eitaa logo
سنگرانتفاضه| رحمت نژاد
534 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
506 ویدیو
11 فایل
الناز رحمت نژاد ✍️خبرنگار جبهه مقاومت/ مربی تربیتی و مدرس عضوفعال باشگاه ادبی بانوی فرهنگ طلبه مملکت و شاگردی در حال‌ آموختن عظیم‌ترین آرزویی که در سینه‌ام جا خوش کرده؛ پیروزی مقاومت فلسطین است...✌️ 🆔 @Elnaz_rahmatnejad
مشاهده در ایتا
دانلود
بذارید راحتتون‌ کنم... هیچ‌ دشمنی یه‌ جَوون‌ِ عَلافِ‌ بیکار‌ِ درس‌ نَخونِ‌ نماز قضا شدهِ‌ی‌ طَبل‌ تو خالیِ‌ فقط‌ شعار‌دهنده‌ رو تِرور نمیکنه! چون‌ گُلوله‌ گِرونه...:) خیلی‌ گِرون، پس‌ یا‌ از شهادت‌ دَم‌ نزن‌ یا‌ خودتو‌ بساز… به وقتِ تدریس امروزمون @be_vaghte_del313
هدایت شده از  | متصل |
این روزها زیاد از جایگاه زن در اسلام بگیم. عادت نکنیم به نگفتن. وقتی نقطه مرکزی شعار پوشالی‌شون زن هست، بانوی زن مسلمان باید ورود کنه و از جایگاهش حرف بزنه!رزمنده میدان این روزها خانم ها هستند. 🧕 الناز رحمت نژاد 🇮🇷|🧕 @Zaneasil
این‌جملات‌جملاتی هستن که باید بهشون باور داشته باشیم: من نه از کسی بهترم و نه از کسی بدتر! چون رقابتی بین خودم و دیگری متصور نیستم که بخوام مقایسه ای انجام بدم. . اگر تلاش میکنم، اگر از هرلحظه استفاده میکنم فقط به‌خاطر خوشحالیِ خودمه و اینکه فعال بودن رو دوست دارم؛ وگرنه‌هرکس در جایگاه‌‌خودش ارزشمنده و باید از تلاش خودش لذت ببره!
امروز یک مهمان از اصفهان داشتم، مهمانم خانم زهره فرهادی امدادگر دوران دفاع مقدس بودن، اون زمانی که ۱۵ ساله بودن، امدادگری می کردن، همینکه از راه رسید و خواستیم گفتگو رو شروع کنیم گفت: خانم رحمت نژاد، یه دوست شهیدی داشتم بنام مریم فرهانیان، شما چه قدر شبیه مریم هستید، خداحفظتون کنه ... وقتی عکستون تو پروفایل دیدم یاد مریم افتادم... من با این حرفش از ته دلم لبخندی زدم و گفتم: من کجا و مریم فرهانیان کجا؟ ان شاالله لایق باشم... @be_vaghte_del313
خدایا ممنونتم به خاطر همه‌ی روزهای سرد و پرکاری که رسما از تاریکی پنج و شش صبح شروع می‌شن. حتی اگر کم‌خوابیِ بیچاره‌کننده‌ای همیشه پشت سرشون به گله و شکایت نشسته باشه.
به نظرم تا رفیق شهید نداشته باشی،تا با شهدا هم نشین نباشی،شهید نخواهی نشد... می بینید دو شهید در یک قاب! شهید نوید صفری در کنار شهید رسول خلیلی! شهید رسول خلیلی رفیق شهید شهید نویده صفری بوده... حالا این روزها این دو شهید و یک شهید دیگه که اسمش فعلا نمی گم شدن رفیق راهه من تا پروژه ای رو که مشغول هستم به سرانجام برسونم... با شهدا رفیق بشید دوستان،والله تنهاتون نمیذارن...
چهل و پنج سالگی انقلاب قشنگمون رو از هر سال شلوغ تر و پرشکوه تر جشن گرفتیم ✌️🇮🇷 ماشالله به این حضور @be_vaghte_del313
سنگرانتفاضه| رحمت نژاد
مردان و زنان، دختران و پسران، کودکان و نوجوانان، جوانان و میانسالان و حتی پیرمرد ها و پیرزن هایی که کمرشان خمیده بود یا به سختی راه می رفتند همه خودشان را به میدان آزادی رسانده و دور آن حلقه زده بودند. در کنار حلقه مردم دور میدان آزادی تازه ترین دستاوردهای صنایع هوا فضا به چشم می خورد. کنار این دستاوردها غرفه های نقاشی کودکان بر پا شده. یکی از نقاشی هایی که دو دختر خردسال مشغول رنگ آمیزی آن هستند با این دستاوردها همخوانی قشنگی دارد! دخترها به دستاوردها نگاه می کنند و پرچم جمهوری اسلامی ایران را که وسط آن نوشته شده است:" ما می توانیم" رنگ آمیزی می کنند. اینجا آدم دلش می خواد ده تا دست داشته باشد و دستِ هر ده تا دستش دوربین بدهد تا همه چیز را ثبت و ضبط کند و چیزی از قلم نیفتد. دو دختر چادری که به گمانم دهه هشتادی باشند، از آن دهه هشتادی هایی که به قول حضرت آقا قرار است انقلاب را به اوج برسانند از کنارم عبور می کنند. متفاوت ترین پرچم جمهوری اسلامی ایران را به دوش گرفته اند! دو قلب که"تولدت مبارک" روی آن جا خوش کرده است. چه قدر دشمن تلاش می کند به مردم القا کند شور و هیجان و ذوق انقلابی بین مردم رنگ باخته و چه قدر مردم با حضور همه ساله شان در جشن انقلاب می گویند:" حَنا دشمن رنگی ندارد". دست از تماشای پرچم از روی دوش دخترها بر می دارم که عملیات چتر بازی ارتش جمهوری اسلامی ایران در آسمان آزادی آغاز می شود. در این چتربازی پرچم سبز رنگ " یامهدی" و پرچم فلسطین را در آسمان به اهتزار درآورده اند. چه قدر دلم می خواهد دست بیندازم و یکی از پرچم ها را بگیرم. پرچم فلسطین نه تنها در دست چتربازها که در دست تک تک مردم دیده می شود. این یعنی ای فلسطین ما همچنان از تو و راهت و مقاومتت حمایت می کنیم. کم کم با مشت های گره شده شعار دادن شروع می شود. شک ندارم این مشت ها و شعارها قدس را آزاد خواهد کرد. کودکان با عجله به سمت برج آزادی حرکت می کنند! مادرها و پدرها هم پشت سر آن ها. امروز در آسمان آزادی چه خبر است ؟ بعد از عملیات چتر بازی نوبت به بادکنک های سبز و سفید و قرمز رسیده است. بادکنک ها از بام برج آزادی رها می شوند و خود را به این پایین و به دست من و کودکان و پدر و مادران می رسانند. دختر دانش آموزی به نمایندگی از همه دانش آموزان پیامی را می خواند و در آن پیام به گوش جهانیان می رساند ما نوجوانان و جوانان در گام دوم انقلاب مقام معظم رهبری را یاری خواهیم کرد. هم جشن است هم دورهمی خانوادگی! خانواده ها روی چمن ها زیر انداز انداخته اند. همه چیز هم با خودشان آورده اند. میوه، شیرینی و شکلات و تنقلات. به یکدیگر هم تعارف می کنند. گروه های سرود هم در کنار خانواده ها روی چمن نشسته اند و یکی پس از دیگری روی جایگاه می روند و سرودشان را اجرا می کنند. مشت های گره کرده و شعارهای مرگ برآمریکا، ملت ما می میرد ذلت نمی پذیرد، مرگ بر اسرائیل همچنان بر سر زبان هاست و مردم منتظر سخنرانی آیت الله سید ابراهیم رئیسی هستند... @be_vaghte_del313
سنگرانتفاضه| رحمت نژاد
46.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قَدَم به قَدَمی که تو پایگاه پهباد هوا فضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی همراه با سردار حاجی زاده، دانش آموزان سمپاد و عوامل پایگاه برمی داشتم، به ایرانی بودم افتخار می کردم. ما از پهبادهایی که زمان جنگ با چوب، پلاستیک، فوم و یونولیت ساخته می شدن به پهبادهایی رسیدیم که دشمن اَزمون خواهش می کنه از پهبادهاتون به کشورهای دیگه ندید! ما نمی تونیم و توانایی مقابله با پهبادهاتون نداریم. سردار حاجی زاده گفتن اینجایی که شما نشستید، یکی از ده ها پایگاه پهبادی ایران هست. اگر همینی که نشستید رو در زمان جنگ داشتیم، جنگ ۸ سال طول نمی کشید! ۲ ساله تموم می شد ... به چهره تک تک دانش آموزها نگاه می کنم. خیلی هاشون چِشم هاشون پُر از اشک شده! اشکِ شوق، اشکِ ذوق و اشکِ افتخار. وقتی باهاشون شروع کردم به گفت و گو کردن، می گفتن از پیشرفتی که کشورمون داشته خوشحالیم. ما هم مثل سازنده این پهبادها تلاش می کنیم. تلاش می کنیم تا برای کشورمون مفید باشیم. جهاد تبیین یعنی روایت همین دستاوردها ... پی نوشت: بازدید اصحاب رسانه و دانش آموزان سمپاد از موقعیت حضرت علی اکبر(ع)، پایگاه پهباد هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با حضور سردار حاجی زاده در خوزستان @be_vaghte_del313
سنگرانتفاضه| رحمت نژاد
🔻 قابِ ماندگار یک خانم ایرانی با گروهی از فعالین فرهنگی رسانه ای روسیه ✍️🏻 الناز رحمت نژاد 🔹️ الآن که یادم می‌افتد می‌خندم! به اول و آخرِ کلاس! 🔹️ جزوه تدریسم به زبان فارسی و روسیه آماده بود؛《 مصاحبه خبری و تکنیک‌های آن》 🔹️ دنبال مقدمه بودم. از کجا شروع کنم؟ چه بگویم؟ که برای فعالین فرهنگی رسانه ای روسیه قابل فهم باشد. 🔹️ قرآنِ صورتیِ رنگی رنگی را از کوله‌ام درآوردم. روی میز گذاشتم. بعد از سلام و احوال‌پرسی و عرض خوش‌آمد به ایران، آیه ۷۰ سوره مبارکه احزاب را برای آن‌ها قرائت کردم. سپس قرآن را بوسیدم و بستم. آن را با دست چپم رو به کلاس بالای سرم گرفتم:《 خدا در کتاب قرآن راه و رسم زندگی در ابعاد مختلف شخصی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی را به ما آموخته است. یکی از آموزه های قرآن برای ما مسلمان‌ها این است که قول سدید داشته باشیم. یعنی درباره چیزهایی سخن بگوییم که مشروع و مطابق با واقعیت باشد. چون خبرنگار در جایگاهی است که با قلمش سخن می گوید، می تواند از این توصیه خدا در قرآن استفاده کند. امروز در دنیا با ۲ جریان شاخص حق و باطل مواجه هستیم. رسانه ای متعهد است که صدای جریان حق باشد.》 🔹️ با تاکید بر اینکه رسالت اصحاب رسانه باید قول سدید باشد و صدایِ جریان حق باشند تدریس را شروع کردم. 🔹️ دو ساعتی طول کشید تا به پایان برسد. همین که پایان کلاس را اعلام کردم یکی از آقایان دستش را بالا برد:《 تحصیلات شما چیست؟》پاسخم را که شنید حوزوی هستم سوالاتش را ادامه داد:《 به عنوان یک خانمِ مسلمانِ خبرنگارِ حوزه درس خوانده از حضرت زهرا و حضرت زینب(س) برای خبرنگاری چه درسی گرفته اید؟ چرا شغل سختِ خبرنگاری را انتخاب کرده اید؟》 🔹️ اینجاست که به اول و آخر کلاس می‌خندم! اولش فکر می کردم شاید حرف و باور مشترکی بین ما نباشد، کلاس را با چه شروع کنم؟ اما الآن می بینم با حضرت زهرا و حضرت زینب(س) آشنا هستند و می پرسند چه الگویی از آن‌ها گرفته ام!؟ 🔹️ در پاسخ به این برادرِ روسی به خطبه خوانی حضرت زهرا و دفاع ایشان از ولایت و انعکاس عاشورا و رسوا کردن یزید توسط حضرت زینب پرداختم. حضرت زینب را پیام رسان و خبرنگار عاشورا معرفی کردم .. 🔹️ نفر بعدی که یک خانم بود، دستش را بالا برد:《 رسانه های غربی می گویند زن ایرانی گوشه گیر و منزوی است. اجازه کار و فعالیت کردن ندارد. شما چه طور فعالیت می کنید؟ مردان در ایران شما را اذیت نمی کنند؟》 🔹️ بدون اینکه بخواهم حرف اضافه ای بزنم در جواب به او از جایگاه زن در اندیشه حضرت آقا گفتم. 🔹️ نمی دانم فضای کلاس آن ها را به وجد آورده بود یا پاسخ‌هایم که آقای اسماعیل به نیابت از گروه هدیه را به من تقدیم کرد. کار به عکس یادگاری گرفتن هم کشید. بعد از گرفتن عکس یادگاری بود که شماره تماس و آدرس صفحات مجازی‌شان را روی کاغذ برایم نوشتند تا با هم درارتباط باشیم‌.
🔺️ نقشه آمریکایی_ صهیونیستی؛ ممنوعیت پروازهای هواپیماهای ایرانی به لبنان ✍️🏻 الناز رحمت نژاد 🔹️ بلیط تهران به بیروت را که خریداری کردم از شدتِ خوشحالی تا دو ساعت ضربانِ قلبم بالا رفته بود. آدم‌هایی مثلِ من با هر هیجانی چه مثبت چه منفی ضربانِ قلبشان بالا می رود. 🔹️ حِسِ رزمنده ای را داشتم که کوله اش را بسته و آماده بود روزِ اعزام از راه برسد. 🔹️ هر بار مادرم نگاهم می کرد و می گفت: کاش می شد به این سفر نروی، خطرناک است. 🔹️ هر بار برادرم با بغض تاکید می کرد: تو را جان امام حسین خیلی مراقب خودت باش. 🔹️ به آن‌ها می گفتم من مراقب هستم، نگران نباشید. من را با استرس راهی نکنید. جایِ استرس دادن به من حرف های خوب بزنید. دعا کنید فیلم و عکس های زیبایی بگیرم. بتوانم مقاومت مردم لبنان و مراسم تشییع سید حسن نصرالله را خوب و تاثیرگزار بیان کنم. 🔹️ چَشمی گفتند و دیگر از نگرانی هایشان پیشِ من حرفی نزدند. 🔹️ قصد داشتم به دیدار چند خانواده شهید لبنانی و جانبازِ انفجارِ پیجرها بروم. با دوستانِ لبنانیِ خبرنگارم قرار ملاقات گذاشتیم. از سفارت ایران در لبنان درخواست ویزای خبرنگاری کرده بودم تا بتوانم گزارش مردمی تهیه کنم. با مسوولین مقاومت در لبنان گفت و گو کنم. یک دفتر هم کنار گذاشته بودم خاطرات ده روز زندگی در لبنان را ثبت کنم و بعد از برگشتم بازنویسی و در قالب کتاب چاپ کنم. 🔹️ در حالِ تالیفِ کتابی درباره زندگی سید روح الله عجمیان بودم. تصمیم گرفته بودم قبل از سفر لبنان کتاب را تمام کنم، تحویل بدهم و بروم‌. شب گذشته با خواهر شهید تماس گرفتم و گفتم کتابی که درباره روح الله مشغول نوشتن بودم تمام شده است. با نگرانی گفت: الناز لبنان نرو، خطرناک است. ما یک الناز و خانم رحمت نژاد بیشتر نداریم. برادر شهیدم روح الله حرف گوش کن نبود، تو بیا و حرف گوش کن باش. 🔹️ خنده ای کردم و به پروانه گفتم: متاسفانه یا خوشبختانه در حرف گوش کن نبودن شباهتِ زیادی به برادرِ شهیدت دارم. 🔹️ از پروانه خداحافظی و تلفن را قطع کردم. دوستِ لبنانی ام پیام داد از ظهر است که زائرانِ لبنانی در فرودگاه امام مانده و پرواز نکرده اند. دولت لبنان به پروازهای تهران به بیروت اجازه ورود به بیروت نمی دهد. مردم لبنان به حمایت از ایران بیرون آمده و دست به اعتراض زده اند. 🔹️ بدونِ اینکه پاسخش را بدهم سراغ کانال های خبری رفتم. اخبار را چک کردم و دیدم حوراء راست می گوید. 🔹️ لبم را گزیدم و زیر لب زمزمه کردم: امان از نقشه های آمریکایی_ صهیونیستی. سخنگوی رژیم صهیونیستی گفته بود هواپیماهای ایرانی و عراقی حامل پول هستند و به دنبالِ آن دولت لبنان اجازه ورود به پروازهای ایرانی را نداده بود. 🔹️ خبر ممنوعیت پروازهای هواپیماهای ایرانی به لبنان تا اطلاع ثانوی کافی بود تا کوله و چمدانِ بسته را رها کنم و منتظر روزِ اعزام نباشم. 🔹️ چمدان باز می کردم و به خباثتِ دشمنِ آمریکایی_ صهیونیستی فکر می کردم.