من....
عشق یعنی تپش این دل بارانی من
لطف پیدای #تو و گریه ی پنهانی من
📎پ ن : دلتنگی بیداد میکند
خدایا دلم آرامشی میخواهد از جنس خودت..
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#شهید_هادی_طارمی
🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹
هرنفس بوی سیب می آید
ازمسیرشلمچه این شبها
زنده شد یادکربلای پنج
یادسربندهای یا زهرا
هرکسی پهلویش که ترکش خورد
گفت یافاطمه زپاافتاد
به گمانم که لحظه ی آخر
روی دامان مادرش جان داد
میرسد بوی چادر خاکی
ازکنار تمام پیکرها
فاطمیه ، شلمچه، این ایام
صحنه ی کوچه بود معبرها
#شهید_حسین_فتوحی_بافقی
#کربلای_پنج