eitaa logo
سنگرانتفاضه| رحمت نژاد
535 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
503 ویدیو
11 فایل
الناز رحمت نژاد ✍️خبرنگار جبهه مقاومت/ مربی تربیتی و مدرس عضوفعال باشگاه ادبی بانوی فرهنگ طلبه مملکت و شاگردی در حال‌ آموختن عظیم‌ترین آرزویی که در سینه‌ام جا خوش کرده؛ پیروزی مقاومت فلسطین است...✌️ 🆔 @Elnaz_rahmatnejad
مشاهده در ایتا
دانلود
ساعت به وقت شرعی وقت عاشقی است؛ در نیمه هاے شب به تو فکر میکنم ... @ba_vaghte_del313
عمیقا دوست دارم صبح که از خواب پاشدم بابام بیاد بالاسرم مثل بچگی هام بگه دخترم پاشو داریم میریم امام رضا💔
اگه بِگم دِلَم برایِ دَستایِ پُر از مِهرِت تَنگ نشده بابابزرگم دروغ گفتم، بابا بزرگم سایه شما یک سالی می شه از سَرَم کم شده ... مهر و محبت تو که بود غرق خوشبختی بودم، دلمو قلبم پیشته، هرجا که هستی آروم باشی و شاد، دوستت دارم، همیشه به یادته نوه‌‌ت الناز، امیدوارم باعث خوشحالیت باشم، میدونم نگاهم میکنی، میدونم وجودت توی زندگیم هست، میدونم دعای خیرت پُشت سرم هست، شبایی که بیمارستان بودی رو یادته؟ روزا به درس و کارَم می رسیدم و شبا همراهِت می موندم بیمارستان، دست و پاتُ می شستم برات، موهاتُ ناز می کردم، برات قرآن می خوندم، یه شَب که خیلی حالت بَد بود، نگام کردی و گفتی: الناز از خدا هر چی می خوای بهت بده، به زور و بی حال خندیدی و گفتی: الناز تو دنیا و آخرت رو سپید بشی ... بابابزرگم من از خدا تو رو می خوام، چرا بهم نمی ده؟ تو بابابزرگ نبودی، تو رِفیقِ راه بودی، دلم تَنگه، دلم تَنگه بابابزرگ، امسال با کی سیاهی بزنم ؟ با کی از امام حسین حرف بزنم؟ با کی هیئت برم؟ با کی لباس مشکی تنم کنم ؟ با کی نماز ظهر عاشورا بخونم؟ همیشه یادم دادی امام حسینی باشم، بمونم، زندگی کنم. اینقدر عاشق حسین بودی که شَبِ عاشورایِ حسین رفتی ...
دلم اون قطاری رو میخواد که مقصدش مشهد باشه و صبح تو یک ایستگاه سرد، مسئول واگن بیاد با دست بزنه به شیشه‌ی کوپه و صدا کنه نمازه نماز...
دلم.... نه هواي گنبدِ طلايي تان را نه هواي صحن و رواق هاي تان را نه هواي مسجد گوهرشادتان را نه هواي نقّاره خانه هايتان را كه هواي خودِ خودتان را كرده است... آنجا كه بگويم : " السّلام عليك يا عليِّ بن موسيَ ايُّها الرضا" و شما ، بشنويد و جوابم را بدهيد كه ؛ أَنتَ تَسمعُ كـلامي و تَـرُدُّ سَـلامي أُطـلُبني... 💔 @be_vaghte_del313
‏دلم اون قطاری رو میخواد که مقصدش مشهد باشه و صبح تو یک ایستگاه سرد، مسئول واگن بیاد با دست بزنه به شیشه‌ی کوپه و صدا کنه نمازه نماز... @be_vaghte_del313
من به همه اونایی که تو شهر امام رضا زندگی میکنن حسودیم میشه... 😔
وقتی امروز به بهانه رفتن سَرِ مزارِ بابابزرگ‌هام تو قبرستون بین قبر ها راه میرفتم و سن و سالشونو نگاه میکردم ، رو خیلی از قبرها زده بود جوانِ ناکام .. واژه ی غم انگیزیِ .. جوونی که مرگ ، آرزوهاشو ، اهدافشو و حتی مهلتِ تحولِ دوبارشو هم ازش گرفت . و حالا بعد از گذشت سالیانِ زیادی که حتی سنگ مزارشون هم رو به نابودی و فرسایش رفته ، هیچکس کنار مزارشون هم نمیاد تا فاتحه ای نصیب روحشون بشه . اینجا پر از آدمایی بود که از پیر و جوون ، همه به فراموشی سپرده شدن .. و دقیقا کنار همین آدما و قبرشون ، یه گلزار پر از شهداییِ که نه تنها فراموش نشدن ، بلکه نام و یادشون ، جاوید و ماندگار هم باقی موند ... از نظر مساحتی ، یه دیوار بین این آدما و اون آدما فاصله است اما ... به خودم میگم ؛ ببین فلانی .. تو فقط توانِ اینو داری که تصمیم بگیری جات اینور ، بینِ انبوه آدمایی باشه که فراموش شدن و تو هم جزوشون خواهی بود یا نه .. بینِ شهدایی که هنوز زنده اند و نزد خداشون روزی میخورن .. شاید خیلی زود ، دیر بشه ..
دلم اون قطاری رو میخواد که مقصدش مشهد باشه و صبح تو یک ایستگاه سرد، مسئول واگن بیاد با دست بزنه به شیشه‌ی کوپه و صدا کنه نمازه نماز...
دلم اون قطاری رو میخواد که مقصدش مشهد باشه و صبح تو یک ایستگاه سرد، مسئول واگن بیاد با دست بزنه به شیشه‌ی کوپه و صدا کنه نمازه نماز...
گاهی دل تنگ میشوی برای خلوت های تک نفره ات‌ برای‌ قدم زدن‌ها بر روی خاکهای فکه،هویزه و شلمچه ... واشک ریختن هایت برای مناجات ها و دعا هایت درمنطقه ! @be_vsghte_del313