eitaa logo
سنگرانتفاضه| رحمت نژاد
556 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
428 ویدیو
11 فایل
الناز رحمت نژاد ✍️خبرنگار حوزه مقاومت/ مربی تربیتی و مدرس عضوفعال باشگاه ادبی بانوی فرهنگ طلبه مملکت و شاگردی در حال‌ آموختن عظیم‌ترین آرزویی که در سینه‌ام جا خشک کرده؛ پیروزی مقاومت فلسطین است...✌️ 🆔 @Elnaz_rahmatnejad
مشاهده در ایتا
دانلود
در ندبه هاے جمعه تو را جست و جو می کنم زیباترین بهانه ے دنیاے من...سلام! @be_vaghte_del313
سنگرانتفاضه| رحمت نژاد
خودکـارهاے اکلیلی ام صف کشیـده اند، صبح زود از هر رنگ داوطلـب داریم!! چه خبـر هست امــروز؟! رنگـهای تیــره داشتند استرسـی مرموز رنگـهای شــاد اما فیگـور و اشـارَت هاے ابرو!... انتظـــار پایان می رسـد به اِذن انگشـت هاے من! ترکیب سبـز، زرد و آبی فیـروزه ای اشاره میروم، لطفا یک قدم جلو! هر سه رنگ دسـت هم را مـیگیرند و می پرند به هوا رنگـهای دیگر اما هیچ نمی گویند جز خـوش به سعادتــتان!... حالا نوبـت من است؛ به گـــوش باشید رنگهاے منتخـب، رنگهای زیبا! قصـد دارم در دل کاغـذ سور و سات جشـــن کنم برپـا، باید سنگ تمــام گذاشت! قصد دارم قلــــم کوبان نوید روزهاے خــوش را بدهم، همیشگی ترین بهــار! با آوردنِ نام بهـــار نگاهم می افتد به سبز باوقــار! لبخند میزنم بِسـم ا.. سمت راست، آن بالاے بالا می کشم یک چراغ راهنـما... که سه چراغ دارد، دو تا خاموش و یکـی روشن سبز است این چـراغ! رنگ زرد ندارد آرام و قـرار فرمان می دهم مساحت کاغذ را بـرات شد یک آن به دلـم، گُل نرگــس باران کن، همین الان! آبی فیروزه اے همچنان آرام ایستاده بود یکجا و جانـم به فدا گفتم کار، کار خودت هست! برو و بکش یک گُنبــد زیبــا... کران به کران آسمــان را نقش ببند در جمکــران!... نقاشی من به رو به اتمام بود اما... هنوز یک چیز کم داشت آخ مـن! مـن! مـن! من کجاے این نقاشی بودم، کجا؟ رو سیـاه بودم بدجور رو سیـاه... ناگهان دستـ ها لرزید و اشکـها از گوشه ے چشم روان!... قطـره اشکی نقش بست بر کاغذ این همان منــم نکند؟ هان؟ آغشتــه به آب توبه... پاکِ پاک... اللهُم عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج را میزنم امضـــــــــاء... نقاشیـم آماده است خوش آمـدید بهترینـم، آقــــا! @be_vaghte_del313
بابا بَغَلِ داروخونه نگه داشت ؛ از ماشین پیاده شد و رفت براےِ خرید ... چند لحظه نگذشته بود که یه پسر بچه اے اومد ، با چَن تا قرآن توےِ دستش ! نگاهِش ڪه بِهِم افتاد ، اومد جلو ... بنظرش اومد ڪه شاید خریدار باشم ! گفت " خانوم ... میشه قرآن بخرید ؟ " گفتم : " نه ممنون " _ خانوم تو رو خدا ... فقط دوهزار تومنه بیست تا سوره توشه ، تازه دعا هم داره ! تو روخدا بخرید ( چِشماش پُر اشڪ شده بود ) _ شرمنده ، باور کن پول همراهَم نیست ... بابا رسید و پرسید ڪه چے میخواد ؟ منم گفتم ڪه میخواد قرآنشو بفروشه . تا ڪه چِشمم به بابام افتاد ، باز شروع کرد ؛ آقا بخرید خواهش میڪنم قرآنه بخرید خیلی خوبه ، تازه دعا هم توش داره ... بابا گفت : " قرآن دارم نمیخوام " پسرڪ آخرین قدرتشو تو صداش جمع کرد و با بُغضِ خَفیفے ڪه تو صداش مشخص بود بازم گفت ؛ " آقا تو روخدا ... نا امیدم نکنید " 😭 و بابا قرآن رو ازش خرید ... . آقاجانم ؛😭 صاحب الزمانم ... روزِ جمعه ای من اومدم گدایے ... بگم " تو رو خدا این شیعه ےِ گُنهکارِتو بخر آقا " بَده آقا ... هِے پُشت هم اشتباه ... خوبے ندارم اصلا جنسم خوب نیست آقا ولے تو رو خدا بخر 😭 جنس خوب نیست ، اما شما خاندانِ لُطفین ... اهلِ خوب و بد جدا کردن نیستین ... جونِ مادرت آقا بخر نا امیدم نکن ... براےِ خودم نذار خودم ُ 😭 بخر منو ... . .
قرار نبود سرگردانیِ امتِ تو بیش از سرگردانیِ امت موسی(کلیم الله) طول بکشد آری؛ می دانَم که تو در ظلمتِ تنهایی، از یادها رفتی ... امتی که تو را به اندازه کفشِ گُمشده جستجو نکند، چگونه می تواند انتظار ظهور از تو داشته باشد؟ @be_vaghte_del313
سنگرانتفاضه| رحمت نژاد
قرار نبود سرگردانیِ امتِ تو بیش از سرگردانیِ امت موسی(کلیم الله) طول بکشد آری؛ می دانَم که تو در ظل
دنیا برایمان تنگ است، نبودِ شما دردِ بی درمان شده است، و دشمنان نمک بر زخم می زنند که پس کو صاحبتان؟؟؟ مولا جان ... 😔😭 غُربت همچنان بیداد می کند، هنوز علی علیه السلام را خانه نشین می کنند و زهرا سلام الله علیه را در کوچه پس کوچه های غُربت سیلی می زنند، هنوز موسی بن جعفر را در زندان اندیشه های ایمان سوز به اسارت می برند، هنوز حسین علیه السلام بر بالایِ نِی قرآن می خواند، اما... آقاجان شاید هنوز هم رخصت آمدنتان میسر نشده است و می دانم که این را دلیلی نیست، جز نالایقی و بیچارگیِ ما. @be_vaghte_del313
پیامبر (ص) هر وقت سلمان و امیرالمؤمنین (ع‌) هر گاه مالک رو مےدیدن لبخند بر لبانشون نقش مےبست... امام زمان وقتے مارو مےبینن چه حسے دارن؟! @be_vaghte_del313
جهان پیوسته تا کِی بَر مَدارِ ظلم می گردد مگر در هم بریزد رادمردی این توالی را ...
بابا بَغَلِ داروخونه نگه داشت ؛ از ماشین پیاده شد و رفت براےِ خرید ... چند لحظه نگذشته بود که یه پسر بچه اے اومد ، با چَن تا قرآن توےِ دستش ! نگاهِش ڪه بِهِم افتاد ، اومد جلو ... بنظرش اومد ڪه شاید خریدار باشم ! گفت " خانوم ... میشه قرآن بخرید ؟ " گفتم : " نه ممنون " _ خانوم تو رو خدا ... فقط دوهزار تومنه بیست تا سوره توشه ، تازه دعا هم داره ! تو روخدا بخرید ( چِشماش پُر اشڪ شده بود ) _ شرمنده ، باور کن پول همراهَم نیست ... بابا رسید و پرسید ڪه چے میخواد ؟ منم گفتم ڪه میخواد قرآنشو بفروشه . تا ڪه چِشمم به بابام افتاد ، باز شروع کرد ؛ آقا بخرید خواهش میڪنم قرآنه بخرید خیلی خوبه ، تازه دعا هم توش داره ... بابا گفت : " قرآن دارم نمیخوام " پسرڪ آخرین قدرتشو تو صداش جمع کرد و با بُغضِ خَفیفے ڪه تو صداش مشخص بود بازم گفت ؛ " آقا تو روخدا ... نا امیدم نکنید " 😭 و بابا قرآن رو ازش خرید ... . آقاجانم ؛😭 صاحب الزمانم ... روزِ جمعه ای من اومدم گدایے ... بگم " تو رو خدا این شیعه ےِ گُنهکارِتو بخر آقا " بَده آقا ... هِے پُشت هم اشتباه ... خوبے ندارم اصلا جنسم خوب نیست آقا ولے تو رو خدا بخر 😭 جنس خوب نیست ، اما شما خاندانِ لُطفین ... اهلِ خوب و بد جدا کردن نیستین ... جونِ مادرت آقا بخر نا امیدم نکن ... براےِ خودم نذار خودم ُ 😭 بخر منو ... . . @be_vaghte_del313
درد‌فرآق‌را‌ بہ‌کدامین‌‌مطب‌برم؟:) رفع‌غم‌حبیب‌💔 کہ‌کار‌طبیب‌نیست...🩺 🦋
هر صبح که بلند می شوم ..... آراسته روی قبله می ایستم و می گویم: "السلام علیک یا اباصالح المهدی" وقتی به این فکر میکنم که خدا جواب سلام را واجب کرده است، قلبم از ذوق اینکه شما به اندازه ی یک جواب سلام به من نگاه می کنی از جا کنده می شود. العجل العجل یا مولای یا صاحب الزمان @be_vaghte_del313
هوا امروز، بوی چیزهای تازه می دهد. بوی یک اتفاقِ خوش! امروز باید یا باران بیاید، یا کسی!
اَیْنَ ابْنُ النَّبِیِّ الْمُصْطَفیٰ کجاست فرزند پیغمبر محمد مصطفی...
بازآ كه بى تو خسته دلان را قرار نيست