#عبدالله بن حسن علیهما_السلام 🌱 آن تکّه ی ماه چیست افتاده به راه اینگونه ز پشت کوه آمد ناگاه از گوشه کنار عرش این نغمه رسید: لاحول و لا قوة الا بالله "برگرد .. بیا .. نرو ... نرو .. برگرد ... آه! فرزند برادرم! نرو عبدالله!" نشنید و شنید #مجتبی (ع) بود که گفت: لا حول و لا قوة الا بالله می کوفت به تیغ ماه بر قلب سپاه کوه ست اگر مرگ ... به پیشش پَرِ کاه با دست ورا به هم نشان می دادند: لا حول و لا قوة الا بالله تیر از گلُویش کشید و می کرد نگاه دیگر نه توان رزم دارد نه‌ پناه دیدم که #حسین (ع) زیر لب می خواند: لا حول و لا قوة الا بالله #روح_الله_عمران

هر کجا را نگاه می کردی آتش و گُرگ و دود و غوغا بود دختری می دوید و دنبالش سرِ یک گوشواره دعوا بود زیر لبهاش #العجل می خواند #یا_مهدی #یا_زینب ◾️😭 #روح_الله_عمران

سرِ بریده ی #قاسم به نیزه ها رفته ست نشانه اش خودِ این طفل سیزده ساله ست #قطیف #مظلوم #روح_الله_عمران #شهید ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @bedaheh_110 ┗━━━🍂━

سر زلف او را گرفته به دستی که دیگر ببرّد سرِ نیمه جانش . #حسین آمد و دست بر زلف او را به تیغی قلم کرد و دیگر ... توانش... "ثوابش به روح بلند تو #قاسم!" سم اسب و یک طفل؟! آه استخوانش #حسین_جانم #روح_الله_عمران

#امام کیست همانی که در مقابل او سپید قامت #قاسم نثار می گردد #روح_الله_عمران

بپرس تا که بگویم‌ ز رزم و پیکارش اگر چه جوشن او یک عبا و پیرهنی ست #قاسم #روح_الله_عمران یک قول ۱۸نفر یک قول ۳۵ نفر رو این پسر فرستاد اون دنیا ۵ تاش ازرق و بچه هاش بودن

چیزی شبیه بغض گلوگیر می شود وقتی که از زمانه دلم سیر می شود وقتی که اشک ... آه مرا خرد می کند وقتی زمان آمدنت دیر می شود این روزهای بی گل روی شما زیاد دیدم جوان - غروب شده - پیر می شود #روح_الله_عمران #مظلوم #فلسطین

دیدم دو تار موی سیاهم #سپید شد یادم نبود روضه ی #قاسم شنیده ام #روح_الله_عمران

#شهید #سردار_سلیمانی

هر بار گم شدید به مهتاب رو کنید بر جلوه های حضرت ارباب رو کنید #قاسم #روح_الله_عمران

🎙آیت الله العظمی جوادی آملی: «ببينيد سعيد‌بن‌عبدالله چه كار كرده. عرض كرد يابن رسول الله! شما نماز بخوانيد تير که از هر طرف مي‌آيد ولی به من اجازه دهيد اين افتخار برای من باشد كه من جلو بايستم... هيچ كس نقل نكرد كه مُژه بر هم زد، «مژه بر هم نزنم گر بزنی تير و سنانم»، تير از طرف راست مي‌آمد مي‌گرفت، از طرف چپ مي‌گرفت. بعضی از آقايان اين تيرها را شمردند گفتند دوازده چوبه تير را گرفت تا نماز حضرت تمام شود، يك تير از كمانی برخاست سعيدبن‌عبدالله ديد، اگر غفلت كند ممكن است اين تير به پسر پيغمبر برسد، دستی نمانده بود صورتش را جلو آورد اين تير را با صورت گرفت، همين مقدار نفس برايش مانده بود كه نماز حضرت تمام شد، عرض كرد: «هَلْ وَفَيْتُ بِعَهْدِي يَابن رَسُول الله»! فرمود: «أَنْتَ بَيْنَ يَدَی أَمَامِی فِي الْجَنَّة» درس اخلاق ۹۴/٧/٣٠ #محرم 🆔@daftar_ayatollah_javadi_amoli

#نقیضه ای بر #حافظ عزیز❤️ یوسف ما هم نیامد سوی کنعان ای عزیز کلبه ی احزان ما هم ماند احزان ای عزیز ای دل غمدیده بهتر هم نخواهی شد دگر شور در سر هم نمی گردد به سامان ای عزیز این بهارِ عمر بوده باز بر تختِ چمن چتر گل در سر ندیده مرغِ خوشخوان ای عزیز دور گردون ست و روزی بر مراد ما نرفت آه .... یکسان ست بر ما حال دوران ای عزیز نیستم واقف به سرّ غیب و نومیدم هنوز گرچه در پرده ست بازی های پنهان ای عزیز سیل نابودی رسید و کَند بنیاد مرا نوح در کشتی و من هم غرق طوفان ای عزیز در بیابانها به شوق او قدم بگذاشتم سرزنش ها می کند خار مغیلان ای عزیز آه ... منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعید ای عجب راهی ست، کان را نیست پایان، ای عزیز حال ما در فِرقت جانان و اِبرامِ رقیب جمله می‌داند خدایِ حالْ گردان ای عزیز مانده ام در کُنجِ فقر و خلوتِ شبهایِ تار #منتظر ماندم به راه تو به قرآن ای عزیز #روح_الله_عمران #غزل