نوکران تو جنون گرفته اند...
هر کدام گوشه ای، سر می شکنند...
آب های جهان به جوش آمده اند
چای هم قیام کرده، استکان می شکند...
گلدیم گوزون آچ قافیله سالاریم ابلفضل 😭
| اومدم، چشماتُ باز کن سالار قافله من ای ابوالفضل|
دور قویما علم یاتدی علمداریم ابلفضل:) 😭
| پاشو، نذار عَلَم بخوابه، علمدارم ابوالفضل|
سید یه حرف قشنگی زد
ما از امام حسین علیه السلام طلبکار نیستیم
ما هیچی بهشون ندادیم و هیچی هم بهشون نخواهیم داد
اونا هستن که همهچیز به ما دادن و همه چیز خواهند داد
ما باید منتشون رو بکشیم که اجازه بدن بریم تو مسیرشون و در مسیرشون ثابت بمونیم
#الهیثابتقدمباشیم
#عشقعلیهالسلام
امروز که میگوییم:
اۍاهلحرم "میروعلمدار"نیامد
علمدارنیامد،علمدارنیامد
گاهیهمباید دم بگیریم:
اۍاهــلزمین"مھدی زهرا"
نیامد
نیامد...
بحـقزینب(س)بحقابالفضلالعباس(ع)
#اللهمعجللولیڪالفرج
عاشورا پر از خرده درامها و روابط عاطفی پیچیده است. اما بیشتر اونها به نظرم در همین نوحه «مکن ای صبح طلوع» خلاصه شده باشه. بیتی که دهه هاست در تمام مجالس شب عاشورا خونده میشه و هنوز به اندازه ذره غباری از شور و احساس و ارادتی که این مرثیه در وجود عزاداران میندازه کم نشده ...
هدایت شده از سنگرانتفاضه| رحمت نژاد
میدونستید یه نفر از یاران امام حسین از ایشون قول گرفته که تا وقتی کسی برات مونده کنارت میجنگم ولی اگه تنها شدی میرم!
و شوخی هم نکرده
جنگیده
زخمی شده
دم ِ دم ِ بهشت بوده و وقتی دیده که امام بی یار موندن رفته پی ِ پسرش که منتظرش بوده!
میبینید چقدر داستان کربلا عجیبه؟
میبینید حتی وقتی به حق یقین داری، وقتی حتی کنار حق می ایستی و دفاع میکنی و حتی مجروح میشی باز هم ممکنه عاقبت به خیر نشی؟
میبینید چقدر باید بلرزیم و بترسیم از لغزیدن؟
#محرم
#ماملتامامحسینیم
#عشقحسینعلیهالسلام
#بانوطلبہ
@be_vaghte_del313
سنگرانتفاضه| رحمت نژاد
میدونستید یه نفر از یاران امام حسین از ایشون قول گرفته که تا وقتی کسی برات مونده کنارت میجنگم ولی ا
تن ضحاکبن عبدالله همهی عاشورا، از صبح تا غروب به همراه اصحاب عاشورایی امام عشق بود اما جانش، حتی نفسی به ملکوتی که آن احرار را باز دادند راه نیافت
《عبادت مشروط》کرم ابریشمی است که در پیله خفه میشود و بالهای رستاخیزیاش هرگز نخواهد رُست.
اگر شرط، تعلقی است که حجاب راه میشود و تو را از پیوستن به جمع احرار باز میدارد ، آن شرط قلّادهایست که شیطان بر گردن تو انداخته است و با آن تو را از صحرای کربلا و از رکاب حسین میرباید.
ضحاک بن عبدالله همهی روز جنگیده بود، اما شهادت همه روز از او گریخته بود...
فتح خون/ سید مرتضی آوینی
موسوعه کلمات الامام الحسین صص۴۵۳_۴۵۲
#محرم
#ماملتامامحسینیم
#عشقحسینعلیهالسلام
#بانوطلبہ
@be_vaghte_del313
گاهی اوقات از چرخ خوردن میان سفیدی و سیاهی رنج میبرم اما کربلا، برایم صحنهی واضح و بدون تردید حق و باطل است. توی کربلا یا باید با حسین میماندی و کشته میشدی و یا مقابل حسین.
به همینها فکرمیکنم که یکباره یاد ضحاکابن عبدالله میافتم. همان صحابهای که تا انتهای روز عاشورا کنار اباعبدالله ایستاده بود و جنگیده بود و وقتی امام را تنها دید رفته بود. و این رفتن را شرط کرده بود برای یاری امام و امام هم پذیرفته بود.
داشتم فکر میکردم ضحاک هم مثل من، مثل خیلی از مایی که دلمان نمیخواهد برچسب یک جناح را بخوریم و سعی میکنیم با کلمات، با توجیهات، با هزاران علت و دلیل یک جایی وسط حق و باطل بایستیم، ضحاکی را درونمان روز به روز بزرگتر میکنیم.
اگر تا به امروز با خودم به عمرسعد و حر فکر میکردم و مانده بودم که میان تردیدهای عاشورا من کدامیک میشدم، از حالا شاید بد نباشد به صحابهای فکرکنم که اسبش را زین شده و آماده نگاه داشته تا پیش از شهادت حسین بگذارد و برود. کسی که جنگیده، خوب هم جنگیده، یاری هم کرده، اما کربلا جای آدمهای خاکستری نبود...
#یادداشتذهنخستم
اَلسَّلامُ عَلَى الْمُغَسَّلِ بِدَمِ الْجِراحِ 😭
سلام بر كسى كه با خون جراحاتش شستشو داده شد
اَلسَّلامُ عَلَى الْمَنْحُورِ فِي الْوَرى😭
سلام بر او كه جلو روى همه مردم سرش را از تن جدا كردند _و كسى چيزى نگفت _،