🔸 اتفاقی جالب در لحظهی #شهادتِ #شهید_تورجی_زاده از زبان خودش
#متن_خاطره :
#شهید_تورجی_زاده مداح بود و عاشقِ حضرتِ زهرا«س». آیت الله میردامادی نقل میکرد: بعد از #شهادتِ_محمد_رضا خوابش رو دیدم و بهش گفتم: محمد رضا ! این همه از #حضرت_زهرا «س» گفتی و خوندی ، چه ثمری برات داشت؟ #شهید_تورجی_زاده بلافاصله گفت: همینکه در آغوشِ فرزندش #حضرت_مهدی «ع» جان دادم برام کافیه...
😔😔☘☘☘
🌱به شرط عاشقی باشهدا❤
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫⇠ #دختر_شینا ✫⇠ #قسمت۱ #فصل_اول پدرم م
🍃 عاشقانه مذهبی( واقعی)
#دخترشینا
👆ریپلای به داستان زندگی و #خاطرات_قدم_خیر_محمدی_کنعان🌺
همسر #شهیدستارابراهیمی
داستانی فوق العاده #عمیق
#تاثیرگزار و#عاشقانه
👆حتمابخونید دوستان👆
🌀خصوصاااا متاهل ها🌀
💎
کجاست آنکه از خونِ شهید #کربلا انتقام خواهد کشید؟ 💔
أينَ الطّالب بِدَمِ المَقتولِ بِکربلاء
آقـا بـــیـــا آقــا بـــیـــا ❤
تعجیل در #ظهور #امام_زمان (عج) صلوات💚
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃
✫⇠ #دختر_شینا
✫⇠قسمت : 4⃣7⃣1⃣
#فصل_پانزدهم
در آن لحظات نمی دانستم چه کار کنم. بلند شوم و بروم بیمارستان یا بروم سراغ همسایه ها. صبح به آن زودی زنگ کدام خانه را می زدم. درد کمر بیشتر شد و تمام شکمم را گرفت. ای کاش خدیجه ام بزرگ بود. ای کاش معصومه می توانست کمکم کند. بی حسی از پاهایم شروع شد؛ انگشت های شست، ساق پا، پاها، دست ها و تمام. دیگر چیزی نفهمیدم. لحظه آخر زیر لب گفتم: «یا حضرت عباس...» و یادم نیست که توانستم جمله ام را تمام کنم، یا نه.
صمد ایستاده بود روبه رویم، با سر و روی خاکی و موهای ژولیده. سلام داد. نتوانستم جوابش را بدهم. نه اینکه نخواهم، نایِ حرف زدن نداشتم.
گفت: «بچه به دنیا آمده؟!»
باز هم هر کاری کردم، نتوانستم جواب بدهم.
نشست کنارم و گفت: «باز دیر رسیدم؟! چیزی شده؟! چرا جواب نمی دهی؟! مریضی، حالت خوش نیست؟!»
می دیدمش؛ اما نمی توانستم یک کلمه حرف بزنم. زل زد توی صورتم و چند بار آرام به صورتم زد. بعد فریاد زد: «یا حضرت زهرا! قدم، قدم! منم صمد!»
یک دفعه انگار از خواب پریده باشم. چند بار چشم هایم را باز و بسته کردم و گفتم: «تویی صمد؟! آمدی؟!»
ادامه دارد...✒️
گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن #خون_شهید، از خود شهادت🌷 کمتر نیست#شهید، چیز عظیم و حقیقت شگفتآوری👌 است.
ما چون به #مشاهده شهدا عادت کردهایم و گذشتها و ایثارها و #عظمتها و وصایا📜 و راهی که آنها را به شهادت رساند🕊 زیاد دیدهایم، #عظمت این حقیقت نورانی💫 و بهشتی برایمان مخفی میماند.
مثل عظمت خورشیـ☀️ـد و آفتاب که از شدّت #ظهور، برای کسانی که #دائم در آفتابند، مخفی میماند.
🌷زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا کمتر از #شهادت نیست....
☘☘
به شهدا بگو ...
حرفای دلت رو ...
دلتنگی هات رو ...
هرچی تو دلت داری و میخواهی با شهدا بگی اینجا بگو
نمیدونم چی ...
به زمزمه دلت گوش کن ...
بعد بگو...
اگه می خوای به شهدا چیزی بگی
اگه دلخوری
اگه درد و دل داری
اگه می خوای گریه كنی
اگه می خوای بخندی
اگه حرفی توی دلت مونده كه نمی دونی كجا باید بزنیش.
اینجا بزن
اینجا خلوتگاه عاشقاست...😭😭😔😔
#خاطرات_شـهید
عملیات بیت المقدس که تمام شد و رزمنده ها برگشتند، هیچ خبری از محمد نشد نه میگفتند شهید شده، نه خبر اسارتش رو می دادند...
خیلی گذشت مادرم تمام فکرش پیش #محمد بود یکی از آشناهامون داشت میرفت مشهد...
مادرم به من گفت: «یک نامه برای امام رضا علیه السلام بنویس و بخواه که از محمد خبری بیاورند لااقل اگر شهید شده، پیکرش برگردد»
دو سه روز بعد، محمد را آوردند فقط استخوان هایش باقی مانده بود..
#دانش_آموز_شهید
#محمد_اندرخور
#قرارعاشقی ❤️
حسین_جاان
من هر نفَسی را
که جدا از تو کشیدم
غم بود و
شرر بود و ضرر بود و دگر هیچ
#السلام_علیک_یااباعبدلله
@mojaradan